ایرانشهر در خاک و خون
در هفته گذشته دیدم که با اتحاد مردم به رهبری کاوه آهنگر و فریدون (وارث اصلی تاج و تخت ایرانشهر)، ضحاک ماردوش بعد از هزاران سال حکومت بر اساس قتل، خفقان، ظلم و ستم، سرنگون ...
در هفته گذشته دیدم که با اتحاد مردم به رهبری کاوه آهنگر و فریدون (وارث اصلی تاج و تخت ایرانشهر)، ضحاک ماردوش بعد از هزاران سال حکومت بر اساس قتل، خفقان، ظلم و ستم، سرنگون شده و در غاری در کوههای دماوند به بند کشیده میشود. فریدون که تحت نظر و آموزشهای زاهدی بزرگ رشد کرده بود به پادشاهی عادل و مهربان تبدیل میشود و ایرانشهر وسیع باز رنگ شادی و صلح را به خود میبیند.
گفتیم که فریدون شاه صاحب سه فرزند به نامهای سَلم، تور (یا تورج) و ایرج شده که برای هر یک همسری از دختران پادشاه یمن انتخاب کرده و نامهایی پارسی بر آنها میگذارد. آرزو همسر سلم، ماه همسر تور و سُها همسر ایرج میشود. فریدون همچنین برای جلوگیری از دعوا و کدورت میان سه برادر، سرزمین ایرانشهر را میان سه پسرش تقسیم میکند؛ روم و کشورهای غربی از آن سَلم میشود که فرزند اول فریدون و بزرگترین پسرش است، چین و ترکستان به تور و ایران که مهمترین و بهترین بخش اراضی ایرانشهر بود به همراه عربستان را به ایرج، نیای ایرانیان و محبوبترین فرزندش میدهد.
به شکل تمام داستانهای تاریخ، دو برادر بزرگتر به ایرج حسادت کرده و از او کینه به دل میگیرند. آنها در طول سالیان دائماً نزد پدر گله کرده و به او میگویند که بخشیدن سرزمین ایران به ایرج جانب عدالت را رعایت نکرده و به فرمان ایزد جامه عمل نپوشانده است، بلکه میل و آرزوی خود را بر دستور پروردگار ترجیح داده است.
فریدون در روزهای جوانی و قدرت خود این گلایهها را نادیده میگیرد اما رفتهرفته با پیر و فرتوت شدن او، تهدیدات سلم و تور خطرناکتر شده و آنها به پدر میگویند که یا تاج ایران را از ایرج بگیر یا هر یک با لشکریان خود بر ایران خواهند تاخت. ایرج خود که در تمام طول عمرش شاهد این کشمکش بوده است از پدر میخواهد که درخواست برادرانش را بپذیرد اما فریدون از تصمیم خود کوتاه نیامده و همین لجاجت منجر به مرگ ایرج به دست برادرانش میگردد.
فریدون شاه، که شاید مقصر اصلی ریشه دادن این کینه میان سه برادر باشد، از خدا میخواهد که به قدری زنده بماند تا با چشمان خود ببیند که انتقام فرزند محبوبش گرفته میشود.
برآورده شدن آخرین آرزوی فریدون
در دوران زندگی ایرج او صاحب فرزند دختری میشود که فریدون به دور از چشم دیگر پسرانش او را بزرگ کرده و پسر برادر خود را به همسری او درمیآورد، از این وصلت پسری متولد میشود که جَدش فریدون شاه، او را منوچهر مینامد. فریدون او را جانشین پسر از دست رفته خود، یعنی ایرج و صاحب سرزمین ایران میکند.
منوچهر تحت نظر فریدون تمام اصول رزم را آموخته و کینهخواهی پدربزرگش (ایرج) با کمک پهلوانانی چون کارن کاویان (پسر کاوه آهنگر)، سام نریمان، گرشاسب، قباد و .... بر لشکریان سلم و تور به دفعات تاخته و در آخر آنان را از پای درمیآورد.
فریدون شاه پس از برآورده شدن آخرین آرزویش، منوچهر را به سام نریمان سپرده و چشم از جهان فرو بست. منوچهر پس از مرگ جدش، با کمک همراهانش موفق میشود فرمانروایی خود بر ایرانشهر را استحکام بخشد.
دشمنی از دیار همسایه
شود کوه آهن چو دریای آب
اگر بشنود نام افراسیاب
زمانیکه منوچهر توسط فریدون آموزش میدید و هنر رزم میآموخت، در سرزمینهای دوردست شرقی، تور نیز صاحب فرزندی میشود و از آن فرزند نیز پسری متولد میشود که افراسیاب نام میگیرد (فریدون در حقیقت جد افراسیاب و منوچهر است) که او نیز پیش از مرگ پدربزرگش تور، از او مشق رزم گرفته و فرماندهی لشکریان و کشورداری را میآموزد. با کشته شدن تور به دست منوچهر او نیز کینه ایران را به دل گرفته و داستانهای حملات او به ایران بخش بزرگ و زیبایی از شاهنامه فردوسی را شامل میشود.
