نقد فیلم Hypnotic | افسونگر
این اثر سینمایی تلاش کارگردان فرنچایز «بچههای جاسوس» برای ورود به مسیر دشوار فضای آثار علمیتخیلی روانشناختی است؛ اثر سینمایی جدید رابرت رودریگز پیشفرض جالبی دارد که بوی آثار علمیتخیلی کریستوفر نولان را میدهد، اما ...
این اثر سینمایی تلاش کارگردان فرنچایز «بچههای جاسوس» برای ورود به مسیر دشوار فضای آثار علمیتخیلی روانشناختی است؛ اثر سینمایی جدید رابرت رودریگز پیشفرض جالبی دارد که بوی آثار علمیتخیلی کریستوفر نولان را میدهد، اما سوال این است که آیا فیلمساز توانسته از زیر بار سنگین چنین آثاری قِسِر در برود یا خیر؟! برای یافتن پاسخ با نقد فیلم Hypnotic همراه ویجیاتو باشید.
- «هیپنوتیزم یا افسونگر» / Hypnotic
- ژانر: علمیتخیلی، اکشن، هیجان انگیز
- کارگردان: رابرت رودریگز
- بازیگران: بن افلک، آلیس براگا، هاله فینلی، دایو اوکینی، ویلیام فیکنر
- سال انتشار 2023
- وب سایت IMDb
- خلاصه داستان: وقتی یک کارآگاه متوجه میشود که دختر گمشدهاش و مجموعهای از سرقتهای بانکی برجسته ممکن است به هم مرتبط باشند، او باید برای یافتن دخترش و متوقف کردن آژانس مخفی دولتی در پشت این آشفتگی، به یک سفر دیوانهکننده برود.
رابرت رودریگز کارگردان و بن افلک ستاره هر دو حرفهای بسیار جالب داشتهاند. فیلمشناسی رودریگز متنوع است، مملو از فیلمهای پرخشونت و یک فرانچایز محبوب کودکانه؛ در مقابل حرفه بازیگری افلک به تنهایی میتواند داستانهای بیپایانی از اوج و فرودهای بسیاری را که او تجربه کرده است بازگو کند. از سوی دیگر، حرفه فیلمسازی او بسیار منسجمتر است. افلک در فیلم هایش به سطح خاصی از کیفیت رسیده که برخی از فیلمسازان ممکن است به آن حسادت کنند.
بنابراین، میتوان گفت جالب است که این دو فرد خلاق با چنین سبکهای متنوعی بخواهند با یکدیگر همکاری مشترک در یک اثر علمیتخیلی روانشناختی راشته باشند. اما همین ابتدا باید بگویم از شانس بد ما تنها همکاری این دو شخص، یعنی فیلم «Hypnotic» یا همان هیپنوتیزم افسونگر، از اجرا، تدوین و فیلمنامه ضعیفی رنج میبرد که باعث میشود برخلاف سینمای نولان که به شدت وامدار آن است، نتواند حرف خاصی برای گفتن داشته باشد.
«هیپنوتیزم» کارآگاه فرسوده دنی رورک (بن افلک) را دنبال میکند که از ربوده شدن دختر خردسال خود در چهار سال پیش به ناامیدی رسیده است. رورک در حالی که خود را در کارش غرق میکند، شروع به تحقیق در مورد یک سری سرقتهای بانکی میکند که باعث میشود واقعیت و مهمتر از آن خودش را زیر سوال ببرد. در طول راه، یک روانشناس با بازی (آلیس براگا) به تحقیقات او میپیوندد و شروع به کشف توطئه عمیقتری در قلب پرونده میکند که به ربوده شدن دختر رورک بازمیگردد.
در ادامه دسیسهها، بازی با روان شخصیتها و یک تهدید بسیار عمومی (با بازی ویلیام فیکنر) دائماً در جستجوی قهرمانهای داستان هستند، زیرا آنها در حال فرار برای رسیدن به قلب آنچه در اینجا واقعاً در حال اجرا است، میگردند.
در حالی که فیلم «Hypnotic» همه سازههای یک فیلم بلاکباستری و هیجانانگیز در سطح آنچه کریستوفر نولان معمولا ارائه میکند را دارد، اما متأسفانه، رودریگز در اجرای مواد مفهومی موجود در ایده داستانی به ظاهر هیجان انگیز خود شکست میخورد. آخرین فیلم او میخواهد یک اثر علمیتخیلی هیجانی به فرم آثار فیلمساز فقید آلفرد هیچکاک باشد. با این حال، کارگردانی او به طرز باورنکردنی اشتباه است و برای موادی که به شدت به بودجه بیشتری نیاز داشت تا به وعده بصری خود عمل کند و چیزی سرگرمکننده به ما ارائه دهد، مناسب نیست.
