ریمیک و ریمسترهایی که گیمرها را ناامید کردند
ریمیک یا ریمستر شدن یک بازی ویدیویی در اکثر اوقات گیمرها را ذوقزده میکند. حقیقتا چه کسی از پا گذاشتن دوباره به راکون سیتی و شنیدن صدای پای هراسانگیز مستر ایکس بدش میآید؟ یا مثلا ...
ریمیک یا ریمستر شدن یک بازی ویدیویی در اکثر اوقات گیمرها را ذوقزده میکند. حقیقتا چه کسی از پا گذاشتن دوباره به راکون سیتی و شنیدن صدای پای هراسانگیز مستر ایکس بدش میآید؟ یا مثلا Shadow of the Colossus را به یاد بیاورید. آیا واقعا فردی هست که از تجربهی دوبارهی این عنوان روی کنسولهای نسل جدید حیرتزده نشده باشد؟ با این حال همیشه وجههی پلید و هولناکی هم وجود دارد که این مطلب با تمرکز بر آن و به طور دقیقتر بر ریمیک و ریمسترهای غیرضروری به نگارش در آمده است. با ویجیاتو همراه باشید.
در دورهای به سر میبریم که بازسازیها و نسخههای بهبودیافتهی بازیهای ویدیویی حالا جزوی جداناشدنی از این صنعت دوستداشتنی برشمرده میشوند. اکنون نینتندو میتواند زلدا: اسکایوارد سورد را در شکل و شمایل یک پورت اچادیِ ریمستر شده با قیمت ۵۰ دلاری بهمان قالب کند و سونی نیز نسخهی نسل نهمی جدیدترین ماجراجوییهای ایلوی را ۷۰ دلار برچسب بزند. البته اگر نسخهی نسل هشتمی بازی که ۶۰ دلار قیمت دارد را خریداری کرده باشید میتوانید به صورت رایگان آن را به همان اثر ۷۰ دلاری ارتقا بدهید! از قیمتگذاریهای عجیب و غریب و گاها غیرمنصفانه گرفته تا تغییراتی که هیچکدام از گیمرها درخواستی برای تعویض و یا جایگزین شدنشان نداشتند. این شما و این فهرست ویجیاتو از ریمیک و ریمسترهای غیرضروری که گیمرها را حسابی ناامید کردند:
Batman: Return to Arkham
بگذارید این فهرست را با بهترین بازیهای ابرقهرمانی و بدترین ریمستر موجود شروع کنیم. کالکشن «بازگشت به آرکام» ریمستر ۲ تا از بهترین بازیهای ابرقهرمانی شوالیه تاریکی و بستههای الحاقی که برای آنها عرضه شده را در یک پکیج قرار داده و با نورانیتر کردن شهر و تیمارستان آرکام از ما میخواهد او را به عنوان یک ریمستر باور داشته باشیم. اما مگر نمیداند که سر گیمرها را نمیشود به این راحتی شیره مالید؟
حقیقتا جای خالی Batman: Arkham Asylum «بتمن: تیمارستان آرکام» و Batman: Arkham City «بتمن: شهر آرکام» که به ترتیب در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ میلادی عرضه شده بودند حسابی روی کنسولهای نسل هشتمی حس میشد. این دو بازی که در دوران خود حسابی غوغا به پا کرده و استانداردهای یک ویدیوگیم ابرقهرمانی را جابهجا کرده بودند هم در جلب نظر منتقدان و هم در نگاه گیمرها آثار به شدت باکیفیتی بودند که جدا از گیمپلی سرگرمکننده، داستان بینظیری نیز داشتند. با این حال هر دو بازی تنها برای نسل هفت در دسترس بودند و از آنجایی که PS4 نمیتوانست بازیهایی که برای پلی استیشن ۳ پورت شده بود را اجرا کند سازندگان تصمیم گرفتند تا نه یک پورت معمولی و کار راهبنداز که با عرضهی دوبارهی بازی در سال ۲۰۱۶ آن هم در قالب یک نسخهی بهبودیافته حسابی از خجالت گیمرجماعت دربیایند.
نتیجه اینکه استودیوی Virtous که ارتقای این دو عنوان را بر عهده گرفته بود با انتقال بازی از آنریل انجین ۳ به آنریل انجین ۴ تنها بازی را روشنتر و واضحتر کرده بود. روشناییای که گاها از زیباییهای بصری نسخههای اوریجینال عقب میماند.
