نقد فیلم Clock | ساعت استیصال
بچهدار شدن امری اختیاری است یا مشورت پذیر؟! آیا بارداری کابوس است یا یک دوره زیبا از زندگی؟! این پرسشها عناصری است که در فیلم روانشناختی «ساعت» به آن پرداخته شده؛ اما سوال دیگر این ...
بچهدار شدن امری اختیاری است یا مشورت پذیر؟! آیا بارداری کابوس است یا یک دوره زیبا از زندگی؟! این پرسشها عناصری است که در فیلم روانشناختی «ساعت» به آن پرداخته شده؛ اما سوال دیگر این است که آیا فیلم «ساعت» اثری ضد باروری است یا در ستایش آن؟! برای یافتن پاسخ با نقد فیلم Clock همراه ویجیاتو باشید.
فیلمهای ترسناک درباره اضطراب بارداری چه در حین، چه بلافاصله بعد از بارداری و حتی قبل از بارداری یک زیرژانر قابل اعتماد و برای بسیاری از افراد جالب هستند. آخرین پیشنهاد در این رده، «ساعت» به کارگردانی الکسیس جکنو است که به مرحله دوم میپردازد، زیرا زنی که هرگز بچه نمیخواست درمورد مادر شدن تحت فشار همسالان قرار میگیرد. ایده بارداری اجباری اغلب مورد بررسی قرار گرفته است که معروف ترین آن در «Rosemary’s Baby» است. اکنون ساعت برداشتی مدرن از این ایده است.
خلاصه داستان: ساعت یک داستان ترسناک برای افرادی است که تصمیم میگیرند بدون کودک باشند. این فیلم درباره زنی است که در آستانه تولد 39 سالگی اش، عاجزانه تلاش میکند ساعت بیولوژیکی شکسته خود را تعمیر کند.
اخیراً، موجی از فیلمهای ترسناک در مورد بارداری و مادری وجود داشته و با توجه به عناوین اخیر، بعید است به این زودی متوقف شود. بر همین اساس نویسنده و کارگردان «ساعت» الکسیس جکنو، فیلمی را تولید کرده و بی امان در مورد زنی حرف میزند که میخواهد ساعت بیولوژیکی خود را تعیین کند و قبل از رسیدن به 40 سالگی تحت فشار قرار میگیرد تا بچه دار شود. این فیلمی است که در اجرای سوژه خودش به مکانهای سیاه و تاریک میرود.
ساعت یکی از آن فیلمهایی است که تنها در خدمت یک ایده و سوژه داستانی است. در این مورد، ایده این است که چرا مردم را برای انجام کارهایی که نمیخواهند انجام دهند تحت فشار قرار میدهیم. در عصر رضایت، این متناقض به نظر میرسد که بسیاری از مردم هنوز مجبور هستند زندگیهایی را که نمیخواهند، تجربه کنند. بسیاری از مردان و زنان نمیخواهند پدر و مادر باشند، با این حال هنجارهای اجتماعی به ما میگویند که هدف از زندگی همین است، ایجاد میراثی انسانی که بعد از رفتنمان به جا بگذاریم. با این حال، برای برخی از مردم، این ایده همه چیز است، اما خوب یا بد، ما کی هستیم که به دیگران بگوییم چگونه زندگی کنند؟!
با این تفاسیر «ساعت» تصویری تاریک از سقوط یک زن را در حالی که با فشارهای اطراف خود دست و پنجه نرم میکند، ترسیم کرده و به نمایش میگذارد. شخصیت اصلی فیلم ترس بسیار واقعی از زایمان و زنستیزی ریشهدارش را بررسی میکند، که در نبردی به اوج میرسد که او را وادار میکند واقعیت خود را زیر سوال ببرد. در واقع این فیلم پیچیدگیهای زنانگی را در جهانی پر از نابرابری برجسته میکند.
اما خبر بد این است که «ساعت» فیلمی است که آشکار مادرانگی را زیر سوال میبرد. گاهی داشتن چند پرسش و نقد پیرامون اختیار و آزادی بد نیست؛ اما در دورهای که سقط جنین در پهنای این کره خاکی بیداد میکند، دیدن فیلمی چون ساعت دردناک است. موضوع اصلی البته زمانی جالب است که فیلم به میل به بچه دار شدن و فشار اجتماعی میپردازد. اما پرداخت این موضوع دو مشکل دارد.
