مبارزه مگان فاکس با شیر گرسنه در فیلم Rogue

داستان فیلم Rogue از این قرار است : یک مزدور سرسخت (مگان فاکس)، تیمی از سربازان را در یک مأموریت جسورانه برای نجات عده‌ای گروگان در آفریقای دورافتاده رهبری می‌کند - اما در طول ماموریت همه چیز آن طور که باید پیش نمی‌رود.

در واقع یک مأموریت استخراج ساده به فیلمی درباره مسئله شکارچیان غیر مجاز گونه های در معرض خطر تبدیل می شود. این فیلم اکشن به کارگردانی ام جی بست تولید شده، شخصی که در کارنامه کاری او آثار متعددی در ژانر اکشن و ترسناک دیده می شود. از تولید فیلم سولومون کین گرفته تا سایلنت هیل: مکاشفات و همچنین هدایت برخی از قسمت‌های سریال Ash vs Evil Dead و کربن تغییر یافته - می‌توان نتیجه گرفت که ام جی بست عاشق بازی با ژانر اکشن و ترسناک است.

همچنین لازم به ذکر است که ستاره این فیلم مگان فاکس است - بازیگر که هیچ جوره این نقش به سیمای او نمی آید. فکر می‌کنم مگان فاکس با انتخاب این نقش اشتباه کرده است چرا که شخصی مانند شارلیز ترون کار بسیار بهتری را با این نقش‌ها انجام می دهد. همانطور که در فیلم Old Guard یا بلوند اتمی این اتفاق صورت پذیرفت. اما فیلم Rogue نه یک بلاک‌باستر شاخص است و نه یک فیلم اکشن درجه یک - در نتیجه مگان فاکس گزینه معقول این اثر شده است.

حال بیایید در مورد ساختار این فیلم کمی حرف برنیم: من می‌دانم به دلیل همه گیری ویروس کرونا، کمبود فیلم داریم، اما آثاری چون Rogue وجود دارند که می شود با آنها سرگرم شد. اما فراموش نکنیم خود سرگرمی نیز فاکتور هایی دارد که رسیدن به آن کار ساده ای نیست. برای مثال خود من بعد از خواندن خلاصه داستان این فیلم فکر کردم این کار حداقل یک اثر سرگرم کننده یا به اصطلاح دیگر یک اثر «پاپ کورنی» است که می‌شود با آن کمی وقت خود را گذراند. اما زهی خیال باطل!

فراموش نکنیم در اثری که مگان فاکس نقش اصلی را بازی می کند و شیرهای دیجیتالی نیز به عنوان سوژه اصلی به او کمک می کنند، انتظار سرگرم کننده بودن مصداق بارز یک شوخی است. همچنین این فیلم با بودجه پایین خواسته پا در کفش آثاری چون آرواره ها و آناکوندا بگذار که خب اتفاق معقولی نیست.

طی 15 دقیقه ابتدایی این فیلم بیننده متوجه خواهد شد که دیدن این اثر یک اشتباه محض بوده است و او در حال باطل کردن عمر گرانبهای خویش است. اما چرا؟! چون فیلم به شدت بد و ضعیف ساخته شده - از تدوین گرفته تا جلوه های بصری و عملکرد بازیگران! همه و همه در سطح افتضاح قرار دارد.

"مگان فاکس گروهی از مزدوران را در یک مأموریت نجات رهبری می کند." خود این جمله اشتباه فیلمساز را آشکار می کند. چرا که از اساس چنین نقشی به این مُدلِ نابازیگر نمی‌آید. شاید با این شوخی بهتر بتوانید فیلم را درک کنید: سرکش یا Rogue مثل این است که Predator با ریبوت لایو اکشن Lion King ملاقات کند، اما بدون بودجه و تکنیک هیچ کدام از آن‌ها. شکل گیری چنین آثاری نیاز به یک سناریو حداقل سرگرم کننده با شخصیت هایی قابل قبول دارد که بار فیلم را به دوش بکشد. اما در این اثر هیچ نشانه مثبتی از چنین الگویی وجود ندارد.

