8 داستان کلاسیک عالی برای ساخت دنباله فیلم Suicide Squad
سری اول کمیک بوکهای جوخهی انتحار برای اولین بار پس از اتمام داستان در سال 1992، دوباره به خط چاپ برگشته است و این خبر برای طرفداران قدیمی این داستانها که میخواهند آنها را به ...
سری اول کمیک بوکهای جوخهی انتحار برای اولین بار پس از اتمام داستان در سال 1992، دوباره به خط چاپ برگشته است و این خبر برای طرفداران قدیمی این داستانها که میخواهند آنها را به قفسهی کتابهایشان اضافه کنند و همینطور طرفداران جدید که منتظر تماشای دنبالهی فیلم جوخهی انتحار هستند میتواند خبر خوبی باشد.
داستانهای اولیهی این تیم خلافکار صرفاً بهانهای برای زمینه سازی داستانهای بعدی نیستند و واقعاً نمونههایی موفق از داستانهای کلاسیک کمیک بوکها محسوب میشوند. کمیک بوکهای کمی را میتوان از شخصیتهای غیرابرقهرمانی به یاد آورد که در دههی 90 میلادی توانسته باشند برای مدتی طولانی به چاپ برسند. کمیک بوکهای جوخهی انتحار هم جزو این استثناها هستند.
با توجه به موفقیت این داستانها خیلی هم دور از انتظار نیست که جیمز گان هوس کند برای ساخت دنبالهی فیلم جوخهی انتحار به سراغ آنها بیاید. با این که ماجراهایی مثل جنگ سرد شاید در حال حاضر زیاد جذاب نباشند ولی باز هم ایدههایی را میتوان برای ساخت یک فیلم سینمایی تماشاگر پسند از این کمیک بوکها استخراج کرد.
حالا چه هدفتان آشنایی به ایدههایی برای ساخت دنبالهی فیلم جوخهی انتحار باشد یا بخواهید با چند داستان کلاسیک از سری اول کمیک بوکهای جوخهی انتحار آشنا شوید و با آنها زمان انتظارتان برای نسخهی دوم فیلم را پر کنید، در ادامه با ویجیاتو همراه باشید.
مأموریت در مسکو (Mission to Moscow)
- از شمارهی 5 تا شمارهی 7
- نویسنده: جان اوسترندر
- مصورها: لوک مکدانل و باب لویس
ممکن است دیگر اثری از اتحاد جماهیر شوروی نباشد اما هنوز هم دولت روسیه دست از ناپدید کردن اشخاص برنداشته است. این مأموریت نجات مخفیانه، کمیک بوکهای جوخهی انتحار را تبدیل به داستانهایی کرد که از فرصتهایش پیش آمده استفاده میکند و شخصیتهای محبوب را به وسط معرکه میفرستد. این وضعیت میتواند قابی جذاب برای ساخت یک فیلم کامل را در اختیار قرار دهد.
داستانی که در آن هم اهمیت کار جوخهی انتحار به نمایش در میآید و هم نشان میدهد که سیاست خارجی ایالات متحدهی آمریکا تا چه میزان افراد را به دید قهرمان و سیستمها را به دید دردسر میبیند.
اودیسهی نایت شید (Nightshade Odyssey)
- از شمارهی 14 تا شمارهی 17
- نویسنده: جان اوسترندر
- مصورها: لوک مکدانل، باب لویس و مالکولم جونز
با این که اکثر داستانهای جوخهی انتحار حول سیاست و کارهای کثیف مربوط به آن میچرخد ولی ترسی هم از بیان سبک دیگری از داستانها ندارد. اودیسهی نایت شید، این تیم را به دنیای جهنمیِ جادو وارد میکند. شبیه به بعضی از اِلمانهایی که در فیلم اول شاهدش بودیم.
اگر جیمز گان بخواهد که داستانی درمورد مواجه شدن جوخه با دنیای ماورالطبیعی و شرورهای جادویی را دوباره به تصویر بکشد، این کمیک بوکها زمینهی خوبی برای ساخت شخصیتها و داستان مناسب را ارائه میدهند.
آخرین راند (Final Round)
- شمارهی 22
- نویسنده: جان اوسترندر
- مصورها: لوک مکدانل و کار کِسِل
این داستان تک قسمتی، چندین داستان کوتاه شامل اخاذی بین چند سازمان دولتی و همینطور مشکلات روحی و روانی اعضای جوخهی انتحار را با هم درمیآمیزد. درگیری آماندا والر با یک سناتور در حالی که کنترل اعضای جوخهی انتحارش را از دست میدهد، میتواند فیلم هیجان انگیز با مأموریتهای متفاوتی را در مقابل مخاطبان قرار دهد.
بهترین قسمتهایی که میتوان به نمایش درآورد هم تیراندازی در بنای یادبود لینکلن یا مأموریت نهایی ریک فلگ که بعد از این واقعه در داستانِ مُرده به سردی سنگ (Stone Cold Dead) دنبال میشود، خواهد بود.
