ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

اخبار و مقالات

۱۰ مشکل بزرگ بازی‌های جهان باز که باید قبولشان کنیم

بازی‌های جهان بازی طی سالیان اخیر پیشرفتی چشمگیر داشته است و حالا توسعه دهنده‌ها می‌توانند یک جهان زنده را در یک بازی ویدیویی خلق کنند. بیشترین جذابیت این سبک به خاطر آزادی زیادی است که ...

امیرحسین وفاراد
نوشته شده توسط امیرحسین وفاراد | ۶ خرداد ۱۴۰۲ | ۱۶:۰۰

بازی‌های جهان بازی طی سالیان اخیر پیشرفتی چشمگیر داشته است و حالا توسعه دهنده‌ها می‌توانند یک جهان زنده را در یک بازی ویدیویی خلق کنند. بیشترین جذابیت این سبک به خاطر آزادی زیادی است که به بازیکن می‌دهد و اکثر ما شاید تعداد خیلی زیادی از بزرگ‌ترین مشکلات بازی‌های جهان باز را به خاطر این آزادی نبینیم. بسیاری از مواقع ما در این دنیا‌های خیالی غرق می‌شویم و برای چندین ساعت از دنیا واقعی فاصله می‌گیریم.

با در نظر گرفتن تمامی نکات مثبت این سبک، یک سری واقعیت هم وجود دارد که به بازی‌های جهان باز ضربه بزرگی می‌زنند. بسیاری از بازی‌های این سبکی تنها به این دلیل جهان باز شدند که مدت زمان گیم‌پلی را افزایش دهند و در حقیقت محتوا خاصی ندارند. به زبانی ساده‌تر، هر بازی‌ای نمی‌تواند جهان باز باشد. پس اگر شما هم می‌خواهید با بزرگ‌ترین مشکلات بازی‌های جهان باز فعلی آشنا شوید در ادامه با ویجیاتو همراه باشید.

وجود باگ‌های خیلی زیاد


یک دنیا آزاد و پر از جزئیات نیازمند یک پردازنده بسیار قدرتمند است. حالا اگر شما یک بازی به بزرگی Ghost Recon: Wildlands داشته باشید قطعا یک جای کار دچار مشکل خواهد شد. با توجه به بزرگی نقشه بازی و تمامی آزادی‌ای که دارید، بالاخره یک کاری را انجام می‌دهید که بازی انتظارش را نخواهد داشت. نتیجه این اتفاق گلیچ‌ها و باگ‌های متعددی است که در تمامی بازی‌های جهان باز دیده‌ایم.

البته نوع دیگر این اتفاق هم صرفا به خود بازی برمی‌گردد. ممکن است که به خاطر بزرگی آن، توسعه‌دهنده‌ها زمان زیادی را صرف اطمینان از عملکرد تمامی ویژگی‌های ظاهری بازی نکنند و خب باگ‌های زیادی را از این طریق خلق کنند. در بازی‌هایی که داستانی خطی دارند این مشکلات را نمی‌بینید؛ چون همان قسمت محدودی که طراحی می‌شود اهمیت خیلی زیادی دارد و کسی از مشکلاتش غافل نخواهد شد.

داستان و گیم‌پلی از هم جداست


اگر شما بخواهید که در یک دنیا مجازی شروع به ایجاد هرج و مرج کنید کسی به شما چیزی نخواهد گفت. به هر حال قسمتی از گیم‌پلی بازی همین است و بازی از شما انتظار دارد که چنین کاری انجام دهید. مشکل از جایی آغاز می‌شود که این کارها را در میان ماموریت‌ها انجام دهید. این کار شخصیت شما را از داستان و حس بازی به طور کامل جدا می‌کند.

در بسیاری از بازی‌ها شما نقش یک قهرمان را دارید. یعنی ممکن است که شما نصف شهر را در آتش نابود کنید و سپس یک ماموریت انجام دهید و تبدیل به یک قهرمان ملی شوید. شاید خود آزادی بازی در عمل زیبا باشد؛ ولی ترکیبش با یک داستان نتیجه جالبی نمی‌دهد.

دنیا اصلا واکنشی نسبت به کارهای شما نشان نمی‌دهد


این مورد با مورد قبلی مرتبط است. در اکثر بازی‌های جهان باز، دنیا اصلا واکنشی نسبت به شما نشان نمی‌دهد. شما می‌توانید تمامی NPCهای یک شهر را بکشید و کسی کاری به کارتان نخواهد داشت. حتی اگر پولی روی سر شما بگذارند هم می‌توانید آن را پرداخت کنید و به سرعت بخشیده شوید. البته این را هم باید گفت که توسعه‌دهنده‌های این بازی‌ها همه تلاششان را می‌کنند که یک دنیا واقعی را خلق کنند، ولی خب همیشه همه چیز به خوبی پیش نمی‌رود.

