ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

نقد فیلم Spy Kids: Armageddon
فیلم و سریال

نقد فیلم Spy Kids: Armageddon

«بچه های جاسوس: آرماگدون» پنجمین قسمت از فرنچایز محبوب رابرت رودریگز و شروع مجدد آن با شخصیت‌های جدید است. در ادامه با نقد فیلم Spy Kids: Armageddon همراه ویجیاتو باشید تا در بررسی زیر به ...

امیر پریمی
نوشته شده توسط امیر پریمی | ۳ مهر ۱۴۰۲ | ۱۳:۱۶

«بچه های جاسوس: آرماگدون» پنجمین قسمت از فرنچایز محبوب رابرت رودریگز و شروع مجدد آن با شخصیت‌های جدید است. در ادامه با نقد فیلم Spy Kids: Armageddon همراه ویجیاتو باشید تا در بررسی زیر به شما بگوییم که فیلم چه چیزی به کودکان ارائه می‌دهد و آیا بینندگان بزرگسال باید به آن توجه کنند یا خیر.

نقد فیلم Spy Kids: Armageddon

اولین قسمت این فرنچایز که اکنون برای افرادی مثل خود من حکم یک نوستالژی دوران کودکی را دارد، چیزی حدود بیست سال پیش نمایش داده شد؛ «بچه‌های جاسوس» فیلمی خانوادگی محصول سال ۲۰۰۱ به کارگردانی رابرت رودریگز بود. این فیلم بر روی خواهر و برادرهای جوان جونی (داریل سابارا) و کارمن کورتز (الکسا وگا) متمرکز بود که والدینشان، اینگرید و گرگوریو (با بازی کارلا گوگینو و آنتونیو باندراس)، جاسوسان بازنشسته هستند. پس از ربوده شدن والدینشان، جونی و کارمن حقیقت را در مورد خانواده‌شان می‌فهمند و تصمیم می‌گیرند که باید مانند والدینشان جاسوس شوند تا آنها را نجات دهند.

در آن زمان، رودریگز به خاطر ساخت فیلم‌های اکشن با محوریت بزرگسالان شهرت داشت و برای یک فیلم خانوادگی انتخابی عجیب به نظر می‌رسید. با این حال، او دیدگاه منحصربه‌فرد خود را به فیلم آورد، که موفقیت بزرگی بود و تقریباً پنج برابر بودجه کوچک آن، یعنی ۳۵ میلیون دلار در گیشه به دست آورد. همچنین نقدهای مثبتی از سوی منتقدان دریافت کرد و این موفقیت منجر به ساخت سه فیلم بعدی و اکنون ریبوت آن شده است.

نکته مثبت بچه‌های جاسوس به ویژه در قسمت اول آن این بود که فیلم برای مخاطبان مورد نظر خودش عالی بود، اما برای بزرگسالان نیز حس سرگرمی داشت. به طور کل Spy Kids زمانی که اکران شد نوع متفاوتی از فیلم‌های کودکان بود و مستقیماً برای مخاطبان جوان‌تر جذاب به نظر می‌رسید.

نقد فیلم Spy Kids: Armageddon

در زمان اکران اولیه آن، بیشتر فیلم‌های کودکانه انیمیشن بودند و فیلم‌های جاسوسی جریان اصلی همان فیلم‌های جیمز باند و ماموریت غیرممکن بودند. پس بچه‌های جاسوس در این فضا تمام خونسردی و ابزارهای جاسوسی را به کار گرفت و مستقیماً با بچه‌ها ارتباط گرفت و این چیزی بود که آن را سرگرم‌کننده و هیجان انگیز کرد.

جدای از حس سرگرمی، دو شخصیت قهرمان فیلم یعنی کارمن و جونی بچه‌های عادی هستند. آنها هیچ قدرت جادویی ندارند، و مانند بسیاری از شخصیت‌های آثار بچه گانه، عضو یک خانواده سلطنتی نیستند. در عوض، آن‌ها دو بچه متوسط هستند که می‌توانند جاسوس شوند، و این به بچه‌های دیگر اجازه می‌دهد احساس کنند که آنها هم می‌توانند چیزی شبیه به جاسوس‌های کوچک این فیلم باشند.

