نقد دیدن این فیلم جرم است – آژانس شیشهای ۲: آتش به اختیار
از آن دسته افرادی هستید که سریال آقازاده را به خاطر گذر از خط قرمزهای سیاسی دوست داشتید و شعارهای زمخت داخل سریال را دوست داشتید؟ پس یقینا از فیلم «دیدن این فیلم جرم است» ...
از آن دسته افرادی هستید که سریال آقازاده را به خاطر گذر از خط قرمزهای سیاسی دوست داشتید و شعارهای زمخت داخل سریال را دوست داشتید؟ پس یقینا از فیلم «دیدن این فیلم جرم است» خوشتان میاید، اثری که آنقدر عوامل فیلم با مضامین مطرح شده در فیلمشان حال کردهاند که نام فیلم را یک نام بیربط و جنجالی گذاشتند که بگویند هان! بینید! ما فیلمی ساختیم که کسی جرات ساختنش را در ایران ندارد. حرف بیراهی هم نیست فقط به جای واژه جرات باید گفت کسی در ایران «اجازه ندارد» چنین فیلمی بسازد مگر جایی مانند اوج یا باشگاه فیلم سوره که نهادهای انقلابی و حاکمیتی سردرآورده در سینمای ملیمان هستند.
دیدن این فیلم جرم است پس از دو سال بلاتکلیفی در بدترین شرایط اکران، رنگ سینماها و سانسها را دیده و احتمالا به خاطر همین کمتر دیده شدنش در این ایام کرونایی موافقت اکرانش صورت گرفته است. فیلم تا حد زیادی تداعی کننده آژانس شیشهای است، یک ماجرای گروگانگیری سیاسی که نهادهای انقلابی و دولتی مجبور میشوند روی هم اسلحه بکشند. بسیج با وزارت اطلاعات در میافتد و سپاه با پلیس و... دیدن این داستان و صحنهها در سینمای ایران تک است و طبیعتا پشت همه این موارد یک سری شعار قلمبه و درشت وجود دارد تا مجوز ساخت فیلم صادر شود.
دیدن این فیلم جرم است میخواهد از فساد در دولت و حاکمیت بگوید و جوانان انقلابی را محصور در این فسادها به تصویر بکشد. بسیجی که میخواهد کار درست را انجام دهد ولی فساد مسئولین نمیگذارد. فیلم به نوعی شبیه به یک کودتای سیاسی است. این روزها در سینما نهادهای مختلفی از وزارت اطلاعات گرفته (آقازاده) تا حوزههای علمیه ( در برخی فیلمها سعی میکنند خودشان را آدم خوب داستان معرفی کنند و دیگر نهادها را مقصر فساد در کشور بدانند.) سینما شبیه به مناظرهای انتخاباتی شده که همگی در آن همدیگر را به فساد متهم میکنند و تماشاگر هم باید بازیچه سیاستهای اشتباه همه آنها شود.
رضا زهتابچیان که کارگردانی فیلم را برعهده گرفته است تاکنون یکی دو فیلم کوتاه ساخته و از سال ۱۳۸۵ به مدت چندین سال درگیر دریافت مجوز و ساخت فیلم «دیدن این فیلم جرم است» بوده؛ فیلمی که فارغ از خوب یا بد بودن آن از منظر کیفی، باید دیده شود و درباره آن حرف زده شود. دیدن این فیلم جرم است اثری است که واقعا شعار «سیاسی ترین فیلم تاریخ سینمای ایران» برایش کم نیست و اغراق آمیز نیست. دیالوگهایی در فیلم وجود دارد که ادا کردن آنها در خیابان با صدای بلند واقعا جرم است و البته این موضوع ناشی از خفقان و آزادی نداشتن در سینما و هنر کشورمان است.
سازمان سینمایی سوره دست کارگردان آزاد گذاشته شده تا هرچه میخواهد در فیلم خود بگوید و انتقادات را به زمین و زمان روانه کند. فیلم هم درست مانند تفاسیر سیاسی شکل گرفته در یک تاکسی که ممکن است زمین و زمان در آن به هم دوخته شود، تمامی ارگانها و دستگاهای حاکمیتی را به زیر تیغ انتقاد میبرد.
