نقد فیلم Mortal Kombat – فینیش هیم!
عوامل فیلم مورتال کامبت اعلام کرده بودند که اثر سینماییشان طوری ساخته شده که فقط نظر هوادارها و در واقع گیمرها را به خود جلب نخواهد کرد و یک اثر سینمایی برای همه مخاطبین سینمای ...
عوامل فیلم مورتال کامبت اعلام کرده بودند که اثر سینماییشان طوری ساخته شده که فقط نظر هوادارها و در واقع گیمرها را به خود جلب نخواهد کرد و یک اثر سینمایی برای همه مخاطبین سینمای اکشن است. آنها دروغ گفتند؛ مورتال کامبت جدید یک «فن سرویس» تمام عیار است که فقط و فقط طرفداران پر و پاقرص این مجموعه را به وجد میآورد؛ نمایش نبرد، خون، فاتالیتیها و داستانی که مانند کات سینهای بازی پیش میرود، نه چیزی بیشتر. با ویجیاتو همراه باشید تا به فیلم Mortal Kombat نگاه دقیقتری داشته باشیم.
داستان اقتباسهای سینمایی از بازیهای ویدیویی سر درازی دارد، هالیوود از مدتها پیش متوجه این پتانسیل جدید شد و تصمیم گرفت آثار اقتباسی خود را محدود به رمانها نکند و به سراغ بازیها هم برود. زمانی بازیهای فایتینگ بخاطر داشتن هواداران زیاد در سراسر دنیا و وجود یک سری زیادی از کاراکترهای خاص در آنها که نمایششان در یک فیلم سینمایی میتوانست هیجان انگیز باشد؛ گل سرسبد توجه هالیوود بود.
فیلم استریت فایتر با حضور ژان کلود وندام، ستاره رزمی کار آن سالها در اواخر دهه نود میلادی ساخته شد و فروش مفتضحانهای کرد و منتقدین نیز به آن رحم نکردند. کمی پس از آن بود که مورتال کامبت در پرده سینما به تصویر کشیده شد و یک فیلم لایواکشن از روی آن ساخته شد، فیلمی که در زمانه خود نسبت به بقیه آثار اقتباسی از بازیهای ویدیویی یک سر و گردن بالاتر بود و با اینکه شاید الان چندان جذاب به نظر نرسد اما حکم گوهری ناب را در آن سالهای اکران خود داشت. فیلم آنقدری مورد توجه قرار گرفت که برخی المانهای داخل آن از فیلم به بازی منتقل شد و تا به امروز باقی مانده است (مانند رابطه عاشقانه جانی کیج و سونیا بلید که در بازیها نبود و از فیلم نخست وارد این سری بازیها شد).
مورتال کامبت فراز و نشیب زیادی را در عالم سینما طی کرده تا به امروز رسیده است. ساخت دنبالههای سینمایی، سریال تلویزیونی، سریال انیمیشنی و یک سریال یوتوبی، بخشی از کارنامه مورتال کامبت در مدیای تصویری است. مورتال کامبت معدود بازی رزمی مشهور دنیا است که ساخته کمپانیهای آمریکایی (و نه ژاپنی) است و هالیوود با دیدگاه ناسیونالیسمی خود همیشه نسبت به آن ارق داشته است. انبوه طرفداران این بازی و داستان آن که نسبت به سایر بازیهای رزمی مشهور داستان کاملتری است نیز از جمله عواملی بوده که همواره باعث ساخت آثار سینمایی از روی این سری بازی شده است.
مورتال کامبت جدید سینما یک ریبوت به حساب میآید در واقع هر آنچه پیشتر از این فرنچایز ساخته شده را باید فراموش کنید و از نو شروع کنید. استودیو برادران وارنر (مالک حقوقی فیلمهای مورتال کامبت) یک کارگردان تازه کار یعنی سایمون مککویید را به عنوان سکاندار اصلی فیلم انتخاب کرد. مردی که سابقه آثار سینمایی طولانی را در رزومه حرفهای خود ندارد اما با دنیای گیم غریبه نیست و تبلیغات زیادی برای استودیوهای بازیسازی و کنسولها ساخته است. او بسیاری از سکانسها را دقیقا از عالم گیم درآورده و با دوربین طوری رفتار میکند که انگار ما شاهد یک کاتسین از بازی ویدیویی هستیم تا یک اثر سینمایی.