اما اکنون فیلم «بچه‌های جاسوس آرماگدون» را داریم که یک ریبوت است؛ در این فیلم زوج تورس-تانگو ماموران مخفی هستند که جرأت ندارند حقیقت را در مورد حرفه خود برای فرزندانشان فاش کنند. اما خطری جدید والدین و فرزندان را مجبور می‌کند تا برای مبارزه با شروری به نام ری کینگستون، ملقب به پادشاه، به یکدیگر بپیوندند. این شرور تصمیم گرفته از بازی ویدیویی که خودش ساخته برای اجرای اهداف موذیانه استفاده کند و به معنای واقعی کلمه تمام دنیا را مجبور به بازی پلتفرمر جهنمی خود کند.

نقد فیلم Spy Kids: Armageddon

رابرت رودریگز به عنوان سازنده تمام قسمت‌های فرنچایز بچه‌های جاسوس، دارای سبک خاص و متمایزی در فیلمسازی است. او در کارنامه خود از آثار اکشن تا کمیک را جای داده و حتی فیلم فانتزی و علمی تخیلی تولید کرده است و از اساس فیلم شناسی بسیار پرباری دارد. رودریگز به طرز ماهرانه‌ای فیلم‌های بزرگسالانه مانند «از گرگ‌ومیش تا سحر» یا «سیاره وحشت» را با پروژه‌های صرفاً کودکانه («بچه‌های جاسوس»، «ماجراهای پسر کوسه‌ای و دختر گدازه‌ای») جایگزین می‌کند. حتی بین آنها، رودریگز موفق به کار بر روی اقتباس‌های سینمایی از کتاب‌های کمیک (شهر گناه)، کار روی ژانر علمی تخیلی (آلیتا: فرشته جنگ) و کارگردانی یک قسمت از سریال مندلورین می‌شود.

بنابراین، میراث خلاقانه این کارگردان هم شامل بلاک‌باسترهای پرهزینه و هم تجربیات ارزان قیمتی مانند «Machete» می‌شود. این یعنی یک سال او می‌تواند چیزی در سطح «شهر گناه» منتشر کند و سال بعد می‌تواند فیلم فاجعه بار «ماجراهای پسر کوسه‌ای و دختر گدازه‌ای» را تولید کند. در همین سال جاری نیز می‌توانید ببینید که چگونه فیلم «Hypnotic» در سینماها به تازگی نمایش داده شد و اکنون فیلم جدید «بچه‌های جاسوس» از این کارگردان در حال پخش از نتفلیکس است.

اما فیلم «Spy Kids: Armageddon» که ریبوت فرنچایز محبوب رودریگز است، از همان فرمول فیلم‌های قبلی خود او پیروی می‌کند. در واقع فرمول همان است و تنها بازیگران تغییر کرده‌اند. این یعنی فیلم درست همانند قسمت اول این فرنچایز با شکست بزرگسالان شروع می‌شود و سپس یک برادر و خواهر کوچک برای نجات مادر و پدرشان وارد عمل می‌شوند و تنها آنها می‌توانند جهان را نجات دهند. همچنین جایی در پس‌زمینه، شخص رودریگز اخلاقی درباره ارزش‌های خانوادگی و یک ندای صلح‌طلبانه با نوای «بیا با هم خوب زندگی کنیم» را به مخاطب کودکش گوشزد می‌کند.