نور بیشتر هیچگاه به معنای جلوههای بصری بهتر نیست. میپرسید چرا؟ خب بازیهای بتمن آرکام به دو دلیل اصلی تاریک بودند: اول اینکه سیاهی موجود در محیط به اتمسفر بازی و فضای ظالمانهای که بر شهر آرکهام حاکم بود کمک شایانی میکرد. دوم هم اینکه این سیاهی در بسیاری از بخشها باعث میشد تا کاستیهای گرافیکی این آثار پنهان شود. حالا اشیای مختلف مثل گل و گیاه، صخرهها و گودالهایی که در سرتاسر محیط بازی قرار داشتند با روشنایی بیشتر بیروح و خالی بهنظر میرسیدند و حس و حال قبلی گاتهام که در ذهن مخاطب شکل گرفته بود را از بین میبردند. علاوه بر این جزئیات چهرهی کاراکترها نیز دستخوش تغییراتی شده بود که به مذاق عدهای خوش نیامد. حال همهی اینها را در کنار اجرای بازی با نرخ فریم ۳۰ (اکثر ریسمترها دیگر با نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه به تجربهی گیمر بهبود میبخشند) بگذارید تا به غیرضروری بودنِ «بازگشت به آرکهام» پی ببرید.
Assassin’s Creed: The Ezio Collection
ریمستر بتمن آرکام تنها بازی پکیجشدهای نیست که در سال ۲۰۱۶ عرضه شد. یوبیسافت با عرضهی دوباره بازیهای اساسینز کریدی که در آنها اتزیو شخصیت اصلی داستان برشمرده میشود در قالب یک بازی واحد و نامگذاریاش تحت عنوان Assassin’s Creed: The Ezio Collection طرفداران را حسابی ذوقزده کرد. با این حال این تا زمانی بود که گیمرهای بختبرگشته سراغ بازی نرفته بودند!
سه بازی اساسینز کرید ۲، Brotherhood و Revelations که به ترتیب در سالهای ۲۰۰۹، ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ میلادی برای کنسولهای ایکس باکس ۳۶۰ و پلی استیشن ۳ عرضه شده بودند حال از طریق کالکشن اتزیو به نسل جدید آمدند تا باری دیگر خاطرهها را زنده کنند. نقطهی قوت کالکشن ریمسترها این بود که با رزولوشن 1080p و فریمریت پایدار ۳۰ قابل بازی بودند. چرا که نسخههای اوریجینال این بازیها گاها افت فریمهای عذابآوری (مخصوصا به هنگام مبارزات) را شامل میشدند. در نقطهی مقابل این نکتهی مثبت اما تلاشهای تیم سازنده برای بهبود بافتها، سایهزنی و نورپردازیها نتیجهی خوبی در بر نداشت.
با این حال عدهای از گیمرها به قابل بازی نبودن این اثر با نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه ایراد میگرفتند که خب در مقابل قیمت ۶۰ دلاری بازی در آن روزها واقعا انتقاد منصفانهای بود. علاوه بر این عدم بهبود و در عوض افت گرافیکی اساسینز کرید ۲ واقعا در این مجموعه بازی محسوس است. نورپردازی و افکتهای تصویری تازهای که در این کالکشن بر بازی اعمال شده باعث میشود جهان بازی مسطح و بخش زیادی از شلوغیهای موجود در آن که به پویایی بازی کمک میکردند به طور کامل حذف و از بازی قیچی شوند. علاوه بر دنیای بازی، چهرهی NPCها واقعا آزاردهنده و البته گاها خندهدار است که خب ارتباط گیمر با اثر مذکور را خدشهدار میکنند.
نتیجه اینکه اتزیو کالکشن داستانسرایی فوقالعاده، شخصیتهای دوستداشتنی و دنیای شگفانگیز سهگانهی اتزیو را که در زمان خود عالی بهنظر میرسیدند، برمیدارد و با تنزل بخشیدن به آنها برای همیشه به عنوان یک ریسمتر واقعا بد در ذهن طرفدران این مجموعه جای میگیرد. اثری که هواداران قدیمی را میرنجاند و به تازهواردها دلایلی کافی برای تجربه نکردن میدهد.
Tony Hawk's Pro Skater HD
فرنچایز تونی هاوک از همان اولین قسمت حسابی نظر طرفداران ورزش اسکیت را به خود جذب کرد. همین مساله نیز باعث شد تا با گذشت بیش از یک دهه از عرضه اولین قسمت این بازی، ناشر این سری یعنی اکتیویژن برای دوشیدن دوبارهی آنها دست به کار شود. نتیجه اینکه بازیهای اول تا سوم این مجموعه که به ترتیب بین سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱ منتشر شده بودند باری دیگر تحت عنوان Tony Hawk's Pro Skater HD در یک بازی جمع شدند و در سال ۲۰۱۲ برای کنسولهای نسل هفتمی سونی و مایکروسافت و پی سی انتشار یافتند. این در حالی بود که به گیمرها وعده داده شده بود این اثر صرفا یک پورت ساده نیست و قرار است بازسازی نسخههای پیشین این مجموعه را شامل شود. البته به هنگام انتشار بازی، منتقدان و بازیکنان حسابی غافلگیر شدند. خب چشمتان روز بد نبیند، پرو اسکیتر اچدی تنها یک کالکشن بود و نه هیچچیز دیگر!