دیوید کالاهام به عنوان فیلمنامه نویس (کسی که فیلمنامه فیلمهایی چون واندروومن ۱۹۸۴ و زامبی لند ۲ و بیمصرفها ساخته استالونه را نوشته) کار خاصی انجام نداده، او تقریبا یک داستان همیشه تکراری این سری را بازنویسی کرده و خلاقیتی که به همراه گرگ روسو (دیگر فیلمنامهنویس فیلم) از خود نشان دادهاند، خلق یک کاراکتر کاملا جدید است که احتمالا به زودی سر و کلهاش در DLCهای بعدی مورتال کامبت پیدا شود. کاراکتری که اتفاقا اصلا به پای دیگر شخصیتهای بازی نمیرسد و برای اینکه «قهرمان» اصلی شناخته شود، زیادی کوچک است.
فیلم از نبرد دیرینه قبیله لین کویی با شیرای ریو آغاز میشود، اولی قبیلهای است که بی هان (نینجای آبی رنگ) به آن تعلق دارد و دومی متعلق به هانزو هاساشی (نینجای زرد رنگ) است. بی هان با شبیخون زدن به این قبیله تمام اعضا و خانواده هانزو را میکشد و خود او را نیز به قعر جهنم (نتررلم) میفرستد. تنها یک کودک دختر از این خاندان زنده میماند که توسط «ریدن»، یکی از خدایگان دنیای خدایان بزرگ میشود و نسل هانزو هاساشی به وسیله این دختر ادامه پیدا میکند.
باید بدانید در دنیای مورتال کامبت یک سری تورنومنت بین جهانهای مختلف برگزار میشود که برنده این تورنومنتهای مبارزهای میتواند بر جهان دیگر تسلط پیدا کند. هر جهان اگر ده بار مسابقات را ببرد، میتواند بر جهان دیگری حکمرانی کند. این مبارزات برای تعادل بین جهانها توسط خداوندگاران طراحی شده و خود آنها حدالامکان در مبارزات دخالت ندارند. در فیلم مورتال کامبت مانند بازی اصلی این سری و یا فیلم کلاسیک آن، ما در آستانه نبرد دهم هستیم، نبردی که اگر این بار دنیای تاریک (Outworld) برنده آن شود میتواند بر زمین حکمرانی کند و از همین رو جنگجویان برگزیده زمین سخت در حال تلاش و مبارزه هستند تا جلوی آنها را بگیرند.
در واقع داستان مورتال کامبت در فیلمهای این سری و اکثر بازیهای آن همیشه همین بوده است: دنیاهایی که با یکدیگر میجنگند و نبرد دهمی در کار است که زمین نباید در آن ببازد وگرنه به فنا میرود. حسرت دیدن نبرد اول (یا هر نبرد دیگری به جز نبرد لعنتی دهم!) در پرده سینما همچنان باقی مانده است.
نمیدانم چقدر با بازیهای مورتال کامبت آشنا هستید و آنها را دنبال میکنید. داستان این سری بازی بخصوص در سری جدید آن دچار پیچشهای داستانی خاصی شده و بسیار غنیتر نسبت به گذشته شده است. اگر هوادار این سری باشید و با داستان بهتر و جدید فرنچایز آشنا شده باشید، بیشک داستان ساده و سرراست فیلم اذیتتان خواهد کرد. خط روایی فیلم و تمام سکانسهای آن واقعا شبیه به کاتسینهای سریع و پی در پی بخش داستانی بازیهای مورتال کامبت است. فرمول این است: یک سری دیالوگ، بعد بزن بزن، باز یک سری دیالوگ و دوباره بزن بزن و البته خون هم فراموش نشود! اما در اینجا سوال دیگری مطرح میشود، آیا اساسا از فیلم مورتال کامبت چیز بیشتری انتظار میرود؟
پاسخ به این سوال دو وجهه دارد، از یک جنبه میتوان به آن پاسخ مثبت داد. در واقع مورتال کامبت یک بازی رزمی پر از خشونت است و فیلم هم دقیقا یک فیلم رزمی پر از خشونت و بیرحمی است. موسیقیهای جذاب که قطعاتی از آن وامدار نسخه جذاب فیلم اول هستند در پس پرده این مبارزات نواخته میشود و گریم شخصیتها و طراحی آنها نیز مشابه بازی ساخته شده و حرکات آنها نیز از داخل بازی مو به مو پیاده شده است. ما حتی شاهد فاتالیتی زدن در حین نبرد خواهیم بود و کارگردان آنقدر از این سکانسهای خود ذوق میکند که بیخود و بیجهت کلمه فاتالیتی را نیز بعد از انجام حرکات رزمی میشنویم! این ذوق زدگی را مخاطب هم دارد؟ قطعا عدهای دارند.
