چطور در شوترهای اولشخص هدفگیری بهتری داشته باشیم؟
طی چند سالی که از عرضه بازی اوورواچ میگذرد، شوتر رقابتی بلیزارد تبدیل به جهانی رنگارنگ و میزبان کاراکترهایی شده که ژانر شوتر اولشخص را به بازاری کاملاً جدید میآورند. اگر اوورواچ (یا هر بازی ...
طی چند سالی که از عرضه بازی اوورواچ میگذرد، شوتر رقابتی بلیزارد تبدیل به جهانی رنگارنگ و میزبان کاراکترهایی شده که ژانر شوتر اولشخص را به بازاری کاملاً جدید میآورند. اگر اوورواچ (یا هر بازی شوتر اول شخص دیگری که هماکنون روی پی سی ترند است) نخستین تجربه شما در هدشات کردن با ماوس و کیبورد است، این راهنما به شما کمک خواهد کرد تا هدفگیری بهتری در این عناوین داشته باشید.
بدیهی است که تمرین مداوم بهترین راه برای مهارت یافتن است و هرچه بازیهای شوتر بیشتری تجربه کنید، کارتان بهتر خواهد بود. اما برای ترفندهای پیشرفتهتری که میتوانند پروسه آموزش را سرعت ببخشند لازم است به حرفهای «رمی کابرسین» ملقب به «آدِتونیِن» گوش کنیم؛ یکی از بازیکنان حرفهای اوورواچ که اخیراً برای تیم Splyce بازی کرده است.
بهبود دادن هدفگیری در بازیهای اولشخص فقط درباره مهارت نیست؛ درباره ایجاد عادات درست در تیراندازی، کنار گذاشتن عادات غلط، یادگیری چگونگی تمرین کردن و توجه داشتن به چگونگی جای گرفتن ماوس در دست هم هست.
تجهیزات درست بخرید
پیش از هر چیز، مهارت شما صرفاً به اندازه توانایی تجهیزاتتان کارآمد خواهد بود و وقتی صحبت از هدفگیری باشد، مهمترین سختافزارها ماوس و کیبورد هستند. خوشبختانه تکنولوژی سنسور ماوس آنقدر پیشرفته شده که بدون خالی کردن حساب بانکیتان میتوانید ماوسی با دقت بالا خریداری کنید. مسائلی که باید به آنها دقت کرد، نقطه در اینچ (DPI)، وزن و چیدمان دکمهها هستند. بازیکنان حرفهای عمدتاً ماوسهای سادهتر و سبکوزنتر را پیشنهاد میکنند. در بازیهای شوتر، احتمالاً به یک یا دو دکمه شست برای تواناییهای اصلی کاراکتر نیاز خواهید داشت و یک ماوس سبکتر، با سهولت بیشتری روی ماوسپد حرکت میکند.
همچنین دلتان میخواهد که مدت پاسخدهی ماوس، کمترین میزان ممکن باشد؛ زیرا اگر سرعت ماوس از واکنشهای شما کندتر باشد، به خوبی قادر به هدشات رقبا نخواهید بود. ماوسهای مختلف از منظر مدت پاسخدهی با یکدیگر تفاوت دارند؛ با این همه باید در نظر داشته باشید که پاسخدهی همهچیز نیست و از همه مهمتر، ماوسی که میخرید باید به خوبی در دستتان جای بگیرد.
یک ماوسپد خوب هم چیز دیگری است که به آن نیاز خواهید داشت. آدتونین خرید بزرگترین ماوسپدی که روی میزتان جای میگیرد را پیشنهاد میکند تا در میانه نبرد مجبور به بلند کردن ماوس نباشید. این موضوع به صورت خاص برای آن دسته از گیمرهایی دردسرساز است که تنظیمات DPI پایین دارند و مجبور به حرکات بیشتر دست برای تکان دادن نشانگر هستند.
