یک سری کمیک که در اوایل دهه ۰۰ میلادی شروع به انتشار کرد خیلی زود تبدیل به پدیده‌ای جهانی شد. سریال The Walking Dead باعث به اوج شهرت رسیدن این فرانچایز شد و در نهایت نیز بعد از ۱۱ فصل به پایان رسید. با توجه به دنیای پر از زامبی و آخرالزمانی این سریال، رویدادهای وحشتناک را در The Walking Dead شاهد بودیم.
برخی از این رویدادهای وحشتناک The Walking Dead دل مخاطبان را شکستند، بعضی‌ها راضی کننده بودند و برخی دیگر نیز به طور تکان دهنده‌ای خشونت به خرج دادند. منتهی شاید باعث شگفتی باشد که متوجه شوید کمیک The Walking Dead در برخی موارد حتی رویدادهای وحشتناک بیش‌تر و خشن‌تری را نسبت به سریال به نمایش کشیده است.
در این نوشتار به سراغ ۱۰ مورد از این رویدادهای وحشتناک کمیک The Walking Dead می‌رویم که در سریال دیده نشدند.
خطر اسپویل
مواردی که در این لیست آمده باعث لو رفتن ماجرای The Walking Dead می‌شود. اگر نمی‌خواهید این افتاق بیفتند، از خواندن این نوشتار پرهیز کنید.
۱۰. کشته شدن ریک گرایمز
در کمیک The Walking Dead همانند سریال، رابطه بین بازماندگان اصلی و رهبریت کامنولث (Commonwealth) در نهایت به قدری خراب می‌شود که جنگ غیرقابل اجتناب به نظر می‌رسد. در کمیک، ریک گرایمز موفق می‌شود تا با یک سخنرانی الهام‌بخش جلوی این جنگ را بگیرد، به دیگران یادآوری کند که دشمنان واقعی زامبی‌ها هستند نه یکدیگر و این فرصت پیش آمده تا آن‌ها چیزی بهتر از دنیای پیشین بسازند. برای مدتی این طور به نظر می‌رسید که آرک داستانی Commonwealth منجر به یک پایان خرسند و مسالمت آمیز می‌شود.
متأسفانه، خیلی طول نمی‌کشد که سباستین میلتون (Sebastian Milton)، پسر رهبر پیشین کامنولث با نام پاملا میلتون (Pamela Milton)، به محل زندگی ریک نفوذ می‌کند و با شلیک به او باعث مرگش می‌شود. سپس این کارل است که باید جنازه زامبی شده پدرش را زمین‌گیر کند.
سباستین که به خاطر از دست رفتن جایگاه خود ناراحت شده بود این تصور را داشت که با مرگ احتمالی ریک همه چیز به حالت پیشین بازخواهد گشت. ولی مرگ ریک باعث شد تا او به چشم یک شهید دیده شود. دنیای مسالمت آمیزتری که ریک به سختی برایش کار کرده بود به حقیقت می‌پیوندد ولی خود او هیچگاه نمی‌تواند تجربه‌اش کند.
در سریال اما ریک گم شده و تصور مرگ او از فصل نهم پدید آمده است. اما در نهایت تأیید شد که او هنوز زنده و آماده است تا درگیر جنگی دیگر برای اسپین‌آف برنامه ریزی شده بشود.
مطلب پیشنهادی:نقد فیلم Clock | ساعت استیصالاثری ضد باروری با چاشنی کابوس بارداری!
۹. مرگ آنتونی کیث
در هر دوی سریال و کمیک وقتی قهرمانان داستان به کامنولث می‌رسند، وضعیت بیش از حد گل و بلبل به نظر می‌آید؛ در هر دوی موارد نیز این شک به حقیقت تبدیل می‌شود. میشون در کمیک‌ها در حال قدم زدن در خیابان‌های کامنولث با دختر تازه پیدا شده‌اش، الودی (Elodie)، است که متوجه هیاهوی ایجاد شده به خاطر حمله یکی از ساکنان به یک سرباز کامنولث می‌شوند که گفته شده با همسرش رابطه برقرار کرده بود.
