گفتگو با متخصص جلوه های ویژه مجموعه بازی تاج و تخت
شاید بیشتر از همیشه درباره داستان و کاراکترهای سریال بازی تاج و تخت شنیده باشید و یا نهایتا به خاطر ایرانی تبار بودن آهنگساز سریال، نهایتا درباره موسیقی اعجاب انگیز سریال هم اطلاعاتی داشته باشید. ...
شاید بیشتر از همیشه درباره داستان و کاراکترهای سریال بازی تاج و تخت شنیده باشید و یا نهایتا به خاطر ایرانی تبار بودن آهنگساز سریال، نهایتا درباره موسیقی اعجاب انگیز سریال هم اطلاعاتی داشته باشید. اما آیا تاکنون به ابعاد فنی سریال نگاه عمیقی داشتهاید؟ آیا هیچوقت متوجه این موضوع شدید که سریال از جلوههای ویژه بسیار شگفت انگیزی بهره میبرد و بدون این جلوههای بصری بازی تاج و تخت نمیتوانست تا این حد جذاب و گیرا باشد؟ جلوه های ویژه مجموعه بازی تاج و تخت از جمله مواردی است که کمتر درباره آن صحبت شده؛ بیایید این بار و در آستانه خداحافظی با سریال دوست داشتنیمان، درباره این موضوع کمی صحبت کنیم؛ با ویجیاتو همراه باشید.
«مارک اسپینلدر» در کمپانی جلوههای ویژه پیکسوموندو، سرپرست کار و تدوین جلوههای بصری است. بدین معنا که او مسئول انتخاب جلوههای بصری متنوع و تلفیق آنها به شیوهای هنرمندانه برای خلق اثری یکدست و چشمنواز است. شاید در ابتدا، به نظر کاری فنی بیاید اما وقتی بهکارهایی که او و همکارانش در پشتصحنه چندین فصل مجموعه بازی تاجوتخت انجام دادهاند و سه اژدهای آتشین دم را بهصورت دیجیتالی خلق کردند و به وجودیت آنها واقعیتی دهشتناک بخشیدهاند نگاه مکنیم، مشخص میشود که بسیاری از لایههای این کار فراتر از قدرت و توان فنی است و این موضوع یک نگاه هنری را میطلبد.
بهطور خلاصه بگوییم که برای تیم پیکسوموندو که تنها یکی از دهها کمپانی که مسئول تهیه و تولید زوایای دیگر جلوههای بصری بازی تاجوتخت هستند، ساخت و تعبیه اژدها به واقعیت در اصل پیش از آنکه نیازمند رایانههای قدرتمند باشد، به ساعتهای طولانی کار و زمینهچینی و تفکر نیاز دارد.
یکی از این زمینهچینیها، تحقیق درباره حیوانات واقعی که شبیه به اژدهایان هستند است. ازجمله این حیوانات خزندگان مانند مارمولکها و همچنین خفاشها هستند (اولی برای بررسی فلسها و پوست و دومی برای بررسی بالها). تیم پیکسوموندو جزئیات ویدیویی و واقعی دنیا را زیرورو کرد و به نحوه ظاهر و رفتار این حیوانات در زیستبوم طبیعی خودشان توجه ویژه کرد تا بتواند بهدرستی فلسها، حرکات، ماهیچهها و بدن دروگون، ریگال و ویسریون؛ سه اژدهایی که در سریال به مادر مو سپیدشان دنریس تعلق دارند، را به تصویر بکشد.
اما کار به اینجا ختم نمیشود. هیچ موجودی آتشین دمی در دنیای واقعی برای مطالعه و بررسی وجود ندارد. درنتیجه برای کسب واقعیتگرایی لازم در این جنبه، اسپیندلر گفت که تیم پیکسوموندو در عوض به بررسی نحوه سازوکار شعله افکن پرداختند ازجمله بررسی رفتار شعلههای آتش از زوایای مختلف. این پروسه کارپرزحمت و بدیعانه کمکم تکامل پیدا کرد و با بزرگ شدن اژدهایان و تبدیلشدن آنها به هیولاهایی ترسناک در فصلهای آخر پیچیدهتر شد. این رشد و نمو تنها به اژدهایان محدود نشد بلکه در بودجه اچ بی او برای فصل پایانی سریال نیز قابلمشاهده است.
اسپیندلر در مصاحبه با سایت بی جی آر از دفتر پیکسوموندو در فرانکفورت آلمان درباره پایان اجتنابناپذیر مجموعه و کار تیم او برای سرپرست جلوههای بصری اچ بی او جو بائر و تهیهکننده جلوههای بصری استیو کولبک که هردو مسئول جلوههای ویژه مجموعه از فصل دوم و سوم بودهاند، گفت: «البته که برام موقعیت احساساتیِ. برای من الان فصل ششمِ چون از فصل سوم کار روی مجموعه رو شروع کردم. بعضی از همکارانم از فصل دوم شروع کردند. درنتیجه همگی سفر طولانی رو در کنار هم تجربه کردیم.»
«سرپرست جلوههای ویژه اچ بی او هم شش فصلِ که روی مجموعه کار می کند بنابراین ما می دونیم که چی از ما می خواد و فکر میکنم رابطه کاری خوبی بینمون برقرار هست. برقراری ارتباط تقریباً راحت هست. خیلی خاصه که ببینی بعد از تمامی این سالها مشارکت داریم بهپایان راه میرسیم.»