البته از حق نگذریم برخی از مراحل دچار تغییراتی شده بودند اما هستهی اصلی گیمپلی، فیزیک بازی و گرافیک آن طوری بود که طرفدارانی که نسخههای اوریجینال تجربه کرده بودند را به دلیل تغییرات حداقلی ناامید میکرد. از طرفی اگر در همان زمان عرضهی بازیهای اصلی این آثار را تجربه نکرده و یکراست سراغ این بازی میرفتید، این اثر نهتنها هیچ چیز خاصی را ارائه نمیداد که با جلوهی ناقصی که از آثار اوریجینال این فرنچایز به نمایش میگذاشت عملا باعث نفرت گیمر مدرن از شاهکارهای کلاسیک میشد.
از دیگر تغییراتی که این کالکشن به مجموعه اضافه کرده بود میتوان به بخش آنلاین آن اشاره داشت که خب مثل باقی بخشها عملکرد خوبی از خود بر جای نگذاشت و حیف که نتوانست به تاثیرگذاری قابل توجهی دست پیدا کند.
Resident Evil 3 Remake
خب به نقطهی بحثبرانگیزی در این مطلب رسیدیم. چرا که به احتمال زیاد عدهی بسیاری رزیدنت ایول ۳ ریمیک را یک بازسازی غیرضروری ندانند. اما قبل از اینکه به ماهیت شوم این بازی بپردازیم بیایید تمرکزمان را بر ضرورت این ریمیک بگذاریم و ببینیم آیا واقعا به بازسازی یکی از ترسناکترین بازیهای فرنچایز رزیدنت ایول نیاز داشتیم؟ خب اگر بخواهیم به این پرسش یک جواب کوتاه و سرراست بدهیم باید بگویم: بله. بنابراین شاید از خود بپرسید چرا ریمیک رزیدنت ایول ۳ در این فهرست قرار دارد؟
خب همهچیز از زمانی شروع شد که کپکام نسخهی بازسازیشدهی رزیدنت ایول ۲ را راهی بازار کرد. گیمرها مگر اندکی حسابی از بازی استقبال کرده و منتقدها هم که با دادن امتیازات و نمرههای درخشان به بازی این اثر را شگفتانگیز توصیف میکردند. در این مرحله که همه کِیفشان حسابی کوک بود انتظار داشتند این اتفاقِ فوقالعاده (بازسازی) باکیفیت و خوشساخت برای قسمت سوم این مجموعه هم رخ بدهد. اینجا دقیقا همان نقطهای بود که ریمیک رزیدنت ایول ۳ واقعا «ضروری» احساس میشد. حالا که سازندگان خودشان را با این اثر ثابت کرده بودند و با اجرای دقیق مفهوم بازسازی فک گیمرها را باز گذاشته بودند، مخاطبان هم در مقابل احساس کردند بازگشت به راکون سیتیِ نفرینشده و بازی در نقش جیل ولنتاین و کارلوس اولیویرا یکی از آن تجربههای نابی است که نمیخواهند از دست بدهند. نتیجه اینکه بله، طبق انتظاراتی که داشتیم Resident Evil 3 Remake ضروریترین نسخه از این مجموعه بود که حالا برای معرفی و انتشارش سر و دست میشکستیم؛ انگار یادمان رفته بود قطعیتِ ضرورت یک بازسازی تنها بعد از سنجش محصول نهایی ارزیابی میشود!
متاسفانه ادامهی داستان را دیگر اکثرمان تجربه کردهایم. بازسازی کپکام از راکون سیتی مثل مچاله کردن خاطرات خوشی بود که گیمرهای نسل قدیم (یا حتی مدرن) از شاهکار کلاسیک نمسیس تجربه کرده بودند. حذفیات این ریمیک با تیشه زدن به ریشهی اصلی بازی اوریجینال شروع میشد و تا جایی پیش میرفت که هویت آن را پنهان میکرد. از ژانر بازی بگیر که بویی از بقا نبرده بود و حال به یک اکشن بیمغز تبدیل شده بود تا پازلهای درگیرکننده و محیطهای خاطرهانگیزی که هیچ اثری ازشان در بازی جدید یافت نمیشد. حال به همهی این موارد نمسیس را هم اضافه کنید؛ باس فایت هولناک و مرگباری که در «رزیدنت ایول ۳: نمسیس» آرامش خاطر بازیکن را به هم میریخت و شوکهای روحی و روانی به او وارد میکرد حالا تبدیل به عروسک خیمه شب بازی کپکام برای دریدن تمام نوستالژیها محسوب میشد.
سرانجام اینکه Resident Evil 3 Remake قطعا یک بازی اکشن خوش ساخت (نه باکیفیت) قلمداد میشود. البته تنها تا زمانی که برچسب «بازسازی» به آن نسبت داده نشود. چرا که اگر گیمر مدرن سراغ نسخهی اصلی برود و آن را تجربه کند دیگر محال است به این بازی روی خوش نشان دهد و الزامی به باز ساخته شدنش ببیند.
