نقد سریال Ms. Marvel | قسمت دوم
اولین قسمت سریال «خانم مارول» با تمرکز بر کامالا خان، یکی از جدیدترین قهرمانان فهرست پر طمطراق MCU هفته گذشته در دیزنی پلاس پخش شد و کامالا، اولین ابرقهرمان پاکستانی و به ظاهر مسلمان مارول ...
اولین قسمت سریال «خانم مارول» با تمرکز بر کامالا خان، یکی از جدیدترین قهرمانان فهرست پر طمطراق MCU هفته گذشته در دیزنی پلاس پخش شد و کامالا، اولین ابرقهرمان پاکستانی و به ظاهر مسلمان مارول را به دنیا معرفی کرد. اپیزود اول خانم مارول به نسبت خودش قسمت جذابی بود، اما تا حدودی فاقد تعلیق و طرح مهمی بود. با این حال، اپیزود دوم این موضوع را اصلاح میکند، زیرا به نظر میرسد داستان و کشش روایی کلی سریال در نهایت به سمت پیشروی است. در ادامه با نقد سریال Ms. Marvel همراه ویجیاتو باشید.
در جدیدترین اپیزود خانم مارول، داستان سریال کمی گسترش مییابد، و این بار قصه با رنگ و بوی بیشتری به سمت ریشههای شخصیت کامالا حرکت میکند. زیرا کامالا خان (ایمان ولانی) با واکاوی قدرتهای تازه کشف شدهاش متوجه میشود که ابرقهرمان بودن بسیار فراتر از داشتن یک قدرت خاص است. بنابراین، اپیزود دوم سریال «خانم مارول» با تمرکز بر کامالا خان شروع میشود که با کمک بهترین دوستش برونو، قدرتهای جدید خود را کشف میکند و مانند بسیاری از داستانهای منشأ ابرقهرمانی، تلاش میکند تا بر قدرتهای خود مسلط شود.
این اپیزود، درست مانند قسمت اول، به شکل تند و تیز یک خط داستانی مرکزی را در اطراف شخصیت کامالا ایجاد میکند، و این در حالی است که داستان ابرقهرمانی را نیز تحت الشعاع همان خط داستانی قرار میدهد. این رویکرد بار دیگر در این قسمت هم کار میکند، زیرا دیدن زندگی نوجوانی در حال تکامل که با مشکلات قدرتهای ابرقهرمانی دست و پنجه نرم میکند، خود به خود نکته جالبی است. اما فراتر از این، اپیزود دوم به فرهنگ کامالا عمیقتر میپردازد، بهویژه زمانی که او یاد میگیرد قدرتهایش را کنترل کند. اینجاست که بهترین دوستش برونو با بازی مت لینتز میدرخشد. برونو که انگار خون تونی استارک در رگهایش جریان دارد، آنجاست تا قدرتهای کامالا را از نزدیک ببیند و در نهایت به او کمک کند تا آنها را کنترل کند.
لینتز و ولانی در همین دو قسمت اول آنقدر شیمی عالی دارند که رابطه آنها به راحتی به یکی از بهترین چیزهای سریال تبدیل شده است. و حتی این نکته باعث میشود امیدوار باشید که شخصیت برونو با ادامه روند رو به رشد داستان، کاری بیش از نشستن در پسزمینه انجام دهد. جدا از این، قسمت دوم کمی از سبک فیلمبرداری و انیمیشنهای درخشان قسمت اول دوری میکند، که این مورد بدون تردید یک نکته منفی است؛ زیرا این سبک در ابتدا هویت منحصربهفردی به سریال داد، اما تکرار نکردن آن باعث میشود تمرکز بیشتر روی طرح اپیزود باشد.
هفته گذشته گفتم، سریال مشخصاً جمعیتی بسیار جوانتر از دختران را هدف قرار میدهد، بنابراین شاید طرح مسائلی چون رفتن کامالا به یک قرار با پسری خوشتیپ اما مشکوک، شکلگیری یک مثلث عشقی و رویا پردازی دخترانه و یا تلاش برای انجام کار بزرگ و شکست در آن، تنها در بین مخاطبان جوانتر طنینانداز شود. در واقع کماکان مخاطب بزرگسال آثار مارول میتواند با لحن، سبک و از اساس پایه شخصیت مرکزی این قصه یا روایت ارتباط برقرار نکند.
