سبک شناسی و مکانیزمهای بازیهای رومیزی [قسمت دوم]
بازیهای رومیزی و دنیای آن بسیار وسیع است. در میان هزاران نام و عنوان بازی، مطمئنا تعداد بسیار زیادی هم مکانیزم و سبکهای مختلف به وجود آمدهاند. در طول سالها این سبکها با یکدیگر ادغام ...
بازیهای رومیزی و دنیای آن بسیار وسیع است. در میان هزاران نام و عنوان بازی، مطمئنا تعداد بسیار زیادی هم مکانیزم و سبکهای مختلف به وجود آمدهاند. در طول سالها این سبکها با یکدیگر ادغام شده و سبکهای هیبریدی و یا تلفیقی پدید آمدهاند که بسترهای جدیدی را برای طراحی بازی و نوآوری به وجود آوردهاند. در این مطلب سعی بر آن داشتهایم تا با توجه به منابع مختلف، بهترین تعریف و جامعترین توضیحات را برای هر سبک و مکانیزم گردآوری کنیم. پس با ویجیاتو و این لیست همراه باشید و این مطلب را در مرورگرتان بوکمارک کنید تا در صورت نیاز به آن رجوع کنید. در قسمت دوم این سری مقالات به ادامه بحث خواهیم پرداخت.
اروپایی و آشغالآمریکایی
برای شروع سبکشناسی باید به سراغ دو ریشه اصلی بازیها برویم. در حال حاضر قسمت بزرگی از بازار بازیهای رومیزی به زیرشاخه این دو سبک تقسیم میشوند، پس ما هم با تعریف جامع این دو سبک شروع خواهیم کردیم و در این مطلب سبک یورو را به طور جامع بررسی کردیم و حالا نوبت قسمت اکشن ماجرا، یعنی امریترش است.
Ameritrash
اصطلاح امریترش را اولین بار یورو بازها باب کردند. آنها بازیهایی که به جای مکانیزم، بر روی تم تمرکز کرده بودند و دارای کامپوننتهای چشمگیر بودند را با این اصطلاح به سخره گرفتند؛ اما عدو شد سبب خیر و طرفداران این سبک از این اصطلاح که قرار بود آنها را مورد تمسخر قرار دهد، استقبال کردند و آن را با آغوش باز پذیرفتند.
همانطور که گفته شد، آشغال آمریکایی اشاره به سبکی دارد که در آن تم حرف اول را میزند و برعکس سبک یورو، مکانیزمها در خدمت تم بازی هستند. البته این بازیها در طول تارخ متحول شدهاند که حالا دیگر خصیصههای زیادی را زیر نام خود پوشش میدهند. در ادامه به این خصیصهها میپردازیم.
توپ، تانک، مسلسل
امروزه بیشتر از تم، بر روی تم اکشن بازیهای امریترش تمرکز میشود. اصولا این بازیها بستری برای زد و خورد بین بازیکنان است. این زد و خورد ها به صورتهای مختلفی شکل میگیرد؛ بعضی اوقات مبارزات با کارتهایی که در اختیار بازیکنان قرار دارند، هدایت میشوند و گاهی با ریختن تعداد زیادی تاس و گاهی با ترکیب این دو مکانیزم. البته بازیهای مینیچر دار که محوریت آنها بر اساس حضور فیگورهای بازیکنان بر روی صفحه است مکانیزمهای جالبی به این بازیهای اضافه کردند؛ فرض کنید یک بازیکن بر روی صفحه حرکت میکند و برای حمله ناگهان از جیب خودش خطکش و نقاله در میآورد! در این سبک بازیها کوچکترین جزییات هم برای طرفین مهم است و میزان بندیها در مقیاسهای حقیقی صورت میگیرد.
بوی پلاستیک و خون
شاید جذابترین بش بازیهای امریترش ظاهر آنها باشد. هر جعبه از این بازیها را که باز کنید، درون آن تعداد زیادی فیگورهای پلاستیکی، کامپوننتهای چشم نواز و به احتمال زیاد تاسهای شخصی سازی شده جذاب خواهید دید. حتی اگر فیگورهای پلاستیکی وجود نداشته باشند، باز هم المانهای کامپوننتهای بازی نشان از امریترش بودن آن دارند. اصولا این بازیها، دارای دفترچه قوانین پرباری هستند و خواندن و یادگیری آنها خودش یک پروژه جدا است.