اما فیلم چگونه در بین این همه های و هوی کردن از زیر توقیف در رفته؟ تیم سازنده با درایت تمامی انتقادات را از دل مضامینی که رهبری کشورمان مطرح ساخته بیان میکنند و نقل قولهایی از ایشان را وارد ماجرا میکنند تا کسی نتواند روی این انتقادات حرفی بزند. انتقاداتی که واقعا هم درست است اما کامل نیست.
. قهرمان فیلم یک ارزشی آتش به اختیار است که از آقازادهها و مذاکره و… بیزار است و میخواهد هر جور که شده با گرفتن اسلحه حرفش را پیش ببرد و از گرفتن قلم به جای تفنگ، حذر میکند.
فیلم داستان جوانی مومن و بسیجی است به نام امیر که همسر محجبهاش، ریحانه به خاطر چادری بودن مورد ضرب و شتم یک شهروند قرار میگیرد. این شهروند توسط پایگاه بسیجی که امیر فرماندهی آن را تازه به عهده گرفته دستگیر میشود و امیر متوجه میشود که جنین داخل شکم ریحانه به خاطر حملات این فرد سقط شده است. در همین گیر و دار نامهای از نیروی انتظامی به پایگاه میرسد مبنی بر اینکه شهروند دستگیر شده باید سریعا آزاد شود و پلیس میگوید که این دستور از بالا آمده است. به نظر میرسد شهروند یک مقام سیاسی رده بالا باشد.
پایگاه بسیج اما به حرف نامه نیروی انتظامی گوش نمیدهد و آتش به اختیار میشود. او تصمیم میگیرد حقش را به طور قانونی از این شهروند مست و لاابالی که بچهاش را کشته بگیرد.
فرمانده خود پایگاه که یک سردار سپاهی است هم نمیتواند با امیر وارد مذاکره شود و بعد از مدتی مردی برای آزادی این شهروند هم وارد پایگاه میشود؛ مردی که آقا زاده بوده و پسر آیت الله احتشام است (یک آیت الله فرضی در فیلم) امیر کوتاه نمیآید و به همراه چند تن از دوستانش که همراه او هستند آقازاده را هم دستگیر میکند و در همینجا پای نهادهای امنیتی گوناگون، از وزارت اطلاعات گرفته تا سرداران سپاه و مجلسیها، به داستان فیلم باز میشود و کمترین نهادی که درگیر چنین ماجرای درشتی میشود، دولتیها هستند و فیلم در واقع تا جایی که میتواند این پیام را میدهد که در چنین موارد بحرانی، دولت کمترین حق دخالت را در ماجرا دارد.
همانطور که پیشتر گفتم و از تیتر مطلب هم برمیآید، می توان گفت دیدن این فیلم جرم است نسخه آپدیت شدهای از فیلم آژانس شیشهای به شمار میرود که در آن حاج کاظم کارکنان یک آژانس هواپیمایی را گروگان گرفته بود تا حقش را بگیرد و در اینجا یک جوان بسیجی آتش به اختیار، میخواهد حق ناموس وطنش را از یک شهروند انگلیسی-ایرانی بگیرد. با نمایش سریال آقازاده در این روزها، حال و هوای چنین فیلمی کمتر از زمان اکرانش رد جشنواره فیلم فجر عجیب و غریب است چرا که انتقادات صریح سیاسی به دولت و حاکمیت در جایی مثل آقازاده و یا گاندو هم زده شده است. با این وجود باید اعتراف کرد هیچکدام به تندی دیدن این فیلم جرم است، انتقادات خود را روانه نکردند و باید تاکید کنم این انتقادات کامل نیستند.
تفاوت بین این دو فیلم (آژانس شیشهای و زهتابچیان) در نگاههای دو کارگردان است (هرچند ناگفته نماند حاتمی کیای امروزی با حاتمی کیایی که آژانس شیشهای را ساخت زمین تا اسمان فرق میکند) در فیلم آژانس شیشهای مذاکرات منطقیتری را مشاهده بودیم و کارگردان دائما قهرمانش را به سمت تفنگ در دست داشتن پیش نمیبرد، اما زهتابچیان در فیلمش طوری وانمود میکند که حلال همه مشکلات تفنگ برداشتن و اسلحه کشیدن روی مخالفین است و روی لفظ آتش به اختیار بودن بیش از حد تاکید دارد.