مشکل اول، در زمانی که نرخ زاد و ولد در اکثر کشورها رو به کاهش است، واقعاً نمیتوان گفت که زنان به طور جمعی مجبور به بچهدار شدن میشوند. از سوی دیگر، مشکل دوم این است که الکسیس جکنو موفق نمیشود این موضوع را به طور قابل قبولی با جنبه ترسناک مرتبط کند. در برخی مواقع خیلی واضح میشود که یک مفهوم درست فکر شده پای سوژه فیلم وجود نداشته است.
با این حال، ساعت تا حدودی کوتاه است، زیرا از قلمروی نسبتاً آشنا در زیرژانر ترسناک بارداری عبور میکند. فیلمساز سعی کرده به خوبی با چند چرخش متفاوت در کلیشههای این سبک آثار بازی کند، اما بینندگان باتجربه آثار ترسناک، بسیاری از خط داستانی و تصاویر درون فیلم را کاملا آشنا خواهند یافت. همچنین، شخصیتها از ضربهای شناختهشده پیروی میکنند و برخی از بینندگان احتمالاً با نقطه اوج فیلم نیز مشکل خواهند داشت. فراتر از چنین مواردیُ فیلمی چون ساعت باید دارای یک تنش و تعلیق باشد؛ اما نیست.
عملا هیچ صحنهای وجود ندارد که چیزی شبیه تعلیق در آن به وجود بیاید. حتی با وجود نمادهای ترسناکی که فیلم در خود جای داده است، واقعاً چیزی وجود ندارد که بتواند بعداً به شما کمک کند فیلم را یادآوری کنید. فراموش نکنید یکی از رایج ترین ارکان ژانر وحشت این است که شخصیت اصلی دیگر نمیداند چه چیزی واقعی است و چه چیزی نیست. این در فیلم ساعت با جامپاسکر، یکی دیگر از عناصر استاندارد و کلیشهای این ژانر ترکیب شده است.
در پایان باید گفت: ساعت پتانسیل زیادی برای گفتن چیزهای معناداری در مورد زنان در اواخر 30 سالگی و فشارها داشت. یا حتی چیزی ارزشمند در مورد حقوق باروری در این دوران. اما خود فیلم اینطور نیست. اولین کارگردانی بلند سینمایی الکسیس جکنو به عنوان یک فیلم ترسناک به خوبی عمل نمیکند.
به طور کلی عناصر ترسناک به شدت عمومی و دم دستی هستند، اکثر سکانسها از نظر بصری غیرقابل قبول و کهنه هستند، پیچشها نسبتا قابل پیش بینی هستند و فیلم بسیار کند به نظر میرسد. بازی دیانا آگرون در قامت شخصیت اصلی فیلم خوب است، اما، خارج از اجرا و پیام خاص و منفی آن، ساعت یک فیلم ترسناک روانشناختی نسبتا ساده و فراموش شدنی است. بدیهی است که پیامی در مورد نحوه نگاه جامعه به زنانی که فرزند ندارند وجود دارد؛ اما مادر بودن امری نیست که انسان و زن به معنی عام از آن فراری باشد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
اولا این مقاله کاملا اشتباه بود و همه کسانی هم که نظر دادن اشتباه فیلمو درک کردن،هرچند اگر درست درک میشد که نمایان گر رشد فکریه عموم جامعه میبودو داشتن جامعه ای زیبا با وجود همچین افکار سطح بالایی،ولی خب جامعه زیبایی نداریم وقتی پر از فقر گرونی فساد اداریو ...هستیم.
در مورد فیلم هم بگم که در واقع یکی از حساس ترین و مهم ترین دارایی های انسانو بررسی کرد که حتما میدونید چیه؟بله درسته مغز یا ذهن یا خروجیه مغز که افکار ما انسان هاست و این نکته که چگونه باورهای ما در وجود ما ریشه میگیرند و انعکاس اونها چه تاثیراتی بر جهان اطراف ما داره که این فیلم برای توضیح این مسالهء خیلی بزرگ دست روی زنی گذاشته که باورهاش در مورد ساعت پدربزرگش که اونو نماد مرگ و پایان میدونه باعث شده ساعت ببیولوژیکیه بدنش از کار بیفته و اونو از مادر شدن که سمبل زندگیه محروم کنه.
