نقد فیلم Better Days – یک ملودرام جنایی عالی از سینمای چین
فیلم «روزهای بهتر» یکی از پنج اثری است که برای انتخاب به عنوان بهترین فیلم بلند بین المللی یا خارجی زبان در 93 اُمین جوایز آکادمی اسکار در 25 آوریل 2021 در لیست نهایی قرار ...
فیلم «روزهای بهتر» یکی از پنج اثری است که برای انتخاب به عنوان بهترین فیلم بلند بین المللی یا خارجی زبان در 93 اُمین جوایز آکادمی اسکار در 25 آوریل 2021 در لیست نهایی قرار گرفته است. دِریک تسانگ پسرِ بازیگر و کارگردان مشهور هنگ کنگی اریک تسانگ، کارگردانی این اثر را بر عهده داشته؛ این فیلم سینمایی بر اساس اقتباس از رمانی تحت عنوان «In His Youth, in Her Beauty» تولید شده است. این فیلم در چارچوب انجام آزمون «gaokao» مهمترین کنکور دانشگاهی در چین، جنبههای تاریک زندگی روزمره را برای جوانان چینی بررسی میکند. در واقع کارگردان این موضوع حساس را به یک ملودرام نوجوانانه تبدیل میکند که به نوبه خود به یک تریلر جنایی نئو-نوآر نیز تبدیل میشود؛ در ادامه با نقد فیلم Better Days همراه ویجیاتو باشید.
فیلم روزهای بهتر با موضوع اصلی قُلدری و آزار و اذیت نوجوانان نسبت به هم در خود مدرسه و بیرون از محیط مدرسه، بنا شده است. فیلمساز در این مسیر برای نمایش مضمون خود، دو ژانر را به طور موثر باهم تلفیق میکند. نیمه اول این فیلم که اساساً یک عاشقانه سُنتی است منجر به نیمه دومی میشود که هسته اصلی آن یک رمز و راز جنایی است. در طی این روند، بینندگان میبینند که آشنایی غیر متعارف دو جوان به آرامی در یک نوع عشق دوستانه و ملودرام گونه گره میخورد که واقعاً جذاب است. کارگردان تمرکز فیلم را بر روی یک آزمایش سخت روانی پیرامون شخصیت اصلی با بازی ژو دونگیو (یکی از برترین بازیگران معاصر سینمای چین) که یک دختر دانش آموز است قرار میدهد و آن را به یک معمای جنایی و تعلیقی در بخش دوم گسترش میدهد.
جالب است بدانید این فیلم ابتدا به خاطر نقدهای سیستماتیک به فضای اجتماعی و آموزشی کشور چین، توسط مدیران فرهنگی آن کشور بایکوت رسانهای شد و حتی از پخش آن در سینماها نیز جلوگیری شد. البته فیلم بعد از کش و قوسهای فراوان در نهایت با سانسور در سینماها به نمایش در آمد و از آن زمان به بعد، این فیلم با فروش بیش از یک میلیارد یوان (مبلغی حدود 230 میلیون دلار) در رده نخست جدول گیشه چین قرار گرفت. به طور کلی روزهای بهتر تصویری تاریک، وحشیانه و واقع گرایانه از انسانهای آماده ورود به دانشگاه را ارائه میدهد که از نظر احساسی سنگین است، اما یک ساعت تماشایی و ارزشمند را برای بیننده به ارمغان میآورد.
ژو دونگی یو در نقش چِن نیان، دانش آموزی است که در سال فارغ التحصیلی خود، در دبیرستانی که در زمینه آمادگی شدید برای آزمون ورودی دو روزه کالج ملی چین فعالیت میکند، ثبت نام کرده است. دانش آموزان در این دبیرستان برای موفقیت، فشارهای عذاب آورانهای را متحمل میشوند، زیرا آزمون آزمایشی آنها منجر به قبولی این افراد در یک دانشگاه معتبر، و سپس کسب یک کار خوب و یک آینده درخشان میشود. چن این فشار را به شدت احساس میکند زیرا مادرش (یو وو) به او وابسته است تا از مشکلات مالی خود خارج شود. مادر چن با فروش کالاهای غیرقانونی کسب درآمد میکند و مجبور است از بدهکارانی که در خانه او را میکوبند پنهان شود و چن را به حال خود واگذار کند.
