10 ضد قهرمان برتر کمیک‌های مارول

کاراکترهای ضد قهرمان (Anti-Hero) جایگاه ویژه‌ای در کمیک‌ها دارند. آن‌ها در واقع قهرمانانی هستند که برای رسیدن به عدالت از هیچ عملی سر باز نمی‌زنند، حتی کشتن دشمنانشان. در عصر طلایی کمیک‌ها هم همواره قهرمانانی وجود داشتند که به کشتن روی می‌آوردند اما این امر در هیچ دورانی به اندازه‌ی چهل سال اخیر رایج نبوده است. این مسئله را می‌توان از نتایج سوار شدن صنعت کمیک بر موج خشونت فرهنگ عامه‌ی تاریک‌تر اواخر دهه‌ی 70 تا به امروز، دانست.

شرکت مارول نیز، با شخصیت‌های پخته و مفاهیم واقع گرایانه خود، صاحب ضد قهرمانان مختلف بسیاری است که برخی از آن‌ها جزو محبوب‌ترین شخصیت‌های این ناشر به حساب می‌آیند. بیایید نگاهی به بهترین ضد قهرمانان مارول بیاندازیم.

10. بلک ویدو (Black Widow)

بلک ویدو همواره در دسته‌ی اعضای سرسخت‌تر اونجرز قرار گرفته است. او زندگی خود را به عنوان یک جاسوس شوروی شروع کرد و پس از درگیری با مرد آهنی به نیرومندترین قهرمانان زمین (یا همان گروه اونجرز) پیوست و مسیر زندگی خود را عوض کرد. اما سازندگان در سال‌های اخیر، روی جاسوس این شخصیت را به بازی گرفتند و او را کاراکتری خاکستری جلوه دادند.

به طور کلی، هرچند بلک ویدو این روی خود را چندان در همکاری با اونجرز نشان نمی‌دهد اما در ماموریت‌های فردیش خویشتن داری بسیار کم‌تری بروز داده و برای برنده شدن از هیچ کاری (حتی کشتن) سر باز نمی‌زند.

9. الکترا (Elektra)

الکترا از آغاز یک ضد قهرمان بود. یک نینجای آدم‌کش با پیوندهای بسیاری با مت مرداک. او با Daredevil مبارزه می‌کرد و سپس به دست Bullseye کشته شد. الکترا، پس از بازگشت به زندگی، به جنگ با دار و دسته‌ی نینجای شرور The Hand پرداخته و از مهارت‌های کشنده‌اش برای مبارزه با شرارت استفاده می‌کند. او در این مسیر گاهی با گروه S.H.I.E.L.D و گاهی به تنهایی کار می‌کند.

هرچند کاراکتر الکترا دیگر محبوبیت گذشته‌ی خود را ندارد، اما او زمان درازیست که با بازی کردن نقش یک ضد قهرمان عجین شده است. او طبیعتاً کارهای خوب انجام می‌دهد، اما به هیچ وجه اجازه نمی‌دهد که نتایج اقداماتش جلویش را بگیرند و حتی ممکن است برای رسیدن به نتیجه یک سای (نوعی سلاح) را در مغز افراد بد فرو کند.

8. Ghost Rider

در طول این سال‌ها چندین و چند نفر «نقاب» Ghost Rider را به چهره گذاشتند و همه‌ی این افراد اشتراکاتی نیز داشتند، مثلاً سرهایی به شکل جمجمه‌ی آتشین، چرم و زنجیر، یک جور وسیله‌ی نقلیه‌ی باحال و البته، کوله بار فراخشونت خوب و قدیمی! این شاخصه‌ها به خصوص در دوره‌های جانی بلیز و دنی کچ به چشم می‌آمد. Ghost Rider در جایگاه روح انتقام عمل کرده و وظیفه‌ی او، اعمال مجازات بر متجاوزان به حقوق بی‌گناهان است.

این وظیفه معمولا با کمک کوله باری از خشونت انجام می‌شود. البته این مسئله هیچ‌گاه چندان برای Ghost Rider اهمیتی نداشته و این کاراکتر با تعصبی بیش از اندازه سهم خود را در مبارزه علیه شر پیش می‌برد.

