نقد فیلم Women Talking | گفتمان سنگین بانوان
تماشای برخی از فیلمها واقعا آسان و لذت بخش نیست. با این حال، این بدان معنا نیست که آنها ارزش توجه یا تماشا شدن را ندارند. اکنون «زنان صحبت میکنند» قطعا یکی از این فیلم ...
تماشای برخی از فیلمها واقعا آسان و لذت بخش نیست. با این حال، این بدان معنا نیست که آنها ارزش توجه یا تماشا شدن را ندارند. اکنون «زنان صحبت میکنند» قطعا یکی از این فیلم هاست. این اثر سینمایی کمی سنگین و کند است، اما به دلیل کیفیت نحوه برخورد با موضوع خود، همچنان یک فیلم جذاب و قوی برای تماشا باقی میماند. در ادامه با نقد فیلم Women Talking همراه ویجیاتو باشید.
سارا پولی به عنوان کارگردان این اثر سینمایی، خود شخصی است که با بازیگری پای به میدان دنیای هنر گذاشت؛ شاید مخاطبان قدیمیتر سارا پولی را در نقش سارا استنلی در سریال نوستالژیک «جادهای بهسوی اَونلی» (در ایران با عنوان «قصههای جزیره») بشناسند. اما او در آثار دیگری چون فیلم زامبیمحور «Dawn of the Dead» به کارگردانی زک اسنایدر نیز نقش اصلی را بازی کرده است. سارا پولی از سال ۲۰۰۶ از بازیگری فاصله گرفت و اولین اثر سینمایی خود با عنوان «Away from Her» را در قامت کارگردان روانه سینما کرد. او اکنون با ساخت سومین فیلم بلند خود بار دیگر به ماجراجویی در دنیای تصویر بازگشته است.
سارا پولی در جدیدترین اثر سینمایی خود، رویکردی جسورانه و فرمالیستی به این درام کوچک درباره گروهی از زنان دارد که توسط مردان جامعه منزوی شان مورد خشونت و آزار جنسی قرار گرفتهاند. پس این گروه از زنان موافقند که باید تصمیمی بگیرند که زندگی را تغییر دهد: فرار کنند، بمانند و بجنگند یا کاری انجام ندهند. «زنان صحبت میکنند» بر اساس رمانی از «میریام تووز» به همین نام ساخته شده است. کتاب و فیلم هر دو الهام گرفته از یک مستعمره خاص و منزوی در زندگی واقعی هستند که در آن زنان و دختران با داروهای آرام بخش بیهوش شده، و در حالی که بیهوش بودند مورد تجاوز قرار میگرفتند و سپس به آنها میگفتند که این کار شیطان است یا دیوانه هستند.
اما داستان این فیلم یک نظام اجتماعی کوچک و روابط آن را کالبدشکافی میکند. در وهله اول، این امر از طریق گفتگوهای گسترده در میان دایره منتخب زنان رخ میدهد، که در آن داستانهای جامعه از طریق تاریخچه خانواده بیان میشود و تراژدیها و آسیبهای خانوادگی با افشای سلسله مراتب حاکم بر یک سیستم اجتماعی تحت سلطه مردان مورد توجه قرار میگیرد.
فیلم «زنان صحبت میکنند» که نامزدی اسکار بهترین فیلم و فیلمنامه اقتباسی را دریافت کرده، یکی از آن فیلمهایی است که بر روی کاغذ، نه شانس فروش بالا را دارد، و نه مخاطب عام را به خود جذب میکند. اما چرا؟ چون این اثر یک درام واقعی در مورد حرف زدن گروهی از بانوان در انبار کاه اطراف مزرعهشان است. این زنان افرادی هستند که پس از تحمل وحشتناک ترین تجربه از سوی مردان، با هم دیگر صحبت میکنند، و تا پایان فیلم حرف میزنند و حرف میزنند. این رویکرد بدون شک به سختی سینمایی و حتی سرگرمکننده به نظر میرسد.
