نقد فیلم روسی – به خاطر یک مشت عشق
امیر حسین ثقفی و عشق و علاقهاش به ژانرهای سینمایی که در ایران کمتر به آنها پرداخته شده باعث شده که خودش آستین بالا بزند و آثاری در حیطه این ژانرهای سینمایی بسازد و این ...
امیر حسین ثقفی و عشق و علاقهاش به ژانرهای سینمایی که در ایران کمتر به آنها پرداخته شده باعث شده که خودش آستین بالا بزند و آثاری در حیطه این ژانرهای سینمایی بسازد و این خلا را به نوعی پر کند. ثقفی در فیلمهایی چون مرگ کسب و کار من است و مردی که اسب شد توانست تا حد زیادی به هدف خود نزدیک شود و آثار به اصطلاح خاصی برای مخاطبین خاص سینما بسازد و با وجود کم و کاستیها در این فیلمها، به نظر میرسید که راه خودش را پیدا کرده است. اما او در فیلم روسی چه کرده است و کارنامهاش را به کجا رسانیده است؟ با ویجیاتو همراه باشید تا پاسخ این سوال را پیدا کنیم.
حال و هوای فیلم روسی مانند اسم آن است؛ احتمالا میدانید که روسها مشهور به آدمهایی سرسخت و سرد و خشن هستند و این موضوع چه صحت داشته باشد چه نه، روی اهالی این کشور به صورت برچسب در آمده است. روسی نیز از همان ثانیه اول تا ثانیه آخر، فیلمی سرد و خشن است و عاشقانه آن از جنس لطیف و به اصطلاح رمانس نیست. عاشقانه روسی یک عاشقانه بیرحم و خونبار است که از آن تلخی میبارد و بیننده برای هضم کردنش به مشکل میخورد.
سردی فیلم تنها در بطن فیلمنامه نیست و در تک تک عناصر فیلم موج میزند. حتی رنگبندی و کادربندی تصاویر فیلم حالتی خشک و بیروح و در عین حال بسیار چشمنواز دارد و موسیقی فیلم هم در خدمت حس خشونت فیلم است. موسیقی ضربی و تند که به صورت مقطعی در طول فیلم شنیده میشود و مانند هشداری آماده باش برای تماشاگران به صدا در میآید؛ آماده باش برای طعم تلخ یک تجربه دیگر در کنار کاراکترهای عجیب و غریب فیلم.
فیلم در ناکجاآبادی که احتمالا در خطه شمالی کشورمان است شروع میشود، جایی طرفهای آستارا که به روسیه هم نزدیک باشد. توماج (با بازی امیر آقایی) از زندان فرار کرده تا به زندگی خود سر و سامان بدهد اما متوجه میشود زنش مرجان (با بازی طناز طباطبایی) توسط یک شخصی نامعلوم هم کتک خورده و هم مورد تعرض قرار گرفته است. توماج که خون جلوی چشمانش را گرفته، به دنبال مسبب این کار است و به مرجان فلک زده قول میدهد که باعث و بانی این کار را پیدا کند و دمار از روزگارش در بیاورد.
او از یکی از دوستانش برای پیدا کردن خاطی کمک میخواهد و این رفیق (با بازی صابر ابر) که در فراری دادنش از زندان نیز نقش داشته، سعی میکند به او کمک کند تا فرد مذکور پیدا شود. در این میان مرجان حس و حال خوبی به زندگیاش ندارد و دائم از خود میپرسد که چرا این بلا سرش آمده؛ او حس انزجاری نسبت به همسرش دارد و از دیدن او بیزار است. مرجان دلش رسیدن به عشق قدیمیاش (با بازی میلاد کیمرام) را میخواهد.
خیلی تلاش کردم تا داستان فیلم را طوری تعریف کنم که به نظر شبیه به یک قصه با چارچوبهایی محکم در بیاید. فیلمنامه در حقیقت یک سوژه تک خطی بوده و به طرز بیهودهای بسط یافته است. شاید بعد از دیدن فیلم شما هم به این نتیجه برسید که اگر با یک فیلم کوتاه نیم ساعت تا چهل و پنج دقیقه با همین مضمون و فضا روبرو بودید، چقدر بهتر بود! ثقفی نمیتواند فیلمنامه و کاراکترهایش را آنگونه که باید بسط دهد و آنها را شبیه به شخصیتهایی مقوایی و بدون روح کرده است که نه هدفشان درست و حسابی معلوم است، نه پیشینهشان و نه هیچ چیز دیگر.