7. ونوم

ونوم زندگی خود را با نقش ضد مرد عنکبوتی آغاز کرد؛ شخصیت منفی‌ای که با تمام وجود از Wall-crawler متنفر بود. پیتر پارکر باعث شده بود که ادی بروک شغل خود در دیلی باگل را از دست بدهد و از طرف دیگر مرد عنکبوتی نیز لباس سیمبیوتی فضایی را نپذیرفته بود و با به هم پیوستن این دو، کاراکتر ونوم متولد شد. اما این شخصیت منفی به قدری محبوبیت کسب کرد که شرکت مارول به ملایم کردن او روی آورد و او را به یک محافظ مرگبار تبدیل کرد.

به این ترتیب ونوم، مبارزه با جرم و شروران ابرقدرتمند را شروع کرد؛ اما طبیعتاً با روش خودش و این روش شامل بلعیدن سرهای مردم می‌شد. محبوبیت این شخصیت برای مدتی کمرنگ شد، اما اخیراً دوباره به یک مبحث داغ تبدیل شده و طرفداران به یاد می‌آورند که چرا او یک ضد قهرمان بی نظیر است.

6. Cable

Cable الگوبرداری شده از دوره‌ی زیبایی‌شناسی مشخص پسر بد اسلحه به دست دهه 90ی است. او همان قهرمانیست که گفت: «بعضی اوقات برای ایجاد تغییر باید به صورت یک شرور شلیک کنی.» Cable نوجوانان سرزنده و تازه کار گروه New Mutants را پیدا کرد و از آن‌ها، برای مبارزات شخصی خودش، سربازانی سرسخت ساخت.

اگرچه برخی چیزها در مورد این کاراکتر در طول سال‌ها تغییر کرده است، اما گرایش وی به انتخاب کارآمدترین مسیر به سمت پیروزی، همواره ثابت مانده‌  و البته چنین مسیری معمولاً با تعداد قابل تقدیری جنازه پر شده است. او بنیان گذار گروه ایکس فورس بود که نگاه همگان را به تیم‌های ایکس من برای همیشه تغییر داد.

5. Winter soldier

Winter Soldier زندگی خود را به عنوان باکی بارنز، سایدکیک بچه مثبتی در جنگ جهانی دوم، شروع کرد. او با کاپیتان آمریکا کار می‌کرد و مظهر یک قهرمان شاد و سرخوش به شمار می‌آمد. اما تغییری در خط داستانی همه چیز را تاریک‌تر کرد. مشخص شد که بارنز در واقع یک سرباز شدیداً تعلیم دیده‌ی black ops است که دزدکی به پشت خطوط دشمن می‌رفت و کارها را برای cap آسان می‌کرد؛ و البته در این راه از روش‌های مرگباری نیز کمک می‌گرفت.

بیشتر بخوانید:

• ۱۰ مورد از تنبل‌ترین ویلن‌های کمیک بوکی
• ۹ قهرمان که کار خود را به عنوان یک شخصیت منفی شروع کردند

زمانی‌که همه تصور می‌کردند بارنز مرده است، او در واقع توسط روس‌ها احیا و تبدیل به Winter soldier، آدم‌کش شماره‌ی یک آن‌ها، شد. سال‌ها بعد و تحت کنترل Red Skull در مقابل منتور سابقش قرار گرفت و سرانجام دوباره به طرف خوب داستان پیوست. بارنز برای مدتی نقاب کاپیتان آمریکا را به چهره زد و سپس دوباره به هویت Winter soldier برگشت و از مهارت‌های مرگبارش برای طرف خوب استفاده کرد.

4. ددپول

سرباز مزدور زبان ریز، ددپول، یکی از بزرگ‌ترین و موفق‌ترین داستان‌های سی ساله‌ی اخیر مارول به شمار می‌رود. او در ابتدا به عنوان یک شخصیت منفی در مقابل گروه ایکس فورس به رهبری Cable معرفی شد و به دلیل رفتار گستاخانه و حس شوخ طبعیش محبوبیت بیشتر و بیشتری کسب کرد و تمام این‌ عوامل جمع شدند تا خوانندگان امروز، این ضد قهرمان نامحترم را داشته باشند.