اما وجهه دوم پاسخی که بالاتر مطرح کردیم به جواب «خیر» میرسد. مورتال کامبت در سالهای اخیر توانسته داستان پیچیدهتری را در بازیها روایت کند اما از طرفی ارائه این داستان وابسته به چندین عنوان پیشین است. در واقع مورتال کامبت در دنیای گیم کنونی توانسته پس از سالها بازیسازی و معرفی شخصیتهای مختلف و دنیاهای مختلف، از پتانسیل خود استفاده کند و از داستان تکراری و کلیشهای خود تا حدی رها شود. دنیای سینما کمی متفاوت است، کارگردان مجبور بوده با ساخت فیلم اول شخصیتها را رو کند و سپس از دل آنها داستان جدیدی بیاورد، با انتشار اخباری مبنی بر دنبالهسازی بر این فیلم میتوان به آینده آن نسبت به اثر کنونی امیدوارتر بود؛ هرچند همین رو کردن شخصیتها در وهله اول نیز به بدترین شکل ممکن انجام شده است.
برخی از مبارزین داخل فیلم از بدو ورودشان تا پایان خروجشان! یک دیالوگ هم ندارند و توگویی اکشن فیگورهایی هستند که از دل بازی بیرون آمدهاند تا هواداران را سرگرم کنند. شخصیتهایی که خیر سرشان چندتایی دیالوگ هم دارند، با بازی بسیار بد بازیگرانشان همراه هستند و فیلمنامه نیز کمکی به شناخت آنها نمیکند. باور کردنش سخت است اما در بین تمامی کاراکترهای فیلم شخصیت Kano جذابتر از آب درآمده چرا که فیلم به او فرصت داده تا خودش را نشان دهد. فیلم برای باقی شخصیتها چنین فرصتی را فراهم نمیکند و حتی قهرمان خود را سرسری میگیرد و به آن باور ندارد.
شخصیتها در مورتال کامبت حرف اول و آخر را میزنند؛ هم هواداران به خاطر آنها بازیها را انجام میدهند و هم احتمالا به خاطر آنها به تماشای فیلم مینشینند. بازیهای رزمی مدیون کاراکترهای خود هستند و با آنها پولسازی میکنند، بستههای الحاقی پولی که برای یک بازی رزمی عرضه میشود عمدتا ارائه کننده چند شخصیت جدید است و بس؛ تمام این حرفها را میگویم که بدانیم فیلم باید به شخصیتهایی که برای حضور در داستان جدید مورتال کامب در پرده سینما برگزیده، ارزش بیشتری میگذاشت و وقت بیشتری را صرف پرورش این کاراکترها میکرد. نمایش کاسپلی مانند یک کاراکتر که در نبردها حاضر بشود و بعد غایب! شاید بتواند جذاب باشد اما لااقل اگر تعداد آنها خیلی زیاد باشد. زمانی که فیلمساز تصمیم گرفته گروه گزیدهای را از بین دهها مبارز وارد میدان کند، وقت و زمان کافی برای پردازش آنها را نیز داشته است.
فیلم مورتال کامبت قرار بوده اثری با بودجه محدود باشد و کارگردان با چک و چانهای که با استودیو زده توانسته بودجه فیلم را بیشتر کند. بودجه فیلم حالا تقریبا ۹۰ میلیون دلار اعلام شده که با توجه به جلوههای ویژه ضعیفی که در برخی صحنهها دیده میشود، رقم عجیب و غریبی است. اصلا کافیست به چشمهای ریدن نگاه کنید و آن را با فیلم بیست سال پیش مقایسه کنید، فیلم کنونی مصنوعیتر است! بازیگران فیلم هم ستارگانی نیستند که دستمزدهای کلانی گرفته باشند و در نهایت من جای استودیو و تیم تهیه کنندگی بودم حتما پیگیر میشدم که این حجم از بودجه خرج چه چیزی شده چرا که بعید است چند کاستوم در کنار جلوههای ویژه متوسط رو به ضعیف این همه هزینه در بر داشته باشد!