ثقفی به اشتباه دست روی سوژهای در فیلمنامهاش میگذارد که توانایی بسط دادن آن را چه به لحاظ سانسور و چه از منظرهای دیگر ندارد. موضوع تعرض به همسر توماج و انتقامخواهی وی، کمی تا قسمتی قیصر وار بوده و قیصری که او ساخته بیشتر از آنکه یک مرد با ابهت باشد، یک مرد داغون و خسته است که حتی عشقی که بابتش به انتقام گرویده هم او را دوست ندارد. یاس و استیصال در کل چهره این مرد و دیگر شخصیتهای فیلم موج میزند و خشونتی که او میخواهد نشانمان بدهد زیر این خفقان خفه میشود. شاید بهتر بود ثقفی در داستان خود به روابط دو برادر (با بازی صابر ابر و میلاد کیمرام) بیشتر میپرداخت یا کمی هم به زندگی و پیشینه صابر ابر سرک میکشید. این خرده داستانکها میتوانستند با پردازشی خوب و دقیق، میانوعدههای مناسبی برای طعم زخمت و خشک و نچسب و پر اشکال فیلمنامه باشند.
صحبت از اشکال شد و باید گفت که فیلمنامه روسی پر از نقص است به طوری که به نظر میرسد چند صفحه از فیلمنامه گم و گور شده است. فیلمنامه دائم به مکانها و آدمهای مختلفی میپرد و ورجه وورجه کنان، ستونهای منطق را از هم فرو میپاشد. حتی زندانی فراری مثل توماج که در ابتدای فیلم پلیس دنبال اوست، همه جا در شهر کوچک و درب و داغانشان میرود ولی هیچکسی برای دستگیریاش پیدا نمیشود. انگار نه انگار یک زندانی فراری نباید به خانه همسرش، پدرش و دوستش سر بزند و انگار نه انگار که پلیس باید در وهله اول در همین خانهها دنبال او باشد.
صحبت نکردن از پیشینه شخصیتهای فیلم با اینکه قصد داشته حس مینیمالی به داستان بدهد ولی فرمان مینیمالیسم ثقفی بیش از حد چرخیده و فیلم رسما به جاده خاکی خورده است. گنگی بیش از حد این شخصیتها آنها را نچسبتر از همیشه کرده و این علامت سوال بزرگ در انبوه حال و هوای خشک فیلم، مانند پتک به سر مخاطب کوبیده میشود و او را آزار میدهد. اساسا فیلم روسی حس سادیسم نهانی دارد که از قضا در انتقال این حس موفقیت آمیز عمل کرده است!
بازیگران فیلم همگی گریمهای سنگینی روی صورتشان پیاده شده و تبدیل به آدمهایی دو رگه ایرانی- روسی شدهاند. فیلمساز به جز این مورد هیچ اشاره و توجهی به جغرافیای فیلمش نمیکند و ترجیح میدهد که تمامی کاراکترهای شمالیاش، هیچ لهجهای نداشته باشند و حتی اطرافیان معدود آنها نیز بدون هیچ لهجهای تکلم کنند. این بیجغرافیایی زمانی به کار میآید که فیلم در همه حالت حرفی برای زدن داشته باشد و بتواند خودش را به عنوان یک اثر مستقل و خاص معرفی کند اما روسی در این کار به شدت عاجز است و بیشتر شبیه ادا میماند.
برخلاف دو فیلم قبلی ثقفی، در اینجا با اثری روبرو هستیم که دائما سعی در تقلید دارد؛ تقلید از فیلمهای وسترن، تقلید از فیلمهای دارای خشونت بی حد و مرز و حدی تقلید در تکرار دیالوگهایی که انگار از شبکههای اجتماعی و فضای مجازی اقتباس شده است. فیلم روسی در واقع اقتباسی ناقص از همه این موارد فوق بوده و صرفا یکی دو نکته در آن وجود دارد که تماشاگرش را ترغیب به دیدن ادامه آن میکند؛ مواردی که در ادامه به آن اشاره خواهم کرد.