نقد فیلم Spy Kids: Armageddon

در عین حال، رودریگز که پسر ۲۶ ساله‌اش راسر به نوشتن فیلمنامه این فیلم کمک کرده، از تکرار دوباره همان فرمول آشنای فیلم‌های کودکانه خود خجالت نمی‌کشد؛ در اینجا ما شاهد نبردهایی با اسکلت‌های شبیه قسمت دوم فرنچایز و به معنای واقعی کلمه غوطه‌ور شدن در یک بازی ویدیویی برآمده از قسمت سوم این فرنچایز می‌شویم. ولی نکته اینجاست که این تکرار برای من مخاطب بزرگسال که بیست سال پیش این موارد را دیده‌ام، دیگر جذابیتی ندارد. پس این کودکان هستند که مخاطب درجه یک فیلم محسوب می‌شوند.

پس بیایید روشن بگوییم که این فیلم برخلاف قسمت اول این فرنچایز دیگر برای مخاطب بزرگسال نیست، یا بهتر است بگوییم فیلم دیگر به دنبال ارتباط با چنین مخاطبی نیست. در نتیجه معیار سنجش کیفیت یک فیلم شبیه به بچه‌های جاسوس آرماگدون، می‌تواند واکنش یک کودک دبستانی باشد. اگر بیننده جوان آنچه را که روی صفحه اتفاق می‌افتد از نزدیک دنبال کند، ارتباط خاصی با فیلم برقرار نمی‌کند. پس رودریگز هدفش روشن است و اینجا جایی برای بزرگسالان نیست.

در واقع، بدون استثنا، تمام قسمت‌های «بچه های جاسوس» بیشتر شبیه یک جاذبه بصری رنگارنگ هستند. یک ماجراجویی سرگرم کننده و گاه پوچ برای کودکان که به سختی می‌توان آن‌ها را یک فیلم تمام عیار نامید. ما در این فیلم‌ها شاهد یک طرح متعارف سرراست هستیم که هدفش جذب کودک است. البته خوشبختانه «آرماگدون» فاقد کارتونی بودن جلوه‌های بصری ارزان اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی است و همچنین جالب‌تر از قسمت چهارم بسیار ضعیفی است که چند سال پیش نمایش داده شد.

اما در غیر این صورت، راه اندازی مجدد رابرت رودریگز هیچ رویکرد جدیدی را ارائه نمی‌دهد. ظاهر این فیلم بیشتر مربوط به کودکان مدرنی است که با این فرنچایز آشنا نیستند، و این یعنی طرفداران قدیمی فرنچایز دیگر در مدار توجه فیلمساز نبوده‌اند.

نقد فیلم Spy Kids: Armageddon

بنابراین اجازه دهید در پایان موضوع را اینگونه بیان کنیم: بدیهی است که بچه‌های جاسوس: آرماگدون سرگرمی خوبی برای دانش آموزان کوچک‌تر و محصولی بسیار متوسط است، اما اگر از نظر سینمایی آن را در نظر بگیرید، ما به عنوان مخاطب با اثر خاصی روبرو نیستیم. حتی تیم بازیگران فیلم نیز نسبت به گذشته با زوال کاریزما روبرو هستند. این یعنی بازیگران کودک به هیج شکل با من مخاطب ارتباط برقرار نمی‌کنند و حتی زکری لی‌وای و جینا رودریگز نیز نمی‌توانند یادآور زوج موفق باندراس و گوگینو باشند.

متأسفانه، برای کسی که سال‌ها این فرنچایز را دوست دارد، Spy Kids: Armageddon چیز زیادی برای نمایش ندارد. همانطور که در بالا گفته شد، داستان یادآور فیلم اصلی است. این فیلم تقریباً کپی فیلم اول و سوم این فرانچایز است که با هم ترکیب شده‌اند. پس اگر این اثر توانسته نوار کنجکاوی صمیمانه شما را برانگیزد، ولی شما مدت‌ها پیش از مدرسه فارغ‌التحصیل شده‌اید، مطمئناً بیدار کردن کودک درونتان ضرری ندارد. این یعنی می‌توانید در کنار یک کودک به تماشای این فیلم بنشینید و از خنده و شادی او احساس خوبی را کسب کنید.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی