نقد فیلم Day Shift | اکشن کمدی با تِم خون آشام
«شیفت روز» یک فیلم اکشن کمدی است که به صورت مستقیم از آثار زیادی الهام گرفته است؛ شما میتوانید در این اثر شباهتهای زیادی به «جان ویک» تا فیلمهایی مانند «Zombieland» و «From Dusk Till ...
«شیفت روز» یک فیلم اکشن کمدی است که به صورت مستقیم از آثار زیادی الهام گرفته است؛ شما میتوانید در این اثر شباهتهای زیادی به «جان ویک» تا فیلمهایی مانند «Zombieland» و «From Dusk Till Dawn» و حتی مجموعه بازیهای ویدیویی «Grand Theft Auto» را ببینید. حقیقت این است که «شیفت روز» فیلمی است که همیشه بین یک اثر ساده و ابتدایی در نوسان است و فیلمنامه نسبتاً سطحی کار در جهانسازی خود دچار مشکل است و شخصیتهایی سرد با انگیزههای توخالی خلق میکند. در ادامه با نقد فیلم Day Shift همراه ویجیاتو باشید.
از زمان ظهور فیلمهای صامت، آثاری با محوریت خونآشامها یکی از پایههای اصلی سینمای بینالمللی بودهاند. در نتیجه، نحوه نمایش خون آشامها در فرهنگ عامه اکثر مردم جهان به شدت تحت تأثیر این فیلمها است. در واقع برای دهههای طولانی، هالیوود برای جذابتر شدن هنر فیلم سازی از این هیولاهای خونخوار استفاده میکرد. در نتیجه یکی از شناختهشدهترین زیرژانرهای سبک ترسناک، فیلمهای خونآشام است که در طول سالها، مردگان فراطبیعی را به روشهای تازه و جذابی کشف و واکاوی کردهاند. این ژانر سابقه طولانی در تاریخ سینما دارد و گهگاه به سبکهای مختلف چون وحشتناک، طنز، اکشن، ابرقهرمانی، دراماتیک یا حتی احساسی وارد زمین بازی شده است.
جالب است بدانید با بیش از 170 نسخه تولید شده تا به امروز، جناب دراکولا اثر برام استوکر پربازدیدترین رمان خون آشامی مورد استفاده در فیلمها بوده است. محبوبیت این شخصیت آنقدر زیاد بود که دراکولا تا سال 2005 بیش از هر شخصیت ساختگی دیگری به جز شرلوک هلمز در فیلمها ظاهر شد. بنابر همین اقتباسها، این بازگوییهای نوآورانه از افسانه خونآشامهای سنتی به تعریف مجدد زیرژانر فیلمهای ترسناک به طرق مختلف کمک کرده است، از اقتباسهای کتابهای اکشن گرفته تا جستوجوهای طنزآمیز به سبک تمسخر آمیز از خونآشامهای باستانی که در محیطی معاصر زندگی میکنند.
هر تکرار از این شخصیتهای جذاب کلاسیک، تفسیری متمایز از داستان گویی را دنبال کرده است. و حالا فیلم «Day Shift» در نتفلیکس یکی از جدیدترین فیلمهای خون آشامی است. اما فیلمهایی با این موضوع در این سالها از مد افتادهاند. مفهوم موجودی با دندان نیش که خون را از گردن مردم میمکد در حالی که توسط نور خورشید کشته میشود، آنقدر پوچ و احمقانه است که در فیلمهایی مانند «هتل ترانسیلوانیا»و «آنچه در سایهها انجام میدهیم» به عنوان پایه یک کمدی استفاده شده است. با این حال، جدیدترین نسخه اصلی نتفلیکس جرأت میکند خون آشامهای جدی را بازگرداند.
شیفت روز یک کمدی اکشن درباره یک پاککننده استخر به نام باد جابلونسکی (جیمی فاکس) است که تلاش میکند خانوادهاش را از تنها راهی که خوب آن را میداند تامین کند. آن راه چیزی نیست جز کشتن خون آشامها و فروش دندان هایشان. فیلمنامه که توسط تایلر تایس و شی هاتن نوشته شده است، در تثبیت شخصیت باد او را به عنوان پدری خوش نیت نشان میدهد که سخت تلاش میکند تا زندگی دخترش را تامین کند. با این حال، او در کمتر از یک هفته به 10000 دلار نیاز دارد، در غیر این صورت خانوادهاش به فلوریدا نقل مکان خواهند کرد. این باعث ایجاد ریسکهای عاطفی و یک ساعت تیک تاک برای شخص باد میشود تا پول درآورد.
اگر بخواهم این فیلم را به صورت ساده برای مخاطب تعریف کنم باید بگویم: Day Shift یک فیلم خوناشامی پاپ کورنی و سرگرمکننده است که میتواند به معنای سنتی فیلم خوبی نباشد اما به تنهایی و برای یکبار تماشا تجربه جالبی را ارائه میدهد. این فیلم از ساختههای شرکت بدلکاری «87Eleven» است؛ شرکتی که آثار جذابی در طول این سالها از آن بیرون آمده است. این شرکت در مدت زمان کوتاهی نشان داده است که میتواند در ساخت فیلمهای اکشن عالی عمل کند.