بازی برخی از بازیگران فیلم مانند صابر ابر ستودنی است. صابر ابر با تغییر صدای خود و گریم سنگینتری که نسبت سایر بازیگران روی چهرهاش نقش بسته، نقش یک دائمالخمر را بازی میکند و به زیبایی از پس این کار بر آمده است. او در زیر پوست خشن این فیلم، حس و حالی غمانگیز دارد و از آن بیروحی و بیمزگی خارج شده است. دیگر بازیگران فیلم اما همگی بازیهای اغراق آمیز و بد از خود ارائه میدهند و این موضوع بیشتر از آنکه تقصیر خودشان باشد، تقصیر دیالوگهای عجیبی است که برای آنها نوشته شده است.
طناز طباطبایی دائما در حال تکرار یک سری جملات است و با چشمانی گرد شده و گریان سعی دارد نقش یک زن که به جنون رسیده را بازی کند. او میخواهد تبلوری از جنون عشق باشد و این کار را به بدترین نحو ممکن انجام میدهد. امیر آقایی نیز در یکی دو سکانس (مانند سکانس مست کردن) میتواند خودش را نشان دهد اما در کل حرفی برای گفتن ندارد و میلاد کیمرام نیز یک اشتباه به تمام معنا در تیم بازیگری است. قرار دادن کیمرام در این فیلم در کنار دیگر بازیگران خطایی نابخشودنی بوده و بازی که او از خودش ارائه میکند، بیهنرنمایی ترین!! بازی است که میتوان در طول فیلم مشاهده کرد.
فیلم اما یک نکته قوت بسیار مهم دارد و آن هم همانا فضاسازی و جوسازی است. اتمسفری که ثقفی در فیلمش ساخته و آن را در تک تک عناصر فیلمش پخش کرده، موفق آمیز بوده و جای تحسین دارد. میزانسن فیلم و فیلمبرداری و طراحی صحنه و به طور کلی جلوههای بصری فیلم روسی یک سر و گردن بالاتر از سایر فیلمهای ایرانی است. نماهای فیلم شبیه به تابلوهای نقاشی است و لوکیشنهایی که کارگردان برای روایت داستانش انتخاب کرده بینظیر است. قابهای تصویر فیلم به یاد ماندنی هستند و فیلمساز نشان میدهد که چشم تیزی در ساخت و خلق صحنههایی زیبا و ناب دارد.
ثقفی در فیلم روسی زیبایی بصری را به تصویر کشیده و فیلمش را شبیه به تابلوی نقاشی کرده که قاب بسیار زیبا و با ارزشی دارد اما محتوای نقاشی آن چیزی به جز خط خطهای یک خالق ناشی و کپیکار نیست.
فیلم روسی میخواهد حرفهایی درباره انتقام و بدی کردن بزند؛ میخواهد بگوید که روزگار میچرخد و ماه همیشه پشت ابر نمیماند. میخواهد بگوید که سرنوشت آدمهای گناهکار را رها نمیکند و میخواهد بگوید که انسانهای بد در بازی سرنوشت معمولا بازنده هستند. فیلم میخواهد خشونت و بیرحمی دنیای شبه انسانی بشر را نشان دهد و از غم فرا گرفته در عشقهای کنونی صحبت کند. فیلم دوست دارد همه این کارها را انجام دهد و در گفتن این پیامها ناموفق عمل میکند. فیلم روسی با انتخاب بازیگران مطرحش، احتمالا مخاطبین را به سینماها میکشاند اما آنها را ناامید از سینما بیرون میکند. فریب جملاتی نظیر اینکه فیلم برای اقشار خاص تولید شده و... را هم نباید خورد؛ در واقع روسی بدتر از اینهاست که برچسب خاص و کالت و امثالهم روی آن بچسبد و قطعا این برچسبها پس از چند دقیقه تفکر درباره ماهیت فیلم، وا میروند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
من اهل سینما هستم و نظرم رو میگم من اسمم ایلیا است ۱۴ ساله فیلم روسی موضوعش دقیقا عین موضوع فیلم زمان شاه بود باید اون سال فیلمبرداری میشد با اینکه امیر حسین ثقفی ۴ فیلم قبل از روسی ساخت ولی به نظر من موضوع فیلم مهم نیست مهم ساخت و بازی اون فیلم باشه اگه من جای ثقفی بودم خیلی چیزا بهش اضافه میکردم فقط ۲ خانواده را به تصویر کشیدن باید مثلا ۱۰ تا خونواده رو هم مینوشت فیلم موضوعش چرت بود ولی بازیگرانش خوب بازی کردن و خوب ساخته شد و امیدوارم که آقای امیر حسین ثقفی بعد فیلم روسی بتوننیه فیلم بهتر از کارهای قبلی و الان بسازند من. ابوالفضل حسنی ممنونم مرسی
جمع کنید این مسخره بازیارو،حالمو با این فیلم مزخرف بهم بدین.الکیم میشینید در مورد فیلم تفسیر توهم میکنید.