بیایید فیزیکال شویم
به محض اینکه سختافزارتان در جای درست قرار گرفت، باید مطمئن شوید که بدنتان نیز در وضعیت درستی قرار دارد. برخی گیمرها مدعی میشوند که چگونگی دست گرفتن ماوس، عملکرد شما را تحت تاثیر قرار میدهد (چنگ زدن به ماوس، خواباندن کف دست روی آن، یا قبضه کردن با نوک انگشتان رایجترین انواع این کار هستند) اما آدتونین میگوید مهمترین مسئله انتخاب چیزی است که بیشترین احساس راحتی را به شما میدهد. اینفوگرافیکهای نامفهوم زیادی در این باره وجود دارد، اما در نهایت همهچیز به ابعاد دست شما و چگونگی جایگیری آن روی ماوسی که استفاده میکنید برمیگردد.
نکته مهم دیگر ارگونومی کلی تجهیزات شماست. به گفته آدتونین اگر بهخاطر خستگی خم شده باشید، این مسئله روی بازی شما تاثیر خواهد گذاشت. علاوه بر این باید مطمئن شوید که فضای زیادی برای حرکت مچ دست وجود دارد.
حساسیت ماوس تنها گزینه در تنظیمات است که روی هدفگیری اول شخص تاثیر میگذارد. اما هیچ تنظیمات جادوییای وجود دارد که ناگهان شما را به تیراندازی بهتر تبدیل کند. همهچیز درباره پیدا کردن تنظیماتی است که هم احساسی طبیعی دارد و هم کنترلی کامل در اختیارتان قرار میدهد.
باید در نظر داشته باشید که برخلاف آنچه به نظر میرسد، DPI بالاتر در ماوس لزوماً بهتر نیست. برخی از افراد با تنظیمات بالای DPI بدتر بازی میکنند و DPI حرکات فیزیکی کوچک دست را به حرکات غیرقابل کنترل نشانگر تبدیل میکند. انتخاب تنظیمات درست DPI برای نرمافزار درایور ماوس و تنظیم حساسیت داخل بازی هم میتوانند گیجکننده باشند. در مجموع، بهتر است که DPI مطبوعتان را در ویندوز مشخص کنید و بقیه تنظیمات را داخل بازی انجام دهید.
تنظیمات پایینتر حساسیت به شما این اجازه را میدهد تا حرکاتی دقیقتر داشته باشید، اما در عین حال مجبور میشوید حرکات ماوس را به جای مچ دست، با آرنج دست هدایت کنید. آدتونین میگوید طیف ۴۰۰ الی ۸۰۰ میتواند شروع خوبی برای تنظیمات DPI باشد و سپس میتوانید حساسیت را بسته به نیازتان تعیین کنید (روی مانیتورهای رزولوشن بالا، احتمالاً DPI بالاتر از ۱۰۰۰ برای محیط ویندوز مناسبتر باشد). تفاوت میان حساسیت پایین و بالا این شکلی است:
رفتن از یک سو به سوی دیگر ماوسپد با DPI تنظیم شده روی ۴۰۰:
همان حرکت، این بار با DPI تنظیم شده روی ۱۶۰۰:
اگر متوجه شدهاید که به صورت معمول بیش از اندازه به اطراف هدف خود تیراندازی میکنید، حساسیت ماوس را پایین بیاورید. به همین شکل، اگر به سختی قادر به هدفگیری دشمن هستید، یا اینکه حرکت دستهایتان چرخشهایی کُند و غیرطبیعی در محیط بازی به وجود میآورد، در این صورت حساسیت ماوس اندکی پایین است.
یک نکته بسیار مهم: در تنظیمات حساسیت ماوس وسواس زیاد به خرج ندهید. ادتونین میگوید نباید بعد از تنها یک بازی بد، تنظیمات را تغییر دهید؛ این کار باعث میشود که حافظه عضلانیتان بههم بریزد. در عوض تنها زمانی تنظیمات را تغییر دهید که متوجه شدهاید به شکلی مداوم عملکرد بدی از خود به جای گذاشتهاید. به بیان دیگر، قبل از اینکه از تنظیماتتان ناامید شوید، اجازه دهید ذهن و بدنتان به آن عادت کند.