فیلمنامه، بازی بازیگران، طراحی صحنههای اکشن، گریم و طراحی لباس و... همگی در ابتداییترین حالت خود قرار دارند، حالتی که فاجعه نیست اما شاهکار هم به حساب نمیآید. در واقع میتوان گفت ناشی بودن تیم سازنده فیلم کاملا محرز است و سابقه کار «کارگردانی تیزرها و کلیپهای تبلیغاتی» آقای کارگردان در اینجا در همان حد و اندازه کاربرد داشته به طوری که این فیلم را میتوان یک تیزر طولانی و خوب من باب بازیهای مورتال کامبت تلقی کرد.
مورتال کامبت یک بازی ویدیویی است که به جای CGI به صورت لایواکشن ضبط شده است. شخصیتهای مرده میتوانند در آن به راحتی زنده شوند و دکمه Continue در اینجا هم پابرجا به نظر میرسد! فیلم به مثابه یک بازی ویدیویی سینماتیک که کپی پیست ناشیانهای از صحنههای جذاب این فرنچایز در بازیها است بوده بطوری که حین مبارزات شما میتوانید دکمههای روی دسته بازی که برای انجام این فن لازم است را بلند بلند ادا کنید! این فیلم نشان میدهد قدرت یک بازی ویدیویی تا چه حد بالاست که فیلمساز نمیتواند از سایه آن خودش را خارج کند و ذرهای خلاقیت از خود نشان دهد و همچنین ترس استودیو از طرفداران را نشان میدهد که این روزها در دنیای هالیوود خودشان را با قدرت نشان دادند (نمونه بارز آن مجبور کردن استودیو برای عرضه کردن فیلم جاستیس لیگ:زک اسنایدر.)
پیاده سازی مو به مو در آثار اقتباسی مدتهاست که یک تعریف مشخص دارد، تعریفی که در پاراگراف ابتدایی این مطلب نیز به آن اشاره کردم: «فن سرویس.» یعنی فیلمی که دقیقا مختص طرفداران ساخته شده و هیچ هدف دیگری جز راضی کردن آنها ندارد.
فیلمساز سعی کرده به همه چیزی که برای طرفداران مهم است احترام بگذارد. از موسیقی مشهور و ماندگاری که در فیلم نخست از این بازی ساخته شد گرفته تا حتی Stageهای مختلف بازی که به بهانههای گوناگون به نمایش گذاشته میشود. ادای دیالوگهای مشهور داخل بازی و هایپ کردن طرفداران برای شخصیتهای محبوبی که در این فیلم غایب هستند. همه چیز در خدمت این هواداران است و میتواند نصفه و نیمه آنها را راضی کند.
اگر تیم سازنده هدف دیگری در نظر داشتند، باختند؛ بد هم باختند! ولی اگر نشانهگیریشان به سمت گیمرهای بازی مورتال کامبت بوده، با اینکه به وسط سیبل نزدند اما تیری که در کردهاند هوایی هم نبوده و میتواند تا مدتی مثمر ثمر واقع شود.
بیشتر بخوانید:
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
نه آخه چرا؟واقعا چرا؟تو هر نسخه از بازی مورتال کمبت شاهد مرگ رپتایل و کانگ لاو هستیم اینا اومدن دوباره کشتنشون!؟خب اگه این رو نادیده بگیریم(که اصلا نمیشه نادیده گرفت)بازیگر سونیا افتضاح بود و یکی از بزرگترین نقاط ضعف فیلم،چشمان ریدن بود و اصلا مثل کارتونش عباهت(نمیدونم درست نوستم یا نه) نداشت.یک کاراکتر توی بازی هست که تو مورتال کمبت ۱۱ نیست و متاسفانه در فیلم، هم نیست،به خودش می گفت [ما] چون بیشتر از یک نفر بود،اون هزاران نفر بود.تنها چیزی که توی فیلم ازش خوشم اومد toasty! آخر فیلم بود.