خاک تو سر بازیگرامون که هرنقش مزخرفی که بهشون میدن بازی میکنن.نه فیلمنامه درستی داشت نه خوب بازی کردن نه اصلا معلوم بود موضوع چیه،همه چیزاییم که راجع بهش میگن مثلا نمادگرایی توهمی بیش نیست.
مثه اینکه به یه ابر نگاه کنین شبیه به صدتا چیز هست ولی هیچکدومش نیست.
باسلام ... حدود ۴۰ تا نظر خوندم ... آقای پارسا پور نقد خوبی نوشتن ... فیلم ضعیف و متفاوت هست. بعنوان کسی که مخاطب خاص هست .... فیلمهای بهتری رو میتونستم ببینم تو اون تایم ....وای از وقتی که یه نفر تصور کنه میتونه با تقلید شاهکار کنه ....
اینکه همش میگه من با خدا معامله کردم تو رو اینکه در گذشته به یک زن روسی تجاوز شده و از اون یه بچه مونده اینکه از گریم معلومه که رگ روسی داره یعنی همون بچه زن روسیه هستش همه اینا یعنی یعنی یعنی اینکه برادر هستن و نمیتونه زن برادرش رو بگیره و یه باگ مذهبی رو داره میگه فیلم. همش میگین چه فیلمیه چقد گنگه برادر من آقای من چه انتظاری دارین از یک فیلم که در ایران مذهبی درست میشه بسییار بسییار هوشمندانه است این فیلم عالیه عالیه واقعا تو ایران فیلم چند لایه ای ندیده بودم دمش گرم.
چی نوشتی واسه خودت؟کی زن برادرشه؟حالت خوب نیست؟
دوستان اول بگم فیلم شعله ور با بازی امین حیایی رو ببینید فیلم بسیار شریفیه با بازیگران معمولی و موضوعی زیبا . موضوع عالی عشق به مردی خارج از ازدواج ، ولی بشدت بد پرداخت شده . فقط این جملات که سینمای ما کجا میره و از این دری وریا نگوییم ، همین ترکیه، همین اعراب، همین شرق اروپا ، همین شرق اسیا بجز دو سه کشور ، فیلماشونو ببینیم . توو هر سینمایی فیلم خوب و بد هست و اتفاقا همیشه همه جا اکثر فیلم متوسط به بد هستند . و فقط ده تا بیست درصد فیلمها خوب و عالی هستند . از خود کوچک بینی متنفرم به روحانی هم ربطی نداره فیلمهای دوران احمدی نژاد سخیفتر بودند پس سیاسی هم نکنید سینما رو . سینمای ما سینمای شریفیه با محدودیتهای وحشتناک همه سینما ارزشمنده
. ما در فیلمنامه مشکل داریم ، در طنز فیلنامه ها اوضاع خوبی دارن اما در موضوعات دیگر ما ضعیفیم . شاید سانسور یا خودسانسوری باعثش هست نمیدونم برای همین فیلمهای واقعی مورد استقبال قرار میگیرند چون واقعی هستند و مخاطب خیالش راحته اتفاق افتاده .