GTA: The Trilogy – The Definitive Edition
یقین دارم زمانی که تیتر را خواندید و روی مطلب کلیک کردید یکی از بازیهایی که ناخودآگاه در آرشیو ذهنتان به تجسمش پرداختید GTA: The Trilogy بود. این کالکشن که ریمستر بازیهای Grand Theft Auto 3 محصول سال ۲۰۰۱ میلادی، Grand Theft Auto: Vice City محصول سال ۲۰۰۲ و در نهایت خاطرهانگیزترین بازی این سری که فکر نمیکنم گیمری آن را تجربه نکرده باشد یعنی Grand Theft Auto: San Andreas محصول سال ۲۰۰۴ میلادی را در خود جای داده بود به هنگام معرفی هایپ زیادی را ایجاد و هیجان طرفداران قدیمی این مجموعه را به غلیان انداخت. با این حال وقتی بازی عرضه شد تقریبا هیچکس از آن راضی نبود. استودیو Grove Street Games که تا پیش از این بازیهای سری جیتیای را برای پلتفرمهای موبایل پورت میکرد، با مثلا بهبود بخشیدن به این بازی هر یادگاری که از این بازیها داشتیم را بیتعارف به فنا داد. البته ممکن بود بعد از تجربه GTA: The Trilogy باری دیگر هوس کرده تا با بازیهای اوریجینال این مجموعه خاطرهبازی کنید. با این حال وقتی سراغ پلیاستیشن استور یا فروشگاه خرید بازیهای دیجیتالی راکستار را میگرفتید تازه متوجه میشدید، ای دل غافل جیتیایهای کلاسیک به طور کامل از این استورها حذف شدهاند.
لازم به ذکر است مدتی بعد از اعتراض کاربران و انتقادهای عموما منفی وارد شده به این کالکشن، نسخههای کلاسیک دیگر بار پای خود را به فروشگاهها باز کردند. حال جدا از این ریمسترهای واقعا بهدردنخور، واکنش گیمرها در انجمنهای هواداری مختلف واقعا دیدنی بود. بازیکنان به هنگام مواجهه با این اثر به دو دسته تقسیم میشوند: آنهایی که صرفا بهخاطر سرگرمی و جهت فان (من یکی که عمرا بخواهم ۶۰ دلار پول را برای چنین تجربهای پرداخت کنم) آن را بازی میکردند و دستهای دیگر که بازی را بهخاطر تاثیرگذاری همتایان کلاسیکشان، تجربهی یک داستان فراموشنشدنی و گیمپلیای مفرح خریداری کرده بودند. اگر از دستهی اول بودید خب خیلی راحت به سر تا پای بازی میخندیدید و چند ساعتی را در هر یک از بازیها گذرانده و دیگر هیچوقت سراغشان را هم نمیگرفتید ولی اگر از کسانی بودید که انتظار بالایی از این آثار داشت به طور قطع بسیار ناامید میشدید. از طراحی چهرهی کاراکترها گرفته تا کیفیت بافت محیط و اشیا، باگها و مشکلات فنی عجیب و غریب و افکتهای گرافیکیِ مواردی مثل باریدن باران که خشم هواداران را برانگیختند، همه و همه باعث شدند تا Grand Theft Auto: The Trilogy – The Definitive Edition تبدیل به یکی از آن ریمسترهایی شود که آرزو میکردیم ای کاش هیچگاه انتشار نمییافت.
Warcraft III: Reforged
بازی استراتژی وارکرفت ۳ با عنوان Warcraft III: Reign of Chaos یکی از بهترین بازیهای تاریخ این مجموعه برشمرده میشود که در سال ۲۰۰۲ برای رایانههای شخصی عرضه شد. این بازی چه از نظر منتقدان و چه از نگاه گیمرها تحسینات بسیاری را دریافت و حسابی هم خوش درخشید. با این حال با گذشت حدودا دو دهه از تاریخ عرضهی این بازی بلیزارد اینترتینمنت که سازنده و ناشر این سری بازیها بود یک نسخهی ریمستر و به اصطلاح بهبود یافته از این بازی تحت عنوان Warcraft 3: Reforged را منتشر کرد. در آن زمان بلیزارد اعلام کرد با ارائه دادن تجربهای نوستالژی قصد دارد تا خاطرات کاربران قدیمی را زنده کند اما زهی خیال باطل.
