ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

تحلیل شخصیت مالک زخم کاری - Banner
فیلم و سریال

تحلیل شخصیت مالک – زخم کاری

سریال زخم کاری با کارگردانی محمدحسین مهدویان، این روز‌ها طرفداران زیادی پیدا کرده (نقد این سریال را از وبسایت ویجیاتو مطالعه کنید) و توانسته رضایت مخاطبان باهوش سریال را جلب کند. یکی از نقاط قوت ...

ایمان اکرمی
نوشته شده توسط ایمان اکرمی | ۲ مرداد ۱۴۰۰ | ۲۰:۲۹

سریال زخم کاری با کارگردانی محمدحسین مهدویان، این روز‌ها طرفداران زیادی پیدا کرده (نقد این سریال را از وبسایت ویجیاتو مطالعه کنید) و توانسته رضایت مخاطبان باهوش سریال را جلب کند. یکی از نقاط قوت این سریال، شخصیت مالک با بازی درخشان جواد عزتی است که می‌توان گفت یکی از عمیق‌ترین شخصیت‌ها در میان سریال‌های اخیر ایرانی است. در ادامه با تحلیل شخصیت مالک از سریال زخم کاری همراه ما بمانید.


اصل قدرت طلبی

جواد عزتی ایفاگر نقش مالک در سریال زخم کاری

داستان سریال زخم کاری و شخصیت مالک حول محور قدرت طلبی تعریف می‌شود. این قدرت طلبی از ابتدا این گونه نبوده و طی گذشت سال‌ها و رخ دادن بعضی رویداد‌ها شکل کنونی را به خود گرفته. قبل از هر چیزی نخست بیایید به خود اصل قدرت طلبی نگاه نزدیکی داشته باشیم.

قدرت طلبی نوعی تمایل و یا به عبارتی بهتر نوعی نیاز فطری در درون انسان است که از کودکی آغاز شده و به شکل‌های مختلف در بزرگ‌سالی ظهور می‌کند. در واقع فرد قدرت طلب میل دارد تا بر همه چیز و همه کس حکومت کند و دوست دارد که بقیه از او حساب ببرند و امر بفرمای او باشند.

قدرت طلبی در کودک چیز طبیعی است که با رسیدن به رشد شناختی و اخلاقی حل و فصل می‌شود؛ اما قدرت طلبی در یک فرد بالغ، نوعی اختلال است که به صورت ناخودآگاه ظهور می‌کند. این اختلال و یا این شکل قدرت طلبی از ابتدا اینگونه نبوده.

به عنوان مثال، درون مالک نوعی حس تمایل به قدرت طلبی و حکومت کردن بر دیگران وجود دارد؛ تا جایی که برای رسیدن به این هدف، دست به کار‌های عصیانگرایانه‌ای می‌زند که هر کسی قادر به انجام آن کار‌ها نیست. در واقع این شکل از قدرت طلبی که ما از شخصیت مالک می‌بینیم، تنها وجه نهایی فرایند قدرت طلبی است.

این قدرت طلبی مانند هر تمایل دیگری در یک عنصر کلیدی ریشه دارد و طی یک فرایند شناختی _ روانی، رشد می‌کند و به یک تمایل غیر قابل کنترل تبدیل می‌شود.

احساس نیاز

در سکانسی از سریال زخم کاری، به دوران کودکی شخصیت مالک فلش بکی زده می‌شود. در این سکانس، مالک پشت تراکتوری نشسته که پدرش آن را برای شخص دیگری تعمیر کرده. مالک کوچک با گفتن یک دیالوگ، نشان می‌دهد که حس قدرت طلبی و تمایل به مالکیت او از دوران کودکی نیز با او همراه بوده. او می‌گوید: بابا، مگه با تراکتورمون نمیریم؟

رفتار متقابل پدرش نیز نشان می‌دهد که برای نیاز‌های او ارزش زیادی قائل است. اما نیاز‌های مالک تنها به صاحب یک تراکتور شدن ختم نمی‌شود.

او هم در دوره کودکی و هم در دوره جوانی، با مجموعه‌ای از نیاز‌های مادی، روانی و عاطفی روبه رو می‌شود که به علت اوضاع بد مالی خانواده‌اش قادر به بر طرف کردن این نیاز‌ها نیست.

ناکامی

شخصیت مالک از ابتدا در موقعیتی بزرگ شد که هم خودش و هم پدرش شخصیت‌های وابسته و مطیع بودند. به همین دلیل نه تنها به نیاز‌های او پاسخی داده نشد، بلکه در کنار آن مجبور بود نیاز‌های دیگران را بر آورده کند و به جای مالک بودن، مملوک باشد.

در واقع به بیانی بهتر، نیاز‌های مالک طرد شد و حس قدرت طلبی طبیعی او به شدت سرکوب شد؛ تا جایی که این حس قدرت طلبی درون او به شکل یک عقده رشد کرد. به این شرایط مالک که از کودکی تا جوانی با آن روبه رو شد، ناکامی می‌گویند.

حتی در یکی از فلش بک‌ها به صورت واضح مشاهده می‌کنیم که شخصیت مالک با ناکامی شدیدی مواجه می‌شود. آن هم ناکامی در رسیدن به معشوق خود یعنی منصوره. هیچ ناکامی بزرگ‌تر از ناکامی در راه عشق نیست. هر شخصیتی بعد از این ناکامی به شدت تغییر رنگ می‌دهد.

درماندگی آموخته شده

در روانشناسی یک بحث بسیار مهم و رایجی به نام درماندگی آموخته شده وجود دارد که می‌توان از آن به عنوان یکی از بزرگ‌ترین معضل‌های جامعه یاد کرد. بیایید این مفهوم را در قالب زندگی شخصیت مالک بررسی کنیم.

همانطور که در بالا اشاره شد، شخصیت مالک از کودکی تا جوانی با مجموعه‌ای از نیاز‌های مهم روبه رو شد که در ادامه با ناکامی در راه برطرف کردن این نیاز‌ها مواجه می‌شود. وقتی ناکامی برای مدت محدود و کوتاهی رخ دهد، شخصیت استواری خودش را حفظ می‌کند و بازهم ظرفیت ادامه دادن را دارد.

اما اگر این ناکامی طی مراتبی ادامه پیدا کند، در حدی که هیچ پیروزی نصیب شخصیت نشود، شخصیت از درون می‌شکند و به نوعی بیماری روانی به اسم درماندگی آموخته شده مبتلا می‌شود.

درماندگی آموخته شده یعنی قبول کردن این که کاری از دست من بر نمیاید و من مدام شکست می‌خورم و هیچ کس هیچ اهمیتی به من نخواهد داد.

شخصیت مالک با مواجه شدن پی در پی با شکست و ناکامی، به نوعی درماندگی آموخته شده دچار می‌شود. او حتی انرژی برای جنگیدن و رسیدن به خواسته‌هایش ندارد و نیازی را مطرح نمی‌کند؛ زیرا می‌داند که با ناکامی مواجه می‌شود.

عقده قدرت طلبی در درون شخصیت مالک نیز از حالت فعال بودن خارج می‌شود و به صورت نهفته درون او خاموش می‌ماند و فعلا تنها راه تخلیه این عقده، قبول کردن حقارت و ناکامی است. اما مسلما داستان به اینجا ختم نمی‌شود.

محرک اغواگر

در سریال زخم کاری بازیگران درخشان و خوش نقشی بازی کردند؛ در میان این بازیگران، رعنا آزادی ور در نقش سمیرا، همسر مالک به کارآمدی هر چه تمام‌تر به شخصیت جان داد.

شخصیت سمیرا، که هنوز چگونگی ازدواجش با مالک به صورت دقیق مشخص نیست، به عنوان قهرمان زندگی مالک، وارد می‌شود. با اینکه هنوز هدف اصلی شخصیت سمیرا مشخص نیست، اما دوست دارم با این گمان که قصد دارد برای مالک نقش یک مادر را بازی کند و باعث پیشرفت او شود جلو بریم.

شخصیت سمیرا هنگامی که مالک در دوران درماندگی آموخته شده به سر می‌برد، وارد زندگی مالک می‌شود.

شخصیت‌های درمانده معمولا منتظر یک قهرمان می‌مانند تا آن‌ها از تاریکی که داخلش گرفتار شدند نجات دهد و آن‌ها را رستگار کنند. زیرا عملا به این دیدگاه معتقدند که کاری از دستشان بر نمیاید و فقط باید مثل سیندرلا، منتظر شاهزاده‌ای با اسب سفید باشند. که البته اینجا مالک سیندرلا است و سمیرا شاهزاده.

رعنا آزادی‌ور در سریال زخم کاری

به طور کلی، شخصیت مالک بعد از درماندگی آموخته شده، تبدیل به یک شخصیت وابسته می‌شود. شخصیتی که از قدرتمندان پیروی می‌کند و برای آن‌ها کار می‌کند تا بتواند اندک نیاز‌هایش را برطرف کند.