یکی از بازی‌هایی که حداقل سعیش را کرد که این مشکل را حل کند Red Dead Redemption 2 بود. کاری به سیستم تحت تعقیبش ندارم چون مشکل بالا در موردش صدق می‌کند؛ ولی منفور شدن آرتور خیلی جالب بود. تمامی شخصیت‌های بازی نسبت به اقدامات شما واکنش نشان می‌دادند و رفتارشان با شما تغییر می‌کند. این موضوع باعث می‌شود که در طول بازی حواستان به کارهایی که می‌کنید باشد.

وسایل به دردنخوری که همه جا پیدا می‌شوند


در بسیاری از بازی‌ها شما باید تمامی آیتم‌های مختلف بازی را جمع کنید تا بتوانید بازی را به صورت صد درصدی تمام کنید. خیلی از افراد دوست دارند که این کار را انجام دهند، ولی متاسفانه اکثر مواقع این آیتم‌ها اصلا به داستان مرتبط نیستند. این کار یکی از روش‌هایی است که توسعه‌دهنده‌ها به کمکش مدت زمان بازی را افزایش می‌دهند.

حتی اگر این آیتم‌ها هم به بازی مرتبط باشند، پیدا کردن آن‌ها و جمع‌آوری این وسایل از یک سر تا سر دیگر نقشه کاری خسته کننده است. این کار ممکن است که بسیاری از بازیکن‌ها را از بازی دور کند.

ما در بازی کارهای بقیه را انجام می‌دهیم


چندین مورد از بزرگ‌ترین مشکلات بازی‌های جهان باز به یکسان بودن ساختار همه آن‌ها برمی‌گردد. شما یک چیزی را از یک NPC می‌خواهید. برای اینکه آن آیتم مورد نظر را دریافت کنید باید یک ماموریت انجام دهید. برای انجام ماموریت باید پیش یک شخص دیگر بروید. آن شخص از شما می‌خواهد که کمکش کنید تا بعد او هم به شما کمک کند. این سناریو خیلی آشناست، نه؟

اشتباه نکنید، برخی از این ماموریت‌ها می‌توانند خیلی جذاب باشند؛ ولی خب اکثر آن‌ها در نهایت خسته کننده می‌شوند.

مسیرهای طولانی و خسته کننده


در یک بازی جهان باز، شما دائما از یک نقطه در نقشه باید به نقطه دیگر بروید. برخی بازی‌ها هستند که یک سیستم Fast Travel خیلی عالی دارند؛ ولی دیگر بازی‌ها که شما را مجبور به سفر می‌کنند، خیلی خسته کننده می‌شوند. مواقعی که شما دلتان می‌خواهد که هرچه سریع‌تر ماموریت خود را شروع کنید، سفر با یک اسب یا ماشین از یک سر تا سر دیگر نقشه می‌تواند واقع حس یک سفر طولانی را منتقل کند.

تنها بازی‌ای که از این سفر‌های طولانی هم یک مکانیک جذاب ساخت، بازی اسپایدرمن مارول بود؛ آن هم فقط به این خاطر که آویزان شدن از تار و سفر به کمک آن‌ها واقعا حس خوبی داشت.

فضا خالی زیاد


بازی‌هایی هستند که اصلا قرار نبود جهان باز باشند. شما این موضوع را به راحتی می‌توانید در خود بازی هم ببینید. فضاهایی خالی و حتی مکان‌هایی که هیچی در آن‌ها برای بازیکن نیست؛ این مکان‌ها صرفا هستند که باشند. یکی از بازی‌هایی که متاسفانه چنین مشکلی را به خوبی نشان می‌دهد Rage 2 است. این بازی مشخص است که نباید جهان باز می‌بود چون شما دائما در حال سفر از یکی از قسمت‌های بازی به قسمت دیگر هستید در حالی که هیچ چیزی بین این دو مکان نیست.

سرعت روایت داستان به‌ هم می‌ریزد


با توجه به آزادی‌ای که بازیکنان در اینطور بازی‌ها پیدا می‌کنند، ممکن است از ماموریت‌های اصلی بازی غافل شوند. اگر این کار را برای مدتی طولانی انجام دهید، در نهایت داستان بازی دیگر برایتان مهم نیست و شاید حتی آن‌ را متوجه نشوید.

شخصیت شما در بازی ممکن است که یک تماسی را دریافت کند و متوجه شود که خانواده‌اش را گروگان گرفته‌اند. شاید فکر کنید که این موضوع باعث می‌شود که به سرعت برای نجات آن‌ها اقدام کنید؛ ولی نه. چون بازی جهان باز است، شما اصلا محدودیت زمانی ندارید، پس هیچ عجله‌ای هم نخواهید داشت، پس این اتفاق و این ماموریت تمامی جذابیتش را از دست خواهد داد.