این بازی از سوی کاربران وبسایت نمرهدهی متاکریتیک میانگین امتیاز ۰.۶ را کسب و حسابی بلیزارد را روسیاه کرد. بازیکنان این اثر از وعدههای دروغینی که کمپانی بلیزارد قول اجرایش در بازی را داده بود شکایت داشتند. چرا که نهتنها ویژگی جدیدی به وارکرفت ۳ اضافه نشده بود که در عوض برخی از محتویات بازی اصلی حذف و جایگزین با قابلیتهایی شده بود که به هیچ عنوان عملکرد خوبی نداشتند. تازه این تمام ماجرا نیست. کیفیت سرورهای این ریمستر نیز در مقایسه با بازی اصلی حسابی افت کرده بود و این در حالی است که قیمت آن چیزی حدود ۳۰ دلار برای بازیکن هزینه بَر بود.
The Last of Us Part 1
قرار گرفتن ریمیک قسمت اول لست آو آس در این فهرست احتمالا چیزی بود که انتظار آن را نداشتید. با این حال بیایید ببینیم چرا این دنباله «غیرضروری» است و مهمتر اینکه چرا بازیکنان را دلسرد کرد. بازی The Last of Us برای اولین بار در سال ۲۰۱۳ و برای کنسول پلی استیشن ۳ منتشر شد. این عنوان که از آخرین بازیهای انحصاری کنسول PS3 به شمار میرفت در آن زمان از نگاه بسیاری از مراسم جوایز و رسانهها بهترین بازی سال و حتی مدتی بعد بهترین بازیِ دهه لقب گرفت. خلاصه با انتشار کنسولهای نسل هشتمی سونی نسخهی ریمستر این بازی باری دیگر برای کنسول پلی استیشن ۴ هم منتشر شد که خب در این مطلب قصد پرداخت به آن را نداریم. چرا که ریمستر بازی ویدیویی «آخرین ما» محصول سال ۲۰۱۴ میلادی واقعا بازی را بهبود بخشیده و تجربهی به مراتب لذتبخشتری را در اختیار کاربران قرار میداد.
با گذشت حدودا ۶ سال از انتشار نسخهی ریمستر، قسمت دوم این بازی عرضه گردید و جنجالهای بسیاری را به همراه داشت. مدتی پس از انتشار بازی جدید ناتی داگ حال شایعاتی مربوط به بازسازی قسمت اول این بازی شنیده میشد؛ گزارشاتی که تقریبا کل اینترنت را به بحث در رابطه با «عدم ضروری بودن» این نسخه وا داشته بود. غالب گیمرها لست آو آس را یک اثر بینقص میدانند و از این رو از اینکه این عنوان نتواند در حد و اندازهی بازی اوریجینال ظاهر شود رسما وحشت کرده و برای آیندهی این فرنچایز نگران بودند. با این حال کمی گذشت و The Last of Us Part 1 بالاخره به صورت رسمی معرفی شد.
به صورت کلی معرفی بازی و دیدن حجم تغییراتی که در نسخهی ریمیک اعمال شده بود تا حد زیادی بسیاری از اضطراب و دلواپسیها را تسکین بخشید. با این وجود این مساله هیچچیز از غیرضروری بودن این ریمیک کم نکرد و نمیکند. اشتباه نکنید. لست آو آس ریمیک در حال حاضر یکی از خوشساختترین و باکیفیتترین بازیهای نسل نهم به شمار میرود که تجربهی فوقالعادهای را در اختیار کاربر قرار داده و از آنجایی هم که جلوههای گرافیکی، رزولوشن، انیمیشنها، نرخ فریم و برخی از جزئیات گیمپلی را به طرز قابل توجهی بهبود بخشیده عملا یک ماجراجویی دلچسب را به بازیکن هدیه میدهد. با این وجود قیمت ۷۰ دلاری بازی و عملکرد بینظیر نسخهی ریمستر (روی کنسولهای نسل هشتم و نهم سونی) باعث میشوند The Last of Us Part 1 با تمام قابلیتهای جذاب و هیجانانگیزش همچنان یک ریمیک غیرضروری برشمرده شود که ارزش چنین هزینهای را نداشته باشد. شاید وقتی این اثر از طریق آرشیو بازیهای سرویس پلی استیشن پلاس در دسترس قرار گرفت، بدون عذاب وجدان از مقدار پولی که برای آن خرج کردهاید بتوانید تجربهی دل انگیزتری از شاهکار بلامنازع ناتی داگ را کسب کنید.