لباهای بازیگرا واقعن افتضاح بود یه نگاه به لباسای ساب زیرو و اسکورپیون تو بازیا بندازین بعد لباسای تن بازیگرای این فیلمو ببینید انگار دادن سکینه خیاط براشون بدوزه . انتخاب بازیگرام که فاجعه به جز ساب زیر و اسکورپیون که از لحاظ رزمیکاری در حده خوبی بودن بقیه همه اب دوغ خیاری بودن . لیو کانگش انگار بچه دبیرستانیه . الانم که دارن جار میزنن رایان رینولدزو بیارن بکنن جانی کیج . اخه کجای رایان رینولدز رزمیکاره و میتونه به عنوان نقش جانی کیج که یه رزمیکاره حرفه ای با ضربات زیبای پا رو بگیره. این فیلم باید در درجه اول یه فیلمه رزمی با بازیگرای حرفه ای رزمی کار مثل اسکات ادکینز و برن فاستر باشه نه این بازیگرای دره پیت .
من تا حدودی بانظرت موافقم نویسنده عزیز.اینکه ریدن اصلا خوب نبود و نزدیک کارکتر بازیش نمیشه و اینکه لیو کانگ ی بی عورضه معرفی میشه که اعتماد بنفس نداره.لباسهای بازی رو غافل شدن و اسکورپیون و ساب زیرو و ریدن باید حتما از لباسهای کلاسیکشون استفاده میکردن و چه حیف که زورکی ی کارکتر بدرد نخور رو اضافه کردن که اخر سر میاد میشه رییس.مبارزات هیجان انگیز نیس و بیشتر سرگیجه میده تا لذت.و اونجا که گفتی به موسیقی فیلم قدیمی وفاداره اصلا همچین چیزی نیس و ی موسیقی بدرد نخور که بلد نیس چطوری اون سکانس رو هیجانی و حماسی کنه هستش و ای کاش همون موسیقی فیلم های اول رو میذاشتن رو صحنه های مبارزه و چقد تغییر ایجاد میکرد.و چقد بد صحنه مبارزه اخری اسکورپیون و ساب زیرو نمایش داده شد و اصلا چه نیازی بود دو نفری به ساب زیرو حمله ور شن.اگر سکانس مبارزه تو فضای باز نمایش داده میشد خیلی خلاقیت میشد استفاده کرد که همگی بر میگرده از کج سلیقگی کارگردان.
سلام، اونجاش که kano به خدای رعد میگه پس طالع بینی من چی شد، خیلی باحال بود?
سلام، یه سوال دارم، این فیلم صحنه داره؟ میخوام با خانواده ببینم، اگه داره که سانسور شده بگیرم، اگه نه که بدون سانسور،
ممنون
سلام، فقط یه جا مرده با دخترش رفتن شام بخورن، خانمش میاد سلام میکنه، لباشو ماچ میکنه میشینه غذا بخوره، همین،
تنها مردمی هستیم که با منفجر شدن سر طرف بین دو تا دست آهنی مشکلی نداریم ولی با ابراز علاقه طرف به زنش "مشکل" داریم...هیچ وقت عوض نشین
فیلم جالب بود حداقل
اون چیزیکه منتظرش بودم نشد ولی برای من که نه سالگی تا الان با مرتال کمبات گذشت اگه نبینم کم لطف ایه ، مقاله عالی بود و منتظر نقدش بودم
رایدن که از چشاش تو فیلم معلوم بود تو فیلم چه نقشی دارهxd
هویج آقا. هویج
نمیدونم چی بگم ولی اگه عاشق مورتال کمبت باشی خوشت میاد من فیلم رو دیدم یه فیلم متوسط بود و پایانش هم جوری بود که مقدمه چینی کنه واسه فیلم بعدی
فیلمش واقعا مضخرف و چرت بود هیچ چیزی نداشت که ادم رو به وجد بیاره حتی سرگرم کننده هم نبود همه چیزش خیلی سطحی و نچسب بود اون تریلری که چند ماه پیش ازش منتشر شد ادم رو گول میزد و مژده یه فیلم خفن میداد اما این اتفاق نیفتاد
تو تریلر بادبزن بود فکر کردم کیتانا توی فیلم میاد،توی تریلر یک عالمه مه و دود بود دلم خوش شد که اسموک هست،تو تریلر.... هیچی ولش کن
فیلم خیلی معمولی ولی میتونست بدتر از این بشه کلا اکشن قشنگش همون 1 دقیقا پایانی و همون چند وقیقه اول فیلم بود جلوه ها ویژه خیلی بد بود البته بودجه کم بود ولی اصلا دلیل نمیشه دد پول با 60 میلیون بدوجه ساخته شده بود! کلا فیلم لیاقت همین نمره ای که گرفترو کامل تمام داره
خیلی خوب بود. اصلا مرز های شاهکار بودنو رد کرد. کلا تمان فیلمای جهانه ب خاک تشوند از بس خوب بود?