اما در زیر تمامی این‌ها هسته‌ی یک شخصیت بی‌نظیر خفته است؛ مردی که درد و رنج خود را در شوخی‌ها و خشونت پنهان می‌کند و حتی با وجود خرابکاری هایش، تلاش می‌کند که کار درست را انجام دهد. ددپول چیزی بیش از یک مرد خنده‌دار است که با شمشیر مردم را می‌کشد، او یک شخصیت کاملاً خودآگاه برای زمان خنده‌ها و گریه‌هاست.

3. پانیشر

زندگی کاراکتر پانیشر در مبارزه با مرد عکنبوتی آغاز شد، اما با چیزهای بزرگتر و بهتری ادامه یافت. با بالا رفتن دیوانه‌وار محبوبیت او در دهه‌ی 80، لوگوی پانیشر در دسته‌ی آشناترین ها، در میان کمیک‌های تمام ادوار، قرار گرفت. حتی غیر طرفداران نیز سبک و سیاق او را می‌دانند. فرانک کسل در نبردی پایان ناپذیر با جرم مبارزه می‌کند و با کشتن هر چه بیشتر افراد بد، تلاش می‌کند تا انتقام مرگ خانواده‌اش را بگیرد.

پانیشر تنها یک مرد معمولی با میزان قابل توجهی تمرین و قانونمندی است و با این وجود به عنوان یکی از پر ابهت ترین پارتیزان های دنیای مارول به شمار می‌رود و حتی توانایی مقابله با قهرمانان ابرقدرتمند را نیز از خود نشان داده است. او اولین پارتیزان تفنگ به دست دنیای کمیک نبود، اما این تیپ شخصیت‌ها را برای عصر جدیدی معنا کرد.

2. هالک

بیشتر مردم هالک را در زمره‌ی ضد قهرمانان تعریف نمی‌کنند، اما با نگاهی دقیق به این کاراکتر، ضد قهرمان به حساب نیاوردن وی سخت است. اکثر مواقع، این موجود نیرومند، به عنوان یک نیروی نابودگر طبیعت به تصویر کشیده می‌شود؛ یک هیولا به جای نوعی قهرمان. کارهای خوبش را در میان وحشی‌گری هایی به انجام می‌رساند که خود دلیل جنگ و دعوای وی با قهرمانان همکارش و ارتش ایالت متحده هستند.

هالک نمونه‌ی بارز یکی از اولین ضد قهرمانان شرکت مارول است؛ یک قهرمان نابودگر که کار درست را به انجام می‌رساند، اما به نتایج روش‌هایش و خشونت و درد و رنج به جا مانده از خود، اهمیتی نمی‌دهد.

1. وولورین

وولورین شهرت خود را از انزواطلبی و مخالفتش با نگهداری زندانیان به دست آورد. به عنوان یکی از سرسخت ترین اعضای ایکس من، وولورین با ریختن خون دشمنانش با استفاده از تیغه‌هایش، طرفدار پیدا کرد. اما چیزی که این طرفداران را نگه داشت، مرد زیر نقاب هیولا بود. با پدیدار شدن تراژدی زندگی وی در زیر نگاه خوانندگان، جنبه‌ها و محبوبیتش نیز افزایش یافت و وولورین به سرعت به یکی از محبوب‌ترین کاراکترهای مارول بدل گشت.

وولورین ستاره‌ی کمیک‌ها، تلویزیون و فیلم‌ها شد. امروزه، او شاید در بهترین صورت خودش باشد، اما هنوز هم با قطعه قطعه کردن دشمنانش مشکلی ندارد. او در کارنامه‌ی خود سابقه‌ی رهبری ایکس فورس و ایکس من را داشته و حتی به عنوان عضوی از اونجرز نیز خدمت کرده است و در تمام این مدت، به بدکاران ثابت کرد که سزای گناه، مرگ است.