مرگ میس مارول تازهترین تلاش تنبلانهی مارول برای جلب توجه است
در سال ۱۹۴۰، انتشارات امالجِی به یک چالش برخوردند: جک کول به عنوان یکی از هنرمندان سرشناس امالجی این انتشارات را ترک کرد و دیگر روی سری کمیک محبوب Pep Comics با حضور کامت (Comet) ...
در سال ۱۹۴۰، انتشارات امالجِی به یک چالش برخوردند: جک کول به عنوان یکی از هنرمندان سرشناس امالجی این انتشارات را ترک کرد و دیگر روی سری کمیک محبوب Pep Comics با حضور کامت (Comet) کار نکرد. بدون هنرِ تصویرسازی کول، کامت دیگر همانند پیش مورد توجه قرار نگرفت تا شرکت برای افزایش فروشِ دوباره نیاز به کاری ویژه داشته باشد. این گونه شد که در شماره ۱۷ کمیک Pep Comics، یک اوباش باعث مرگ کامت میشود تا برادرش با الهامگیری از او تبدیل به قهرمانی نو با نام هنگمن (Hangman) شود.
نخستین مرگ یک ابرقهرمان در دنیای کمیک بوکها زمینهی فرمولی شد که از آن وقت به بعد بارها مورد استفاده قرار گرفت. Pep Comics کامت را برای هیچ دلیل داستانی نکشت و ترفندش برای افزایش فروش بود. حالا این مرگ نه تنها باعث پدیدار شدن یک قهرمان دیگر میشود بلکه حتی همیشگی نیز نیست. امالجی (که حالا با نام آرچی کامیکز شناخته میشود) این شخصیت را در دهههای ۶۰ و ۸۰ میلادی بازگرداند تا این که او را به انتشارات دیسی واگذار کرد.
از آن زمان به بعد، کمیکخوانها شاهد مرگهای فراوان شخصیتهای داستانی و به ویژه ابرقهرمانان بودهاند. کم و بیش همهی آنها نیز در پایان به زندگی بازگشتهاند. حتی شخصیتهایی که ظاهراً قرار بود برای همیشه کنار گذاشته شوند (برای نمونه باکی بارنز به عنوان سایدکیک کاپیتان آمریکا یا جیسن تاد، دومین رابین) در نهایت راه بازگشتشان را یافتند.
با وجود این روند همیشگی، ادیتورها و نویسندگان کمیکها تا هنگامی که خوانندگان باورشان کنند به مرگ این چنینی شخصیتها ادامه میدهد. تازهترین نمونه مربوط به کامالا خان یا همان میس مارول است که در شمارهی ۲۶ کمیک The Amazing Spider-Man کشته میشود. در ران حاضر این سری کمیک که توسط زب ولز و جان رومیتا جونیور هدایت میشود، پیتر پارکر از مری جین جدا شده، با فلیشیا هاردی/بلک کت رابطه دارد و شریک نورمن آزبورن است.
در واپسین هفتهها، ولز و مارول با ایدهی یک مرگ بزرگ در شمارهی ۲۶ کمیک The Amazing Spider-Man بازی کردهاند و به آن برچسب «شوکآورترین رویدادی که برای مرد عنکبوتی در ۵۰ سال رقم میخورد» زدهاند. این تاریخ اشاره به مرگ گوئن استیسی در سال ۱۹۷۳ دارد؛ یکی از مرگهای دنیای کمیکها که وارون نشده (به جز وضعیتهایی مربوط به مولتیورس و کلونها) و یکی از ناراحتکنندهترین رویدادها برای هواداران اسپایدرمن به شمار میآید.
با مشخص شدن ماجرای مرگ میس مارول، هواداران و مخاطبان دیدگاههای منفی خود را به سمت نویسندهی این شمارهی کمیک روانه کردند. برخیها حتی این ایده را عجیب دانستند؛ چرا که کامالا خان قرار است به زودی به شکل پررنگی در فیلم The Marvels از دنیای سینمایی مارول حضور داشته باشد. بنا بر این دور از ذهن نیست اگر غیبت میس مارول در دنیای کمیکها خیلی طولانی نباشد.