تکنیکها و حس بازی
دو نوع اصلی از هدفگیری وجود دارد: تیراندازی با پایش و تیراندازی جنبشی. تیراندازی پایشی به زمان اشاره دارد که نقطه کانونی را همواره روی هدف نگه میدارید؛ کارآمد برای کاراکترهایی اسلحه اتوماتیک دارند و آسیب زیادی به دشمن میزنند، مانند تریسر و Soldier 76 در اوورواچ.
تیراندازی جنبشی شامل بردن نقطه کانونی روی هدف و سپس بازگردانی آن به موقعیتی خنثی است - که معمولاً برای سلاحهای تکتیر و کاراکتری مانند McCree در اوورواچ استفاده میشود.
فارغ از کاراکتری که در بازی انتخاب میکنید، آدتونین پیشنهاد میکند که نقطه کانونی را در جایی نگه دارید که انتظار دارید در آنجا با دشمن روبرو شوید. اگر قرار باشد به هر نبرد واکنشی ناگهانی نشان دهید، به احتمال زیاد یا تیرهایتان خطا میرود یا آنقدر دیر وارد عمل میشوید که جانتان را از دست میدهید.
«وقتی که در نبرد نیستید، میخواهید که نقطه کانونی را در گوشهای نگه دارید که انتظار میرود دشمن از آنجا بیاید. وقتی از یک گوشه عبور میکنید، نقطه کانونی را روی گوشه بعدی در مسیر نگه دارید و آنقدر آن جا را پایش کنید تا از میدان دید خارج شود».
کار نیکو کردن از پر کردن است!
به محض اینکه حساسیت مناسب خود را یافتید، وقت آن است که روی حافظه عضلانی کار کنید. تیرهای جنبشی به صورت خاص بر حافظه عضلانی متکی هستند اما تربیت این توانایی در تمام بازیهای اول شخص، چه در حال حرکت در محیط باشید و چه در حال گردش ناگهانی برای تیراندازی به کسی که پشت سرتان است، کارآمد خواهد بود
آدتونین میگوید: «بازیهای مبتنی بر مرورگر هست که مردم فکر میکنند باعث بهبود هدفگیریشان میشود، اما تنها کاری که این بازیها میکنند بهبود واکنشهای شماست، نه بهبود هدفگیری. به این خاطر که حساسیت داخل بازی شما با حرکات نشانگر در محیط ویندوز متفاوت است و حافظه عضلانی برای پیمایش مسیر مشخصی در هر دو محیط یکی نیست».
یک راه بهتر، تمرین هدفگیری در داخل خود بازی است. برای تیراندازی پایشی، نقطه کانونی را روی نقطهای واحد هدف بگیرید و سپس شروع به حرکت کنید. درحالی که از اینور به آنور میپرید -شبیه به کارهایی که ممکن است حین یک نبرد انجام دهید- نقطه کانونی را روی همان هدف واحد نگه دارید. به گفته آدتونین از این راه، حافظه عضلانی آموزش میبیند.
وقتی توانستید به هنگام جهیدن در محیط، نشانگر ماوس را به شکلی بیحرکت روی هدف نگه دارید، زمان آن رسیده که شروع به تمرین روی اهداف در حال حرکت کنید. باید بتوانید در حین حرکت به اهدافتان تیر بزنید و حالا زمان آن است تا نقطه کانونی روی یک دشمن قفل باقی بماند. منتظر آنها نمایند تا وارد نقطه کانونی شما شوند. حرکاتتان باید غیرقابل پیشبینی باشد - و حرکات دشمنتان هم معمولاً اینطور است.
