ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

اخبار و مقالات

۱۰ خاطره شاد و غمگینی که Quiz of Kings برایمان ساخت

پنج سالی از عرضه Quiz of Kings روی پلتفرم موبایل می‌گذرد و طی این مدت این بازی توانست به میلیون‌ها کاربر روی هر دو پلتفرم اندروید و iOS برسد. از آن‌جایی که ارتباط کاربران در ...

شایان کرمی
نوشته شده توسط شایان کرمی | ۱ دی ۱۳۹۹ | ۲۱:۳۰

پنج سالی از عرضه Quiz of Kings روی پلتفرم موبایل می‌گذرد و طی این مدت این بازی توانست به میلیون‌ها کاربر روی هر دو پلتفرم اندروید و iOS برسد. از آن‌جایی که ارتباط کاربران در کوییز آو کینگز صرفا به بازی کردن ختم نمی‌شود، طی این سال‌ها خاطرات جالبی بین کوییز آو کینگزی‌ها رخ داده که بعضی از آن‌ها حسابی خنده‌دار هستند و بعضی از آن‌ها اشک را از چشمان‌مان جاری می‌کنند. به مناسبت پنج سالگی این بازی، کاربران در بخش «کوییز شمار» تعداد روزهایی که در Quiz of Kings حضور داشتند را مشاهده کردند و از خاطرات خود با این بازی نوشتند؛ خاطراتی که در ادامه تعدادی از بهترین‌های آن‌ها را باهم مرور خواهیم کرد.

برای اول خاطره سراغ کاربری می‌رویم که کوییز باعث شده تا یکی از عزیزترین افراد زندگی‌اش را هیچ وقت فراموش نکند:

بازی موبایل آنلاین

من اولین بار کوییز رو تو گوشی مامانم دیدم داشت بازی می‌کرد بهم گفت نصب می‌کنی باهم بازی کنیم؟ همیشه هم ازم می‌برد. الان ۳ ساله که مامانم فوت شده و من تموم مدتی که تو بازی هستم همه رقابت‌ها و بازی‌هام با مامانم جلو چشممه. هنوز بیشتر اون سوالا و جوابایی که بهم می‌گفت تا ببرم. حتی الانم که الانم بازی می‌کنم فقط یاد مامانم می‌افتم. مرسی که هستی کوییز.

ساناز

خاطره بعدی از رضا برایمان می‌گوید که به وسیله Quiz of Kings توانسته دوست قدیمی‌اش را پیدا کند:

پارسال تو بازی کوییز یه اکانت که اسمش خیلی برام آشنا بود بهش درخواست بازی دادم و بعدا فهمیدم که یکی از دوستان زمان خدمت سربازیم بود. خدا شاهده اولش باورم نمیشد ولی وقتی چندتا آدرس درست دادفهمیدم دوست عزیزم محمده. واقعا از عوامل کوییز برای پیدا کردن دوستم ممنونم.

رضا
بازی موبایل آنلاین

ما گیمرها حسابی فریبا را برای خاطره زیر درک می‌کنیم. دفعات زیادی شده که به خاطر بازی کردن بیخیال مدرسه، کار و دانشگاه شدیم و البته این‌بار صحبت از یک مهمانی بزرگ خانوادگی است:

یه دفعه مهمون داشتم بازی شروع شده بود و هر کاری می‌کردم نشد برم مسابقه رو شرکت کنم. گوشی رو برداشتم و به بهونه آوردن چایی تو آشپزخونه، تند تند سوال‌ها رو جواب دادم و یه نفس راحتی کشیدم.

