چرا فیلم های فانتزی جدید در باکس آفیس شکست میخورند؟
اخیراً فیلم فانتزی «Dungeons & Dragons: Honor Among Thieves» با فروش ۱۹۵ میلیون دلاری از بودجه ۱۵۰ میلیون دلاری خود، وارد نمایش خانگی شد. این یک فروش نامناسب بود که پیشبینی موفقیتآمیز کارشناسان پیش از انتشار ...
اخیراً فیلم فانتزی «Dungeons & Dragons: Honor Among Thieves» با فروش ۱۹۵ میلیون دلاری از بودجه ۱۵۰ میلیون دلاری خود، وارد نمایش خانگی شد. این یک فروش نامناسب بود که پیشبینی موفقیتآمیز کارشناسان پیش از انتشار این عنوان را به چالش کشید. با در نظر گرفتن هیاهوهای گستردهای که «Honor Among Thieves» دریافت کرد و کمپین تبلیغاتی گستردهای که منجر به اولین نمایش آن شد، تکاندهنده است که این عنوان فانتزی در اولین آخر هفته خود نیز یک افتتاحیه کمی پایینتر از اثری چون «موربیوس» داشت.
اما این چرخش وقایع به این دلیل نیست که «Honor Among Thieves» نتوانسته تماشاگران عمومی سینما را سرگرم کند؛ بلکه بیشتر بازتابی از وضعیت تزلزل ناپذیر فیلمهای فانتزی لایو اکشن باکس آفیس در حال حاضر است. مخاطبان این روزها علاقه خاصی به فیلمهای فانتزی لایو اکشن ندارند، زیرا فروش سالانه این ژانر در باکس آفیس در سالهای اخیر نسبت به دوره اوج محبوبیت این فیلمها (دهه 2000 و اوایل دهه 2010) در سینما کاهش یافته است.
دلایل بیشماری وجود دارد که چرا فیلمهای فانتزی لایو اکشن در حال حاضر در گیشه سینمای جهان با مشکل مواجه هستند، از جمله هجوم رقابت از سوی سرویسهای استریم و همچنین تعداد زیادی از عناوین فانتزی وحشتناک که جذابیت این ژانر را برای مخاطبان انبوه کاهش میدهند. بررسی این عوامل و چندین عامل دیگر نشان میدهد که یک فیلم فانتزی لایو اکشن به چیزی بیش از یک طلسم قوی نیاز دارد تا از باکس آفیس خود موفق خارج شود. پس با ویجیاتو همراه باشید تا باهم به این پرسش پاسخ دهیم که چرا فیلم های فانتزی جدید در باکس آفیس شکست میخورند.
- 1 سیل ورود آثار فانتزی به تلویزیون
- 2 فیلمهای فانتزی بد این ژانر را لکه دار کردهاند
- 3 هالیوود بیش از حد بر روی برندهای فانتزی متمرکز شده
- 4 عدم تنوع بصری در آثار سینمای فانتزی
- 5 دستکاری افسانههای قدیمی
- 6 نبود فیلمساز جدید و فکر نو در این ژانر
- 7 فیلمهای فانتزی به سمت استریم رفتهاند
- 8 دوری از سایه فیلمهای فانتزی قدیمی سخت است
- 9 فیلمهای فانتزی به سمت تیرهتر شدن متمایل شدهاند
- 10 ادبیات مدرن در حال حاضر بر روی فانتزی متمرکز نیست
- 11 یا واقعیت پایه یا ماجراهای ماورایی!
- 12 پایان عصر فانتزی در سینما؟!
سیل ورود آثار فانتزی به تلویزیون
سریالهای تلویزیونی فانتزی چیز جدیدی نیست. چرا که سیتکامهای شناخته شدهای که از نظر فنی به ژانر فانتزی تعلق داشتند برای سالها وجود داشتهاند، در حالی که دهه 1990 میلادی تحت سلطه برنامههای فانتزی محبوبی مانند «Xena: Warrior Princess» بود. با این حال، در عصر نمایشهای استریم مدرن، سریال فانتزی نه تنها برجستهتر شده است، بلکه صیقلیتر و بلاکباستری نیز شده است. تولیداتی مانند «ارباب حلقهها: حلقههای قدرت» و «خاندان اژدها» تلاشهای بسیار پرهزینهای هستند که هدفشان ارائه ارزشهای تولید سینمایی در قالبی اپیزودیک است.