وقتی سمیرا وارد زندگی او می‌شود، طبیعتا با فنون اغواگری‌اش دل مالک را می‌برد و با اقتدار و غرورش اراده او را نیز می‌گیرد. اما بیایید فرض کنیم شخصیت سمیرا قصدش رشد دادن شخصیت مالک است نه سلطه بر او.

او به عنوان یک دوشیزه با اقتدار وارد می‌شود و برای مالک نقش یک مادر را بازی می‌کند. به طوری که این نقش مادر و فرزندی حتی بین خودشان نیز ملموس است. مالک که اکنون یک شخصیت وابسته شده، چشم بسته از زنش پیروی می‌کند و در مقابل زنش از او می‌خواهد که در کنار گوش به فرمان بودن، کمی حس طغیانگر بودن را نیز داشته باشد.

به طوری که حتی بعضی اوقات سمیرا از دروغ‌های شخصیت مالک لذت می‌برد و احساس می‌کند که در پرورش فرزند موفق شده است.

کمی بالاتر گفتیم که مالک منتظر قهرمانی بود که او را از تاریکی بیرون ببرد، اما سمیرا باعث فرو رفتن مالک در قعر تاریکی شد. او از ضعف بزرگ مالک که همان قدرت طلبی سرکوب شده بود، استفاده کرد و با فنون خاص خودش، آن عقده را از حالت منفعل به حالت فعال تبدیل کرد.

احتمالا شنیده‌اید که زن‌ها تاثیر زیادی روی شوهر‌شان می‌گذارند؛ سمیرا با بها دادن به شخصیت مالک، غرور او را بیش از حد زیاد کرد و این غرور باعث آزاد شدن بند عقده قدرت طلبی او شد.

طغیان غیر قابل کنترل

شخصیت مالک با هدایت مستقیم سمیرا، باری دیگر وارد دنیای کودکی خود شد؛ زمانی که دوست داشت همه اسباب بازی‌های دنیا مال او باشد. آن زمان موقعیت اجتماعی خوبی نداشت و نمی‌توانست به این نیاز‌ها دست یابد و دچار ناکامی می‌شد؛ اما اکنون با وجود سمیرا، هر کاری برای او ممکن می‌شود، حتی قتل.

این دست امیال، مثل شهوت و قدرت طلبی و خشم؛ هر چقدر بیشتر به آن‌ها بها داده شود، بیشتر زندگی شخص را احاطه می‌کنند. شخصیت مالک از یک دروغ کوچک شروع کرد، تا بالا کشیدن پول‌ها و کشتن حاج عمو. در نهایت هم قتل‌های بیشتر و نقشه‌های پلید بیشتر.

حتی چیزی به اسم احساس رضایت در بحث قدرت طلبی وجود ندارد؛ حتی اگر لبخندی هم روی چهره مالک بعد از هر اعلام قدرتی پدیدار شود، از روی خشم و تخلیه انرژی است. قدرت طلبی همیشه یک فرایند ادامه دار است تا جایی که شخص آنقدر در تاریکی فرو برود تا دیگر قدرتی برایش نماند.

شخصیت مالک تا جایی پیش می‌رود که احتمالا از کنترل سمیرا هم خارج می‌شود و طغیان‌گری اش را حتی تا کنار خانواده‌اش هم می‌برد.

هانیه توسلی و جواد عزتی در سریال زخم کاری

مراحل شکل گیری قدرت طلبی مالک در یک نگاه:

  • احساس نیاز: شکل گیری انواع نیاز‌های مادی، روانی و عاطفی
  • ناکامی: طرد شدن این نیاز‌ها به دلایل گوناگون
  • درماندگی آموخته شده: تعدد ناکامی، قبول کردن آن و منفعل شدن
  • محرک اغواگر: ورود سمیرا و گرفتن کنترل مالک و فعال کردن عقده قدرت طلبی او
  • طغیان غیر قابل کنترل: خارج شدن مالک از محدوده کنترل دیگران و انجام اعمال نامتعارف

بحث تحول شخصیت

یکی از اصول شخصیت نویسی، جای دادن نقاط عطف مختلف در زندگی شخصیت و بُعد بخشیدن به شخصیت به واسطه تحول شخصیتی است. در سریال زخم کاری، این اصل به خوبی رعایت می‌شود و ما شاهد جنبه‌های مختلفی از شخصیت مالک هستیم.