دنیای سینمایی مارول اکنون به نقطهای رسیده است که هر سریال یا فیلمی نباید برای همه جذاب باشد، کمیکهای مارول سالهاست که این کار را انجام میدهند. اما مشکل این است که مرز بسیار باریکی بین ساخته نشدن برای یک گروه و تمرکز روی گروهی دیگر وجود دارد و سازندگان این سریال تعادل را در اینجا کاملاً ثابت نکردهاند. برای مثال داستان بر بسیاری از موضوعات متکی است، که آن را برای اکثر بینندگان مسنتر قابل پیشبینی و کلیشهای میکند. و این در حالی است که بازیگران سریال کار فوقالعادهای را انجام میدهند، اما این اجراها در چارچوب درستی از یک داستان قرار ندارند.
تمام این تفاسیر به یک جمله ختم میشود: بسیاری از اتفاقاتی که از نظر داستانی در سریال Ms. Marvel در حال رخ دادن است، همان نکاتی است که تقریباً در هر سریال یا فیلم مربوط به نوجوانان اتفاق میافتد. بنابراین، دیدن این تکرار کلیشهها از منظر من مخاطب چیزی جذابی نیست. البته باید توجه داشت که هرچند این اپیزود واقعاً با کیفیت و انرژی قسمت اول مطابقت ندارد، اما کاری را که باید پیش ببرد را انجام میدهد. مهمترین علت این موفقیت نسبی شخص ایمان ولانی است.
ایمان ولانی در این برهه از زمان به نظر میرسد که در مقابل دوربین واقعاً راحت است و بازی او شخصیت کامالا را به عنوان یک نوجوان که در موقعیتی بسیار خطرناک و پرخطر زندگی میکند، به درستی نمایش میدهد. کامالا در این قسمت چیزهای زیادی را پشت سر میگذارد. او موفق میشود بین زندگی مدرسه و زندگی خانوادگی خود تعادل برقرار کند و حتی میتواند فضایی برای یک علاقه عاشقانه جدید ایجاد کند. در نتیجه برای کسانی که متقاعد نشده بودند که ولانی میتواند این نقش را عالی اجرا کند، این قسمت باید این تردیدها را از بین ببرد.
اما همانطور که در ابتدای نقد این قسمت گفتم، اپیزود دوم به فرهنگ کامالا عمیقتر میپردازد؛ این یعنی ما شاهد لحظاتی در مورد مسلمان بودن این شخصیت میشویم. کامالا به عنوان یک نوجوان مسلمان پاکستانی-آمریکایی که در نیوجرسی بزرگ میشود، توسط یک جامعه بزرگ مسلمان احاطه شده است. او در سخنرانیهای مسجد شرکت میکند، عید را در یک کارناوال فرهنگی جشن میگیرد، و در خانهای زندگی میکند که خانواده را بر همه چیز مقدم میدارد. اما پارادوکس اینجاست که شخصیت کامالا به رویای نوجوان آمریکایی نزدیکتر است تا یک مسلمان مهاجر.
مادر کامالا، مونیبه نیز پرتره کامل هر مادر مسلمان کاریکاتوری از غرب آسیا است که علاقه دخترش به ابرقهرمانها را تایید نمیکند و فکر میکند که او در یک سرزمین فانتزی زندگی میکند. در نتیجه این مادر اجازه نمیدهد کامالا به اجتماع ابرقهرمانی برود، اما چرا؟ به دلیل لباس زنانه خاص دخترش و همه نکات حرام دیگر در آنجا. اما همین کامالا در مدرسهای تحصیل میکند که عمدتاً غیرمسلمان هستند. به علاوه، او در ایالات متحده زندگی میکند، کشوری که عمدتاً غیر مسلمان است. نتیجه کامالا دائماً با یک تضاد درونی با آنچه میتواند و نمیتواند انجام دهد مبارزه میکند.
اما این یعنی چه؟ کامل روشن است که سازندگان به ظاهر مسلمان این سریال، حتی همین اسلام لیبرال غربی را نیز یک مانع برای کشف هویت کامالا در مسیر زندگیاش میدانند. سرکش بودن و مخالفت کامالا با حرف والدین برای شرکت در یک گردهمایی ابرقهرمانی، شخصیت او را به یک کاریکاتور کسلکننده و معمولی از یک دختر مسلمان تبدیل میکند که توسط ایمانِ خانوادهاش به اسلام سرکوب شده است. در نتیجه این همه هیاهو پیرامون اولین ابرقهرمان مسلمان در جهان سینمایی مارول یک سر و صدای نمایشی بیش نیست.