دیگر پروژههای فانتزی اخیر مانند «The Wheel of Time» و «Willow» نیز در ارائه جلوههای ویژه زیادی در سطح فیلم در محدوده یک اپیزود کوتاهی نکردهاند. این نوع سریالها آنقدر محبوب هستند که «Dungeons & Dragons: Honor Among Thieves» الهامبخش یک اسپینآف تلویزیونی حتی قبل از نمایش آن در سینماها شد. با وجود همه این برنامههای تلویزیونی فانتزی که بر چشمانداز فرهنگ عام تسلط دارند، نیاز کمتری برای تماشاگران برای تماشای فیلمهای فانتزی جدید در سالنها وجود دارد.
فراگیر شدن داستانگویی فانتزی در تلویزیون رقابتی را فراهم کرده است که اکثر فیلمهای فانتزی مدرن، حتی فیلمهایی که به خوبی دارای نقد مثبت شدهاند، مانند «Dungeons & Dragons: Honor Among Thieves»، برای رقابت با آن تلاش میکنند.
فیلمهای فانتزی بد این ژانر را لکه دار کردهاند
شاید نظر شما نباشد، اما دهه 2010 میلادی به بعد دوران خوبی برای فیلمهای فانتزی نبود. در حالی که فیلم پایانی «هری پاتر» رکوردهای باکس آفیس را شکست و بازسازیهای لایو اکشن مختلف از انیمیشنهای دیزنی نیز موفق شد، ولی در این دهه فیلمهای فانتزی شکست خورده زیادی وجود داشت. این عناوین فقط اشتباهات ناامیدکننده نبودند، بلکه اغلب آثار مشهوری بودند که به شکستهای بزرگ این صنعت تبدیل شدند.
امثال «خدایان مصر»، «وارکرافت»، «شاه آرتور: افسانه شمشیر»، «غول بزرگ مهربان» و بسیاری دیگر، همگی میلیونها پول از دست دادند و ژانر فانتزی را آلوده کردند. در اواخر سال 2018 نیز عناوینی مانند «موتورهای فانی» و «فندق شکن و چهار قلمرو» پول نقد موجود در بودجه خود را خرج کرده و آن را در گیشه باز پس نگرفتند و جلوه بدی به فیلم فانتزی دادند.
حتی فرنچایزهای طولانی مدت، که زمانی روشهای قابل اعتمادی برای تقویت ژانر فانتزی بودند، به برداشت منفی عمومی از این نوع سینما کمک کردند. در این بین فیلمهای «جانوران شگفتانگیز»، بهویژه، مورد توهین طرفداران سرسخت «هری پاتر» و عموم تماشاگران سینما قرار گرفت. سه فیلم «هابیت» نیز به طرز باورنکردنی تفرقه افکن بودند، که با شهرت درخشانی که در اوایل دهه 2000 پیرامون سهگانه «ارباب حلقهها» احاطه شده بود بسیار فاصله داشت.
حرفهای منفی زیادی پیرامون این پروژهها میچرخد، این یعنی به غیر از سابقهی ناامیدکننده باکس آفیس، که باعث شده این فیلمها با مفهوم شکست همراه شوند. جای تعجب نیست که عموم تماشاگران سینما شروع به کنار گذاشتن سینمای فانتزی، حداقل از نظر سینمایی کردهاند.
هالیوود بیش از حد بر روی برندهای فانتزی متمرکز شده
فیلم فانتزی لایو اکشن مدرن یکی از ریشههای گذشته است. به طور خاص، هالیوود تنها زمانی به سمت فیلمهای فانتزی روی میآورد که بتواند از یک برند آشنا بهره برداری کند. بازسازی لایو اکشن عناوین انیمیشنی قدیمی مانند «دیو و دلبر» تنها دلیلی است که دیزنی به عنوان مثال عاشق فیلمهای فانتزی با بازی انسانهای گوشتی است. در همین حال، حماسه «هری پاتر» نیز تلاش کرد تا طول عمر برند خود را از طریق سه فیلم «جانوران شگفتانگیز» افزایش دهد که شور و اشتیاق تماشاگران زیادی را به خود جلب نکرد.
با توجه به اینکه برادران وارنر اکنون متعهد به ساخت یک رشته کامل از فیلمهای کاملاً جدید «ارباب حلقهها» است، به نظر نمیرسد این روند به این زودیها از بین برود. با تعداد زیادی افزونه فرنچایزی، فیلمهای فانتزی دیگر یک اثر اورجینال را نداشتهاند. در واقع وقتی صحبت از آثار فانتزی مدرن به میان میآید، دیگر شهامتی که به تصمیم برای چراغ سبز فیلمهای اصلی «هری پاتر» و «ارباب حلقهها» منجر شد، از استودیوهای فیلم ناپدید شده است.
