رویارویی بتمن و کتوومن جنگ داخلی دیسی را رقم میزند
زمانی که سری کمیک Batman/Catwoman این طور به نظر آورد که قرار است بروس وین و سلینا کایل بالأخره به هم برسند، دیسی دلایل تازهای پیدا کرد تا این دو شخصیت در برابر هم قرار ...
زمانی که سری کمیک Batman/Catwoman این طور به نظر آورد که قرار است بروس وین و سلینا کایل بالأخره به هم برسند، دیسی دلایل تازهای پیدا کرد تا این دو شخصیت در برابر هم قرار بگیرند. کراساوور The Gotham War دیسی سر رسید تا بتمن و کتوومن را درگیر یک جنگ داخلی کند.
شاید بپرسید که چه شد که بتمن و کتوومن پس از این که نزدیک بود با هم ازدواج کنند حالا با هم میجنگند؟ و اصلاً چگونه این درگیری کمیکهای دیسی به کراساوور پرآوازهی جنگ داخلی مارول شباهت دارد؟ در این نوشتار به پاسخ پرسشهای خود خواهید رسید.
خطر اسپویل
این نوشته ماجرای Batman/Catwoman: The Gotham War: Battle Lines و رشته داستانهایی که منجر به پیدایش این کمیک شدهاند را بررسی خواهد کرد. اگر نمیخواهید این داستانها برایتان لو برود، از خواندن این نوشتار صرف نظر کنید.
یک بتمن بسیار خسته
ماجرای Batman/Catwoman: The Gotham War: Battle Lines دقیقاً پس از کراساوور Knight Terrors دیسی و همچنین سری Batman چیپ زدرسکی در جریان است. کمیک مورد بحث نشان میدهد که رویدادهای آن خطوط داستانی به شدت روی بروس وین اثر گذاشتهاند.
او نزدیک بود که هنگام مبارزه با مخلوق خود، فیلسیف (Failsafe)، کشته شود و در یک جهان دیگر نیز یک دستش را از دست داد. حالا بروس هم از نظر فیزیکی و هم از نظر روانی خسته شده است. در واقع با آغاز Batman/Catwoman: The Gotham War: Battle Lines، بروس در اثر تسخیر شدن طولانی مدت توسط ددمن (Deadman) در کراساوور Knight Terrors برای دو ماه درگیر کما بود.
در هنگام اغما، بروس با بتمن زور-ان-آر گفتگو میکند. این هویتی به شمار میرود که بروس وین به عنوان یک پشتیبان برای زمانهای اورژانسی خلق کرده بود ولی به تازگی «ذهن» خودش را به دست آورده است. به لطف رویدادهای شمارهی ۹۰۰ کمیک Batman، بتمنهای دنیاهای فراوان دیگر نیز آلوده و خودشان تبدیل به زور-ان-آر شدهاند. بروس احساس میکند که زور-ان-آر او تنها نیست ولی پیش از این که دیگران خودشان را نمایان کنند محو میشوند.
بتمن زور-ان-آر نیز هویت دیگرش را با یک پیام خداحافظی تنها میگذارد: «استراحت کن بروس. گاتهام بهت نیاز داره. اونا نیاز به بتمن دارن». از آن جایی که این پیام از بخش سرکوب شده و آشفتهی ذهن خود وین سرچشمه میگیرد، شومتر از آن چیزیست که به نظر میرسد.
کتوومن دوباره جنایت را در گاتهام گسترش میدهد
بروس پس از هشت هفته در تخت بودن بیدار میشود و زمان را هدر نمیدهد تا دوباره لباس ویژهی خود را به تن کند و به سمت خیابانها برود. او حتی به اوراکل بازگو نمیکند که چرا دست راستش توسط یک پروتز سایبرنتیک جایگزین شده است.
خیلی از بازگشت شوالیهی تاریکی به گاتهام نمیگذرد که میفهمد جنایت در نبودش ناپدید شده است. دلیلش آن است که کتوومن از غیبت طولانی بتمن بهره برده است تا چهرهی دنیای جنایی زیرزمینی گاتهام را از نو بسازد. او به سرسپردگانی گوناگونی که معمولاً با جنایتکارانی همچون جوکر و ریدلر کار میکنند دست پیدا کرد و به آنها آموزش داد تا در عوض دنبال کردن یک سری قانون سفت و سخت، برای خودشان کار کنند. حالا این دزدها در حالی برای خودشان کار میکنند که تنها اهدافشان ثروتمندان هستند و هیچ قربانیای را نیز نمیکشند.
در این رژیم تازه، جنایتهای خشن در گاتهام ۷۵ درصد کاهش پیدا کردهاند. حتی سلینا با جذب کردن نیروی انسانی ابرجنایتکاران گاتهام باعث شده است تا بازار آنها نیز رونق خود را از دست دهد. در عرض هشت هفته، کتوومن در کم کردن جنایتهای گاتهام بیش از همهی این سالهای بتمن به موفقیت رسیده است. البته که شوالیهی شنل پوش گاتهام از شنیدن چنین خبری خوشحال نیست.