تو فایتا وقتی دست و پای همدیگه رو قطع می کردن مثل این بودکه داشتن ژله رو می بریدن.خیلی شل بودن
چرا باید همین باشه؟ چرا باید بازیگرا انقدر مزخرف باشن مثلا؟
دقیقا. مصنوعی ترین جلوههای ویژه
فیلم جذابی بنظر میاد
اما..رایدن چرا جای چشم چراغ قوه دارهD
سلام من خودم شدیدا برای این فیلم هایپ بودم اما دیشب که فیلم رو دیدم واقعا توی ذوقم خورد
اسپول
..
ریدن اصلا ابهتی نداشت حداقل مثل فیلم قدیمی خو لامصب یک ابهتی می داد بهش
بازیگر سونیا به معنای کلمه افتضاح بود
اوج شاهکار قدرت نمایی موقعی بود که اسکورپیون می یاد که اونم چند ثانیه بعدش به گند می کشنش
من موندم گرو با این همه ابهت مثل پشمک کشته می شه خو لامصب حداقل روی این کار می کردی
.....
پایان اسپویل
خودم موافقم نسخه های اورجینال مورتال داستان خاصی نداره ولی حداقل الآن انقدر آب دوغ خیاری هم نیست واقعا راضی کننده نبود غیر دو سه صحنه اونم در حد چند ثانیه فیلم متوسط رو به ضعیف بود
با تشکر از آرش جهت نقد
توی فیلم اول،ریدن شبیه ایزاک نیوتن بود????
چه در مبارزه ها چع در جلوه ویژه چه در داستان مشکل داشت نمره من بهش 5 از 10
آقا فیلم یجوری بود پسر اسکورپیون یتیم بود چه دلیلی داره چند نسل بعدشم یتیم باشه؟بعد چشمای رایدن چه خنده دار بود ،اصلا دلیل نبرد دوتا قبیله رو که نشون ندادن یکی اومد یه قبیله رو نابود کرد بعد چهارصد سال هنوز زنده داره میچرخه نبرد آخرشم خنده دار بود بهشون حمله کردن فرار کردن بعد یهو همه رفتن سراغ نبرد نهایی خدایی جلوه های ویژه تو ذوق میزد نبردا هم که همه تصنعی و نمایشی کاش یه مسئول درست درمون میاوردن نبردا اینقدر زشت نباشه
در مورد چشمها اتفاقا توی متن منم توضیح دادم. واقعا مسخرس!
فیلمش فقط بدرد یکی مثل من که عاشق مورتال کامبته میخوره.
خداییش نقدت عالی بود مثل اینکه فیلم قابل قبولیه منم که خوشم میاد شاید اگه پیدا کردم بدون سانسور دانلود کنم?
من فیلمو کامل دیدم و شدیدا با نقدتون موافقم، برای منی که فن این فرنچایز هستم فیتالیتی های فیلم و همینطور نبرد بین شخصیت ها خیلی خیلی جذاب بود اما برای کسی که تا حالا اشنایی با این گیم نداشته، فکر نمیکنم تونسته باشه با هیچ شخصیتی ارتبلط برقرار کنه، مثالش خود Raiden هست که به هیچ وجه نتونستم به عنوان خدای صاعقه ببینمش برعکس استوری مورتال کامبت ١١.
در کل من هم فقط پیشنهاد میکنم کسانی اینو ببینند مه یه اشنایی نسبی با داستان بازی از قسمت ١ تا ١١ داشته باشن.
ریدن نقش هویج رو داشت رسما
مرسی از نظرت