در نتیجه، دنیای سینمای فانتزی به خانه انبوهی از باقیماندههای برندهای قدیمی این ژانر تبدیل شده است. چنین پروژههایی ممکن است مدیران استودیو را خشنود کنند، اما کاهش فروش در فیلمهای پایانی «هابیت» و «جانوران شگفتانگیز» نشان میدهد که تنها تکیه بر نامهای تجاری قدیمی راهی برای چاپ پول و حیات طولانی مدت این ژانر نیست، چه رسد به روشی برای حفظ سرمایه.
عدم تنوع بصری در آثار سینمای فانتزی
فیلمهای فانتزی لایو اکشن میتوانند زیبایی بصری بسیار متفاوتی با یکدیگر داشته باشند، اما به نظر میرسد استودیوهای جریان اصلی هالیوود این را فراموش کردهاند. بسیاری از فیلمهای فانتزی مدرن از نور کم و عدم وجود رنگهای زنده رنج میبرند. عناوینی مانند «شاه آرتور: افسانه شمشیر» قلعهها، رودخانهها و کلبهها را با رنگهای خاکستری پوشاندهاند که تشخیص یک مکان از مکان دیگر را دشوار میکند.
حتی پروژههای فانتزی در زمانهایی که نورپردازی الکتریکی اختراع شدهاند، مانند سهگانه «جانوران شگفتانگیز»، از وفور فیلمبرداری با نور ضعیف رنج میبرند. در همین حال، بازسازیهای لایو اکشن فیلمهای انیمیشن دیزنی به دلیل تیرگی تصاویرشان بدنام شدهاند. به سختی میتوان یک دلیل را مشخص کرد که چرا فیلمهای فانتزی چنین زیبایی بصری یکسان و نورهای تاریک را انتخاب میکنند، اما بخشی از آن ممکن است ناامنی در مورد نحوه درک مخاطب از مواد فانتزی باشد.
این تصور وجود دارد که تماشاگران جریان اصلی فیلم فکر میکنند که محتوای فانتزی بیش از حد «کودکانه» هستند، بنابراین این سبک از نورپردازی و جلوههای بصری تلاشی است برای اینکه این پروژهها «جدیتر» و بهطور عمومی در دسترس به نظر برسند. در عوض، این کار فقط الهامبخش یک زیباییشناسی پیشفرض ترسناک برای ژانر فانتزی است که تشخیص هر یک از این فیلمها را سخت کرده است. برای مثال: فیلم «شوالیه سبز» که سال 2021 نمایش داده شد، مملو از رنگهای پر جنب و جوش و تصاویر خاص بود، یک ناهنجاری خوشایند در چشمانداز فیلمهای فانتزی مدرن که نشان میدهد بسیاری از آثار دیگر در این ژانر چه چیزی را ندارند.
دستکاری افسانههای قدیمی
بزرگترین جذابیت هالیوود در مورد فیلمهای فانتزی لایو اکشن در گذشته، ارائه دیدگاههای جدید از شخصیتهای افسانهای کلاسیک یا شخصیتهای اسطورهای بود که کاملاً در حوزه عمومی قرار داشتند. با این حال، در دهه 2010، این رویکرد برای بسیاری از استودیوها به سمتی متفاوت رفت و پروژههایی مانند «جک غولکش» و «پن» دهها میلیون دلار برای سرمایه گذاران مربوطه از دست دادند. در گذشته، آشنایی با شخصیتهای قدیمی، الهام بخش تماشاگران برای آمدن به سینما بود. با این حال، دستکاریهای زیاد منجر به بیمیلی تماشاگران به فیلم شاه آرتور شد.
حتی پروژههایی که توسط ستارههای بزرگ سینما مانند «هرکول» با بازی دواین جانسون نیز تولید شدهاند، نشان دادهاند که تماشاگران سینما مشتاق تماشای تکرار بیشتر شخصیتهای فانتزی آشنا نیستند که از رنگ تا میلهایشان به کلی به روز رسانی شده است. حتی دیزنی هم نتوانسته است تمام شخصیتهای فانتزی قدیمی را به فیلمهای پرفروش مدرن لایو اکشن تبدیل کند، همانطور که در فیلم «فندق شکن و چهار قلمرو» دیده میشود. دهه 2010 دوران اوج فیلمهای فانتزی لایو اکشن در گیشه نبود، اما بهویژه برای عناوینی که بر اساس چهرههای افسانهای ساخته شدهاند که قبلاً اقتباسهای بیشماری از فیلمهای قبلی را به دست آوردهاند، سخت بود.