جبهههای نبرد شکل میگیرند
سلینا با دانستن این که امپراتوری جنایت نوپای او قرار است در برابر مهمترین آزمون خود قرار بگیرد، یک جلسه با همهی اعضای بت-فمیلی ترتیب میدهد تا شرایط را بازگو کند که در آن برخی از تبهکاران گاتهام تحمل شوند.
بعضی از اعضای خانوادهی خفاشی همچون بروس و پسرش دیمین، به طور کامل مخالف این ایده هستند. بتمن وجود دارد تا با ایدهی تبهکاری بجنگد. او اجازه نمیدهد که برخی از جنایات وجود داشته باشند در حالی که در برابر دیگر گونههای تبهکاری قرار میگیرد. ولی همه این ایده را ندارد که نقشهی سلینا کایل بد است. جیسن تاد به طور کامل از نقشهی کتوومن پشتیبانی میکند. دیگران همچون بتوومن و تیم دریک نیز مجبورند که اعتراف کنند برنامهی کایل نتایجی به دست آورده است.
به این ترتیب یک شکاف در بت-فمیلی دیسی پدیدار میشود که بازتابی از جنگ داخلی مارول به نظر میآید. بعضی از شخصیتها در کنار کتوومن قرار میگیرند و این باور را دارند که نتیجه، روش را توجیه میکند اگر در پایان میزان جنایت کاهش یابد. تعدادی دیگر نیز همچون بتمن هستند که نمیخواهند این ایده را بپذیرند که بگذارند برخی جنایات برای رسیدن به هدفی بزرگتر ادامه پیدا کنند.
البته این تنها اعضای خانوادهی خفاشی نیستند که در این دو جبهه قرار میگیرند. هنگام ملاقات شوالیهی تاریکی با کمسیر مونتویا در پشتبام مرکز ادارهی پلیس گاتهام، ریدلر در حال تماشای این دو در دور دست دیده میشود. او یک چیستان را مطرح میکند: «اگه من این برای همه باشم، من این برای هیچکسم. من رو نزدیک نگه میدارن، ولی وارونم باید حتی نزدیکتر نگه داشته شه». پاسخ این چیستان یک دوست است که یعنی ریلدر به دنبال این است تا پیمانی دور از انتظار با شوالیهی گاتهام برقرار کند.
متأسفانه همچون جنگ داخلی مارول، در این جنگ داخلی دیسی نیز یک حادثه باعث میشود تا یک درگیری فلسفی تبدیل به یک جنگ راستین شود. سابپلاتی در Batman/Catwoman: The Gotham War: Battle Lines نشان میدهد که یک سرسپردهی پیشین و پدری مجرد با نام رولاند گارنر (Roland Garner) تلاش دارد تا بیشترین بهره را از شرایطی که سلینا کایل محیا کرده است را ببرد. ولی رولاند در هنگام یک دستبرد مورد اثابت گلوله قرار میگیرد و از دنیا میرود.
این مرگ به بتمن اثبات میکند که چشم انداز کتوومن برای شهر گاتهام چه میزان اشتباه است. حالا این زمینه پدیدار میشود تا عاشقان گذشته تبدیل به دشمنان یکدیگر شوند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
چقد این کار کتوومن شبیه کار هارلی کوئین تو فصل دوم سریالش بود(شایدم سوم، دقیق مطمئن نیستم)
ولی خب دو تا سوال واسه من پیش اومده
1-موضع دیک گریسون تو این جنگ چیه؟
2-چجوری جرم جنایت کاهش پیدا کرده؟ آخه وقتی تو بری به آدمای خلافکارای بزرگ یاد بدی که مستقل باشن و برای خودشون کار کنن منطقا باید کلی جنایت کار جدید پدیدار بشن صرفا در سطح اهمیت و تهدید کمتر
ولی درکل ایدهش جذابه و امیدوارم پایان این جنگ واقع گرایانه و ناخوش باشه(کل ماهیت جنگ همینه)
جنگ داخلی هم پایانی که داشت کیلومترها با یه پایان خوش فاصله داشت
خدایی هر چی بشه نمیشه با کمیک جنگ داخلی ۱ مقایسش کرد.
برخلاف جنگ داخلی ۲ که یه چیز خزعبلی بود؛ مارول زمینه چینی جنگ داخلی ۱ رو رو یک دهه کار کرد. روش حسابی فکر کرد. به دغدغه های جامعه آمریکا و دوقطبی های سیاسی فکر کرد و چیزی ساخت که همه عاشقش شدند.
برای اولین بار انگار یک رویداد کمیکی مارول در دنیای واقعی رقم می خورد. حضور سیاست مداران دموکرات و جمهوری خواه، رخدادی مرگ بار در یک مدرسه، رویارویی مردم با ابرقهرمان ها و... باعث شد که یکی از واقع گرایانه ترین کمیک های تاریخ نوشته بشه.