اسپیندلر به بی جی آر چشمهای از پروژههای خود برای تصویرسازی و تهیه اژدهایان نشان داد که در ویدیو زیر میتوانید مشاهده کنید:
این ویدیو به شما سیر تکامل اژدهایان در طول هر فصل را نشان میدهد و در کنار آن میتوانید جزئیاتی که شامل انیمیشن، رندر کردن، هماهنگسازی گرافیک با فیلم تهیهشده از بازیگران را ببینید تا اطمینان حاصل شود که اژدهایان دیجیتالی بهاندازه کافی با سکانس مربوطه هماهنگی دارند.
ویدیو با جان اسنوی در فکر فرورفته بهپایان میرسد که به نظر میآید در حال نوازش وسیلهای رویهم سوار شده است که بر بالای آن اژدها نمایش داده میشود تا به نظر بیاید او دارد در آن صحنه اژدها را نوازش میکند.
کارکنان پیکسوموندو معمولاً همیشه کار خود را با گفتگو با اچ بی او درباره فصل آینده پس از اتمام فصل در حال پخش آغاز میکنند. تیم اولین رونوشت از فیلمنامه و خطوط داستانی را دریافت میکند تا از بخشهای اکشن سر دربیاورند. این مهم به آنها اجازه میدهد که به ایدههای مختلف فکر کنند بااینحال متخصصین جلوههای بصری تا زمانی که فیلمبرداری فصل جدید آغاز نشود بهتنهایی نمیتوانند کاری از پیش ببرند.
و همانطور که گفتیم، ساخت اژدهایان از روی کلمات کاغذ به واقعیت تنها به جادوی رایانه وابسته نیست. متخصصین جلوههای بصری سریال گاهی اوقات به بازی کردن متوسل شدهاند و حتی یک بار بعضی از اعضای پیکسوموندو چهار دستوپا خود را در طناب بستند و برای رهایی از آنها با عصبانیت تقلا کردند تا بهعنوان تصویر مبنا برای اژدهایان استفاده شود.
قسمت پایانی فصل قبل به ما یکی از غیرقابلانتظارترین پیچشهای داستانی را نشان داد که شامل ویسریون مرده میشد. هیولای تقریباً 125 فوتی دیجیتالی، به لطف قدرت تاریک شاه شب ( و یاری پیکسوموندو) بهعنوان اژدهای یخی مجدداً زنده شد و با آتش آبیرنگ خود دیوار عظیم شمال را تخریب کرد. این سکانس هیجان را برای هواداران بازی تاجوتخت در سرتاسر دنیا بهشدت بالابرد تا بیصبرانه منتظر وقایعی که در فصل آخر رخ میدهد باشند.
اسپیندلر درباره کار خود گفت: «مهمترین چیزی که درباره واقعگرایانه بودن کار میتوانم بگویم آینه که شما به دنبال مرجعی در دنیای واقعی میگردید و واضحِ که اژدهای واقعی در دنیای واقعی وجود نداره اما بیشک حیواناتی هستند که شبیه اژدها باشند مثل مارمولک. مستندات زیادی وجود داره که تصویرهای کلوز آپ از حیوانات نشون میدن و شما می تونید جزئیات ظاهر و رفتارشون رو مشاهده کنید. نگاه کردن این قبیل فیلمها خیلی کمک می کنه.»
بخش دشوار ماجرا متعادل کردن حقیقت با نیازمندیهای سینمایی یک سکانس است به این معنی که شما به اژدهایان زندگی میبخشید اما باید آنها را طوری ترسیم کنید که واقعاً به نظر بیاید در آنجا حضور دارند و در مقابل دوربین هستند و تحت شرایط نورپردازی یکسان آن صحنه را با بازیگران شریکاند. برای کمک به این کار بائر و یکی از همکاران او یک بار در طی فیلمبرداری چیزی که میتوان گفت شبیه عروسک اژدها بر روی میله بود استفاده کردند تا بتوانند سکانسها و نورپردازی صحنه را تنظیم کنند که البته کمکی هم نیز برای بازیگران حاضر در آن صحنه شد.
در جای دیگر، پیکسوموندو از یک ویدیوی یوتیوب از عقابی که یک بز را شکار میکند برای رفرنس صحنهای که در آن اژدها دروگون حضور دارد استفاده میکنند؛ او یک بز را به آتش میکشد، از چنگالهایش برای قاپیدن آن استفاده و سپس پرواز میکند.
برای درک آنکه چقدر جلوههای بصری سریال چقدر پیچیده و وسیع شده است کافیست بدانید که یک قسمت در فصل جدید شامل بیش از 1300 صحنهی مشمول جلوههای بصری است. در حالی که برای مثال در کل فصل دوم کمتر از 600 سکانس با استفاده از جلوههای بصری دیده میشود.
اسپیندلر درباره اژدهایان در فصل هشتم میگوید: «همان چیزی که در فصل قبل شاهدش بودید در این فصل هم وجود داره. همهچیز فقط بزرگتر و هیجانانگیز تره. فکر میکنم الآن حس میشه که تمامی شخصیتهای خطوط داستانی مختلف به هم نزدیکاند و همهچیز داره بهپایان می رسه. سکانسهای اکشن بسیاری در این فصل هست و توضیح به نسبت کمتری از فصل قبل نیاز داره. هنوز چیزهای زیادی هست که درباره شون نمی دونیم اما با توجهان چیزهایی که دیدم و می دونم، قطعاً هیجانانگیزی خواهد بود. من خودم از هواداران سریالم و جزئی از این پروژه بودن برام اتفاقی فوقالعاده بود، این مشارکت قطعاً اتفاقی نیست که هرروز رخ بده.»
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.