در طی جست و جو، آن‌ها یک گروه از سربازها را پیدا می‌کنند که یک مرد به نام آنتونی کیث (Anthony Keith) را به شدت مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند. میشون دخالت می‌کند تا جلوی این درگیری را بگیرد ولی آنتونی در شماره بعدی کمیک در بیمارستان از دنیا می‌رود. مرگ آنتونی مخفی می‌شود تا باعث خشم میشون باشد و قهرمانان داستان متوجه شوند کامنولث آن قدر که به نظر می‌رسد بی‌نقص نیست.
در سریال The Walking Dead روی مرگ‌های زیادی توسط کامنولث سرپوش گذاشته شد منتهی یا بیرون از قاب دوربین این اتفاق می‌افتد یا فقط به آن‌ها اشاره می‌شود. در حالی که سرنوشتی مشابه برای یوجین در سریال مورد بازی قرار گرفت اما در نهایت وقتی فرمانده مرسر (Mercer) به شورش در حال گسترش کامنولث می‌پیوندد، یوجین نیز نجات داده می‌شود.
۸. کشته شدن بن به دست کارل
در کمیک‌ها، تعداد اعضای کمپ آتلانتا بیش‌تر بودند و شامل یک خانواده با دوقلوهایی با نام‌های بیلی و بن می‌شدند. در ابتدا، این دوقلوها در بیش‌تر اوقات به عنوان هم‌بازی‌های کارل گرایمز به نمایش کشیده می‌شوند. وقتی پدر و مادر این دو پسر از بین می‌روند، دیل و آندریا سرپرستی آن‌ها را به عهده می‌گیرند.
در طول زمان، بن گرایش‌های خفیف روانی از خود به نمایش می‌گذارد. این وضعیت او وقتی به اوج می‌رسد که در هنگام فرار از زندان در جاده، گروه می‌فهمد که بن برادرش را کشته است. دلیل بیل برای این کار صرفاً این بود که برادرش بازخواهد گشت چرا که به مغز او آسیبی وارد نکرده است.
دیگر بازماندگان که از این رویداد وحشت زده هستند ولی نمی‌دانند چگونه باید آن را حل و فصل کنند، بن را در یک ون قرار می‌دهند تا در مورد سرنوشت او تصمیم گیری کنند. وقتی تقریباً همه به این باور می‌رسند که باید بن را برای امنیتشان از بین ببرد، آندریا و دیل تلاش می‌کنند تا این پسر بخشیده شود.
آن شب، هنگامی که هنوز تصمیم پایانی گرفته نشده بود، کارل یواشکی به سراغ ون می‌رود و بن را از بین می‌برد. در حالی که او هیچگاه از این باور که کشته شدن بن الزامی بود پا پس نمی‌کشد منتهی مرگ بن برای مدتی طولانی کارل را تسخیر می‌کند.
یک نسخه از این رویداد را در سریال شاهد بودیم. پس از این که لیزی خواهرش میکا را می‌کشد، کارول این دختر که از نظر روانی بیمار است را از بین می‌برد. با این وجود، ایده این که یک بچه چنین تصمیمی بگیرد به خودی خود یکی از رویدادهای وحشتناک در دنیای The Walking Dead به شمار می‌رود.
مطلب پیشنهادی:21 مورد از بهترین فیلم های علمی تخیلی ترسناکتجربه وحشت در ماورای دانش بشری
۷. مرگ لوری و جودیث گرایمز
در هر دوی سریال و کمیک The Walking Dead، انگیزه اصلی پشت خواسته ریک برای خالی و مستحکم کردن زندان، پدید آوردن یک مکان امن برای لوری است تا فرزندش را به دنیا آورد. در ادامه نیز ترسی به خاطر گریه‌های یک نوزاد به خاطر جلب توجه زامبی‌ها وجود نمی‌داشت.
جودیث در شماره ۳۹ کمیک به دنیا آمد و بچه و مادر هیچ مشکلی نداشتند. به عنوان اولین فرزندی که در این دنیای آخرالزمانی شاهد به دنیا آمدنش بودیم، هر دوی ریک و لوری امیدواری خود را در مورد این که دخترشان بزرگ می‌شود و این دنیا را قبول می‌کند اعلام می‌کنند.