زهتابچیان یک قهرمان ارزشی و بسیجی را کاراکتر اصلی فیلم خود کرده و دیالوگهایی شعارگونه که بیشتر شبیه به پستهای تلگرامی میمانند را از دهان او به تمامی نهادها و بدنه دولت و حاکمیت نثار میکند؛ حتی به قول کاراکتر اصلی فیلم به «ولایتمدارهایی که زیر پرچم ولی فقیه به هر کثافتکاری و چپاولگری دست میزنند.» این دقیقا عین دیالوگ فیلم است که در سینمای ایران، چهل و چند سال پس از پیروزی انقلاب شنیده میشود و افکار سینماییهای انقلابی با چندسالی تاخیر وارد چرخه زحل خود میشود (سیاره زحل هر ۲۹ سال یکبار دور خود میچرخد و انگاری از نو متولد میشود).
دیدن این فیلم جرم است با مطرح کردن مضامین روز و به باد انتقاد گرفتن آنها، فیلمش را بیش از پیش در دل تماشاگر جا میدهد؛ مضامینی چون تجاوز به کودکان ایرانی در عربستان و یا چپاول کردن میلیاردها پول و ژن خوب و… که این روزها در هر جای ایران و در هر رسانهای صراحتا از آنها صحبت میشود و کسی جوابگوی آنها نیست. مسائلی که همه از وجود آنها باخبریم اما خودمان را یا به کوچه علی چپ زدهایم و یا نهایتا با هشتگ زدن در شبکههای اجتماعای اعتراضمان را انجام میدهیم.
قهرمان فیلم به دنبال این پاسخها در جامعه واقعی است و نمیخواهد کلیپی بسازد و آن را در اینستاگرام پخش کند تا بلکه صدایش شنیده شود. او مستقیما وارد عمل شده و مرد عمل است. او آنقدر از کار خود مطمئن است که حتی راضی میشود که شهروند انگلیسی دستگیر شده از پایگاه برود، به شرط اینکه یک مقام دولتی به او سیلی بزند. اما باید گفت خواستههای امیر همگی حول خشونت میچرخند و بسته به نوع نگاهی که تماشاگر به مسائل سیاسی دارد، میتواند به دل او بنشیند یا اینکه او را مخالف حرفهای امیر کند.
قهرمانان فیلم آنارشیست به تمام معنا هستند و حتی تصمیم میگیرند که اگر پلیس ضدشورش و امنیت خواست مقابل آنها بایستد، وارد کارزار جنگ شوند. فیلم به زیبایی ماجرای درافتادن چندین نهاد امنیتی و دفاعی مملکت را به تصویر میکشد و انتقاداتی که از وزارت اطلاعات و خودیها میکند گرچه شعاری است اما حرف دل بسیاری از مردم بوده و برای همین برای دقایقی که مشغول تماشای فیلم در این لحظات هستید، تبدیل به اثری عامه پسند میشود که در دل مخاطب جا باز میکند.
سازمانهای سینمایی مثل اوج و همین باشگاه سوره با بودجههای خوب و اتصالات بهتری که با نهادها دارند، رگ خواب مردم را پیدا کرده و حالا ساخت محتوای فرهنگی مانند گذشته بدون تدبیر و اندیشه صورت نمیگیرد. افراد حاذق و با تجربهای از نسل جدید روی کار آمدند که جوانان انقلابی هستند و میدانند چطور باید هم حرفهایشان را بزنند و هم روی آن لایهای بکشند که به نظر میآید حرفهایشان همسو با دیدگاه مردم است.
این تفکر پشت ساخت این فیلمها وجود دارد و متاسفانه در ورای فیلم «دیدن این فیلم جرم نیست» این تفکر اینجوری تعریف شده که همه نهادهای نظام دچار الودگی سیاسی شدهاند و تنها بسیج است که خالص مانده و فقط در آنجا مردان خدا فعالیت میکنند و بقیه جامعه ول معطل هستند.
