دو یادداشت درباره سریال آقازاده – فریاد گوشخراش کلیشه
فهرست محتوا 1 آرش پارساپور 2 شایان کرمی آرش پارساپور وقتی قسمت اول آقازاده آمد و درباره آن نوشتم که «گاهی زور پول از زور هنر بیشتر میشود» مطمئن بودم که قرار نیست ورق برگشت ...
آرش پارساپور
وقتی قسمت اول آقازاده آمد و درباره آن نوشتم که «گاهی زور پول از زور هنر بیشتر میشود» مطمئن بودم که قرار نیست ورق برگشت بخورد و همین روند ادامه خواهد داشت. حالا که به ایستگاه دهم از این سریال رسیدیم، بیش از پیش میتوان گفت که سریال چیزی ندارد به جز جذابیتهایی در حد و اندازه نمایش صحنههایی همچون یک صیغه یکساعته، صدای ریز خنده دختری در بستر و یک سری خطوط قرمز دیگر. باید گفت زور سازندگان آقازاده زیاد است و ابایی از نمایش تصاویر اروتیک و تکه پراکنی به مسئولین و... هم در فیلمشان ندارند، آنها میتوانند و میسازند، چرا این کار را نکنند؟
قسمتهایی از این نه قسمت جدید آقازاده (مانند قسمت حامد) وجود دارد که عملا هیچ اتفاقی در آن نمیافتد. ندیدن برخی از این قسمتها امکان ندارد که باعث خدشهدار شدن روند دیدن سریال شود و مخاطب سردرگم شود. داستان سریال برخلاف کاغذ کادوی پر زرق و برق دورش آنقدر سطحی است که به زور فلش بکها و فلش فورواردهای بیخودی، جذاب به نظر میرسد.
جذابیت زوری که سازندگان میخواهند به هنرشان تزریق کند از طرق مختلف به سریال وارد میشود. از کاتهای تند و سریع و بیجهت تا بازی بصری با تصاویر و گذاشتن موسیقی با ریتم تند در صحنه قدم زدن آرام یک کاراکتر در خیابان. سریال همچنان قصد دارد به زور خود را یک سریال تریلر و هیجان انگیز جا بزند غافل از اینکه کاراکترهایش هیچکدام جانی در بدن ندارند، حتی حامدی که چندین اپیزود با محوریت او ساخته شده صرفا یک معتقد با اراده است و پیچیدگی شخصیتی از او دیده نمیشود.
سریال آقازاده احتمالا به وقایع شهردار سابق تهران و چند مورد دیگر از واقعیات دامن بزند، این حدسی است که بسیاری از کارشناسان زدهاند. تاسف اینجاست که حتی انداختن این تکههای سیاسی بدون هیچ ظرافتی انجام شده و همه چیز در این سریال پروپاگاندایی است که انتها ندارد.
سازندگان آقا زاده با الهام گیری از واقعیاتی که در جامعه رخ میدهد و کسی درباره آن علنی صحبت نمیکند، ماجرای سریالشان را پیش میبرند. چند بازیگر نامدار را دور هم جمع کردهاند و بازی بسیار بدی از آنها گرفتند تا داستان خط قرمزیشان پیش برود.
میدانید، میتوان طرفداران سریال دل را هضم کرد، آنها به دیدن یک عاشقانه شبیه سریالهای مبتذل ترکیهای علاقهمند هستند و سطح سلیقهشان همان است. اما سریال آقازاده را طبق هیچ صراطی نمیتوان دوست داشت؛ جذابیت سریال در اینست که یک سری حرفها و جملات و حرکات دیده شود که در برخی محافل اشاره به آنها هم ممنوعه است.
باید اعتراف کرد که ایده کلی این اثر جذابیتهای خودش را دارد و با زرق و برق زیادی که برای این سریال به پا کردهاند و اسم حاشیهانگیز آن، قطعا چشمهای زیادی را به سمت خود جذب میکنند، اما شیپورهایی که در دستان سازندگان قرار گرفته تا با آن شعارهای خود را فریاد بزنند، هنر را خراب کرده و آن را تبدیل به یک بروشور تبلیغاتی کرده است.