متأسفانه، بزرگ شدن در سرنوشت جودیث نوشته نشده بود. ۹ شماره پس از به دنیا آمدنش، گاورنر (The Governor) به زندان یورش می‌آورد. هنگامی که خانواده گرایمز تلاش برای فرار دارند، لوری مورد شلیک قرار می‌گیرد و به روی جودیث می‌افتد تا این دختر نوزاد له شود. ریک شاهد این تراژدی‌ست ولی نمی‌تواند کاری برای نجات آن‌ها انجام دهد.
در سریال The Walking Dead، لوری به خاطر خون‌ریزی زیاد از دنیا می‌رود ولی جودیث به سلامت به دنیا می‌آید و تبدیل به نمادی از امید برای دیگر بازماندگان می‌شود. سریال در مقاطعی با ایده مرگ جودیث بازی کرد ولی این دختر در نهایت جان سالم به در می‌برد.
۶. تلافی میشون از گاورنر
برخی از بازماندگان محبوب توسط گاورنر در کمیک The Walking Dead مورد عذاب قرار می‌گیرند (مثل کتک خوردن گلن و از دست رفتن دست ریک) ولی هیچکس به اندازه میشون مورد آزار نیست. پس از حمله به گاورنر و کندن بخشی از گوشش در تلافی قطع شدن دست ریک، میشون از دوستانش جدا می‌شود. در این مکان جدا، میشون را می‌بندند تا مورد شکنجه و تجاوز قرار بگیرد.
وقتی میشون در نهایت موفق به فرار می‌شود، نقشه انتقام خود را می‌چیند. پس از گیر انداختن گاورنر در آپارتمانش در وودبری، میشون چندین روش شکنجه روی او پیاده می‌کند. این شکنجه‌ها شامل قطع کردن دستش، بیرون کشیدن ناخن‌هایشن و استفاده از انواع ابزار روی بخش‌های مختلف بدنش می‌شوند. در نهایت نیز میشون با یک قاشق یک چشم گاورنر را بیرون می‌کشد.
در سریال The Walking Dead، گاورنر به خاطر این که میشون دختر زامبی شده‌اش را از بین برد بیش از دیگران او را مورد هدف قرار می‌دهد. البته میشون هیچگاه آن قدر زندانی گاورنر نیست که مورد شکنجه‌اش قرار بگیرد. با این که او چشم گاورنر را کور می‌کند ولی این کار نیز با ضربه کاتانای میشون انجام می‌شود.
مطلب پیشنهادی:۱۰ فیلم ترسناک چینی که باید تماشا کنیدزامبی، ارواح و کوفته‌های پر از جنین
۵. شرارت کامل گاورنر
ایفای نقش برایان بلیک (Brian Blake) که با نام مستعار گاورنر یا فرماندار شناخته می‌شود در فصل سوم و چهارم سریال بر عهده دیوید موریسی بود. این شخصیت به عنوان یکی از خاطره‌انگیزترین، نمادین‌ترین و شرورترین ویلن‌های The Walking Dead به شمار می‌رود.
او دختر زامبی شده‌اش را زنده نگه می‌دارد، مگی را تحقیر می‌کند و گلن را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد. او همچنین مسئول مرگ آندریاست، سر هرشل گرین محبوب را قطع می‌کند و باعث سقوط زندان و مرگ بسیاری از بازماندگان درون آن می‌شود. ولی شاید مایه شگفتی باشد که گاورنر کمیک حتی از این نیز شرورتر است.
در کمیک The Walking Dead، فرماندار دختر زامبی شده‌اش با نام پنی (Penny) را زنده نگه داشته است ولی بر خلاف سریال یک رابطه عجیب و غریب تا حدی پدوفیلیک با او دارد. همچنین گاورنر به میشون حمله جنسی می‌کند، دست ریک را می‌بُرد و در نهایت باعث سقوط زندان می‌شود.
کمیک‌ها و رمان‌های گسترش دهنده نور بیش‌تری به داستان پس‌زمینه فرماندار می‌تابانند. مشخص می‌شود که او هویت برادر بزرگ‌ترش را دزدیده است و پنی در واقع دختر خودش نیست بلکه برادر زاده‌اش به شمار می‌رود.