اما متاسفانه این فرایندِ تحول شخصیت به سرعت اتفاق می‌افتد و جایی برای معرفی هر جنبه از شخصیت باقی نمی‌ماند. اما به هر حال این موضوع چیزی از عمق شخصیت کم نمی‌کند و نمی‌شود به ساختار کلی شخصیت ایرادی گرفت.

در ادامه، شخصیت مالک را در قالب‌های مختلف و جنبه‌های گوناگون که در سریال شاهدش بودیم را بررسی می‌کنیم.

شخصیت وابسته

یکی از جنبه‌های شخصیت مالک، وابسته بودن او است که برای مدتی در سریال شاهد این جنبه از شخصیت او هستیم. او به دلیل همان بحث درماندگی آموخته شده، نیاز به این دارد که توسط افراد دیگر هدایت و راهنمایی و حتی کنترل شود.

شخصیت مالک در این جنبه، قدرت اراده و تصمیم گیری فردی ندارد و نمی‌تواند برای خودش تصمیم بگیرد. او به طور کامل اختیار تصمیم‌گیری را به سمیرا سپرده و در اینجا شخصیت سمیرا، کسی است که مالکی به او وابسته است.

شخصیت‌های وابسته در هر لحظه از زندگی‌شان نیاز به یک مشاور یا فرد ناظر دارند تا بر اعمال آن‌ها نظارت کند و در جای مناسب آن‌ها را تشویق یا تنبیه کند.

شخصیت وابسته به راحتی قادر به انجام کار جدید یا غیر منتظره نیست و در این مواقع به شدت استرس‌اش بالا می‌رود. مانند زمانی که مالک به طور ناگهانی با این پیشنهاد زنش مواجه شد که نجفی را سر به نیست کند.

شخصیت شکست خورده

شخصیت مالک به دلیل ناکامی‌ها و شکست‌هایی که در گذشته متقبل شده، تبدیل به یک شخصیت شکست خورده شده که مدام احساس شکست می‌کند؛ حتی در صورت پیروزی. معمولا افراد شکست خوره با اعتماد به نفس قوی شروع می‌کنند اما با شکست به مبارزه خود پایان می‌دهند.

شخصیت مالک در ابتدا شخصیتی با اعتماد به نفس بود که به تدریج با تحمل شکست‌ها، اعتماد به نفسش را از دست می‌دهد و علاوه بر عقده قدرت طلبی، درون او عقده حقارت نیز رشد می‌کند.

شخصیت اضطرابی

یکی دیگر از ویژگی‌های شخصیت مالک، اضطراب بیش از حد او است. این اضطراب نیز از ابتدا نبوده و طی رویداد‌هایی، درون شخصیت مالک ریشه کرده است. اضطراب معمولا زمانی به سراغ شخصیت می‌آید که شخصیت حس کنترل خود را روی زندگی از دست می‌دهد و نمی‌تواند اوضاع را در دست بگیرد.

مانند تماشاگر فوتبالی که با وجود تماشای باخت تیم مورد علاقه‌اش، نمی‌تواند کاری بکند و فقط مجبور به تماشای شکست است. به همین دلیل گاهی اضطراب تماشاگر از بازیکن بیشتر می‌شود.

شخصیت مالک در زندگی‌اش به طور مکرر با رویداد‌هایی مواجه شده که از کنترل او خارج بوده؛ مانند تماشای حقارت پدرش، مرگ او و تماشای رفتن معشوق. شاید قدرت طلبی مالکی واکنشی ناخودآگاه به این اضطراب‌های تحمل شده باشد.

یکی از بدی‌های خود عنصر اضطراب، ماندگار بودنش روی روان و حتی فیزیک بدن است. لرزش دست، سیگار کشیدن متعدد، استفراغ و ترسیدن‌های بی دلیل مالکی، می‌تواند واکنش‌های ارادی و غیر ارادی نسبت به این اضطراب باشد.

قدرت طلبی او نه تنها باعث از بین رفتن این اضطراب نمی‌شود، بلکه باعث افزایش آن و دامن زدن به آن می‌شود. وقتی قدرت نصیب شخصیتی می‌شود، ترس از دست دادن قدرت نیز نصیب او می‌شود. در نتیجه قدرت طلبی او هیچ تاثیر مثبتی روی این اضطراب ندارد.