نبود فیلمساز جدید و فکر نو در این ژانر
دنیای فیلمهای فانتزی لایو اکشن در قرن بیست و یکم به شدت به چند کارگردان وابسته است. به عنوان مثال، زمانی که دیوید یتس شروع به ساخت عناوین «هری پاتر» با «هری پاتر و محفل ققنوس» در سال 2007 کرد، او تنها کارگردانی بود که در آن فرانچایز شرکت داشت. در همین حال، پیتر جکسون تنها فیلمساز سه گانه «ارباب حلقهها» و سه گانه بعدی «هابیت» بود. حتی اندرو آدامسون، کارگردانی که زمانی داستانهای پریان را با قسمتهای اولیه «شرک» به سیخ میکشید، با دو فیلم اول «نارنیا» نویسنده فیلمهای فانتزی لایو اکشن شد. در همین حین، کارگردان کریس کلمبوس، پیش از آنکه برای کارگردانی قسمت افتتاحیه «پرسی جکسون» بیاید، بین کارگردانی دو فیلم اول «هری پاتر» تغییر مسیر داد.
در حالی که اتکا به گروه کوچکی از فیلمسازان تضمین میکرد که مدیران استودیو میتوانند راحت بخوابند، با دانستن اینکه آثار فانتزی لایو اکشن در دستان باتجربه هستند، اما پس از اینکه این کهنه کارها به کار خود ادامه دادند، استعداد زیادی در فیلمسازی ایجاد نشد. بنابراین، کارگردانان باتجربه فانتزی برای مدیریت آثار جدید در این ژانر کم هستند. این خشکسالی استعداد کارگردانی باعث کاهش شدیدمخاطب آثار فانتزی لایو اکشن شده است که فقط مشکلات مربوط به عملکرد باکس آفیس را تشدید میکند.
فیلمهای فانتزی به سمت استریم رفتهاند
مانند کمدیهای با درجه R و کمدیهای رمانتیک، فیلمهای فانتزی لایو اکشن نیز ژانری هستند که تا حد زیادی از سینما به سمت دنیای مدرن خانگی مهاجرت کردهاند. تنها در سال 2022، نتفلیکس «مدرسه خیر و شر» و «Slumberland» را به فاصله کوتاه از هم دیگر در موقعیت پخش داشت.
در همین حال، دیزنی از پلتفرم دیزنیپلاس خود برای حذف عناوین فانتزی لایو اکشن مانند «Godmothered» و «Disenchanted» استفاده کرده است، که دومی دنبالهای موزیکال پرهزینه برای یک فیلم موفق در صفحه نمایش بزرگ بود. این همان نوع دنبالههایی است که معمولاً برای یک اکران پرشور در سینما بیمعنی است، اما در عوض به پخش استریم منتقل شده است.
با سابقه ضعیف باکس آفیس فیلمهای فانتزی در اواخر دهه 2010، تهیه کنندگان و مدیران استودیو هر دو ترجیح دادهاند بیشتر آثار فانتزی را به پخش استریم هدایت کنند. در این فرآیند، آنها چرخهای عجیب و غریب ایجاد کردهاند که در آن فیلمهای فانتزی کمی در سینماها وجود دارند که ثابت کنند این ژانر هنوز از نظر سینمایی نیز قابل اجرا است… زیرا بهطور ذاتی تصور میشود که دیگر این آثار برای نمایش بزرگ مناسب نیستند.
این رویکرد همچنین فیلمهای فانتزی را در ذهن مخاطبان بهعنوان چیزی که برای نتفلیکس «بهاندازه کافی خوب» است، رمزگذاری کرده است، نه اینکه ارزش هزینههای هنگفتی برای دیدن روی صفحه نمایش بزرگ داشته باشد. فقط سریالهای تلویزیونی فانتزی در سرویسهای استریم نیستند که سینمای فانتزی را کمرنگ کردهاند: ورودیهایی در این ژانر که به دیزنی پلاس و نتفلیکس رفتهاند نیز بر این فضای سینمایی تأثیر میگذارند.