میلاد عالی بود .. طماطم همینطور .. همشون عالی بودن چ انتظاری دارید تو اون شرایط سخت اب و هوایی بازی بهتری داشته باشن
فوتبال بازی میکردن مگه چه ربطی به اب و هوا داره
دقیقا متنی که نوشتین عین حقیقت بود و من به شخصه حرفی ندارم و جدا فقط میتونم بگم خیلی از عمرمون همیشه هدر میره ولی برای اسن فیلم حیف همون یه مقدار هدر دادن که سر این فیلم هدر رفت
مزخرفترین فیلم تمام عمرم
جای چنین فیلم های مفهومی تو سینما خالیه - فیلمش سلیقه ایه - من بر خلاف نظر دوستان فیلمو دوس داشتم - ارزش یه بار دیدنو داره
روحانی ک مالیات رو بخاطر حمایتشون از سلبریدی ها برداشت ، معلومه دوره میوفتن دری وری میسازن، تا جیب ملت رو یا تو سینما یا رو فروشهای اینترنتی بزنن! دزدهای سر گردنه نه فقط این فیلم بلکه نود درصد فیلمها و سریالهایی ک زرت و زرت میسازن
دیگه بعضی وقت ها هم از دست کارگردان در میره,اصلا اینطور نیست فیلم ها بد باشند,یا بازیگرها,اما عموما همواره فیلمی که اکثریت بازیگران حرفه ای بازی می کنند باید از اون فیلم ترسید سلام سینما رو ببینید البته نبینید بهتره برید تا به پایین ترها.
من واقعا فیلم و دوست داشتم و حتی برعکس نقدی انجام شد واقعا طناز طباطبایی خوب نقش یه دختر عاشق داغون و بازی کرد و اقای کی مرام هم برعکس فکر میکنم گزینه جالبی واسه یه عاشق فراری بود
طناز طباطبایی فقط چشماش گرد میشد و خیره میشد و جیغ میزد، من به این بازی خوب نمیگم.
من نمیدونم خانم طباطبایی کی از نقش تکراری کسی که بهش تجاوز شده میخاد دست برداره
به نظر میاد هر یک از شخصیت ها یک نما هستند مثلا به عقیده من توماج سمبل جهالت هستش و برادر یوسف نماد ملتی که خودش کمک کرد جهالت از اسارت در بیاد و یوسف نماد خصلتهای نیک . زن توماج که دستش از یوسف(فضیلت های انسانی) کوتاه میشه توماج(جهالت) رو بر علیه اون تحریک میکنه. اونجا که برادر یوسف سعی داره یوسف رو فراری بده اون بر می گرده و کشته میشه. یعنی فضیلتها خودبخود کنارگذاشته نمیشن بلکه بوسیله جهالت نابود میشن.
فیلم بیشک نمادگرایی داره، در این شکی نیست ولی این مساله به بدترین شکل نشون داده شده
تو خوب
عالی بود
سلام دوست عزیز، جهالت ماییم که با چهارتا اسم و تبلیغ جیبمون رو خالی میکنن و اینقدر نادان فرض میشیم که بشینیم واسه هیچی تفسیر بنویسیم. این فیلم هیچی نداشت، مثل فیلم ما همه با هم هستیم که هزار جور تفسیر ازش میشه ولی اون فیلم ی کلاهبرداری و خالی کردن جیب مردم بود توی اون فیلم هر بازگیر به ازای هر کلمه چند میلیون کاسب شد.
سینمای ما به کجا داره میره؟ هنرپیشه های ما به کجا دارن میرن؟ یعنی هرکی پول خوب داد هرنقشی دادن بازی کنی؟ مردم رو چی فرض کردین؟ توی فیلم حداقل 4تا بازیگر خوب که فیلم های بزرگی بازی کردن دیده شدن. ابتدایی ترین فیلمی بود که تاحالا دیدم اصلا بدرد نخورد اون هم از پایان فیلم. انگار 3تا بچه دارن تو بارون گل بازی میکنن وپایان بی معنی.. افسوس.............