اما همین حرف زدن گروهی از بانوان دور هم دیگر، به نویسندگی و کارگردانی سارا پولی، جذاب، گیرا، قدرتمند و به اندازه یک فیلم قابل قبول تماشایی شده است. در مورد بهترین فیلمهای سال که تماشاگرانی را که شایسته آن هستند جذب نمیکنند، چیزهای زیادی گفته شده است؛ این فیلم یکی از همین آثار است. بدون شک «زنان صحبت میکنند» آن چیزی نیست که میتوان آن را خوشایند مخاطب عام نامید، اما کار در حد و اندازه خود یک فیلم پیامدار است که ارزش وقت گذاشتن را دارد.
فرض این فیلم شامل یک رویکرد فمینیستی در فرمول آثار «جنبش من_هم یا می تو» است: زنانی که در یک جامعه منونیت زندگی میکنند (منونیتها فوق مذهبی هستند و از مدرنیته دوری میکنند) صبح با این حس از خواب بیدار میشوند که هنگام خواب اتفاق وحشتناکی رخ داده است، و شواهد فیزیکی به نظر میرسد که آن را تأیید میکند. آنها زخمی، کبود و خون آلود هستند.
اما قبل از اینکه بگویید تیپهای فمینیستی این روزها دست به هر راه تخیلی میزنند تا مردان را به هر شکل بد نشان دهند، این را بدانید که مشابه چنین رخداد وحشتناکی در واقع در چنین جامعهای در بولیوی اتفاق افتاد و نه در سالها و قرون گذشته یا چیزی شبیه به آن، بلکه بین سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۹. در آن سالها هفت نفر در نهایت به دلیل تجاوز به بیش از 100 زن محاکمه و زندانی شدند. این اساس رمانی از میریام تووز کانادایی است که به عنوان منونیت بزرگ شده بود، و این همان چیزی است که سارا پولی آن را به فیلم تبدیل کرده است.
پیش از هر چیز باید بگویم، این انقلاب جنسی موجود در غرب و البته جریان نسخه ارسال شده آن به شرق عالم نتیجه یک چیز است؛ و آن چیزی نیست جز نظام سرمایهداری غرب که یک نظام مردسالار است. و از بد ماجرا این نظام مردسالار نگاهش به زن کاملاً نگاهی کالایی و جنسیت زده است. ریشهی این نگاه هم این است که در نظام سرمایهداری، سرمایه بالاتر از انسانیت است؛ و انسانها در خدمت سرمایه و امیال عجیبشان قرار میگیرند. بنابراین در دل این دیدگاه مرد بر زن اولویت دارد؛ چون رجحان سرمایه بر انسان، در مورد مرد بیشتر صادق است.
با این تفاسیر باید بدانید: فیلم «Women Talking» تلخ است اما به زیبایی اجرا شده، در جاهایی به طرز شگفت انگیزی خنده دار و همچنین امیدوارکننده است. این فیلم در زمان حال در مکانی بی نام میگذرد و با رنگهای غیراشباع فیلمبرداری شده است که نه تنها حس یک جامعه بسته را به شما میدهد، بلکه طبیعت سفید شده زندگیای را که زنان کنترلی بر آن ندارند، به شما القا میکند. باید قبول کرد این فیلم با تمام حرفهای خاصش درست جلو میرود و یا به زبان ساده خوب تولید شده است. از سوی دیگر عنوان دروغ نمیگوید: این فیلمی است که در آن زنان عمدتاً با یکدیگر صحبت میکنند. در نگاه اول، این احتمالاً برای بسیاری جالب به نظر نمیرسد، اما فیلم موفق میشود چیزهای بسیار جالبی بسازد و حفظ کند.