تازه، این مسئله نیز وجود دارد که کامالا حتی چندان شخصیت مکمل پررنگی در سری کمیک The Amazing Spider-Man به شمار نمیآید؛ پس چرا مرگ این شخصیت اصلاً باید در کمیک اختصاصی مرد عنکبوتی رقم بخورد؟
با توجه به این که احتمالاً علاوه بر زب ولز به عنوان نویسنده، سی. بی. سبولسکی در نقش سردبیر مارول و نیک لو به عنوان دبیر مرد عنکبوتی نیز در پدید آمدن این روایت نقش داشتند، منطقی است که چنین پرسشهایی مطرح شوند. مرگ میس مارول در سری The Amazing Spider-Man کاملاً از دنیای داستانها دور است و توجه مخاطبان را به سمت مکانیزمهای تجاری جلب میکند.
در ابتدا باید اشاره کرد، همان طور که گفته شد، خود کامالا خان نقش کمرنگی در سری The Amazing Spider-Man بازی میکند که به خودی خود یک بیتوجهی به یکی از شخصیتهای درخشان تازهی مارول است که سری اختصاصی خودش در سال ۲۰۲۱ به پایان رسید.
در دنیایی هم که حتی مرگِ شخصیتهای خُرد پایدار نیست، باور کردنی به نظر نمیرسد که دیگر خبری از کامالا خان نباشد. به ویژه که حالا قرار است ایمان ولانی این نقش را دوباره و این بار روی پردههای سینما ایفا کند. واپسین باری که مارول ترفندی به این شکل را پیاده کرد مربوط به انتشار The Death of Doctor Strange در سال ۲۰۲۱ است که البته استیون استرنج دوباره (و این بار کمی جوانتر) برای انتشار فیلم Doctor Strange in the Multiverse of Madness در سال ۲۰۲۲ بازگشت. پس هدف چیست؟
گاهی، داستانهای جالبی را میتوان با مرگ و بازگشت به زندگی یک شخصیت روایت کرد. برای نمونه میتوان به سری Batman & Robin گرنت موریسون اشاره کرد که در آن دیک گریسون پس از کشته شدن بروس وین به دست دارکساید هویت بتمن را به خود گرفت. در این سری گریسون و رابینش، دیمین وین، پرداخته شدند و سویههای تازهای از آنها به نمایش گذاشته شد.
به همین شکل، مرگ پیتر پارکر در ران دن اسلات پس از این که ذهنش با ذهن اوتو اکتاویوس جا به جا شد، تجلیلی از همهی چیزهای زبانزد پیتر همانند مهربانی و فداکاری او از آب درآمد. به این ترتیب بود که مرد عنکبوتیِ همیشگیِ دوستداشتنی لیاقت بازگشت خود را نشان داد.
برای میس مارول نیز روش مشابهی در وان-شات Fallen Friend: The Death of Ms. Marvel رقم میخورد که در آن داستانهایی از بهترین نویسندگان روایتهای کامالا گنجانده خواهد شد. شاید خوانندگان و هواداران از توجه به میس مارول خوشحال باشند ولی بیشتر آنها از این که با چنین ترفند تکراری، خستهکننده و تنبلانهای رو به رو میشوند راضی نیستند.
ولی شاید باید از خود پرسید که اگر مارول بدون مرگ میس مارول این وان-شات را منتشر میکرد، آیا باز هم همینقدر مورد توجه قرار میگرفت؟ شاید مرگ ابرقهرمانان به این دلیل تکرار میشوند چرا که همانند کشته شدن کامت در ۸۰ سال پیش هنوز هم توجه خوانندگان را جلب میکنند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
کل شیر دوشی انسان ها از گاو ها در طول تاریخ یه طرف، شیر دوشی دی سی و مارول از ابرقهرمان های تکراری هم یه طرف.
Lazy writing به روایت کارهای مارول
بعد از رویداد پادشاه سیاه پوش گفتم مارول کمیکس باید بره یک نیم دهه دیگه بیاد.
می رفتند می نشستند یک گوشه یک اتاق فکر و اتاق طراحی تشکیل می دادند.
یک نقشه ای از بیست سی سال آتی مارول تهیه می کردند.
پیش نویس و پیش طراحی همه چیز رو انجام می دادند و باز می گشتند.
در عوض نبودن، اون لحظه ای که باز می گشتند دنیای سرگرمی منفجر می شد و اولین رویداد منتشره، میلیون ها خرید و دانلود داشت.
اما حالا چی؟
یه سمت مغز های متفکر مارول جون می کنن واسه ایجاد هایپ.
یه سمت دیگه یه کاراکتر چهار نوع قیافه همزمان داره و تو یه کمیک یه تیپه تو یه کمیک دیگه یه تیپ کاملا متفاوت.
یه سمت دیگه هم داستان های مارول بعد از کینگ این بلاک ته نشین شده.
از همه ی اینها بدتر و نفرت انگیزتر، مسخره کردن مخاطبه.