برای بهتر درک کردن تخریب چهره اسلام در این سریال، توجه شما را به دیالوگی در اپیزود اول جلب میکنم که در آن کامالا میپرسد که آیا او قابل اعتماد نیست؟! پدرش در پاسخ به او اطمینان میدهد که ما (یعنی خانواده) به تو اعتماد داریم اما همین ما (خانواده مسلمان) به هیچ کس دیگری اعتماد نداریم. این دیالوگها چهره یک مسلمان را مخدوش جلوه میدهد. در واقع این لحظات خانواده مسلمان را یک تافته ی جدابافته از بشر میداند که با هیچ قوم و قبیلهای توانایی ارتباط و اعتماد را ندارد. بنابراین، نمایش چنین اسلام و مسلمانی چیزی جز یک کاریکاتور نیست.
اما در جمع بندی بررسی این قسمت سریال باید گفت: اپیزود دوم نشان میدهد که خانم مارول یک سریال به شدت معمولی و البته برای مخاطب هدفش سرگرمکننده است. بنابراین، احتمالاً هرگز این سریال مارول آنقدر اثر جدی یا مرتبط با دیگر آثار این جهان سینمایی نخواهد بود. اما سریال Ms. Marvel بهعنوان یک داستان از MCU با هدف رضایت جمعیتی جوانتر، به نظر میرسد که همان چیزی است که این استودیو در این دوران تکراری به آن نیاز داشت. بنابراین، اپیزود دوم خانم مارول شگفت انگیز نیست، اما موفق میشود داستانی نسبتاً معمایی و بافته شده با چندین طرح و شخصیت را روایت کند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
ابرقهرمان پاکستانی و به ظاهر مسلمان مارول
به ظاهر مسلمانو خیلی خوب اومدید
نه نه دوستان خواهشا این سریال چهره بدی از اسلام نشون نداده در واقع پدر و مادر کامالا خان در کمیک به شدت بدتر و متحجر تر هستن سریال سعی کرده دغدغه های قابل قبول تر و حق به جانب تری به پدر و مادر کامالا بده اونها رو به جای اینکه کور از مذهب دفاع کنن نشون میده چون نگران فرزندشون هستن و دغدغه هاشون به نظر عقلی درسته نصیحت میکنن و...
اگه قرار بود اسلام رو بکوبن که خودتون میدونستید چیکار می کنن هزار تا فیلم در این باره هست حالا کاملا یک فقره حجاب کامل رو نداره که دیگه به خودشون مربوطه چون مسلمان هایی هستن که هنوز خودشون رو دین دار میدونن ولی حجاب نمی ذارن
در کل خوشم اومد یکبار مسلمین متحجر و کور و دیوانه نبودن پدر مادرش دغدغه های درست و قابل درکی داشتن بالاخره بین این همه مسملون که کل این مدل نیستیم کلی روشن فکر داریم(مدل خوبش)
خیلی خیلی سریاله ساده ایه موندم چجوری انقد نمره گرفته??
"میس مارول" دیگه برای حرص خوردن خز شد؛
الان "بانوی بهشت" ترند حرص خوردنه.
سریال رو هم چه عرض کنم؛ والا برخلاف
مون نایت و لوکی خیلی معمولیه.
یه حسی بهم میگه اگه به جای این سریال برم چرت ترین سریال های نتفلیکس رو ببینم بیشتر سود کنم.
بانوی بهشت کدوم کوفتیه دیگه??
یه سری ها نه خدا رو قبول دارن نه اسلام را؛
ولی قدرت فیلم سازی رو قبول دارن.
برای همین یه فیلم از روی زندگی افضل زنان و مردان عالم حضرت فاطمه (س) ساختن. چیزی که خیلی جالبه اینه که خودشون هم قبول دارن دنبال تخریب اسلامن!
《ساجد جاوید، وزیر بهداشت بریتانیا، در واکنش به حواشی پخش این فیلم گفت «افرادی هستند که فکر میکنند حق دارند مورد توهین قرار نگیرند و هیچکس چنین حقی ندارد.»》
البته اگه از جانی دپ، ناچ، جی کی رولینگ و یه سری فرد دیگه بپرسی بهت میگن توی غرب همچین آزادی بیانی در مورد همه چیز هیچ وقت وجود نداشته نداره و نخواهد داشت این حرف ها فقط برای دشمنان غرب صدق می کنه و آزادی بیان صرفا و فقط یه جور پروپاگاندای سیاسی هست.