بسیاری نظر بر این دارند که اگر به بهانه سانسور و خفقان در سینما، آثار سیاسی نساخت و کنج خانه نشست، عملا هیچ کاری نکردهایم و باید هرطور که شده بتوان در این خفقان سیاسی هم حرفهای خود را بزنیم. صحبت درستی که نمیتوان به آن خرده گرفته، کارگردان نیز با همین هوش سالها به دنبال ساخت و اکران فیلمش بوده و بدترین رفتارها با فیلم او شده (اکران در زمانه حاضر بدترین بدترینها است! جدا از ان لو رفتن نسخه بازبینی هم به نظر نمیآید که عمدی نباشد چرا که این اتفاق دقیقا با اثری همچون عصبانی نیستم و خانه پدری و هر اثری که اکران ان مشکل دارد افتاد!) .
با دیدن این فیلم دلمان میخواهد که تمام جناحها بتوانند با همین صراحت حرفشان را بزنند و وقتی که اجازه اکران به این فیلم داده میشود و بعد از گذشت سالیان سال همچنان آثاری مثل پیادهروهای ناآرام و صدسال به این سالها بسیاری از فیلمهای دیگر اجازه اکران ندارند و یا کارگردانهایی مانند رسول اف و پناهی که ممنوع الکار هستند؛ در این حالت انصافا میتوان چه نتیجهای گرفت؟ دیدن این فیلم جرم نیست نشان میدهد که حرف حق زده میشود اما حرف حقی که نهایتا حاکمیت دلش بخواهد آن را بولد کند. آنها میگذارند اصولگرایان به ضعفهای سیستم و حاکمیت اشاره کنند و نسبت به این موارد اجحاف کاملی دارند و صدای اعتراض افراطیترینشان هم میتواند شنیده شود اما بقیه باید ساکت بمانند.
ساخت دیدن این فیلم جرم است و اکران شدن آن ولو در این شرایط بد حال سینما در نهایت حس خوبی دارد چرا که میتوان امیدوار بود با تولید این اثر، راه برای ساخت موارد مشابه باز شود و فیلمهای سیاسی از این دست از سوی تمام جناحها و دیدگاهها بیشتر و بیشتر ساخته شود؛ میتوان امید داشت که دیگر نهادها هم بتوانند مانند حوزه هنری و یا سازمان اوج دستشان باز باشد و کارگردان فیلم مورد حمایتشان را پیش ببرند؛ امیدهایی که هرچند کمی واهی به نظر میرسد اما شاید یک روز خوب بیاید و همه این رویاها لباس واقعیت بر تن کنند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
دیدن این فیلم جرم نیست نشان میدهد که حرف حق زده میشود اما حرف حقی که نهایتا حاکمیت دلش بخواهد آن را بولد کند. آنها میگذارند اصولگرایان به ضعفهای سیستم و حاکمیت اشاره کنند و نسبت به این موارد اجحاف کاملی دارند و صدای اعتراض افراطیترینشان هم میتواند شنیده شود اما بقیه باید ساکت بمانند.
دقیقا??
از همون اول تیتر میزدی نخریب فیلم این فیلم جرم است دیگه چرا یک ساعت چرت و پرت سرهم کردی که بگی این فیلم مذخرفه ؟ انقلاب بد بوده و همه مردم از انقلاب و بسیجی و ارزشی و ... بدشون میاد ؟ دیدم شماهایی که به استلاح کرواتی ریدین تو مملکت و دلار شد 30هزار. پس لفا بجای این حرفا یکم ادم باشین و کاری میکنید که خراب شد بگید ببخشید. سیاسی کاری رو شما مینید نه بچه مذهبی ها. من بعنوان یک ایرانی حالم بهم میخوره از هرچی ادم لیبرال
خب فیلمو دیدم گفتم نقداشو بخونم با این نقد مواجه شدم
1. اول اینکه دوپاراگراف اولو خوندم فهمیدم می خواد این فیلمو بزنه
2. دوم تو این نقد اصلا به مباحث سینمایی دیگه بجز مهفوم سیاسی فیلم نپرداخت(که اونم کاملا از دیدگاه شخصی نوسیده نقد بود) حتی نیومد بگه این فیلم در چه سالی تولید شد، چغدر هزینه ساختش و از این جور مسائل (احتمالا فقط می خواست این فیلمو بزنه)
3. سوم اینکه ارگان بسیج رو گفتش تو این فیلم می خواد خوب جلوه بده که کاملا با این نظر مخالفم چون تو فیلم دیدیم که یه بچه بسیجی هم می تونه به رفیقش قشنگ از پشت خنجر بزنه.