ماموریت‌ها شاید زیاد باشند ولی معمولا جذاب نیستند


حقیقتا حس خیلی خوبی دارد وقتی که متوجه می‌شوید یکی از بازی‌های موردعلاقه‌تان تعداد خیلی زیادی ماموریت مختلف دارد. با توجه به همین موضوع، اگر تعداد ماموریت‌های شما زیاد باشد، کیفیت این ماموریت‌ها در نهایت با هم متفاوت خواهند بود. انجام ماموریت‌های مختلف بازی به سرعت تبدیل به رقابت بین کیفیت و کمیت خواهد شد. شما تعداد زیادی ماموریت انجام می‌دهید و این ماموریت‌ها ترکیبی از خوب و سرگرم‌کننده و خسته کننده خواهند بود.

البته این موضوع کاملا به سلیقه شخصی بستگی دارد. شاید شما از یک سری ماموریتی که دوستتان از آن‌ها بدش می‌آید، لذت ببرید و این موضوع اصلا اشکال ندارد. با این حال مقایسه ماموریت‌های خوب کم و تعداد زیادی ماموریت خسته کننده در ذهن همه بازیکن‌ها به وجود خواهد آمد.

محدودیت روایت داستان در عین آزادی


متاسفانه یکی از بزرگ‌ترین مشکلات بازی‌های جهان باز را به سختی می‌توان توضیح داد. برای همین هم این مورد را بهتر است با یک مثال توضیح دهم. بازی Assassin's Creed 3 را تصور کنید. قسمتی از یکی از ماموریت‌های این بازی مربوط به زندانی شدن کانر (Connor) است. این بخش از بازی به شدت هیجان‌انگیز و جذاب است و واقعا به خوبی طراحی شده است. قسمت ناراحت کننده اینجاست که چون این بخش از بازی شما را از آزادی جهان باز جدا می‌کند، بسیاری از بازیکنان از این ماموریت متنفر‌اند.

مثال دیگر ماموریت Guarma در بازی Red Dead Redemption 2 است. شاید این ماموریت به تنهایی خیلی جالب بود و برای چند ساعتی شما را در خودش غرق کرد، ولی خیلی از افراد از آن لذت نبردند. این ماموریت شما را از آزادی اصلی این سبک جدا می‌کند و این کار در بازی‌های جهان باز می‌تواند باعث نفرت بسیاری از گیمرها شود.

حالا تصور کنید که بازی به صورت خطی بود و از اول هم جهان باز نبود. آیا باز هم شما به خاطر از دست دادن آزادی ناراحت می‌شدید؟ قطعا نه. توسعه‌دهنده‌های بازی حتی اگر سعی هم کنند که در یک قسمت کوچک از بازی، به صورت مستقیم و پشت سر هم یک بخش از داستان را روایت کنند باز هم به مشکل می‌خورند. چرا؟ چون بازی از اول جهان باز بوده و کسی انتظار ندارد که این آزادی را از دست بدهد.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (19 مورد)
  • RIP_alireza
    RIP_alireza | ۲ تیر ۱۴۰۲

    شماره ۵ رو یاد بازی های داستانی گلیم گیمز افتادم که کلا ماموریت ها خرجی هست یعنی میخوای یه ماموریت بری میخوای یه جا بری باید کلی هزینه کنی برای خریدن یه چیز که همینجوری تکرار میشه
    پ.ن : هزینه چیز هوایی که گرفتی برگرده میشه باهاش یه تانک خرید

  • Scorpion x
    Scorpion x | ۲۵ خرداد ۱۴۰۲

    با اینکه فضای بازی را بیشتر میکنند خوبه ولی وقتی یک جا گیر میفتی چیزی نیست باید یا بمیری یا اگر بازی مثل gta v بود شخصیت رو عوض کنی بعضی از این لگ ها باحاله من خودم یک بار تو gta‌ رفتم لباس بخرم سگم رو برده بودم سگم حمله کرد به یارو بعد من شخصیت رو عوض کردم بدون اینکه پول بدم لباس رو برداشتم یک بار هم تو سلمونی شد ولی آیتم ها بدرد نخور میدارم بده مثل بازی رزیدنت ایول چهار یک تیر میداد که اصلاً اسلحه اش رو نداشتی ولی اگر فضا بزرگتر کنند ولی بهتر خوب میشود بعضی از ماموریت های بازی ها واقعا کسل کننده هستن

  • casinooo.blogfa.com
    casinooo.blogfa.com | ۱۱ خرداد ۱۴۰۲

    درواقع بهتره جای بزرگ تر کردن دنیاش، کیفیتشو بیارن بالا تر

  • abolfazl3000
    abolfazl3000 | ۱۰ خرداد ۱۴۰۲

    توی بازی هاگوارتز هم یه حالتی هست که حتمنی نیست که بری بخش اصلی رو تکمیل کنی اما یکی از خوبی هاش اینه که یه سطح مشخصی تعیین کرده برای هر مرحله ای مثلا اگه میخوای با بری توی بخش داستانی مبارزه با عنکبوت ها باید سطحت ۱۲ یا ۲۰ باشه این حالتش باعث شده که خیلی بهتر شه نحوه متوجه شدن قضایا رو