اگر واقع بین باشیم باید بگوییم که همه می‌دانیم این فیلم را به خاطر گل روی مگان فاکس هم که شده عده زیادی دانلود و تماشا خواهند کرد. اما بدانید همه چیز این اثر برگرفته از یک ایده و عمل تصادفی با یک فیلمنامه تصادفی‌تر است.

انکته دیگر که باید در این میان گفته شود این است که سازندگان نوشته ای را درشت روی پوستر فیلم درج کرده اند به این مضمون: "اثری از کارگردان سایلنت هیل: مکاشفات" - خود آن فیلم چیزی نیست که شما به آن افتخار کنید حالا چه رسد به این اثر کوچکتر و شلخته‌تر که بسیار افتضاح است. به قولی مورچه چیست که کله پاچه‌اش چه باشد! این فیلم نه یک اکشن خوب است و نه یک اثر وحشتناک در زیر ژانر حمله حیوانات.

از اساس ورود به زیر ژانر حمله حیوانات که شاخه‌ای از ژانر فیلم‌های ترسناک به شمار می‌رود، نیاز به یک سناریو مشخص و البته فضایی برای نمایش تکنیک و هنر استفاده از ابزار بصری را دارد. برای مثال آثاری چون آرواره‌ها ساخته استیون اسپیلبرگ و آناکوندا به همراه مارهای عظیم‌الجثه‌اش دقیقا چنین فاکتورهایی را دارند.

همچنین طی سالهای اخیر نیز فیلم Crawl را دیدیم که هم از تکنیک خوبی برخوردار بود و هم از جلوه های بصری عالی و بازی‌های منطقی. اما فیلم ام جی بست هم از CGI افتضاحی برخوردار است و هم در شخصیت و تکنیک ضعف عمده‌ای دارد. حتی عجیب است که خود کاراکتر شیر از همه شخصیت‌های انسانی در فیلم بیشتر هویت دارد . چنین آشفتگی افسار گسیخته‌ای بدون شک ناشی از کارگردانی و هدایت نامتعادل ام جی بست سرچشمه می‌گیرد و بس.

این فیلم جدا از شخصیت پردازی ضعیف و همچنین ضعف تکنیکی، به خاطر کمبود بودجه، اکشن خاصی هم جز تیراندازی های تکراری و چند حمله دیجیتالی نه چندان جالب شیر به انسان ندارد. نداشتن منطق درست در صحنه‌های اکشن بیداد می‌کند. برای مثال شخصیت‌ها در لحظات حادثه ای چون مرغ سرکنده اینور و آنور می‌پرند. و این نهایت تلاش کارگردان برای ایجاد حس هیجان در این اثر بوده است.

بیایید بحثمان را اینگونه ببندیم: اگر می خواهید فیلمی اکشن که در آن یک گروگان نجات داده می شود را ببیند، می توانید Extraction نتفلیکس، Commando آرنولد شوارتزنگر و فیلم The Negotiator با بازی کوین اسپیسی را تماشا کنید و لااقل مطمئن باشید عمرتان هدر نرفته است.

همچنین اگر می خواهید فیلمی با محوریت یک شکارچی ببینید باز هم گزینه های زیادی به غیر از این اثر روی میز است. حتی اگر می خواهید یک سرباز زن سفت و سخت را در حال هدایت تیم خود در یک اثر جنگی ببینید، فیلم بد Old Guard گزینه بهتری به نسبت Rogue برای تماشا کردن است.

با توضیحات من و با این اوصاف وحشتناک بیماری مرگبار کرونا در جهان - اگر شما در حال حاضر مبتلا به افسردگی و نگرانی این بیماری کذایی هستید، نیازی به تماشای یک فیلم بد دیگر چون سرکش نیست. بنابراین، در کل Rogue فقط یک فیلم افتضاح نیست - بلکه بدتر از آن افتضاحی است که انتظارش را دارید. با این اطلاعات اگر به زمان خود اهمیت می دهید از دیدن فیلم Rogue پرهیز کنید.