فریاد کلیشه (آدمهای بدجنسی که پولدار و مدرن هستند و آدمهای خوبی که در خانههای قدیمی و سنتی زندگی میکنند الی اخر) و فریادهای دیگری که در هر قسمت گوشخراشتر شده و بعید است در ادامه بتواند معنی درستی پیدا کند.
شاید این مقایسه که در ادامه به آن اشاره میکنم در وهله ول عجیب به نظر بیاید اما اینطور نیست و مقایسه دو استودیو سازنده و تهیه کننده آثار سینمایی است. همانطور که سیاستهای دیزنی در تک تک فیلمهایش در ابعاد جهانی جاری است، سیاستهای سازمان اوج نیز در تک تک ساختههایش موج میزند. تفاوت اینجاست که یکی بلد است چطور داستانش را در پس پرده مفاهیم به گوش جهانیان برساند و بودجهاش را درست خرج میکند ولی دیگری کار را سپرده دست کسانی که مخاطب را دست کم گرفته و به سطحیترین شکل ممکن، حرفهایشان را میزنند.
شایان کرمی
مهمترین سوالی که با تماشای سریال «آقازاده» برای من مطرح شد این بود که چرا صحنه رومانتیک بین دو شخصیت جوان سریال توانسته بود بعضی از ممیزیهای متدوال در بین تولیدات شبکه نمایش خانگی را پشت سر بگذارد.
حال سوال اینجاست که وقتی این همه محدودیت برای شکستن خطوط قرمز وجود دارد، چرا چنین صحنهای اجازه پخش پیدا میکند. آیا تولیدکنندگان سریال آقازاده که پیش از این در سریال دیگری پرتاب کردن خود از طبقههای بالا دانشگاه را راهحل روبرو شدن با جنس مخالف دانسته بودند حالا تصمیم گرفتهاند که برقرار شدن رابطه بین دو جوان را با یک شکلات به نمایش بگذارند.
به هر حال جای تاسف است که بسیاری از کارگردانهای بزرگ مثل بهرام بیضایی و عباس کیارستمی برای ساخت فیلمهای خود در داخل کشور با مشکلات متعددی روبرو شدند. آنهم در حالی که تولیدات آنها نه برای جلب مخاطب با استفاده از محتوای جنسی بلکه توجه به واقعیتهای زندگی در آن دوران بود.
به هر حال باید دید که آیا شبکه نمایش خانگی میخواهد به سمتوسوی سریالهای درام عاشقانه ترکیهای برای جذب مخاطب حرکت کند یا با استفاده از سرمایه خصوصی و دستی بازتر میتوان بالاخره دنیای سینما و تلویزیون ایران را از کلیشه «درام غمانگیز» خارج کرد.
نتفلیکس و آمازون به عنوان پیشگامان سرویسهای استریم فیلم و سریال تا به امروز نشان دادهاند که با حمایت از کارگردانان مستقل و هنرمندان بزرگ دوست دارند تا به خلق آثار فاخر مثل Roma و The Irishman کمک کنند.
حال که VODها حضور پررنگتری در خانههای مردم پیدا کردند بهتر نیست که بخواهند جدا از حمایت از سریالهایی مثل آقازاده به تولید محتوای فاخر در وضعیت ناراحتکننده فعلی سینما و تلویزیون کشور کمک کنند؟
بیشتر بخوانید:
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
نقدتون عالی بود?
قسمت اول سریال رو که دیدم با خودم گفتم به به سریال های ایرانی چه پیشرفتی کردن (خصوصا همون جا که دختره رو له کردن آدم فکر می کرد سریال شوخی نداره و قراره یه سریال خوب ببینیم)
رفته رفته فهمیدم کل سریال چرته ، نه هیجانی ، نه هیچچیز دیگه ای ، و هدف چیز دیگه ایه
سلام ، نقدبسیار درست و منطقی ارایه شده است ،دقیقا حرفهاییکه مگوهستندو فقط یک عده ی خاص می توانند بگویند،آنهم به این صورت عریان،اگر همین حرفها را مرحوم قادری یا حاتمی یا بیضایی و...بزنند ، اخ است اما نورچشمی ها بزننداشکالی نداره .فقط نمیدانم این آقایان که اینقدرپول خرج میکنندچرا به اهل فنش نمیدهندتا آب برودجاییکه بایدبرود؟اما الحق موضوع جذاب است، میتوانستند فیلمنامه را زیباتر کنند . درضمن بازی بازیگران بسیاربد است،البته من ادعای تارانتینو یا اسپیلبرگ بودن را ندارم، ولی باور کنید کمابیش فیلم سریال نگاه کرده وخوب وبدش رابه ظن خودم تشخیص میدهم یا برای آنها وقت گذاشته فکر میکنم .تا اینجای قضیه سریال الکی کش پیداکرده ،باصطلاح ما یکقران دوزاریست...