نمی فهمم !!! این سینمای امروز مال کیه .... ما مردم کجای این سینما هستیم ..... فیلم ها یا تفکرات یه مشت بالانشین از مابهترون هستن که همش دنبال رقص و لودگی یا یه مشت روشن فکر نما که کلا دنبال تباهی و سیاهی و کثافت.... بازی های الکی نمایشی سرد
کاش یه فیلم هم برای مردم ساخته میشد
کلا مزخرف بود فیلمش خیلی افتضاح
این فیلم رو تو فیلیمو دیشب دیدم اونم با تبلیغ آقای آقایی توی اینستاگرام از دیشب تا همین الان تمام ذهنمو درگیر کرده می تونم بگم فیلم خوبی بود با ضعفهای زیاد مثلا نداشتن لهجه در آدمایی که تو منطقه شمالی بودند یا معرفی نشدن شخصیت های داستان اینکه برادر بزرگ توماج آیا از زن روسی بود که پدرش بهش تجاوز کرده بود یا توماج محصول اون تجاوز بود کمی گنگ به نظر میومد اون زن که از مرجان مراقبت می کرد کی بود چرا یوسف عشق مرجان رو پس می زد چرا من نفهمیدم ابراهیم با یوسف برادرن و خیلی چیزای دیگه، آیا پیام فیلم فقط مجازات شدن رو می خواست در قبال اعمال به تصویر بکشه می دونید فیلمی بود کمی با فیلم نامه از هم گسیخته که احساس می کنم شاید اگه یه زمان دیگه این فیلم پخش می شد بهتر بود چون زمانی که الان داریم تو ایران نفس می کشیم نمی تونه این حجم از تلخی رو تحمل کنه نمی دونم نظر شخصیم رو گفتم.
بازیگران توانمند..بازی های بی نظیر..فضاسازی فوق العاده..
فیلم نامه ی بسیــــــــار ضعیف..
خیلی چیزا باید برای مخاطب روشن می شد که متاسفانه در هاله ای از ابهام باقی موند..پس شاید اصلا لزومی نبود از ابتدا مطرح بشه و یا حتی حرفی در موردش زده بشه در طول داستان..
حــیــف
بازی های بی نظیررررررر؟؟؟؟؟؟
وای مردم از خنده
بازی ها مثل فیلمنامه افتضاح
فیلمنامه افتضاح باعث شده بود بازیگرا به قهقرا برن
در کل یکی از بدترین فیلمایی بود که دیدم
بنده خدا اونایی که بابت این فیلم مضخرف پول هم دادن
من که با اشتراک رایگان یکی از vod ها دیدم هنوز وجدانم بخاطر از دست دادن حجمم ناراحته:))))
دقیقا فرم فدای محتوا شده
مسخره ترین فیلمی بود که دیدم حیف پول و وقت
واقعا از کسی که نقد مینویسه انتظار میره پخته تر و عمیقتر نگاه کنه. این چه نقدیه؟ کاملا سطحی و ظاهری.هرچی دیده نوشته!این فیلم دنیای پر از گناه رو به تصویر کشیده و حرفهای خیلی زیادی داره.وجه تشابهش به فیلم وسترنرومتوجه نشدم!واقعا این قسمت نقد دیگه شاهکار بود.نویسنده سردرگم شده و اصلا نتونسته فیلم رومتوجه بشه.پس بهتر بود که ازشگذر میکرد.مناگر بخوام سبکی رونزدیکبهش بدونم سبکفیلمهای اخرالزمانی رو ناممیبرم.فیلم به دنبال روایت دیگه اییه و برای همین خطوط داستانی جانبی روپررنگ نمیکنه.مثلا شما شاید به دنبال گذشته یوسف هستید ولی ایناشتباهه.مهمترین روایت فیلم،گذشته پدر توماج بوده ولی اصلا اونو ندیدین!و رفتینبه دنبال یک خط داستانی بنبست!سعی کنید فیلمها رو عمیقتر ببینید.شما باید بایک بیننده عادی فزق داشته باشید.
چه عمیققققق!!!!!!!!!!!!
داری اشتباه میزنی حاجی:)
واقعا مزخرف بود. فیلم به این افتضاحی دیگه نوبره واقعا
یه فیلم هر چه قدر مفهومی و خاص باشه باید بتونه مخاطب رو برای دیدن ادامه فیلم ترغیب کنه، روسی در این زمینه به هیچ وجه خوب عمل نکرده و همین امر باعث شد تعداد زیادی از مخاطبین سالن سینما رو ترک کنن.
خیلی وقت بود که فیلمی به این خوبی ندیده بودم.متاسفانه جامعه الان دنبال قهرمان و آرزوهای دست نیافتنی خودشون توی سینما میگردن،دنبال خود ایده آل شون،دنبال فیلم های لاکچری و غیر واقعی،حقم دارن،میخوان که از وضعیت نابسمان و غیردلخواه خودشون دور باشن یک ساعتی.برا همین لذت نمیبرن؛ فیلم واقعی و سرسختی مثله این هنوز برای اذهان عمومی قابل پذیرش نیست.اما این فیلم بارها توی جامعه ی ماست.مشکل اینه که ما از خودمون خوشمون نمیاد و ازکسی یا چیزی که خودمون رو بهمون نشون بده هم.