۴. خودکشی کارول به دست یک زامبی
در سریال، کارول در کنار دریل تنها شخصیت‌هایی هستند که در تمام فصول The Walking Dead به عنوان شخصیت‌های همیشگی حضور دارند. او از یک زن خانه‌دارِ با حوصله تبدیل به یک بازمانده سرسخت آخرالزمان شد. منتهی نگارش کمیک بوکی کارول خیلی خیلی با سریال تفاوت دارد.
در حالی که در ابتدا کارول معمولی به نظر می‌رسد ولی خود رابرت کرکمن به عنوان پدیدآورنده The Walking Dead او را به عنوان شخصیتی سست عنصر توصیف می‌کند که همراه دیگر شخصیت‌های قدرتمند می‌شود تا تنها نباشد. این دنیای بی‌رحم آخرالزمانی و به هم خوردن رابطه رمانتیکش با تایریس باعث شد تا عقلانیت کارول به آرامی ولی به وضوح از دست برود.
ضربه نهایی در آرک داستانی زندان هنگامی وارد می‌شود که لوری، همسر ریک، پیشنهاد کارول برای یک ازدواج چند همسری را رد می‌کند. در حالی که دیگران مشغول یک بازی بسکتبال بودند، کارول به سراغ یک زامبی می‌رود که بقیه بازماندگان برای اهداف تحقیقاتی او را زنده نگه داشته‌اند. کارول اجازه می‌دهد تا این زامبی گلوی او را گاز بگیرد. وقتی دیگر اعضای گروه متوجه می‌شوند که چه اتفاق افتاده، دیگر برای نجات کارول خیلی دیر شده است. کارول به خاطر خون ریزی زیاد می‌میرد، تبدیل به زامبی می‌شود و آندریا خلاصش می‌کند.
مطلب پیشنهادی:معرفی ۱۰ فیلم کوتاه برتر در ژانر وحشتمورمور‌‌کننده‌ترین عناوین کوتاه
۳. کشته شدن دوقلوهای گرین
در سریال The Walking Dead، هنگامی که ریک و بقیه بازماندگان به مزرعه می‌رسند هرشل گرین فقط دو فرزند زنده دارد: مگی و بث. منتهی در کمیک هرشل با ۶ فرزند زنده به نمایش کشیده می شود و از آن ۶ فرزند ۴ نفر تا زندان جان سالم به در می‌برند: مگی، بیلی و دوقلوهای نوجوان با نام‌های ریچل (Rachel) و سوزی (Susie).
این دوقلوها به خاطر سن کم و تربیت محافظه‌کارانه‌شان، شخصیت‌های جزئی به شمار می‌روند. آن‌ها گفت و گوهای کمی دارند و بیش‌تر فقط در پس‌زمینه پنل‌ها حضور دارند. ولی به عنوان فرزندان خانواده گرین، مشخص است که این جفت توسط پدر و خواهر و برادرشان به شدت مورد علاقه هستند.
کمی پس از این که خانواده گرین به بازماندگان در زندان می‌پیوندند، ریچل و سوزی گم می‌شوند. پس از یک جست و جوی کوتاه، جنازه آن‌ها پیدا می‌شود که سرشان از بدنشان جدا شده است. گلن مجبور شد تا سرهای زامبی شده آن‌ها را از بین ببرد.
نمایان می‌شود که دوقلوهای توسط توماس ریچاردز (Thomas Richards)، یکی از زندانی‌های باقی مانده در زندان، کشته شده‌اند. ریچاردز با ادعای این که به خاطر یک جرم غیرخشن زندانی شده است، باعث شد تا بازماندگان احساس امنیت دروغین داشته باشند در حالی که او در واقع یک آدمکش روان‌پریش بود.
۲. قرار خودکشی نوجوان‌ها
در کمیک، بازماندگان خیلی زودتر از سریال The Walking Dead با تایریس ملاقات می‌کنند. این دیدار در جاده و کمی پس از مرگ شین رقم می‌خورد. تایریس همراه دختر نوجوانش جولی و معشوق او کریس است که در هنگام وقوع آخرالزمان همراه آن‌ها بود. این سه توسط اعضای گروه مورد استقبال قرار می‌گیرند.