اینجاست که بازیهای شخصیسازی شده با هوش مصنوعی به کار میآید. هوش مصنوعی باتها را روی بالاترین درجه سختی تنظیم کنید تا حرکاتی نسبتاً واقعگرایانه داشته باشند، اما مطمئن شوید که تنظیمات آسیب (Damage) کاهش یافته است. دلتان نمیخواهد موقع تمرین مورد هجوم امانناپذیر باتها قرار بگیرید، بنابراین میتوانید چنین کاری کنید:
بازیهای شخصیسازی شده اوورواچ برای تمرین تیرهای جنبشی عالی هستند. یک بازی با شش بات Ana در تیم حریف بسازید و تنظیمات کشته شدن را تنها به هدشات محدود کنید. کاراکتر آنا در اوورواچ قادر به هدشات نیست و بنابراین شروع به جهیدن از این سوی مپ به آن سو میکند و میتوانید بدون خطر کشته شدن، هدفگیریتان را روی او تمرین کنید.
اگر بازی اول شخص مورد علاقهتان به جای اوورواچ مثلا CS:GO است، میتوانید تمرینهایی مشابه در بازیهای شخصسازی شده داشته باشید. البته که در کانتر استرایک، تمرین هدفگیری به معنای یادگیری الگوی اسپری کردن گلولههای تک تک سلاحها هم هست. اما در مجموع، تمرینهای بالا از شما تیراندازی بهتر میسازند و مهمترین مسئله اینست که در بازیهایی که میخواهید بیشترین مهارت را در آنها داشته باشید به کار بگیریدشان.
به محض اینکه حافظه عضلانیتان شکل گرفت، دلتان میخواهد مطمئن شوید که با شما باقی میماند؛ حتی اگر بازی تغییر کند یا به سراغ ماوسی جدید و رزولوشن متفاوت مانیتور بروید. بهترین راه برای این کار، آن است که مسافت دقیقی حرکت ماوس برای داشتن نمایی ۱۸۰ درجهای در بازی را اندازه بگیرید و تنظیمات بازی جدید (یا سختافزار جدیدتان) را آنقدر تغییر دهید تا با آن برابری کند. به عنوان راهکاری جایگزین، میتوانید این را بررسی کنید که با یک حرکت ماوس از این سوی ماوسپد تا سوی دیگر، کاراکترتان چه میزان میچرخد.
سخن نهایی
طبیعتاً تجربه صرف بازیهای شوتر اول شخص به مرور زمان شما را به بازیکنی بهتر تبدیل خواهد کرد، اما منابع دیگری هم برای خودآموزی وجود دارد که از جمله آنها میتوان به تاپیکهای r/OverwatchUniversity و r/LearnCSGO در انجمن ردیت اشاره کرد. ابتدا راهنماییهای بالا را دنبال کنید و سپس به دنبال راهنماییهای تخصصیتر راجع به شوتر مورد علاقهتان باشید و با یک چشم به هم زدن، خودتان را در حال شکار سرهای دشمنان مییابید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
با سلام . یک سوال داشتم
من در لب تاب کال اف دیوتی بازی میکنم اما مشکلم اینه که وقتی دکمه ای رو مانند w و یا s برای حرکت نگه می دارم و میخوام مکان موس یا نشونه گیری رو عوض کنم جابجا نمیشه و اول باید به ایستم بعد نشونه گیری کنم در بازی هایی مثل gta و بتلفیلد امتحان کردم ولی هنگام حرکت مکان نشونه گیری عوض نمیشه لطفا کمک کنید
بنظرم یه بازی یا برنامه ای به اسم aim lab هست که من خیلی باهاش کار میکنم این بازی هدف گیری یا سرعت وووووو افرجزایش بدم قبلا حتا نمیتونستم تو کانتر یه کیل بدم الان میتونم پیشنهاد میکنم دانلود من نصبش کنید از steam هم میتونید رایگانه
درسته که با این ترفندها میشه گیمر خوبی شد ولی از من به شما یه نصیحت وقتی تو بازی شوتر اعصابت بهم میریزه همون لحظه از بازی بپر بیرون وگرنه هی کیل میدی ☺
من تجهیزات گیمینگ و موس و همه چیو دارم. اما دیگ نیاز به این همه شلوغ کاری نبود. آدم خودش یاد میگیره چطور حرفه ای بشه. نیاز به راهنمایی های کسی نیست...