رویای چن حضور در دانشگاه پکن است، دانشگاهی که وی به دلیل برتری ذاتیاش در مدرسه، قبولی در آن برایش بسیار محتمل است؛ البته اگر بتواند در این مسیر زورگوییهای وی لای و دار و دستهاش را تحمل کند. گروهی روان پریش و خود برتر بین که دیگران را مورد آزار و اذیت خود قرار میدهند. خودکشی یکی از دانش آموزان درست در حیاط مدرسه، که یکی از قربانیان این گروه است، چِن نیان را از نظر عاطفی متزلزل کرده، اما این اتفاق نیز از تصمیم وی برای تمرکز روی امتحان جلوگیری نمیکند. با در نظر داشتن این هدف، چن مصمم است که تا جایی که میتواند، یعنی تا زمان شکستن کامل روح و روانش، اوضاع را تحمل کند. اما این امر به سادگی شدنی نیست. تنها امید او برای داشتن زندگی بهتر کسب امتیاز کافی برای حضور در یک دانشگاه برتر است.
اجرای عالی ژو دونگی یو در نقش چِن نیان هسته عاطفی فیلم را تشکیل میدهد. فیلم روزهای بهتر برای این بازیگر یک موفقیت عملی در کارنامه کاریاش است. در واقع اجرای احساسی او در کالبد زخمی شخصیت چن نیان نشان میدهد که ژو میتواند فراتر از آسیا و در درامهای عاشقانه یا ملودرام هالیوودی نیز حضور پیدا کند. همچنین لازم به ذکر است که گام برداشتن داستان به سمت جلو سریع و درگیر کننده است؛ همچنین تدوین یا ریتم کار نیز در طول مسیر واضح است، در واقع این فیلم از همان ابتدا بینندگان را به سمت جهان روایی خود جلب میکند.
برای لحظاتی به نظر میرسد که فیلم روزهای بهتر میتواند یک داستان عاشقانه کامل باشد؛ در حالی که این فیلم مستقیم به توسعه عاشقانه بین شیائو بی (پسر ولگرد و جذاب داستان) و چن نیان نمیپردازد، اما صحنههایی وجود دارد که به آن اشاره دارد. با این وجود روزهای بهتر با یک فیلم عاشقانه تمام و کمال فاصله دارد. علی رغم برخی از لحظات کاوش گرانه در روابط دو شخصیت مرکزی چن نیان و شیائو بی، اما بیشتر فیلم بر روی آسیب روانی استوار است که بحث قلدری برای افراد ایجاد میکند.
برای مثال پاسخ مقامات مدرسه به ادعاهای قلدری چن نسبت به همکلاسی هایش کاملاً واقع بینانه است. مسئولان مدرسه تمایلی به اعمال مجازات علیه گروه وی لای ندارند. آنها پس از لابی زیاد از طرف والدینشان، همه چیز را با یک سیلی خاتمه میدهند. این موضوع فقط ناامیدی چن نیان را افزایش میدهد و باعث میشود اعتماد به «سیستمی» که برای محافظت از نوجوانان است را از دست بدهد.
برای برخی از ما، این وقایع ممکن است خیلی آشنا به نظر برسد. مدارس کشور ما ایران نیز گاهی ادعاهای قلدری را نادیده میگیرند. اما دانش آموزان چینی در ظاهر از همتایان خود در جهان وضع بد تری دارند. البته توجه به این نکته مهم است که بسیاری از دانش آموزان چینی پدر و مادر غیابی دارند که در شهرهای دور کار میکنند و این باعث میشود والدین کمتر بتوانند از لحاظ روحی فرزندانشان را تأمین کنند.