البته هستند بازیهایی که در این سبک به حساب بروند ولی بسیار سبک و خانوادگی باشند، مثل سری King of Tokyo و King of New York که عناوین خوبی برای معرفی افراد تازهکار به این سبک بازیها هستند. به غیر از کامپوننتها، گرافیک این بازیها هم بسیار زیبا هستند و اصولا زمان و زحمت زیادی برای آنها صرف شده است.
فقط روایت
یکی از مهمترین شاخصههای بازیهای امریترش داستان آنها است. بر خلاف بازیهای یورو، که داستان در آنها نقش کمرنگی ایفا میکنند، بازیهای آمریکایی اغلب اوقات بر اساس داستان خود طراحی میشوند و تم حرف اول و آخر را در آنها میزند. بعضی از این بازیها به همراه کتابچه داستان عرضه میشوند و شما برای پیشروی در داستان آن، بازی را بازی میکنید. برای مثال رنک یک بازیهای دنیا، یعنی Glomhaven، یک بازی داستان محور و یک بار مصرف است. یعنی پس از پیشروی در داستان و رسیدن به انتهای آن، دیگر بازی قابل بازی نیست که به چنین بازیها One And Done میگویند.
بازی ای مثل Time Stories از بهترینهای سبک وان اند دان است. البته یک پله بالاتر، به بازیهای Legacy میرسیم که با وجود وان اند دان بودن، کامپوننتهای بازی هم در طول گیمپلی تغییر میکنند و یا از بین میروند و پس از پایان داستان، دیگر چیزی برای بازی کردن برای شما باقی نخواهد ماند. گلومهیون و سری پندمیک لگسی از سردمداران این بازیها هستند.
حتی بازیهای Choose Your Adventure را هم میتوان به دلیل تماتیک بودنشان در همین مطلب جای داد. این بازیها دیگر صرفا روایت داستانی است که راوی آن بازی است و بازیکن صرفا تصمیم میگیرد که این روایت چگونه انجام شود.
نمیخواهم آشغال باشم!ً
البته این اصطلاح بین همه طرفداران و طراحان این سبک هم مورد قبول نیست. شاید برایتان جالب باشد که بدانید بعضی از طراحان از قصد بعضی از مکانیزمهای بازیهای یورو را به عناوین خود اضافه میکنند تا دیگر مردم به بازی آنها لقب امریترش را اعطا نکنند. در اینجا بود که بازیهایی پدید آمدند که در حد وسط این دو سبک قرار داشتند و در خطی بین شاخصههای یورو و امریترش حرکت میکردند. در طول زمان، چنین حرکتهایی بسیار مورد توجه قرار گرفت و امروزه شاهد این هستیم که بازیهای هیبریدی یا ترکیبی بخش عمدهای از بازار را در اختیار دارند. بازیهایی مثل Blood Rage، Scythe از مشهورترین بازیهای هیبریدی هستندذ که هم المان مبارزه را در خود دارند، هم شمارشگر امتیاز و مکانیزمهای خاص سبک یورو را یدک میکشند.
هالیوود مقوایی
اگر بخواهیم برای بازیهای رومیزی امریترش را معادلی در دنیای روزمره خود پیدا کنیم، نزدیکترین همتراز آن فیلمهای هالیوودی هستند. محصولاتی که بخش بیشتری از عموم را در نظر دارند و جلوههای بصری و داستانی آنها به تمام جوانب دیگر میچربد. فروش این بازیها هم فوق العاده است. برای مثال عنوان Bloodborne در کمتر از یک هفته در سایت کیک استارتر بیش از 2 میلیون دلار فاند شد.
اگر میخواهید مثالی کامل از یک بازی امریترش ببینید، میتوانید به بررسی ویجیاتو از بازی Giant Killer Robots Heavy Hitters سری بزنید. در همین سری مقالات به طور مفصل به بررسی همه دیگر مکانیزمهای موجود در کنار تمامی سبکهای دنیای بازیهای رومیزی خواهیم پرداخت؛ پس با ما و این سری مقالات همراه باشید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
خیلی خوب بود، سپاس
خواهان ادامه دادن این سری مقالهها هستیم آقای توکلی...
خوب بود و بهتر میشد اگر مکانیزم های مختلف این سبک رو هم میگفتید ...