Dark Souls Remastered
بعد از حضور بازیهای کمپانی راکستار و ناتی داگ دیگر هر چیزی را میتوان از این فهرست انتظار داشت. اینطور نیست؟
اولین قسمت از سری بازیهای دارک سولز در سال ۲۰۱۱ برای کنسولهای نسل هفتمی و پی سی عرضه و خب در همان زمان هم مثل باقی آثار ذکر شده در این فهرست تحسینات بسیاری را برای سازندگانش به همراه داشت. با این حال با گذشت حدودا ۷ سال از انتشار این بازی، فرامسافتور در اقدامی بسیار عجیب تصمیم به ارائهی یک نسخهی بهبود یافته از این بازی گرفت. ریمستر دارک سولز انگار نه انگار که یک ریمستر بود. به طوری که اگر همین حالا گرافیک بازی سال ۲۰۱۱ و آنی که بعدا عرضه شد را کنار هم بگذارید تفاوت خاصی را نمیتوانید مشاهده کنید. همین عدم پیشرفت بازی از لحاظ بصری و بهطور دقیقتر بافتهای گرافیکی آن بسیاری را ناامید کرد. تنها پیشرفت Dark Souls Remastered را میتوان به اجرا شدنش با نرخ فریم ۶۰ روی کنسولهای نسل هشتمی و پشتیبانی از رزولوشن 4K در کنسولهای ایکس باکس وان ایکس و پلی استیشن ۴ پرو دانست. اگر بخواهیم واقعبینانه به این موضوع بنگریم ریمستر دارک سولز نه یک نسخهی واقعا بهبود یافته که صرفا یک پورت ساده محسوب میشود. تازه این موضوع زمانی آزاردهندهتر میشود که بدانید بازی جدید در اجرای برخی از محیطها مشکلدار بود و همچنان افت فریم داشت. از نسخهی سوییچ دیگر نگوییم که هم قیمتگذاری بسیار عجیبی داشت و هم با رزولوشن 1080p و نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه اجرا میشد؛ به عبارت دیگر این بازی تنها اسم ریمستر را یدک میکشید و نه هیچچیز دیگر!
The House of the Dead: Remake
بازی The House of the Dead حدودا ۲۵ سال پیش به عنوان یک اثر شوتر آرکید عرضه شد. از آن زمان به بعد این اثر فقط برای رایانههای شخصی و کنسول سگا ساترن پورت شد. با این حال با گذشت بیش از دو دهه بالاخره نسخه ریمیک این بازی معرفی و طرفداران را بسیار هیجانزده کرد. البته زمانی که بازی (در سال گذشته میلادی) انتشار یافت تازه متوجه شدیم این ریمیک که بیشتر شبیه یک بازسازی ناقص میماند در عین وفادار بودن به بخشهایی از اثر اصلی، تعداد زیادی مشکلات دیگر را به آن منتقل کرده است. بدین ترتیب گرچه The House of the Dead: Remake گاها یادآور همان بازی قدیمی است اما در اکثر اوقات در ارائه یک تجربه مفرح و سرگرمکننده به گرد پای نسخهی اوریجینال هم نمیرسد.
یکی از مشکلات اصلی بازی روی کنسولها این است که سازندگان کنترل بسیار سختی را برای آن برنامهریزی کرده و در مقابل هیچ گزینهای برای تنظیم دوبارهی کنترلها توسط خود بازیکن در آن قرار ندادهاند. اینچنین یا باید با این مساله کنار بیایید و یا هم که خیلی راحت قید بازی را بزنید. این قضیه زمانی ناامیدکنندهتر میشود که بدانید بازی از لحاظ بصری به هیچ عنوان تجربهی قابل قبولی نیست و گرافیک فنی و هنری آن بیشتر به یک بازی نسل ششمی شبیه هستند. علاوه بر این بازی در اجرا نیز عملکرد خوبی از خود به نمایش نمیگذارد و علاوه بر افت فریمهای متعدد گاها بازی برای چند ثانیه عملا فریز میشود. نهایتا استودیوی مگاپیکسل (MegaPixel) با تمام اشتباهاتی که در ساخت نسخهی بازسازی The House of the Dead مرتکب شد اثری را به بازیکنان تحویل داد که خودش (خود بازی) از زامبیها و هیولاهایی که با آنها مواجه میشوید بسیار ترسناکتر است.
Crysis Remastered Trilogy
بالاخره به آخرین بازی فهرست و غیرریمسترترینِ لیست میرسیم. مثل دیگر کالکشنهای بهبودیافتهای که در طول این مطلب به آنها پرداختیم ریمستر سهگانهی کرایسیس هم با تغییرات حداقلی و البته قیمت فوقالعاده بالای ۵۰ دلاریاش هزار و یک دلیل را پیش پای مخاطب میگذارد تا سراغ تجربهاش نرود. ناسلامتی اولین دغدغهی ریمیک و ریمسترها پس از قابل بازی کردن اثر برای گیمر مدرن، حل مشکلات اساسیای است که بازی اوریجینال با آنها دست و پنجه نرم میکرده و به واسطهی آن ارائهدهندهی تجربهی مشکلداری بوده. بدین ترتیب وظیفهی یک نسخهی بهبودیافته چیست؟ پاسخ ساده است: واقعا بازی را بهبود و التیام ببخشد. خب این چیزی است که در Crysis Remastered Trilogy اتفاق نمیافتد.