حامد ?قا
xD
شاید اقای فراستی درمورد فیلم های خارجی اشتباه بکنه ولی اینکه توی دورهمی اومد و به راحتی این فیلم و سریال های جدید ایرانی رو اشغال خطاب کرد من یکی رو خیلی خوشحال کرد :) روز به روز هم این فیلم و سریال های بی محتوا دارن بیشتر میشن و جلوشون گرفته نمیشه.یعنی یه نویسنده و کارگردان خوب تو ایران نیست که یه سریال درست حسابی بسازن؟بعضی وقتا واقعا فکر میکنم حتی منی که هیچ سر رشته ای توی این کارا ندارم و صرفا فیلم و سریال های زیادی دیدم بهتر از اینا میتونم فیلم وسریال بسازم?بدتر اینه که مردم به دیدن این اشغال ها عادت کردن مثلا من یه جا رفته بودم طرف چنان داشت از همین سریال اقازاده تعریف میکرد که من خشکم زد?کی میشه از شر این مزخرفات خلاص شیم.
آره خيلي جالبه نزديكاي من همشون تعريف ميكردن از اين سريال هاي اخير منم ميخواستم برم ببينم اما تا نقدهاي ويجياتو رو خوندم به مسير راست هدايت شدم خوشبختانه
آقای فراستی به شدت در مورد اثار خارجی درست فکر میکنند این من شما هستیم که اشتباه فکر میکنیم
???
تشکر بابت تموم زحمتاتون ولی واقعا کسی اینارو میبینه ؟
بابا خیلی خوبین شما من هنوز فکر میکردم این صحنه ای که در اومده یه قسمت از سریال پدره که دارن همش پخشش میکنن :/
اصلا چرا باید وقتتون رو با این اشعار مبتذل تلف کنید، سینمای ایران تنها جایه که میشه از رو پوستر فیلم فهمید که اون اثر خوبه یا نه
واقعا نقد قشنگی بود اولین قسمت آقازاده که منتشر شد کمی با نقد آقای پارساپور مشکل داشتم اما الان متوجه حرفه ای بودن ایشان در این حوزه می شوم به معنا کلمه فریاد گوشخراش کلیشه...
من که این سریالو نمیبینم مگه اینکه آخرین کار مهمی که داشته باشم کوبیدن سرم به دیوار باشه
همون شیش قسمتی که دیدم تا آخرش رو خوندم
هیچکدوم از کاراکرتر ها هیچ پیچیدگی شخصیتی ندارن یا همه چیشون خوبه یا همه چیشون بده
تو این مملکت همه چی سفارشی هست. درسته هالیوودم پروژه های سفارشی و ... داره اما انقدر فضا بازه که جا برای فیلما و پروژه های فاخرم بازه اما اینجا همه چی زیر .... هست.
واقعا کسی اینارو می بینه ؟؟؟ خداروشکر الان فضای اینترنت بازه و کلی سریال درجه یک خارجی وجود داره بعد بری بشینی پایه یه آشغال سفارشی واقعا ؟؟؟
عالی بود بررسی این scumbag. ممنون از شما
بله... ??♂️
متاسفانه همین سکانس های اخیرش هنوزم قابل هضم نیست.
انتظار کیفیت بهتری با این همه بازیگر خوب داشتیم اما داستان داره با فلش بک و فوروارد های زیاد هدر میره. خسته مون کرده.
البته مقایسه اوج با دیزنی هم کار خنده داریه این کجا و ان کجا...
نمیدونم تماشاشو ادامه بدم یا کلا قید نمایش خانگیو بزنم ??♂️