خیلی پیچیده و زمان بره توضیح کامل فیلم فقط کوتا گفتم تا اهل دانش خودشون برن و بررسی کنن که چه فیلم محشریه و خیلی ناراحت کننده بود که مقاله دوستمون فیلمی در این عظمت رو بیاره در ژانر وحشت و بهش نمره قبولی هم نده.
ذهن بسیار موهبت پیچیده و عجیبیه و انسان چه پیچیدگی ها که ندارد.انسانی که جهانش حاصل افکارش است انسانی که اگر در ناخودآگاه خود ساعته میراث خانوادگی را سمبل مرگ بداند،پیرامون خود هر مفهومی از ساعت را هم تبدیل به نمادی از مرگ و پایان میکند.
نکته آخر اینکه در سکانسی از فیلم میبینیم که به دیدگاه یهود در مورد بروز دادن شادی خود و واکنش طبیعت به آن اشاره میشود در واقع فیلم میخواهد به بیننده بگوید باور چه تاثیری بر انسان دارد و سعی کند بیننده را با چیزی که میخواهد بگوید همراه کند.
همین نوشته ینده چندین میلیون ارزش دارد اگر اهلش باشید
این مقاله خیلی فرق میکرد اگه یه خانم این رو مینوشت
چون چه فکر کنیم چه نه این مباحثو درک نمیکنیم🤷
بیاید یک بار بشینیم دور هم و بررسی کنیم که چرا فمینیسم فکر می کنه مادر شدن رنج به زنان است؟
و چرا رابطه ای جنسی برقرار باشه و طرفین با هم زندگی کنن اکی هست ولی اسمشون بره تو شناسنامه ی همدیگه اکی نیست؟
بیا بفهمیم که فمنسیت ها باهم فرق دارن،بعضی ها دنبال برتری زنان هستن بعضی ها هم به دنبال برابری،دقت کن«برابری» نه برتری و نمیخوان چیزی رو به جامعه تحمیل کنن فقط حرفشون اینه ک همونطور که مرد همه چیو تو زندگیش میتونه انتخاب کنه و جامعه روش فشاری نمیزاره برای زنان هم باید همینطور باشه
یک بار هم باید بشینیم سر "برابری زن و مرد" یا "یکسان سازی اجباری دو جنس" بحث کنیم.
یک چشم انداز گذرا و نسبتا کوتاه میدم بهت و بقیه ی بحث برای بعد:
در طول تاریخ همیشه مرد های زن ستیز و زن های مرد ستیز بوده اند.
اما معمولا گروه اول در قدرت بوده اند.
حال به ناگاه یک جنبشی پیش می آید به نام جنبش فمینیستی و در طول کمتر از یک قرن موفق می شود همه ی خواسته هایش را به کرسی بنشاند.
حال سوال پیش میاد: پس مرد های زن ستیزی که معمولا در قدرت بوده اند کجا هستند؟
آیا حذف فیزیکی شده اند؟ به احتمال خیلی زیاد خیر.
آیا تبعید شده اند؟ در زمانه ای که دادگاه های آمریکا از پس اخراج بابی کوتیک و زندانی کردنش بر نمیآیند خیر.
آیا اصلاح شده اند؟ اکثریتشان خیر.
پس چه اتفاقی افتاده؟!
با نگاهی به شدت کلی به ریشه ها و سرچشمه های فمینیسم می توان یک چیز را به راحتی متوجه شد؛ فمینیسم از سرچشمه به "یکسان سازی اجباری دو جنس" آغشته است و در ریشه های آن افرادی برابری خواه قرار دارند.
افراد زن ستیز در طول آن یک قرن لعنتی، نه حذف شدند نه تبعید شدند نه اصلاح.
آنها از ایده ی سواستفاده ی بیشتر از زنان استقبال کردند و خودشان را در جای جای فمینیسم جای دادند.
توضیح تاریخچه ی فمینیسم و اینکه چطور شد که فمینیسم از ریشه هاش جدا شد و به سرچشمه ای آلوده آغشته شد بماند برای بعدا.
چرا برابری اجباری؟کلمه اجباری درست نیست
چون باید برابر میبودیم فقط چون از راه اصلی منحرف شدیم نمیشه بگیم الانم به همین روند ادامه بدیم
برابری اجباری نه؛ یکسان سازی اجباری.