دستورالعمل یوناس (The Janus Directive)
- از شمارهی 27 تا شمارهی 30 به علاوهی چند شماره از کمیک بوکهای دیگر
- نویسندگان: جان اوسترندر و کیم یِیل
- مصورها: جان کی. اسنایدر و کارل کسل
اگر گان هوس کند که مسیر فیلم آکوامن را در پیش بگیرد و شخصیتهای زیادی را وارد داستانش کند، این کراسآور 11 قسمتی (3 قسمت در کمیک بوکهای جوخهی انتحار) نمونهای خوب برای انجام این کار است. داستان این کمیک بوکها روی چندین سازمان دولتی قدرتمند تمرکز میکند که با عطشی که برای قدرت دارند، توجهی به شرور اصلی داستان نمیکنند.
با وارد شدن شخصیتهایی مثل چکمیت، پیسمیکر و فایراستورم میتوان سرِ جوخهی انتحار را با درگیریها و زد و خوردهای فراوانی که برای تماشاگران جذاب است، مشغول کرد.
حالا آپوکالیپس (Apokolips Now)
- از شمارهی 33 تا شمارهی 36
- نویسندگان: جان اوسترندر و کیم یِیل
- مصور: جان کی. اسنایدر، لوک مکدانل و جف ایشروود
رویای دیدن سیارهی آپوکالیپس و دارکساید در دنیای فیلمهای سینمایی دیسی ممکن است کم رنگتر از قبل شده باشد اما جوخهی انتحار هنوز یکی از امیدها برای رسیدن به این دنیای نابود شده محسوب میشود. اگر جیمز گان به سرش بزند که داستانی بزرگ ولی بدون جادو را برای مخاطبان خلق کند، بهترین گزینهی پیش روی او فضا خواهد بود.
داستانی از تقابل خدایان و انسانها که نشان دهندهی وجود کوچکترین پرتوی امید در تاریکترین مکان در کل هستی است.
چنبرهی لوآ (Coils of the Loa)
- از شمارهی 37 تا شمارهی 39
- نویسندگان: جان اوسترندر و کیم یِیل
- مصور: لوک مکدانل، جان کی. اسنایدر و جف ایشروود
این داستان روی این که آستانهی تحمل آماندا والر چقدر است تمرکز میکند. در این داستان بود که جوخهی انتحار به عنوان یک سازمان دولتی به پایان کار خود میرسد و به طور موقت تیم از هم میپاشد.
اگر گان به دنبال یک کار متفاوت است، داستانی بهتر از این کمیک بوکها را پیدا نمیکند. کارتلهای مواد مخدر، متحدان ناامید، خیانتهای مداوم و مأموریتهای منجر به مرگ واقعی را در این داستان تجربه میکنید.
قمار ققنوس (The Phoenix Gambit)
- از شمارهی 40 تا شمارهی 43
- نویسندگان: جان اوسترندر و کیم یِیل
- مصور: جف ایشوروود و مارک بجر
وقتی که جوخهی انتحار به عنوان یک سازمان مستقلِ قراردادی به کار خود برگشت، با بتمن برای متوقف کردن یک مناقشهی بینالمللی همکاری کرد. داستان، اعضای جوخهی انتحار را در موقعیتهایی قرار میدهد که مجبور میشوند به عنوان یک آدمکش، رهبر یک شورش و گاهی وقتها هم به عنوان یک قهرمان ظاهر شوند.
اگر جیمز گان میخواهد تم سیاسی فیلم خود را بالا ببرد، این داستان موقعیت خوبی برای این کار است. حتی میتواند موقعیت خوبی به رابرت پتینسون برای ایفای نقش بتمن در کنار دستهای از شرورهای دنیای دیسی را بدهد.
شعبده (Legerdemain)
- از شمارهی 59 تا شمارهی 62
- نویسندگان: جان اوسترندر و کیم یِیل
- مصورها: جف ایشروود و رابرت کامپانلا
یکی از بهترین قسمتهای هر داستانی از جوخهی انتحار وقتی است که اعضای جوخه به اجبار در برابر ابرقهرمانهایی که سالها با آنها درگیر بودهاند قرار میگیرند. خط داستانی یکی مانده به آخر سری اول کمیک بوکهای جوخهی انتحار، این خلافکارها را نه تنها در برابر ابرقهرمانها، بلکه در برابر نیروهای خارجی شبیه به خود قرار میدهد.
این داستان پر پیچ و خم این سوال را به وجود میآورد که هر کس چقدر میتواند در دنیایی با انتخابهایی بینهایت، درست رفتار کند. داستانی که میتواند اقتباسی سینمایی با شخصیتهای گوناگون را عرضه کند.
دیدیم که حتی سری اول کمیک بوکهای این شخصیتهای شرور حاوی داستانهایی هستند که پتانسیل ساخت یک سینمایی حداقل خوب را دارند. این که چطور ساختهی قبلی، اثری که انتظار میرفت از آب در نیامد جای تعجب و سوال دارد. حالا شما از دنبالهی فیلم جوخهی انتحار چه انتظاری دارید؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.