فریبا

هر کسی ممکن است به خاطر بالا و پایین‌های زندگی، در یک دوره‌ای حال‌واحوال چندان خوبی نداشته باشد. در چنین شرایط سختی، خیلی وقت‌ها یک بازی خوب و یک دوست گیمر می‌تواند کارساز باشد:

تو یکی از بازی‌ها که داشتم کل کل می‌:ردم متوجه شدم حریفم خیلی افسرده‌ست و دو ساعت جلسه مشاوره تو چت انجام دادم. آخرش قانع شد که سبک زندگیشو عوض کنه و با مشکلات کنار بیاد. فقط از جمله آخرش هم خیلی ترسیدم و خیلی هم خوشحال شدم. گفت: «می‌خواستم خودکشی کنم قبلش دلم خواست که ناشناس با یکی حرفام رو بزنم. اومدم کوییز و اگر کسی غیر تو بود بدون تردید الان زندگیم تموم می‌شد. شاید رسالت این بازی همین بوده که یکی دوباره به زندگی برگرده.

شهرام

بازی کردن هیچ سن و سالی ندارد و گیمرها چه جوان و چه مسن، از گیم برای زنده کردن روحیه خود و آماده شدن برای چالش‌های زندگی استفاده می‌کنند. خاطره بعدی هم دقیقا در همین رابطه است:

کوییز برای من مثل زندگی می‌مونه. یه روز اشکمو در میاره و یک روز خیلی خوشحالم می‌کنه. یکی از قشنگی‌های کوییز اینه که وقتی تو گروه‌ت بازی می‌کنی همه انگار هم سن و سال هستند! من با این که سنمخیلی از هم‌گروهی‌‌هایی که داشتم بالاتر بوده، ولی همه فکر می‌کنند که هم سن هستیم! همین باعث میشه که احساس جوانی کنم و حس خوبی موقع بازی کردن بهم دست می‌ده.

مهرداد

عشق ورزیدن زیباترین کاری است که هر انسانی می‌تواند انجام دهد و چه وسیله‌ای بهتر از ویدیو گیم برای رساندن دو معشوق به یکدیگر، آن‌هم از دو استان کاملا دور از هم:

من‌ و شوهرم سر کل‌کل تو این بازی باهم آشنا شدیم. سر جواب یک سوال باهم اختلاف داشتیم و الان دو ساله ازدواج کردیم! تازه از دو سمت کاملا مختلف ایران. مرسی کوییز. هنوز وقتی کنار هم می‌شینیم بازی می‌کنیم و کلی می‌خندیم.

روژین

چند بار شده که سر زدن یک گل در فیفا و PES یا بردن یک مچ طولانی Dota 2 بالا و پایین پریده‌ایم. تازه این سر و صداها در کنار دوستانمان بیشتر هم می‌شود اما باید حواسمان به عواقبش هم باشد!

همه بچه‌های فامیل نشسته بودیم دور هم همه نامحدود خریده بودیم. هر کدوم هم تو یه موضوعی حرفه‌ای بودیم. خلاصه که ده نفری مسابقه می‌دادیم و همه بازی‌ها رو هم بردیم و کلی سکه جمع کردیم. آخرسر هم اونقدر سر و صدا کردیم که ساعت ۲ صبح پدربزرگمون از خواب پرید و همه ما بچه‌ها شب رو تو حیاط سپری کردیم.

کیانا

راستش را بخواهید، خیلی هم نمی‌شود به عشق‌های مجازی اعتماد کرد. اگر مثل کاربر بعدی حواسمان نباشد، ممکن است زمانی که فکر کردیم که بعد از ۴۳ سال زندگی عشق واقعی را پیدا کردیم، در واقع در حال قرار گذاشتن با پسر دایی خود بودیم!

من حدودا ۴۳ سالم هست و هنوز مجرد هستم. از قضا یکی از اقوام نزدیک می‌دونست که نام کاربریم تو کوییز چی هست من رو سر کار گذاشت. با من حدود پنج ماهی دوست داشت و من فکر می‌کردم که یک خانم ۲۴ ساله است. خیلی بهم وابسته شده بود ولی هر کاری می‌کردم که بریم بیرون می‌گفت نه و فقط روزی ۵۰-۶۰تا سکه ازم می‌گرفت و منم برای این که ببینمش سکه‌ها رو می‌دادم. آخرش هم گندش در اومد که پسر دایی بوده!