4. چهارم اینکه این فیلم 80 درصد اولش واقعا بهم احساس مردن غیرت رو میداد تا اینکه سکاسن آخر فیلم که اوضاع کاملا برگشت.
5. نویسنده از مفهوم آتش به اختیار به تعبییر خودش استفاده کرد. که با این هم مخالفم
6. یه چیزی رو فهمیدم اینکه اکثر آدما از یه متنی که همسو با افکار و تمایلات خودش هست حمایت و دنبال می کند ولی می تونم بگم که من همون اولش فهمیدم این متن برای زدن دیدگاه سیاسی فیلم هستش ولی تا آخر نشتستم و متن رو خوندم. کاش مردم ایران به این درک برسن که با یه کلیپ 1 دقیقه ای تو اینستا و تلگرام دین و ایمانشون از هم نپاشونن.
دمت گرم حرف منو به این پفیوز زدی با این نقدش. فکر کنم مینوشد نقد بر جمهوری اسلامی با فیلم ... بهتر بود.
بنظرم یه چیزایی توی فیلم کاملا جالبه و ملموس،یکیش نفوذ انگلیس و اعمال قدرتش روی حاکمیت. دوم اینکه وقتی از بالا دستوری بیاد،فرزند شهید و سردارو هر چی باشی دخلت اومده حتی اگر محق باشی و قانونا خدمتت میرسن. حالا هر بالایی هم یه بالاتر داره دیگه.اخریش هم اینکه خیلی از شعارها مصرف داخلی داره و اعتقاد قلبی نظام نیست.یاد فیلم دایی جان ناپلئون افتادم که می گفت هر چی هست زیر سر انگلیسی هاست!
قشنگ می گی ولی اگه رمانی دایجان یا فیلمش خیالی باشه چی؟؟
این آقا آرش میخواد همه فن حریف باشه، تو دیجیاتو ترجمه فناوری میزاره اینجا نقد فیلم و ...
خب مشخصه کارش هم خیلی متوسط و دم دستی در میاد
داداش مجبور نیستی وقتی فیلم نقد کردن بلد نیستی فیلم نقد کنی
چرا پرت و پلا و بی ربط میگی
بنظر میرسد منتقد اصطلاح آتش به اختیار را درست نفهمیده
بیشتر فرافکنی بود تا نقد. از کلماتی مثل لایه کشی، سفارشی، بازی با احساسات مردم و... استفاده شده. البته من معنی این حرفا رو میفهمم!معنیش اینه که میبینید مفهومی که سالهای سال در سینمای ایران براش هزینه شد یعنی طرد بسیجیا و به انزوا کشیدنشون و توهین بهشون هنوز جواب نداده و مردم به تجربه حقیقت رو میشناسن. علت استقبال مردم هم همین بوده. واقعیت اینه که بسیجیها میلیونها انسان خوب،مومن و فداکار ایرانی هستند که بدون داشتن بودجه و پول و... دنبال رسیدن به آرمانهای خودشون هستن. تا جایی که با لقب ساندیس خور مسخره شون کردید! بازم هرچقدر دوست دارید به هموطنان خودتون اهانت کنید! بازم اونا رو نبینید! و باز هم وقت خودتون رو صرف زور زدن برای کارهایی بکنید که″جواب نمیده″...
من این فیلم رو امروز دیدم
از نظر هنری از نظر تکنیک های کارگردانی و بازیگری خیلی فیلم عجیب و غریبی نبود
اما از نظر محتوا، حرفهایی میزد که برای مخاطب عام سینما دلنشین و جذاب بود
اما نکته ی قابل توجه اینه که این طبیعتا هیچکس نمیاد بگه من ایراد دارم
پس وقتی سازمانی مثل سوره میاد همچین فیلمی میسازه(که از نهادهای حکومتی که خودشون به همینا وابسته هستن نقد بکنه) یعنی یک بازیِ مسخره و توهین به شعور مخاطب
هرچقدرهم که دراین فیلم دیالوگهای انتقادی وجود داشته باشه و هرچقدر که شعار بدن باز هم باورپذیر نیست
مشخصا مثل یک سوپاپ اطمینان عمل میکنن
فیلمی رو میسازن که عوام بگن عجب، دمشون گرم، یه نفر پیدا شد حرف دل ما رو بزنه و خب به این ترتیب آرامشی نسبی به جامعه تزریق بشه
البته که در اکثر نقاط دنیا حکومت ها، رسانه ها و محتوای اونها رو به سمتی جهت میدن که مخالف سیاست ها و ماندگاری خودشون نباشن.