دوری از سایه فیلمهای فانتزی قدیمی سخت است
میراث ماندگار موفقیتهای بزرگ مانند «ارباب حلقهها» و «هری پاتر» در دنیای فیلمهای فانتزی لایو اکشن، نعمتی متفاوت است. از یک طرف، این پروژهها ثابت کردند که ژانر فانتزی به همان اندازه توانایی جذب مخاطبان اصلی و شکستن رکوردهای باکس آفیس را دارد. اما از سوی دیگر، همین فیلمها آنقدر بر هر فیلم فانتزی آینده سایه افکندهاند که برای فیلمهای بعدی سخت است که هویت خود را مشخص کنند.
همه از زیباییشناسی بصری و رویکردهای خود به داستان فانتزی، با تکیه کردن بر عناصر آن آثار استفاده میکنند و این عدم تنوع را تضمین میکند. این مشکل حتی به اسپینآفهای درون آن حماسههای عظیم هم کشیده میشود، با عناوینی مانند «جانوران شگفتانگیز» که ناامیدکننده به نظر میرسند. تماشاگران هم ثابت کردهاند که نسبت به تماشای هر فیلم فانتزی لایو اکشن جدیدی که صرفاً بوی «ارباب حلقهها» و «هری پاتر» را میدهد، محتاط هستند. در حالی که «ارباب حلقهها» و «هری پاتر» وجود سینمای فانتزی لایو اکشن را در قرن بیست و یکم تضمین کردند، این فرنچایزها عناوین جدید را نیز با میراث خلاقانه عظیم خود محکوم به شکست کردند.
فیلمهای فانتزی به سمت تیرهتر شدن متمایل شدهاند
بزرگترین فیلمهای فانتزی لایو اکشن دهه 2000 آنهایی بودند که کودکان و نوجوانان میتوانستند از آنها لذت ببرند. بدیهی است که اینها تنها نوع داستانهای فانتزی نیستند که میتوانید بگویید، اما آن دسته از روایتهایی هستند که در آغاز قرن بیست و یکم بیشترین فروش را به دست آوردند. با این حال، در سالهای اخیر، آثار فانتزی تیرهتر و تیرهتر شدهاند و جمعیتشناسی کلیدی نوجوانان را در این فرآیند پشت سر گذاشتهاند. برای مثال، «شوالیه سبز» یک فیلم فانتزی درجه R بود که تاکید زیادی بر جنسیت و تصاویر ترسناک داشت، در حالی که فیلمهای «جانوران شگفتانگیز» حاوی ارجاعات تاریک به هولوکاست بودند.
وقتی صحبت از عناوین مستقلی مانند «شوالیه سبز» به میان میآید، رنگهای تیرهتر برای فیلمهای فانتزی لایو اکشن بسیار زیبا و شیک هستند. اما برای تولیدات پرهزینهتر مانند «شاه آرتور: افسانه شمشیر» و «وارکرافت»، اجتناب از لحنهایی که بینندگان جوانتر را جذب میکند، میتواند جمعیتی را که اغلب حامی اصلی این ژانر هستند، از خود دور کند.
بعلاوه، اینطور نیست که بلاک باسترهای تیرهتر تضمین شده باشد که تماشاگران قدیمیتر سینما را جذب کنند. عناوینی مانند «هرکول» و «من، فرانکنشتاین» به لطف کمپینهای تبلیغاتی عاری از هر گونه سبک و لحن، بازهم نتوانستند تماشاگران سینما را در هر سنی جذب کنند. نیازی به گفتن نیست که تغییر شدید به سمت روایتهای فانتزی لایو اکشن تیرهتر به طرق بیشماری بر پتانسیل باکس آفیس این ژانر تأثیر منفی گذاشته است.
ادبیات مدرن در حال حاضر بر روی فانتزی متمرکز نیست
رونق فیلمهای فانتزی لایو اکشن در ابتدای دهه 2000 عمدتاً بر اساس اقتباس از رمانهای مدرن فانتزی بود. در حالی که سه گانه عظیم «ارباب حلقهها» از ادبیات فانتزی کلاسیک الهام گرفته شده بود، فیلمهای «هری پاتر» و «گرگ و میش» بیشتر محبوبیت خود را از طرفداران جوان معاصر به دست آوردند. سینمای فانتزی لایو اکشن با تکیه بر متونی که با نوجوانان کنونی طنین انداز شده بود و قبلاً هرگز در صفحه نقرهای اقتباس نشده بود، رونق گرفت.