وای خدا مردم از خنده:)))
اینا کین؟
سینما یعنی سرگرمی یعنی پول بدی بری تو سالن چند دقیقه ای از دنیای بیرون دور بشی و توش چیزی رو ببنی که تو واقعیت امکانش نیست. نه که بری اون تو زندگی و مشکلاتی که توش داری دست و پنجه نرم میکنی و برای خودت برات به نمایش بزارن یا حتمن چیزی برات به نمایش دربیاد که تو رو به فکر و تامل ببره. این فیلم رو که بیشتر از چند دقیقه اولشو بیشتر نتوستم تحمل کنم شخصیتهای مصنوعی دیالوگهای مسخره و فیلمنامه کشدار و بی سروته.
واقعا فیلم مزخرفی بود. اصلا منطقی نداشت. اون یوسف توبه کرده بود مثلا ولی خب چرا نمیخواست با مرجان باشه! میگفت دوست دارم ولی چون قبلا آدم بدی بودم نه نباید باهم باشیم
ربطش کجاست
خیلی فیلم مسخره ای بود کاش مسخره بود حتی مسخره هم نبود . خاص بودن دلیلی بر خوب بودن نیست !!!! حتی یک دقیقه هم دیدن چنین فیلم هایی وقت تلف کردن است
اثر خاص دیگه چه صیغه ای هست من نمیدونم؟
این فیلم بیشتر شبیه تراوشات یک ذهن متوهم و بیمار بود حیف پولی که به جای تهیه ساندویچ برای بلیط همچین فیلمهایی پرداخته بشه
من بارها در طول فیلم خواستم ارتباط بگیرم با اثر ولی این ارتباط هرگز شکل نگرفت
عناصری که در فیلم چیده شده بود هیچکدوم با هم ارتباط موثر نداشتن
و در واقع خیلی از جاهای فیلم و عناصر رو اگر حذف کنیم باز هم هیچ اتفاقی نمی افته مثلا اون پیرمرد که پدر توماج بوده باشه و ...
در کل اگر مخاطبی هم به سالن میره برای دیدن این فیلم بخاطر وجود بازیگران این فیلم هست که مخاطب با مبنای اعتماد به کاردرستی اونها برای دیدن فیلم میره
ولی در پایان متوجه میشه که اشتباه کرده
به نظرم بازی آقای ابر ستودنی است و فیلم واقعا برای مخاطب خاص هست چون یه فیلم تامل برانگیزه نه فیلم سرگرم کننده
شما چجوری فیلمو دیدی که صابر بازیش خوب درومده؟
:))))
داداش مجبوری زیر کامنت همه نظر بدی؟؟؟
بازی آقای ابر به مقتضای شرایط و فضای فیلم و شخصیتیه که برای ایشون درنظر گرفته شده و بهتر از این کسی نمیتونست نقش رو از آب دربیاره
چی از یه همچین کاراکتری انتظار میرفت که تو بازیشون ناقص بود مثلا؟؟؟
دقیقا بین بازیگرا میشه گفت باز صابر ابر از همه بهتر از پس کار خودش بر اومده
به نظرم بازی آقای صابر ابر ستودنی بود واقعا مخاطب خاص میتونه فیلم را بپسنده پس انتظار بازخورد خوب از همه نباید داشت
برچسب خاص زدن روی فیلمی که ژست خاص داره کارغلطیه دوست من. روسی به هیچوجه فیلمی برای مخاطب خاس نیست مگر مخاطب خاص رو جور دیگهای تعریف کنیم.
افتضاح به معنای واقعی...به زور نشستم رو صندلی یه ربع اخر با سردرد بلند شدم.