نقد شما هم هرچند گاهی بغض شخصی درونش دیده میشد
اما تا حد بسیار زیادی منصفانه بود.
شما توی نقدتون اینطور نوشتید که (... انگار تنها بسیج است که خالص مانده و فقط در آنجا مردان خدا فعالیت میکنند...)، ولی خب توی معرفی افراد در دقایق اول فیلم، اشاره میشه که بین اون چند نفر بسیجی هم هر طور آدمی بود(منفعت طلب، تندرو، انقلابی واقعی و ...)؛ این بخش نقدتون اصلا منصفانه نبود
ببین فارغ از هر نوع نگاه سیاسی من خودم نه بسیجی ام نه سپاهی نه اطلاعاتی ولی اگه ناموسم مورد تهاجم قرار بگیره مغز یارو رو میپاشم کف زمین این بسیجیه خیلی مردی کرد نکشتش خیلیی مردی کرد به یه مشت افاقه کرد اونم یه تبعه خارجی همچین کاری کنه که دیگه مهم نی ریس باشه یا هرچی خونش پا خودشه
سلام دوستان.
این فیلم داره نقد فیلم نامه ای،اونم تازه سیاسی میشه.
برای نقد سیاسی باید یک آدم سیاسی باشی،اگر بخوای یک آدم سیاسی باشی باید بتونی تمام جریانات اجتماعی،روانشناسی،جامعه شناسی،جنگی و... رو مثل دومینو بتونی بهم ربط بدی بدون تعصب به نتیجه برسی.
تنها چیزی که میتونم بگم لطفا برید تاریخ بخونید و تاریخ رو تحلیل کنید توی هررر دوره تاریخی و هرکشوری.
سکه دو رو بیشتر نداره؛(حق، باطل) حد وسط هم نداره،علی یک طرفه و معاویه طرف دیگه به طور مثال،یا ظالم و مظلوم و.... هررر کسی هم حرفی میزنه به نوبه ای زیر پرچم یکدوم از این دوتا سینه میزنه.
فقط اینو بگم،تاریخ همه چیز رو قضاوت میکنه.
و چیزی که تاریخ در همه جا قضاوت کرده این بوده:
کسی که به هنگام یاری ولی(پادشاه،بزرگ،امام،راهبر،مدیر و....) خود بخوابد،با لگد دشمن از خواب بیدار خواهد شد.
امام علی
از ماست که بر ماست?
اگه اون مثلا (ولی) ضد ما باشه چی؟
دقیقا همینه که گفتی...از ماست که برماست
دوره ی این حرفای شعاری شما گذشته...
بله...احترام به پدر و مادر واجبه ولی پدر و مادری که بچشون رو هزار جور آزار و اذیت میکنن چی؟
همراهی با مدیر کشور هم لازمه ولی وقتی که طرفت باشه...
اگه عملا دیکتاتور باشه و پایه ای ترین حقوق انسانیت رو نقض بکنه چی ؟
مگه ..خلیم همراهش باشیم؟
توهم بسه
مثل افرادی که فیلمو ندیدن صحبت می کنی!
همین که همه ی مسئولین کشور رو از یک قماش می دونی، نشون دهنده ی اوج بی اطلاعی و نا آگاهی از وضعیت کشوره!
شما از اون قشری هستید که هنوز درگیر اصلاح طلب اصولگرایید.
حتما طرفدار اصولگرایی هستید که برات کلا شعور قائل نیست و فکر میکنه تو گوسفندی و اون چوپان و تفکراتش بدرد کره شمالی هم نمیخوره
باشه.امیدواریم شما هم آگاه شید
توی این فیلم یه تیکه بود می گفت فلان قاضی رو بیارید تا همینجا حکم صادر کنه ولی اطلاعاتی و ... نمی خواستن اون قاضی از ماجرا خبردار بشه.