بنابراین به نظر میرسد که نوجوانان چینی در مورد قلدری در زندگی خود با بی تفاوتی بزرگسالان روبرو هستند. با این حال، فیلم روزهای بهتر یک ملودرام جذاب است که با پرداختن به این وجه تاریک زندگی دانش آموزان، توانسته بیننده را جذب روایت تلخش کند. دیدن ژو دونگیو در صحنههای پیچیده عاطفی همیشه جذاب است و روزهای بهتر به او این فرصت را میدهد تا خودش را از تاریکی و غم به یک امید برساند، و این تحول در اوج سادگی بسیار تراژیک است. صحنههای زورگویی نیز کاملاً واقع گرایانه و ضامن تحمیل خسارت عاطفی است. در واقع هدایت درست این صحنهها باعث میشود فیلم برای مخاطب واقع بینانهتر و همدلانهتر باشد.
فیلمساز با آرامش توانسته بیننده را با یک قصه جالب به شخصیتهای کار نزدیک کند، و آنها را به گونهای مورد واکاوی و تجزیه و تحلیل قرار دهد که مخاطب هر موقعیتی را لمس کند. شاید در بخش اول فیلم، بیننده مجذوب یک عشق به ظاهر نامتعارفی میشود که برایش جذاب است، اما هرچه جلوتر میرویم فیلمساز با نمایش جنبههای تاریک اجتماع و شکافهای عاطفی موجود فضا را به سمت تلخی مطلق سوق میدهد.
اگر بخواهیم با نگاهی منتقدانهتر به کُلیت کار نظری داشته باشیم، باید گفت: نیمه اول اثر روانتر و دیدنیتر است. در واقع هرچه که به سمت پایان کار نزدیک میشویم، پیچیده کردن اوضاع توسط فیلمساز، خیلی به سود مضمون اصلی فیلم تمام نشده است. شاید حوصله زیاد کارگردان در نمایش سیاهی داستان کمی کار دست او داده باشد. همچنین این امر منجر به کمبود فضا برای توسعه کامل شخصیت منفی کار، یعنی وی لای نیز شده است.
با این اوصاف باید گفت فیلم روزهای بهتر در مسیر روایت داستان خودش بدون هیچ زحمتی به یک ملودرام کاملاً درگیرکننده و سپس دوباره به یک تریلر خشن تبدیل میشود. به همه چیز این اثر حس و حال خاصی داده شده است، از فیلمبرداری که منظرهای شلوغ از کوچه پس کوچهها و پلهها را در هزارتوی پیش بینی نشده و ناآرام نور و سایه مجسم میکند؛ تا موسیقی عمدتا بدون سر و صدایی، که با چند استثنا به خوبی انتخاب و اجرا شده، که همه چیز را نسبتاً ظریف و دیدنی نگه میدارد. این روند یک محیط تهدیدکننده و غیرمنتظره ایجاد میکند؛ که منعکس کننده موقعیت فیلم به عنوان یک دنیای پُر از ظلم، جنایت و تاریکی است.
فیلم روزهای بهتر میتواند بهترینها را از سینمای مستقل و جریان اصلی ترکیب کند، و این دستورالعملی است که منجر به موفقیتهای انتقادی و تجاری میشود. با بهره مندی از تولید مشترک بین هنگ کنگ و سرزمین اصلی چین، این یک نمونه بارز از چگونگی تسهیل سینما در مبادلات سیاسی-اجتماعی معنادار بین دو منطقه است. در نتیجه این اثر قطعاً یکی از بهترین فیلمهای اخیر سینمای مشترک چین و هنگ کنگ است.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
نقد خوبی بود خودم زیاد از فیلم هایی که نیمه داستان یه طورین و نیمه دیگه یه طور دیگه زیاد خوشم نمیاد.فیلم باید از اول تا آخرش یه سبک باشه و سرتاسر فیلم جوری باشه که از مسیر منحرف نشه .کیا موافقن؟