در همین حال، در سال 2022، دنیای رمانهای جوانپسند به سمت داستانهای پایهدارتری مانند «All My Rage» یا «تمام خشم من» نوشته صبا طاهر یا «A Scatter of Light» اثر مالیندا لو رفته است. با کمتر شدن محبوبیت ادبیات فانتزی نوجوانانه، مطالب یا پایگاههای هواداری قابل توجهی از قبل برای هالیوود وجود نداشته است که بتوان آثار فانتزی لایو اکشن جدید را استخراج کرد.
تغییر ذائقه ادبی الهام بخش حرکتی دور از فانتزی در سینماها شده است و کمک کرده تا اطمینان حاصل شود که استودیوها همچنان به بهره برداری از حماسههای فانتزی که دههها پیش آغاز شدهاند، مانند «هری پاتر» یا «ارباب حلقهها» متمرکز باشند. بنابراین، برای نسل فعلی، ژانر فیلم فانتزی لایو اکشن بسیاری از فاکتورهای دیدنی خود را برای بسیاری از بینندگان جوان از دست داده است.
یا واقعیت پایه یا ماجراهای ماورایی!
مخاطبان این روزها یا واقعیت پایه یا ماجراهای ماورایی میخواهند، نه داستانهای فانتزی در این بین؛ این یک قانون سخت و سریع نیست، اما در حال حاضر، به نظر میرسد که مخاطبان دو نوع خاص از ماجراجوییها را میخواهند. پروژههایی مانند «کرید III» و «جان ویک: فصل 4» وجود دارد که هیچکدام مستند نیستند، اما شخصیتهای خارقالعادهای دارند که در دنیایی زندگی میکنند که بهطور قابلتوجهی بخشی از جامعه مدرن است.
از سوی دیگر، آثاری مانند «آواتار: راه آب» نیز وجود دارد که تماشاگران سینما را به سیاره زیبای رنگارنگ پاندورا میبرد و حتی هرگز پا به سیاره زمین نمیگذارد. این دو حالت افراطی در بین علاقه مندان به سینما بسیار محبوب به نظر می رسند. اما این نیز باعث شده است که فیلم فانتزی از نظر جذب مخاطب در مکان عجیبی قرار گیرد. فیلمهای فانتزی را میتوان در دنیای مدرن دید، اما بسیاری از آنها در دورههای زمانی باستانی در سرزمینهایی که شباهت زیادی به سیاره زمین دارند، اما کاملاً آن دنیایی نیستند که ما میشناسیم، اتفاق میافتند.
این موضوع عناوینی مانند «Dungeons & Dragons: Honor Among Thieves» را حداقل از نظر بازاریابی در فضایی نامناسب بین «کرید III» و «راه آب» قرار میدهد. به نظر میرسد این پروژهها خیلی از دنیای ما جدا شدهاند، اما سرزمینهای باستانی که در آن ریشه دارند، ذاتاً آنقدر شگفتانگیز به نظر نمیرسند که بتوانند به عنوان ماده فرار مناسب عمل کنند. رفتن به پاندورا و تجربه یک دنیای کاملا جدید پر از موجودات فضایی هیجان انگیز است. اما بازگشت به دوران بربریت در حال حاضر برای مخاطبان فریبنده نیست.
پایان عصر فانتزی در سینما؟!
فیلم فانتزی لایو اکشن اغلب دوران سختی را در باکس آفیس سپری کرده است، با موفقیتهای بزرگ شروع شده و با شکستهای پر تعداد به پایان خود نزدیک میشود. به طور کلی، فانتزی لایو اکشن از نظر مالی سابقه متفاوتی دارد؛ چرا مه به نظر میرسد در مقایسه با بیگانگان و سفینههای فضایی، جذب تماشاگران سینما با شوالیهها و اسبها همیشه کمی سختتر است.
با این حال، اگر برای طرفداران این فیلمها آرامشی وجود دارد، این است که فیلمهایی مانند «ارباب حلقهها» تضمین میکنند که هالیوود هرگز به طور کامل از این ژانر دست نخواهد کشید. همیشه هنرمندان و مدیرانی در اطراف تلاش خواهند کرد تا از مشکلات فیلمهای فانتزی لایو اکشن باکس آفیس کم کنند و این شکستهای عجیب را جبران کنند و چیزی واقعاً جادویی را به تماشاگران سینما ارائه دهند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
کتاب مدرسه ی خوب ها و بد ها رو بخونید بعد با فیلمش مقایسه کنید.. قشنگ دلیلش رو متوجه میشید:/
چون بجای داستان هدفشون یا ترویج عقیده است یا پول.
چون یه مشت اسکی بی ارزش هستند که هدفی جز پول دوشی برای سازندگان حریص ندارن.