این نیز عمدتاً به دلیل سرعت است. علیرغم این واقعیت که واقعاً تنوع زیادی در داستان وجود ندارد، اغلب موفق میشود هر از چند گاهی تمرکز را کمی تغییر دهد، بنابراین هرگز احساس نمیشود که فیلم برای مدت طولانی به یک موضوع میچسبد. همچنین ممکن است درست باشد که بگوییم برخی چیزها به این دلیل هرگز به طور کامل توسعه نمییابند، اما نمیتوانم بگویم که از این رویکرد ناراضی هستم، زیرا هضم داستان را کمی آسانتر میکند.
این اثر به کارگردانی سارا پولی میتوانست به راحتی فیلمی باشد که به طور مداوم مضامین سنگینی را متوجه شما کند. اما محدودیتی که فیلم با این کار نشان میدهد دلپذیر است و با کمی ظریفتر کردن یا حتی نشان ندادن برخی نکات، عناصر خاصی از داستان بسیار قویتر میشوند. این یعنی فیلمساز میداند که چگونه مضامین خود را به خوبی اجرا کند، اگرچه هنوز میتوانید در مورد اینکه آیا این بهترین داستان برای مضامینش بود یا خیر صحبت کنید. اما چرا؟ چون ستم بر زنان در انواع مختلف از جمله در دوران مدرن و جامعه ما رخ میدهد. اما از آنجایی که همه چیز در این فیلم کمی افراطیتر است، نمیدانم آیا این پیام برای همه به همان اندازه خوب و قوی خواهد بود یا خیر.
البته لزوماً لازم نیست که فیلم را به عنوان فیلمی ببینید که میخواهد پیامهایی را منتقل کند. قطعاً فیلم به کمک دوربین خوب خودش، فضایی ظالمانه را ایجاد میکند که اغلب از ناراحتی و ترس ناشی میشود. این حس با بازی عالی بازیگران نیز بیشتر قابل لمس میشود که داستان را قوی و باورپذیر منتقل میکنند. با این حال، یک مشکل باقی میماند که بسیاری از دیالوگها بیشتر احساس را منتقل میکنند که به یک نمایشنامه تعلق دارند تا یک فیلم.
این دیالوگها و گفتمان با حرف و اشعاری نیستند که یک فرد معمولی در روزمره خود در زندگی واقعی به دیگری بیان کند، اما در عین حال واقعاً نمیتوانم بگویم که این مشکل نیز اعتبار کل فیلم را کاهش میدهد. اما خوشبختانه همه چیز پیام نیست، بلکه نحوه بیان آن است. و در اینجا سارا پولی موفق می شود با یک کارگردانی دقیق که تئاتری بودن را به سینما تبدیل میکند، اسرار قفسه سینه خود را بیرون بیاورد و شخصیتهایی که لایههای مختلف واکنش به سوء استفاده را آشکار میکنند، به ما نشان دهد.
سارا پولی آنچه را که میتوانست یک بحث عقیم باشد را به بحثی شبیه به «دوازده مرد خشمگین» تبدیل میکند؛ البته با این تفاوت که ما در این فیلم «هشت زن بی رحم» را جلوی خود مشاهده میکنیم که بیرحم بودن در نگاه اول تعریف بدی برای آنها نیست. اما همانطور که در ابتدا به شما گفتم، این حرفها ایدههای بسیار خوبی هستند و به شکلی جذاب در هم تنیده شدهاند، ولی آیا بیان این نکات در فضای سیاسی اجتماعی سال ۲۰۲۳ اینقدر ضروری است؟! به نظر من خیر.
سیاست بخشی از زندگی و همچنین سینماست و انکار آن انکار یک جنبه اساسی از وجود انسان است. اما باور کنید هشتگ یا جریانسازی اجتماعی و سیاسی میدان عملش تمرکز مستقیم بر سینما نیست. چرا که این عمل ما را از خود واقعی مفهوم سینما دور میکند. در دنیایی که به طور فزایندهای نکات ظریف را رد میکند، این فیلم میپرسد که آیا میتوان متجاوز خود را بخشید، آیا بخشش اجباری واقعاً بخشش است یا میتوان آن را با اجازه اشتباه گرفت.