سبک فیلمسازی خاص رابرت رودریگز که برآمده از جنس فیلمهای ساده دهه نود میلادی است، که او را در اوایل کارش برای مخاطبان محبوب کرده بود، در اینجا نیز وجود دارد، اما این سبک که بوی بیمووی را میدهد با مفاهیم بزرگتر فیلمنامه، به ویژه زمانی که جلوههای بصری وارد بازی میشوند، در تضاد کامل است. فیلمسازی که در کارنامه کاری خود آثاری چون «Machete» یا «Sin City» را دارد، تلاش کرده رنگ و بوی آن آثار را به این فیلم نیز تزریق کند؛ اما این کار جواب نداده است. در نتیجه هیپنوتیزم فقط یک منظره بصری ضعیف برای چشمها با جلوههای بصری ناتوان است.
در واقع فیلم «Hypnotic» فقط یک اثر ناامید کننده در همه زمینهها است. فراموشن نکنید رودریگز به وضوح میتواند فیلمهای سرگرمکننده بسازد، پس دقیقاً چه اتفاقی در اینجا افتاده؟ دیدن تلاش او برای بیرون رفتن از دایره تمرکزش قابل احترام است، اما او نتوانسته در پوسته جدید کار خاصی انجام دهد. حتی ایده حضور بن افلک در یک فیلم هیجانانگیز علمی تخیلی توسط رودریگز باید یکی از نکات برجسته سینمایی سال باشد، اما با گذشت پانزده دقیقه ابتدایی شروع فیلم، تازگی آن بهطور باورنکردنی کمرنگ میشود.
بازهم تکرار میکنم که رابرت رودریگز، خوب یا بد، کارگردان کار بلدی است. نام او مترادف با فرنچایز Spy Kids شده است (حداقل در میان نسل جوان) اما حتی فیلمهای تیرهتر او نیز با یک خشونت گرافیکی یا زیبایی شناسی خاص همراه است. بنابراین تماشای کار رودریگز، به ویژه در اوج قدرت خلاقیت او، همیشه خوب است. ولی متأسفانه، هیچ یک از این خلاقیتها در هیپنوتیک به نمایش گذاشته نمیشود.
در فیلم «هیپنوتیزم» رابرت رودریگز کارگردان به همراه بن افلک بازیگر سعی میکنند فکر و ذهن ما را با یک فیلمنامه پیچیده به هم بزنند، اما نتیجه این آشفتگی به ظاهر روانشناختی فقط میگرن مخاطب خواهد بود. این یعنی تریلر رازآلود رابرت رودریگز آنقدرها که او میخواهد فکر شده و جذاب نیست.
ما اغلب از همان ابتدای فیلم به اندازه شخصیت اصلی گیج هستیم و هر دقیقه که میگذرد این تصور عمیقتر میشود. متأسفانه، همه چیز نسبتاً آشفته به نظر میرسد، این یعنی برای فراز و فرود داستان فکر نشده است، ما مطمئناً هنگام تماشای فیلم این تصور را نداریم که در حال حل یک پازل پیچیده هستیم. ما از قبل میدانیم که نمیتوانیم هر چیزی را که میبینیم باور کنیم، اما رودریگز نمیتواند اجازه دهد عدم قطعیت در ما تسخیر شود، در عوض روی کنشهای دیوانهوار تمرکز میکند.
تلاش برای ساختن فیلمی به سبک کریستوفر نولان به هیچ وجه برای شخص رودریگز نتیجهای نداشت. اما اگر به عنوان مخاطب تا انتها صبر کنیم، همه چیز با سرعتی سرگیجهآور توضیح داده میشود و شروع به معنیدار شدن میکند، اما از اساس کل فیلم شامل تصویر هیجانانگیزی نیست و انصراف از تماشای فیلم بهگونهای قانعکننده به نظر میرسد. در طول تماشا، به نظر نمیرسد که رودریگز اصلاً میداند چه کار می کند. برخی سکانسها و البته برخی تصمیمها از منطق خود این ژانر هم دور هستند.
بنابراین، تنها چیزی که تماشای فیلم «Hypnotic» در ما تداعی میکند خاطره فیلم بسیار بهتر «Inception» است. اما خود این اثر یک شکست است؛ پیچ و تابهای مداوم خیلی سرگرمکننده نیستند، بلکه حتی خسته کننده به نظر میرسند، و بن افلک به عنوان شخصیت اصلی فیلم نیز اغلب به طور مشابهی آزرده و خسته به نظر میرسد. این فیلم مدام سعی میکند با پیچ و تابها و معماهای جدید ما را گیج و سرگرم کند، اما اگر گاهی اوقات به ما اجازه میداد نفس بکشیم و بیشتر روی جنبه احساسی داستان که با سرعت مرگبار به زمین لگدمال شد، شرط بندی کنیم، بهتر عمل میکرد.
در پایان باید گفت: فیلم «Hypnotic» با فیلمنامه پیچیده و پر از ترفندهای ارزان فیلمسازی و دیالوگهای پیش پا افتاده یک شکست کامل است؛ گویی تولید این اثر توسط نسخه هوش مصنوعی کریستوفر نولان انجام شده است. پس به نظر من به جای تماشای اثری برآمده از هوش مصنوعی نولان، شما آثار خود او را چندبار دیگر تماشا کنید.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.