رویداد زدن محاکمه مگنیتو!
تبلیغش چیه؟
《یکی از اعضای مهم ایکس من کشته می شود؛ ناگهان همه ی نظر ها به سمت مگنیتو بر می گردد و او خود را در میان محاکمه ای به قدمت عمرش می بیند. در این میان اونجرز هم در آستانه ی فهمیدن رازی مهم از ایکس من است.》
مخاطب در این لحظه غرق هایپ میشه!
حضور اونجرز. یک راز مهم که سرنوشت همه چی رو گره می زنه. به قتل رسیدن یکی از اعضای ایکس من. یک محاکمه بزرگ علیه مگنیتو. یک قاتل مرموز که توجهات رو میندازه روی ایکس من و کلی چیز دیگه.
بعد داستان چیه؟
واندا توسط یک یاروی فوق العاده بی اهمیتی (اصلا مگه واندا ایکس منه؟ اون قاتله هم اصلا یادم رفته چه خری بود.) کشته میشه.
همه یوهو میگن کار مگنیتو بوده! (همون مگنیتویی که حس پدری به واندا داره! :/ )
بعد دو نسخه گذشته و آینده واندا یهو میان واندا هم یادم نمیاد چی میشه زنده میشه.
بعدش چند تا هیولای گودزیلا مانند میان کراکوآ رو نابود کنند اونجرز و ایکس من شکست می خورن! تهش شکستشون میدن.
در نهایت هم قاتله یه بلایی سرش میاد.
مگنیتو هم تبرئه میشه.
همه چی هم به خوبی و خوشی به پایان می رسه!!!
شاید بپرسید پس راز مخفی ایکس من چی میشه؟
اونجرز راز رو اصلا اینجا نمی فهمن :/
میره برای رویداد بعد و ایسگا گیری بوده فقط.
مارول بعد کینگ این بلاک مُرد.
دیسی هم که بعد نیو۵۲ مُرد.
ما کمیک فنا دلمون رو به چی خوش کردیم؟
تهش به این نتیجه میرسن که نیاز به برنامه ریزی بلند مدت دارن دیر یا زود داره سوخت سوز نداره
ولی در کل اینگه کمیک های مارول و دیسی به بن بست برسن بعیده
چون حفظ دنیای سینماییشون با وجود دنیای کمیکشون ممکنه ( فن ها بدون حیات دنیای کمیک علاقه ای به دنیای سینمایی ندارن)
راه های مختلفی هم برای ایجاد جذابیت بیشر برای کمیک وجود داره
یه نمونش متحرک کردن نسبی هست که داخل تریلر های کمیک هم دیدیم مثلا تریلر کمیک g.o.d.s مارول
شاید یه دوره ای فعالیت های کمیکی شرکت ها کم بشه ( موقت)
از عجایب کتابای مصور اینه که با وجود رقیب های قدرت مندی مثل سینما هیچوقت کامل از دور رقابت خارج نشدن و نمیشن
و حتی تو همین دوره هم میتونن به شدت پرطرفدار بشن نمونش مانگا های ژاپن و مانهوا های کره
صنعت کمیک مارول و دیسی شکست نمی خوره چون رقیب جدی ای نداره.
روند کار اینجوریه که قشر نوجوون یهو باهاشون آشنا میشه. کلی کمیک می خره و سود می رسونه.
بعد از یک مدتی از روند تکراری کمیک ها زده میشه و با قشر نوجوون بعدی جایگزین میشه.
بنده تو دو سال حدود ۳۰۰ تا کمیک خوندم.
الان همین من اگه خارج بودم اقل اقلش ۳۰۰ دلار سود رسونده بودم به مارول و دیسی.
تو کل آمریکا و اروپا هر دو سال ۵۰۰۰۰ نفر مثل من که باشن و کمیک بخرن (و بعدِ دو سال جایگزین بشن.) مارول و دیسی هر دو سال فقط از فروش کمیک ۱۵ میلیون دلار سود دارند.
بماند سود از شرکت های اسباب سازی، انیمیشن سازی، فیلم و سریال سازی و...
من به عنوان یک کمیک فن فقط دلم به طراحی های الکس راس خوشه، نه بیشتر!
یه ضرب المثل قدیمی تو کمیک هست که میگه:
در دنیای کمیک هیچکس مرده باقی نمیمونه، به جز گوئن استیسی و عمو بن و کاپیتان مارول(قبلا جیسون تاد و باکی بارنز هم عضوش بودن ولی حتی اوناهم نتونستن مرده باقی بمونن🙃)