شهرام

خیلی وقت‌ها هم آن‌قدر روند یک بازی برایمان جذاب می‌شود که دیگر کلاس درس و دانشگاه و تذکر استاد هم فایده ندارد! البته انجام کاری که این دوست کرد را به شما پیشنهاد نمی‌کنیم چون ممکن است گرفتن مدرک دانشگاه‌تان را چند ترمی به عقب بیاندازد:

سر کلاس داشتم با تبلت کوییز بازی می‌کردم. بعد استاد خیلی حساس بود که کسی سرکلاس با گوشی کار نکنه وگرنه اخراج میشه. یه سری دید سرم پایینه و تذکر داد، بعد دفعه دوم هم تذکر داد منم بهش گفتم که استاد شما گفتید گوشی، اما این تبلته! کلاس منفجر شد. خلاصه استاد گفت که صندلی جلو بشینم ولی همون‌جا هم باز حوصله‌ام ازش سر رفت و رفتم سراغ کوییز. آخر هم محترمانه گفت پاشم برم بیرون از کلاس و منم رفتم و ادامه بازی رو تو نمازخونه دانشکده دنبال کردم. خیلی هم چسبید!

مجتبی

در مورد خاطره آخر هم تصویری را برای شما به اشتراک می‌گذارم که امیر گلخانی مدیر روابط عمومی کوییز آو کینگز برای من فرستاده و با خواندنش یک بغض حسابی کردم.

داشتم فکر می‌کردم حساب کاربری پدربزرگ رو مقداری سکه‌ی هدیه از سمت تیم کوییز مهمون کنم که…

گلخان جونیور

این خاطرات حداقل برای من بیشتر از همه در مورد این است که بازی‌ها می‌توانند احساسات ما را پررنگ‌تر کنند. بازی‌ها نمی‌گذارند که عزیزمان را فراموش کنید و اجازه می‌دهند تا لحظات سخت زندگی را راحت‌تر پشت‌سر بگذاریم. شما چه خاطراتی از تجربه Quiz of Kings و کلا از بازی کردن با دوستانتان دارید؟ آن را در بخش نظرات برای ما بنویسید.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (7 مورد)
  • thexparsa
    thexparsa | ۳ دی ۱۳۹۹

    بازی جالبی بود چند سال پییش ولی نه دیگه الان
    راستی چه تبلیغه خوبی !

  • MO3
    MO3 | ۲ دی ۱۳۹۹

    یعنی انقدر بازی جالبیه و من هنوز تو باغش نیستم :/

  • mahdi-naeimi
    mahdi-naeimi | ۲ دی ۱۳۹۹

    واقعا مطلاب جالبی بود که واقعا لذت بردم

  • TROLL-KILLER-1
    TROLL-KILLER-1 | ۲ دی ۱۳۹۹

    یعنی فکرش هم نمی کردم که یه بازی همچین پتانسیلی داشته باشه :/

  • mani-safaei
    mani-safaei | ۱ دی ۱۳۹۹

    گلخان جونیور خودش از سازنده های کوییز نبود؟

    • MillenniumFalcon
      MillenniumFalcon | ۲ دی ۱۳۹۹

      چرا
      من خودم داداش یکی از بچه های مدرسمون سازنده بازی بود یادمه اوووونقدر تبلیغات انجام داد برای بازی که نصب کردم و یادمه که خیلی تو بازی خوش شانس بودم و وقتی یه جواب شانسی میزدم در ۷۰ درصد مواقع درست بود
      یادمه با بچه خرخونهایه کل انداختیم و سر همین شانس ۷ بار پشت سر هم بردمش و بنده خدا اصلا نمیدونست چیکار کنه?
      الان کلی از اون دوران گذشته و کوئیز کلی محبوب شده ولی هنوزم وقتی اون رفیقمو میبینم مسخرش میکنم که اخه این چه بازیه داداشت ساخته اخه داداشت به خودش میگه بازیساز؟??

      • MO3
        MO3 | ۲ دی ۱۳۹۹

        یه سوال یعنی این بازی اندازه این مقاله جالبه؟

مطالب پیشنهادی