Crysis Remastered Trilogy شامل بازیهای مجموعه کرایسیس میشود که به ترتیب در سالهای ۲۰۰۷، ۲۰۱۱ و ۲۰۱۳ میلادی منتشر شدهاند. بهجز اضافه شدن ری تریسینگ و بهبود حداقلی بصری بازی (مخصوصا در قسمتهای دوم و سوم که تغییر خاصی مشهود نیست) کرایسیس تریلوژی در باقی بخشها عملا هیچ قدمی برای بهتر شدن بازی برنمیدارد. از عدم بهینه بودن بازی که گیمرها را حسابی کلافه کرده و مشکلات هوش مصنوعی که در نسخهی دوم حالا بدتر هم شده بگیر تا باگهای پرتعداد و عدم توجه به مشکلات مختلفی مثل برخی از جزئیات گیمپلی و صداگذاریها که میتوانستند در عین وفادار بودن، چندین درجه بازی را به سلیقهی بازیکنان امروزی نزدیکتر کنند. ولی حیف که سرانجام این ریسمتر بهخاطر سهلانگاری سازندگان نتوانست در حد و اندازهی پتانسیلهایش ظاهر شود.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
بیشتر ریمستر هایی که ملت ازشون ناراضین، ریمستر نشدن که کیفیت بالا بره
بلکه ریمستر یک راه فرار از قانون و قرارداد هایی هست که برای انحصاری کردن بازی امضا کرده بودن
از جمله ری مستر اسپایدرمن و the last of us و امثالهم که فرق خاصی توی کیفیتشون مشاهده نشد
البته اگر اشتباه نکنم کرایسس کلا نسخه کنسولی نداشت و ریمستر کردن که به کنسولم نسخه بدن و اونجا هم بازارشونو داشته باشن (درمورد این مطمعن نیستم و شاید با گیم دیگه اشتباه گرفته باشمش)
هرچند کرایسس به قدری کیفیت داشت نسخه اصلیش که توی ری مسترش دیدن نمیشه کیفیتی بالاتر از اون ساخت براش، حقیقتا بازی مال 2013 هست ولی هنوزم جزو top 10 هست توی کیفیت
وقتی ایکس باکس فنی :
من تابستون میخواستم دارک سولز رو بازی کنم و (فکر میکردم فقط نسخه ی ریمستر برای) دانلودش کردم بعد دیدم بخاطر سیستم ضعیف نمیشه درست بازی کرد و بیخیالش شدم کلا ...
بعد الان با خوندن این مقاله و سرچ کردن فهمیدم یه نسخه غیر ریمستر هم هست که سیستم من میکشه خواستم دانلود کنم ولی الان دیگه دروس سنگین و درس و مشق برای ۲.۵ سال آینده اجازه ی اینکار رو به من نمی ده :(
من خطاب به دارک سولز : آمدیییی جااانم به قربانت ولییی حالا چرااااا ...
بازی که رو پیسی قابلیت بازی کردن نداشت رو اومد ریمستر کرد(دارک سولز یک)
ولی انتظار گرافیک بیشتری میرفت.
بدترین ریمستر تاریخ nfs hot pursuit هست که بازی رو کلا تار و بلور کرده
نه اتفاقا ریمسترش خوب بود گرافیکش خیلی بهتر شده بود تار هم نبود ?
خیلی بهتر شده بود؟؟!!!!
من خودم جفتشو بازی کردم
بوته ها و درختا کلا تار شدن تو ریمستر
نه ریمستر خوبی بود که من حال کردم باهاش
ریمستر خیلی بدی بود. کلا کیفیت خیلی از بافتا رو کم کردن و مشکل اصلیش اینکه بازی حالت بلور داره
اینو تو یوتوب اکثر نقدا گفتن
با این حال بازی فوق العاده ایه چون نسخه اصلیش فوق العاده بود
به نظر من بهترین بازی مولتی پلیر ماشین هست در کنار blur و splite second
واقعا اتزیو کالکشن فاجعه بشری هست:/
این نسخه Anniversary اسکایریم هم میتونست باشه...
آره . جز یه چند تا ویژگی و نسخه نسل هشتمی هیچی نداشت
?! Dark Souls Remastered
خدایی ؟!
ریمستر دارک سولز اتفاقا خیلی لازم و مفید بود... هم اون فاجعه کنترل رو کامپیوتر و گرافیک خشک بازی رو بهبود داده بود هم یه بونفایر به بازی اضافه شد که خیلی به درد میخورد...
فقط بدیش همون باگ ها بود که برطرف شده بیشترشون...
به علاوه این ها، بهبود نورپردازی های محیطی تو یه سری از مکان های بازی که واقعا تو نسخه اصلی بد بود...