حالا اومدی رهبر رو زدی، بهت پیشنهاد می کنم مستند غیر رسمی 3 رو ببینی
اونجایی که همین دیکتاتوری که می گی از خیلی از چیزا بی خبره که بهش حقم میدم چون یه آدم هرچقدر هم که مدیریت خوب بلد نباشه اما بعضی از کارا از زیر دستش در میره/
(کسی که به هنگام یاری ولی(پادشاه،بزرگ،امام،راهبر،مدیر و….) خود بخوابد،با لگد دشمن از خواب بیدار خواهد شد.)
البته این جمله ی شما کلا تناقض داره :)
اگه اینطوره پس امثال خودت چرا انقلاب کردن؟چرا ضد ولی(شاه) بلند شدن؟
حرفای چرت و بی اساس
عالی بود نقدت دمت گرم
برای من خیلی جالبه؛ این قبیل فیلمهای بی محتوی که نمونش هم فراوان است(قلاده های طلا،...) که کارگردان جز تخریب اشخاص یا نهادهای خاص و شکستن همه کوزه های بی تدبیری و فساد کشور بر سر عده ای خاص هدفی را دنبال نمیکند، چرا طرفدارهای این فیلم های تخیلی وساختگی اینقدر از انتقاد دیگران هراسان هستند؟.در صورتیکه این فیلم حاصلی جز توهمات خیالبافانه ی نویسنده نیست.
اگر نه شما خود میدانید میزان تعرض به خانم های بی حجاب در این کشور اسلامی بسیار بیشتر از خانم های با حجاب بوده است و متاسفانه هیچ محل دعوی برای این اشخاص وجود ندارد، چون عموما به آنها انگ هرزگی زده میشود.
سخن آخر:
حضرت علی (ع) علل زوال حکومت در چند عامل فهرست شده، میفرمایند:
"ضایع نمودن اصول، روی آوردن به فروع، مقدم انداختن فرومایگان و مؤخر انداختن اندیشمندان" {قزوینی، همان، ص 67}
جز خودشون و همون دور و بریای با افکار فسیلشون کسی جدیشون نمیگیره
چراداداش برا همون زنای بی حجاب مورد تعرض قرار گرفته هم جای شکایت وجود داره
بحث اسلام و غیر اسلامی نیست بحث ایرانی بودنه
این لو رفتن نسخه های بازبینی فیلم خیلی عادی شده سر گشت ۲ و خیلی فیلما دیگه اومده
هرفیلیمی که باهاش مشکل دارن اینجوری میشه که یه جورایی ضربه بخوره به فروشش به نظرم.
راستش با دیدگاه نویسنده واقعا موافق هستم
فقط میخواد بگه دولت بده و فاسد بقیه جاها خوبن وگرنه هیچ چیز دیگه ای نمی گه.دقیقا حرف همون هایی رو میزنه که هی میان میگن مشکل مملکت اونایین که به این رییس جمهور رای دادن وگرنه جای دیگه نمی لنگه.این رییس جمهور و دولتشه که بده،نه چیز دیگه.کاملا سفارشی.گول انتقاد های اینارو نخورین.خانم محجبه(که نماد پاکدامنی هست) هم اینجا مورد ظلم قرار گرفته در حالی که هزاران مورد برعکس علیه غیر محجبه ها(که از دید همونایی که آسیب میزنن شیطان اند) روزانه اتفاق میوفته.فیلم اونا جاش تو سینما کجاست؟
باهات موافقم. ولی باز جای شکرش باقیست که در چهارچوب همین هم که شده حرفهایی زده شده , که باید زده بشه و این اولین باره که این انتقادها اینگونه صریح در یک فیلم بیان میشه و امیدوارم که تنها در حد حرف و یک دولت معین نمونه. شاید هم هنر در همین بوده که قالبی تدبیر داده بشه تا بشه این انتقادهارو در چهاچوب قانون بیان کرد که اینگونه انتقادات صرفا مختص به یک دولت نیستند. حالا اینجا مشکل فساد سر یک تبعه خارجی نمایان شد. ولی سیستم همین فساد میتونه مثلا توسط آقایی یا آقازاده ای از , ب قول شما, "بقیه جاها" هم نشون داده بشه. در هر حال این فیلم قدمی به سویی مطلوب هست.