بستن آب بر ایرانیان
در برخی منابع اشاره به داستانی شده است که افراسیاب در پی کینهتوزی بر ایرانیان مسیر آب را بر ایرانیان میبندد و با دعاهای مردم امشاسپند و ایزدبانوی زمین، سپندارمذ به شکل دوشیزهای با جامهای زیبا به کاخ منوچهر وارد میشود و افراسیاب با دیدن او فوراً دلباخته شده و از او خواستگاری میکند. سپندارمذ افراسیاب را وادار میکند آب را به ایرانشهر بازگرداند و زمانی که از برآورده شدن خواستهاش مطمئن میگردد دوباره به زمین فرو میرود و ناپدید میشود.
باطل بر حق پیروز میشود؟
عمر منوچهر پس از صد و بیست سال حکومت بر ایرانشهر و دفاع از آن در برابر دشمنان به سر رسیده و فرمانروایی ایران به دست فرزندش نوذر سپرده میشود. افراسیاب که از مرگ منوچهر و جانشینی نوذر باخبر میشود امیدی تازه گرفته و با لشکری انبوه برای چندمین بار به ایران حمله میکند.
در این نبرد، بخت با ایرانیان یا نیست و نوذر به دست افراسیاب کشته میشود و افراسیاب ببا کشتن او از تور و سَلم یاد میکند که بالاخره موفق شد انتقام آنان را از (فرزند) منوچهر بگیرد.
به این ترتیب تاج و تخت ایران خالی مانده و بزرگان و پهلوانان در بند میافتند. افراسیاب که دیگر خطری از جانب قدرتمندان ایرانی تهدیدش نمیکند فوراً تاجگذاری کرده و بر تخت شاهی ایرانزمین مینشیند.
زال یکی از پهلوانان و یاران منوچهر با شنیدن خبر مرگ نوذر به خونخواهی برخواسته و با همکاری برادر افراسیاب، اغریرث، موفق میشود زندانیان را آزاد کند و افراسیاب را از تخت شاهی پایین کشد. افراسیاب که دلیل این اتفاق را خیانت برادر میداند پیش از هر چیزی او را به قتل رسانده اما در نهایت به دلیل خشکسالی سختی که سرزمین ایران و توران را گرفتار کرده مجبور میشود پادشاهی زو، فرزند تهماسب که از نژاد فریدون بود را بپذیرد. عمر زو کوتاه بوده و بزرگان ایرانشهر پس از مرگ او گرشاسب که یکی از پهلوانان بزرگ ایران است را به عنوان پادشاه جدید برگزیده و به این ترتیب عصر پیشدادیان به پایان میرسد.
عصر پهلوانی
یکی از مهمترین ویژگیهای دوران حکومت منوچهر پیدایش پهلوانانی بزرگ است که بخش بزرگی از ابیات شاهنامه در این قسمت به توصیف این پهلوانان و رزمهای آنان میپردازد. در دوران منوچهر قهرمانانی مانند کارن (یا قارن) پسر کاوه آهنگر، آرش، گرشاسب، سام نریمان، زال و رستم حضور دارند که به دفاع از ایرانشهر در برابر حملات مداوم تورانیان میپردازند که در هفته آینده به بررسی نقش موثر این قهرمانان در دوران حکومت منوچهر میپردازیم.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
http://vigiato.net/wp-content/uploads/2023/02/%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%B4%D9%87%D8%B1-1-1024x500.jpg
شخصیتای این عکس حال میده بازی شن(البته با همین چهره?)
یه لحظه اسم ایرانشهر رو دیدم گفتم ویجیاتو شجاع شده ...
بسیار عالی و مفید پر از اطلاعات ریز که کسی تا به حال بهش اشاره نکرده ❤️
عالی
با تشکر فراوان
مقاله ها بی نظیر
هر قسمت هایپ براش بیشتر میشه و هر چی جلوتر بریم جالب تر و قشنگ تر میشه
هایپ برای قسمت بعد ??
خیلی ممنون
منتظطر هفته بعد هستم
خسته نباشید
اون عکس آخری خیلی جالب بود ولی سیمرغ یه جوری بود
مگه سیمرغ یه حیوون افسانه ای نیست؟
بله. توی تصویر با الهام از ویژگیهای این شخصیتها و کمکهایی که سیمرغ به زال و رستم میکنه اون رو در تیم پهلوانان آوردن :)