داداش،اون بونفایر یه تله بود،اگر کنارش مینشستی گیر اون اسکلتا میوفتادی و هیچ وقت نمیتونستی بیای بیرون
+ هات پرسوت ریمسترد
از دستمان در رفت :/
اون بیشتر مثل یه شوخی بود
ریمسترِ ریبوت ://
اقا الان من تاحالا اساسینز کرید هایی که توشون ادزیو نقش اصلیه رو تاحالا بازی نکردم الان برای Ps4 بریزم ضرر کردم یا نه؟
داش این بازی ها بهترین نسخه های Assassin's Creed هستن حتما تجربشون کن
واقعاً اگه Assassin’s Creed I و Assassin’s Creed II و برادرهود و رولیشن و Assassin’s Creed III رو هرکس بازی نکرده نصف عمرش برفناست
ریمستر مافیا 3 رسما گرافیکش هیچ فرقی نمیکنه تازه نسخه اکس باکس وان نه اتوسیو داره نه سیو دستی !
بدانید بازی جدید در اجرای برخی از محیطها مشکلدار بود و همچنان افت فریم داشت.
نسخه پریپر تو دای دارک سواز یک واقعا پورت افتضاحی بود من جمله اشکالات فراوان در منطقه بلایتتاون
دلم برای وارکرافت ۳ : ریفورج می سوزه اگه سازنده ها زمان بیشتری برای ساخت بازی داشتن شاید با اثر مواجه نمی شدیم : (
Dark Souls Remastered نه تنها ارتقای گرافیکی و رفع باگ نداشت،بلکه خودش هم کلی باگ و گلیچ به بازی اضافه کرد،به طوری که اسپیدرانر ها هم خیلی زودتر بازی رو تموم کردن! سیستم مورد نیازش هم به گرافیکش نمیخورره،در ضمن تمام مشکلات فنی نسخه ی اصلی با یه ماد ۵۰۰ کیلوبایتی dsfix حل میشد و حتی ۶۰ فریم هم اجرا میشد و نورپردازیش هم خدا بود!
Prince of persia remake، هنوز منتشر نشده ولی ناامید شدم ازش،نیازی به توضیح هم نداره
ریمستر مافیا ۲ هم حداقل اولش افتضاح بود
دارک سولز ریمستر واقعا نباید توی این لیست حضور میداشت
اگر نسخه اورجینال بازی رو تجربه کرده باشید میدونید که دغدغه همه پلیر ها اصلا گرافیک بازی نبوده اف پی اس بوده که ریمستر ۶۰ اف پی اس اجرا میشد
و واسه پی سی پلیر ها خیلی چیز خوبی بود چون دارک سولز روی پی سی افتضاح بود
ولی خب قبول دارم از نظر گرافیکی یه مقدار ضعیف بود
بزرگ ترین ایراد resident evil 3 remake کوتاه بودنشه. اصلا به صرفه نیست که برای بازی به این کوتاهی ۶۰ دلار داد(البته فکر کنم الان قیمتش کم تر شده)
حضور dark souls remastered تو این لیست خیلی عجیبه
نسخه ارجینال رسما از نظر فنی فاجعه بوده روی pc، افت فریم تو بلایدتاون حتی با قویترین سیستم، قفل بودن بازی روی ۷۲۰ و ۳۰ فریم، لگ و هزاران مشکل دیگه، نسخه ریمستر تونست برای خیلیا قابل بازیش کنه
Dark souls remastered بیشتر از هر پلفرمی باید روی pc مقایسه میشد، که تو این مطلب رسما هیچ حرفی ازش نشده
نسخه ی اورجینال اونقدرا که میگن بد نیست
من بازی رو بدون ماد و دسته تموم کردم خیلی هم حال داد
Ok ?♂️
قابل بازی کردنِ یه عنوان وظیفهی سازندست
شما داری پول میدی بازی رو میگیری و بازی باید درست اجرا بشه، پس ما توی نسخهی ریمستر انتظار داریم بازی ارتقا پیدا کنه نهاینکه تازه با معیارهای ۷ سال پیش بخواد اجرا بشه
در مورد رزیدنت ایول 3 یک مقدار بی انصافی شده است. متن شما تا حدی تند بود.
ایمان عزیز توی خود متن هم اشاره شده که بازی رزیدنت ایول ۳ به خودی خود اصلا بازی بدی نیست ولی خب وقتی حرف از اجرای مفهوم بازسازی تو بازی پیش میاد و این اثر با نسخهی کلاسیکی که اسم نمسیس رو یدک میکشه، مقایسه میشه دیدن اون حجم از تغییرات و حذفیات واقعا غیرقابل چشمپوشیه
ممنون آقای واحدی
میدونم، مثلا Clock Tower رو نداره
ولی با یک بازی کامل و حسابی طرف هستیم. اون بازی نیمه سه بعدی سال 1999 پلی یک کجا و این بازی کجا؟
همانطور که خودتون گفتید، باز سازی ایول 2 اینقدر خوب بود که سطح انتظارت رو بالا برد.
ولی خداییش من وقتی بازی میکردم لحظاتی که نمسیس می آمد استرس میگرفتم.
دارک سولز ریمستر اتفاقا خیلیم خوب بود واسه پی سی گیمرایی که به خاطر پورت افتضاح نسخه اورجینال میرن سراغ نسخه های دیگه
نه