  • duke1485
    duke1485 | ۹ خرداد ۱۴۰۲

    Albion Online از این دست مشکلات نداره و بنظرم یکی از بهترین بازی های mmorpg جهان بازه

  • Claire Farron
    Claire Farron | ۸ خرداد ۱۴۰۲

    منم از fast travel زیاد استفاده نمیکنم،مثلا تو horizon zero dawn یادمه فقط با اسب اینور اونور میرفتم.

  • Dr.onion
    Dr.onion | ۷ خرداد ۱۴۰۲

    باگ ها هم انصافا باحالن
    یه بار داشتم جی تی ای بازی میکردم دیدم یکی مثل سوپرمن پرواز کرد خورد به دیوار 😂

  • Death Lake
    Death Lake | ۶ خرداد ۱۴۰۲

    وی یک مورد دیگه هم هست . بازی های جهان بازی که یه بخش مپشون کلی ایونت و ماموریت داره و بخش دیگه مپ خالیه خالیه ، مثل سه نسخه آخر اساسینز کرید

    • minereza
      minereza | ۶ خرداد ۱۴۰۲

      موافقم تو اورجینز به معنای واقعی کلمه نصف مپ کویره😂

  • Mohammad-Nikhalat-Jahromi
    Mohammad-Nikhalat-Jahromi | ۶ خرداد ۱۴۰۲

    و مهم تر از همه ، لودینگ های طاقت‌فرسا که امیدوارم SSD بالاخره حلش کنه

  • KOUWNENTZ
    KOUWNENTZ | ۶ خرداد ۱۴۰۲

    مورد ۲ و ۳ بنظرم بیشتر ویژگی مثبت هستن تا منفی

  • Os Reza2008 x
    Os Reza2008 x | ۶ خرداد ۱۴۰۲

    باگ قطعا باید یه بخشی از بازی های جهان باز باشه اصلا مزش به همینه یهو یه چیزی میبینی یا میخکوبت می‌کنه از ترس یا میخندونت
    ولی فست تراول کردن بازی های جهان باز یه بخشی از لذت رو از بین میبره تو مثلا توی ردد با اسب مسیر رو میری اسب سواریش لذت بخشه محیط رو میبینی روحت جلا پیدا می‌کنه یا بازی های دیگه البته این مورد توی بعضی بازی ها صدق نمیکنه
    کوئست ها رو موافقم از یه جایی به بعد دیگه اون لذت اولیه رو ندارن و توی ورطه تکرار می افتن و دیگه پلیر رغبتی به پیش بردنشون نداره ( البته بعضی بازی ها از همون کوئست اول هیچ چیز خاصی ندارن)

    • Death Lake
      Death Lake | ۶ خرداد ۱۴۰۲

      دقیقا . لذت رد دد به مسیر های طولانیشه

  • alizavin
    alizavin | ۶ خرداد ۱۴۰۲

    لذت بردن از مسافت برای انجام مأموریت بهترین لذته ولی باگ‌های که توی این نوع بازی ها هست به علت جهانی بزرگی که توش ساخته شدن هست بعضی وقتا وحشتناک هستن و بعضی وقتها خنده دار

  • یونس
    یونس | ۶ خرداد ۱۴۰۲

    واقعا مسیر های طولانی رو مخه
    مخصوصا تو بازی های که مال قدیمه و ماشین و هواپیما و اینا نیست
    مثلا فک کن تو ردد داری میری اسبت بیفته بمیره:|||
    هیچکسم نمی‌بینی
    بمبم نداری خودت و بکشی
    جای مرتفعی هم نیست
    اصلا جهنمه
    جهنم

    • Diktator
      Diktator | ۸ خرداد ۱۴۰۲

      مرد مومن کل جذابیتش همین چالشاس
      اینا نباشه دیگه به چه دردی میخوره خو

  • roozb
    roozb | ۶ خرداد ۱۴۰۲

    من هیچوقت تو رد دد 2 فست ترول نکردم انقدر که از سفر کردن داخلش لذت میبردم

    • کاپیتان قیمت
      کاپیتان قیمت | ۶ خرداد ۱۴۰۲

      وقتی میخواستم به یه جای مشخص از نقشه برم، تو مسیر کلی اتفاقات جالب و متنوع می‌افتاد و مسیر رو جذاب‌تر میکرد

      • roozb
        roozb | ۶ خرداد ۱۴۰۲

        دقیقا

مطالب پیشنهادی