مثل بیش‌تر نوجوان‌ها، کریس و جولی دنبال این هستند که مثل انسان‌های بالغ با آن‌ها رفتار شوند. بنابراین وقتی مسئولیت نگهداری از بچه‌های کوچک‌تر به آن‌ها واگذار می‌شود و تایریس نیز جلوی رابطه آن‌ها را می‌گیرد دچار خشم می‌شوند. با این وجود، یک مشکل دردسرساز اما کم‌تر مورد توجه وجود داشت و آن نیز پافشاری کریس در داشتن تفنگ برای خودش و جولی بود. در نهایت پس از آموزش موفق در مزرعه هرشل آن‌ها این اجازه را می‌گیرند و همینجاست که بذر یک تراژدی کاشته می‌شود.
یک شب، پس از این که گروه به زندان نقل مکان کرده است، ریک و تایریس با صدای یک شلیک بیدار می‌شوند. آن‌ها در هنگام جست و جو می‌بینند که جولی با شلیک گلوله‌ای از یک تفنگ که در دست کریس قرار داشت کشته شده است. مشخص شد که این زوج جوان قرار یک خودکشی را گذاشته بودند تا برای همیشه با هم باشند ولی کریس زودتر شلیک کرده بود تا قبل از این جولی بتواند این کار را بکند از بین برود. تایریس خشمگین کریس را خفه می‌کند و بیرون از پنل‌های کمیک جنازه زامبی شده او را به قدری مثله می‌کند تا چیزی از کریس باقی نماند.
مطلب پیشنهادی:۹ بازی که رازهای ترسناکی دارند | آیس برگبازی‌های نفرین شده
۱. ریک پیکر شین را از خاک بیرون می‌کشد
شین ولش، کسی که زمانی دوست و همکار ریک بود در پایان فصل دوم سریال The Walking Dead، کمی بعد از حمله زامبی‌ها به مزرعه هرشل، کشته شد. شین به خاطر عقده روحی که نسبت به همسر ریک، لوری، پیدا کرده بود به آرامی دچار دیوانگی شد تا ریک مجبور باشد برای دفاع از خود او را از بین ببرد. خیلی زود شین تبدیل به یک زامبی شد تا نمایان شود تمام انسان‌ها آلوده هستند؛ فرقی نمی‌کند توسط زامبی‌ها گاز گرفته شوند یا خیر. در نهایت نیز شین زامبی شده توسط کارل از پا درمی‌آید.
شین در کمیک The Walking Dead در شماره ۶ است که توسط کارل گرایمز مورد هدف قرار می‌گیرد. کارل با هدف دفاع از ریک در برابر شین دیوانه شده این کار را انجام داد. جنازه شین نیز توسط گروه دفن شد. این رویدا پیش از این رخ داد که بازماندگان به مزرعه برسند و از آن مهم‌تری پیش از این که بفهمند همه آلوده هستند و فرقی نمی‌کند که چگونه بمیرند؛ در نهایت تبدیل به زامبی خواهند شد.
وقتی ریک این حقیقت را کشف می‌کند، یک سفر یک نفره را به مکان قبر شین آغاز می‌کند. ریک در آن جا جنازه زامبی شده شین را از خاک بیرون می‌کشد و به عنوان آخرین خدمت برای دوستی گذشته‌شان او را از بین می‌برد. هر چند شین را دوباره دفن نمی‌کند تا دوست سابقش بیرون از قبل بگندد.
اقا من فقط کمیکو خوندم تا چپتر ۵۷ فک کنم بعد این قرار خودکشی که عادی بود فک میکردم سریال هم همینقدر دارکه ?
چند قسمته سریالش؟ میخوام ببینم
کلشون یه طرف،قرار خودکشی خیلی دارک بود
واقعا فکرشو نمیکردم کمیکش اینقدر دارک باشه
یا خدا
ولی کاشکی از خودکشی تو داستان استفاده میکردن
حالا هر جاش
میتونست خیلی دارک ترش کنه
مخصوصا قرار و خودکشی نوجوان ها