قدمی به سوی مونولوگ گویی و خفه شدن صدای دیگران است البته.
امیدوارم اگر قراره یه فیلم سیاسی ساخته شه قهرمانش یه آدم معمولی باشه فارغ از هر جناحی نه یه ارزشی اسلحه به دست تندرو
هر داستانی یه نوع قهرمان لازم داره
بعضی موقع ها مجبورن قهرمان با اون مدلی که باید بسازن
هیچ داستانی به یه آدم افراطی کم عقل نیاز نداره که خودشو مطهر بدونه و بقیه شیطان. به اینا میگن مهره های سوخته یه ایدئولوژی نه قهرمان
همین که با تندرو خواندن این گروه، می خوای همه ی افراد مذهبی و انقلابی رو باهم زیر سوال ببری، نشون می ده که خودت از کدوم دسته هستی. فارغ از اینکه خودت رو چه کسی معرفی کنی...
خب با سلام باتوجه به این که اولین نظر رو به نقر شما میدم احتمالا مورد نگاه خیلی از مخاطبان گرامی قرار میگیرم .
شاید اگر نظرم رو خلاصه کنم باید بگم شما منتقد گرامی تعهدنامه و اساس نامه منتقدی رو شما به باد تمسخر گرفتی .
از ساده ترین اصول منتقد بودن به راحتی گذشتی... بهتر بگم اصلا نقد شما بی طرف نبود !
در جای جای نقد شما دیده میشد که نظرات شخصیتون رو در باب سیاست در نقد این فیلم وارد میکنید ....
شما چون مخالف کلیت نظام ج.ا هستید کل فیلم رو زیر سوال میبرید ..
نظر شما اینکه چون عقاید من با فیلم جور در نمیاد حق دارم کلی از عوامل زحمتکش این سریال رو به دروغ گویی و فریب عوام متهم کنم .
قسمتی از نقد شما :
"افراد حاذق و با تجربهای از نسل جدید روی کار آمدند که جوانان انقلابی هستند و میدانند چطور باید هم حرفهایشان را بزنند و هم روی آن لایهای بکشند که به نظر میآید حرفهایشان همسو با دیدگاه مردم است."
.
در نقدتون شما اصلا نگاهی به بازی بازیگران و خیلی از این موضوعات نکردید ..
اولا که سینمای ایران به جز 3 4 نفر بازیگر نداره. همه مثه یه گردهمایی نمایشنامه خونی بازی میکنن. دوما تمام این فیلما به جز ی مشت دیالوگ مثلا ساختار شکن هیچی واسه نقد کردن ندارن و سوما سینمای سفارشی اصلا نیاز به منتقد نداره چون کوچک ترین ارزش هنری نداره.
بنظرم خودتون جواب خودتون رو دادید
نه دیگه گفتم اینا ارزش نداره نقد بشن
نه دیگه گفتم اینا ا.رز.ش نداره ن.قد بشن.
دوست عزیز سیاسی ترین فیلم تاریخ سینمای ایران (که شعار فیلم هست) رو نمیشه بدون نگاه سیاسی بهش پرداخت! ممنون میمش اصول کاری که ده سالی هست دارم انجامش میدم رو به بنده یاد ندین و آگاه باشین که قاعدتا دوستان این فیلم رو ساختن که همین قبیل دیالوگها و صحبتها برای امثال من و دیگران پیش بیاد و به دنبال همین صحبت بودن نه نگاه فنی به فیلمشون. اساسا فیلم از نظر فنی حرفی نداره که بخواد بررسی بشه و تله فیلمی بیش نیست از این منظر که بخواد بررسی شه.
شما ای کاش بجای پاسخهای صرفا مخالف همه گان , شفافسازی کنید ببینیم موضعتون چی هست و از کدوم قشر هستید؟ از قشر ج ا اصلاح پذیر نیست؟ تا حد اقل بنده بدونم بحث با شما فایده ای داره یا خیر