سخن آخر

شخصیت مالکی مسیر اشتباهی را برای یافتن آرامش انتخاب کرده است. او گمان می‌کرد که با اطاعت از سمیرا و بها دادن به قدرت طلبی، به احساس رضایت و آرامش می‌رسد. اما غافل از اینکه این راه چیزی جز تاریکی مطلق و نابودی ذره ذره زندگی شخصیت و خانواده او نیست.

نظراتتون را در مورد شخصیت مالک در سریال زخم کاری با ما به اشتراک بگذارید. دوست دارید تحلیل شخصیت بعدی از کدوم شخصیت باشه؟


تحلیل شخصیت‌های بیشتر‌را از ویجیاتو مطالعه کنید:


پرسش‌های متداول در مورد سریال زخم کاری:

بازیگر نقش مالک در سریال زخم کاری کیست؟

جواد عزتی عهده‌دار ایفای نقش مالک در سریال زخم کاری است.

چند قسمت از سریال زخم کاری ساخته و منتشر شده است؟

سریال زخم کاری در ۱۵ قسمت به انتشار رسیده است.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (8 مورد)
  • Haana
    Haana | ۱۱ شهریور ۱۴۰۰

    ممنون از تحلیل خوبتون
    تحلیل شخصیت سمیرا رو هم لطفا بذارید??

  • sin
    sin | ۴ مرداد ۱۴۰۰

    سمیرا معشوقه خان عموبوده که خان عموباعث ازدواج سمیرا و مالک میشه .هم به نیت جداکرذن مالک از دخترش .هم برای اینکه همسر خان عمو موضوع سمیرا را متوجه شده بوده و خان عمو می خواسته این قضیه را سرپوش بگذاره .
    در اپیزود دوم قسمتی که سمیرا و خان عمو در ویلا دور از بقیه مشغول صحبت کردن هستند ناصر و نجفی درمورد همین موضوع صحبت می کنند که حرفهاشون به گوش مالک رسیده و مالک بدون اینکه به روی خودش بیاره ولی باخشم از کنارشون رد میشه . سایقه رابطه سمیرا و خان عمو از نگاه های خان عمو و سمیرا به هم مشخصه.ووقتی سمیرا به خان عمو میگه "اتاقتون همونه که وان داره."حاج عمو هم با کنایه می گه که "خیلی خوب انتخاب کردی ". درضمن نجفی که از سابقه خان عمو و سمیرا اطلاع داشته به خاطر همین ان شب اتاق حاج عمو را می پاییده که بتونه اتویی پیدا کنه و احتمالا از حاج عمو باج بگیرد .
    سمیرا به علت سابقه معشوقگی حاج عمو خواهان این هست که دوباره مردی در همان حد از نظر مالی و قدرت را در اختیار داشته باشه و در ضمن این نزدیکی سمیرا به زیر و بم زندگی حاج عمو باعث شده که توانایی مدیریت نقشه قتل حاج عموو بقیه اتفاقات را به کمک مالک داشته باشه .
    در ضمن مالک شخصیتی بسیار حسود و عقده ای است تا جایی که اهانتها و بی محلی های سودابه به خودش را با کشتن او جبران می کند .در ضمن اینکه می داند کشتن سودابه که فردی نزدیک و غمخوار ناصر هست چقدر به از هم پاشیدگی و ترساندن ناصر کمک می کند .

  • Rar
    Rar | ۳ مرداد ۱۴۰۰

    من سریالش رو ندیدم واقعا تعریف هایی که میشه ازش واقعیه و خوبه؟

  • ---alireza---
    ---alireza--- | ۳ مرداد ۱۴۰۰

    ممنونم از این مقاله خوبی که نوشتید :)
    .
    .
    ‌.
    و در کل به نظرم شخصیت پردازی این فیلم میشه گفت واقعاً دقیق و عالی هستش

  • Amirggsain
    Amirggsain | ۲ مرداد ۱۴۰۰

    سلام.
    این شخصیت عجیب عجیب آدم را به فکر فرو میبرد.اساسا بهترین شخصیت پردازی برای این فیلم استفاده شده است!آخر داستان ولی قرار نیست خوشایند باشه....

    • آرش پارساپور
      آرش پارساپور | ۲ مرداد ۱۴۰۰

      البته بستگی داره تعریفمون از خوشایند چی باشه. فروپاشی و سقوط چنین کاراکتر منفی به نظرم همچین ناخوشایند نیست!

      • Amirggsain
        Amirggsain | ۲ مرداد ۱۴۰۰

        ?یکجورایی اره ?

      • asal
        asal | ۳ مرداد ۱۴۰۰

        ویر استاریتون رو تبریک میگم

مطالب پیشنهادی