اینها سؤالات سخت و ضروری هستند که چندی پیش میتوانستیم بدون تردید به آنها پاسخ دهیم. اما در سال ۲۰۲۳، آنها تنها بحث تلخی را در دل توییتر ایجاد میکنند که خروجی از آن حاصل نمیشود. اما در نهایت باید گفت، آن چیزی که به چشم میآید آن است که فیلم بسیار خوب ساخته شده است. تماشای چنین آثاری همیشه آسان نیست، اما این یکی فیلمی است که در نهایت ارزش دیدن را دارد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
از اسمش مشخصه سارا پولی
یه فمنیست میشناسم فکر میکرد تسلا زن بوده واسه همین مظلوم گیرش اوردن
«اما قبل از اینکه بگویید تیپهای فمینیستی این روزها دست به هر راه تخیلی میزنند تا مردان را به هر شکل بد نشان دهند، این را بدانید که مشابه چنین رخداد وحشتناکی در واقع در چنین جامعهای در بولیوی اتفاق افتاد»
بله قطعا در بین چند میلیارد انسان موارد خشونت و وحشیگری اتفاق عجیبی نیست. اینکه یک فیلم ایده خودش رو از یکی از این موارد هم بیاورد عجیب نیست. قضیه وقتی عجیب میشه که هر سال چندین فیلم جریان اصلی با بودجه صد میلیون دلاری براساس موارد واقعی و تخیلی اینچنینی ساخته شوند و مضمون همگی آنها هم تعمیم چند مورد خاص به رفتار چند میلیارد انسان نسبت به هم و تلاش برای اثبات حقانیت یک ایدئولوژی معلومالحال باشد.
«پیش از هر چیز باید بگویم، این انقلاب جنسی موجود در غرب و البته جریان نسخه ارسال شده آن به شرق عالم نتیجه یک چیز است؛ و آن چیزی نیست جز نظام سرمایهداری غرب که یک نظام مردسالار است.»
وقتی بخواهیم دیدگاه غالب رسانهها رو بدون اندکی تفکر انتقادی و مستقل و با این تصور که چون همه میگن پس حتما درسته تکرار کنیم نتیجه اش میشه این! نظام غرب هرچیزی باشه قطعا «مردسالار» نیست. چون صاحبین ثروت و قدرت که کمتر از یک درصد جمعیت رو تشکیل میدهند بیشترشون مرد هستند پس نظام غرب مردسالاره؟!! این چه مردسالاریای هست که توی اون اکثر (قریب به اتفاق) شاغلین کارهای سخت و کم درآمد، اکثر بیخانمانها و قربانیان اکثر خودکشیها مردان هستند؟ این چه نظام مردسالاریای هست که توی اون قوانین حضانت و پرداخت کمکخرجی بچه تماما به نفع زنان است؟ این چه نظام مردسالاریای هست که در اون یک مرد تنها به خاطر ادعای اثبات نشده یک زن تمام زندگی، کار و اعتبار اجتماعی خودش رو از دست میده و ممکنه به زندان بره درحالیکه حتی اگر نادرستی ادعای زن اثبات هم بشه هیچ عواقبی برای اون نخواهد داشت؟ این چه مردسالاریای هست که در هنگام جنگ مردان ممنوع الخروج شده و بالاجبار به جبههها فرستاده میشوند و زنان بدون مشکل به کشورهای دیگه فرار میکنند؟ ...
موافقم . توی کشور ما واقعا هر چقدر زنان اعتراض کنن حق دارن چون واقعا بهشون خیلی ظلم شده . ولی توی کشور های غربی دیگه همه چی شده به نفع زنان و این بار مردان داره حقوقشون زیر پا گذاشته میشه . بحث زیاده روی در یک موضوع هست . اینکه هیچ جامعه ای نتونسته به خوبی حد وسط رو به وجود بیاره و هیچ جا برابری واقعی نیست ?
فیلم خوبی هست ولی خب دیگه این روزا واقعا فیلم های فمنیستی داره زیاد میشه