این کمپانی سازنده رسالت خود را بر این گذاشته است که سینمای اکشن را وارد عصر جدیدی کند. عصری که گروههای بدلکاری میتوانند استعدادهای خود را جلوی دوربین نشان دهند بدون اینکه مجبور باشند پشت ویرایشهای عجیب و غریبی که تلاشهای آنها را نابود میکند پنهان شوند. در واقع شرکت 87Eleven میخواهد به شما نشان دهد که اکشن را میتوان به وضوح دید و لازم نیست چیز شلوغی باشد. سری John Wick تا کنون پرچمدار این کمپانی بوده است. این فرنچایز کاملاً مشهور شده و شخصیت جان ویک در حال حاضر بخشی از فرهنگ عام سینما دوستان است.
اما نکته مهم اینجاست که سری جان ویک چنان استاندارد بالایی را بر ژانر اکشن تحمیل کرده است که به نظر میرسد خود شرکت 87Eleven برای رسیدن به آن مشکل دارد. این یعنی فیلمهایی مانند Day Shift نتوانستند ماهیت و کاربردی را که تماشای فیلمهای جان ویک را جذاب میکند، به تصویر بکشند. این موضوع غم انگیز است، زیرا ایدههای بسیار خوبی در اینجا وجود دارد، اما یک فیلمنامه ضعیف و کارگردانی ضعیفتر، فیلمی را میسازد که در میانه فرصتهای قابل تماشا و از دست رفته شناور است.
از بین تمام پروژههای 87Eleven که توسط «چاد استاهلسکی» یا «دیوید لیچ» به عنوان مدیران این شرکت کارگردانی نشدهاند، فیلم «Nobody» موفقترین پروژه بوده است. بنابراین، به نظر میرسد دید فردی که پشت دوربین قرار دارد بسیار مهم است و شخص «جی.جی. پری» که چندین دهه در هالیوود به عنوان بدلکار کار کرده، برای اجرای نقش مهم کارگردانی گزینه درجه یکی نبوده است. البته این طور نیست که او یک کارگردان به معنی مطلق بد است، چرا که وقتی صحبت از کادر بندی نماها و حتی سکانسهای مبارزه میشود، همه چیز بسیار استاندارد به نظر میرسد.
چیزهای خوب زیادی در اینجا وجود دارد. بیشتر سکانسهای اکشن کاملاً خوب صحنهسازی شدهاند، اما تدوین و نحوه فیلمبرداری اکشن به گونهای است که آنها به تمام پتانسیل خود دست نمییابند. در داخل این سکانسها تعداد زیادی برش و انتخاب شات خستهکننده وجود دارد و این عناصر واقعاً به محصول نهایی آسیب میزند. ظاهر فیلم نیز کاملاً مطابق با تمام کارهایی است که نتفلیکس اخیراً انجام داده است. این یعنی فیلم شخصیت و هویت مشخصی ندارد.
نتفلیکس باید یاد بگیرد که سکانسهای اکشن باید توسط یک داستان خوب و مجموعهای از شخصیتهای خوبتر احاطه شوند. بدون داستان، شخصیت و هویت بصری مهم نیست که سکانسهای اکشن چقدر چشمگیر باشند، تماشاگر به سختی به آنچه روی صفحه اتفاق میافتد اهمیت میدهد. این فیلم و داستان آن واقعاً سعی میکند دنیای شکارچیان خون آشام را به همان شیوهای بسازد که فیلمهای جان ویک برای دنیای آدمکشها انجام دادند. با این حال، فیلمنامه در جهانسازی خود در این بخش به شدت لنگ میزند.
در «شیفت روز» فیلمنامه سعی میکند اکشن را با کمدی ترکیب کند. اما هرچه بخش اکشن فیلم محکم ترین عنصر آن است، در مقابل جنبه کمدی کار به دلیل نبود یک شوخی مناسب آسیب زیادی میبیند. شوخیهای درون فیلم همگی سرد، تکراری یا به سادگی غیر خندهدار به نظر میرسند. خوشبختانه، دیو فرانکو، که نقش کمیک در فیلم را ایفا میکند، انرژی زیادی را برای نقش خود به ارمغان میآورد و او میتواند با کاریزمای خود بر اکثر شوخیهای بد کار غلبه کند.
از طرف دیگر، جیمی فاکس روی خلبان خودکار است. این یعنی بازی او مثل همیشه قوی است، اما هیچ چیزی در اینجا وجود ندارد که این بازی را برجسته کند. به سادگی میتوان شخصیت او در این فیلم را با شخصیت دیگر اثر نتفلیکسیاش در Project Power مقایسه کرد و آنها میتوانند یک شخص باشند. داشتن یک برنده اسکار به عنوان بخشی از تیم بازیگران خوب است، اما فاکس اخیراً به یک تیپ تکراری تبدیل شده است. بقیه بازیگران مکمل این فیلم نیز چیز برای خودنمایی ندارند و نقش کوتاه اسنوپ داگ نیز آش دهان سوزی نیست.
در نتیجه باید گفت: فیلم اکشن Day Shift سرگرمکننده است، اما همچنین کاملاً فراموش شدنی است. شیفت روز ساعتی جذاب و خاطره انگیز را نمیسازد که مانند جان ویک در ذهن مردم بماند. این فیلم واقعاً به دید بهتری در پشت دوربین و صندلی کارگردانی خود نیاز داشت، دیدی که بتواند از فرصت استفاده کند و چنین داستان عجیبی را به شیوهای بهتر و خلاقانهتر روایت کند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
اولش فکر میکردم فیلم چرتیه ولی سرگرم کننده بود