اول از همه موسیقی متن فیلم بنظرم کمی مسخره ،کلیشه ای و اغراق آمیز رسید.همین حس را هم نسبت به گریم ضعیف هنرپیشگان داشتم.درآغاز،نحوۀ حرکت دوربین و لوکیشن های فیلم و پوشش و نحوۀ بازی هنرپیشگان و وجود بعضی المانها و نمادها (مثل وجود دختری معلول) مرا به یاد شاهکار تارکفسکی-استاکر انداخت و صرف این مسئله باعث شد تا همچنان برای دیدن فیلم مشتاق بمانم.اما نیم ساعتی که از فیلم گذشت فهمیدم که با فیلمی ضعیف و مزخرف طرفم و اینکه دوباره قربانی توهمات ضعیف یک کارگردان متوهم ایرانی شدم که سعی کرده تا در تقلیدی کورکورانه از فیلمهای هنری-مالیخولیایی روسی یک اثر هنری فاخر تولید کند!فیلم "روسی" بنظرم فیلمی بسیار بی معنی با موضوعی بسیار ضعیف رسید.دیالوگهایی که در این فیلم می شنوید بسیار سطحی ،ضعیف و کلیشه ای ست و در طول تمام فیلم فقط یک مونولوگ جالب از نقش اول زن شنیدم که می گفت"یکبار فکر کردم که سگی را زیر کردم،وقتی پیاده شدم فهمیدم که قبلا یکی دیگه زیرش کرده بود".در کل دیدن این فیلم را به هیچ کس توصیه نمی کنم.
درود من در رشته فیلم سازی و تئاتر تحصیلات تکمیلی دارم فیلم با تمام گنگ کاری و مبهم بودنش حرفهای زیادی داشت . شما به قابها نماها رنگها حرکت دوربین کات ها دقت کنید که خط کشی شده و تعیین شده عمل میکرد و به فضای فیلم که سرد و خشن هست کمک میکرد . ریتم از ابتدا کند سرد آهسته حوصله سربر بود و اینها همه به فضاسازی ککمک میکرد . فیلم لایه های پنهان و سوالات مبهمی در ذهن ایجاد میکرد سوالاتی که با دوباره دیدن فیلم یا با تفکر خارج از سالن سینما در روزهای متوالی بدست میاد یا حتی سوالاتی که بی جواب میمونه و این یعنی نویسنده موفق شده . من کار رو دوست داشتم و به نظرم یه سرو گردن بالاتراز فیلمهای امروز سینمای ایران هست
سوالاتی که با دوباره دیدن فیلم یا با تفکر خارج از سالن سینما در روزهای متوالی بدست میاد؟سؤالات بدست میاد؟بنظر من که فیلمش هیچ محتوایی نداشت.
100 بار هم ببینی سوالات زیادی پیش میاد ولی دریغ از جواب
و بیعلاقگی برای پیدا کردن جوابها. در این حد سوالات مهم نیستن برای مخاطب.
تو هم اشتباه داری میزنی داداش کریم
دروازه حریف اون طرفه:)))
فیلم از منظر بصری بسیار خوبه. این رو توی متن هم اشاره کردم بهش. ولی نمیشه فقط قاب تصویر خوب باشه و حرف تصویر بیمعنا
فیلم خوبی بود من تو سینما ایران همچین فیلمی ندیده بودم
اینکه چنین فیلمی تا الان ساخته نشده دلیل بر خوب بودنش نیست. فیلم فیلم خاصی هست ولی نتونسته در کنار این خاص بودن تبدیل به یک فیلم خوب بشه. مثل یک معجون با طعم خاص هست که طعم چندان خوبی نداره.
یک تقلید کورکورانه و سطحی از فیلمهای هنری-مالیخولیایی روسی ست.و البته کاملا بدون محتوا!انگار یک فیلم هنری روسی رو با قیصر درآمیخته کنی.
افتضاح بود فیلمش، چرت محض
خواسته مستقیما از استاکر تارکفسکی تقلید کنه ولی عجب گندی از کار درآمد!
دقیقا. فیلم تقلید ناشیانهای از آب داومده
چه بی رحمانه.. من مخاطب خاص خودمو نمیدونم ولی تاثیری که این فیلم روی من گذاشت چند روزه باهامه.. من میتونم از لحاظ حسی نظر بدم که واقعا حس فیلم و درک کردم
من هم فیلم رو دوست داشتم . فیلم شروع خوبی نداشت ولی روند داستان خوب پیش رفت . موسیقی هم عالی بود .
اتفاقا موضوع اینجاست که فیلم بظاهر خیلی جالب شروع شد ولی روند داستان بسیار افتضاح و بی محتوا پیش رفت.اتفاقا نویسنده به درستی در متن بالا به این موضوع اشاره کرده.