ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

نقد سریال Ahsoka (قسمت سوم تا آخر)
فیلم و سریال

نقد سریال Ahsoka (قسمت سوم تا آخر)

با پخش قسمت پایانی سریال «آسوکا» وقت جمع‌بندی پیرامون محتوای این سریال رسیده است. اگر به نقدهای چند قسمت اول سریال نگاه کنید، همه گویای یک افتتاحیه کمی ضعیف بودند. اما همانطور که مشخص شد، ...

امیر پریمی
نوشته شده توسط امیر پریمی | ۱۵ مهر ۱۴۰۲ | ۲۰:۳۰

با پخش قسمت پایانی سریال «آسوکا» وقت جمع‌بندی پیرامون محتوای این سریال رسیده است. اگر به نقدهای چند قسمت اول سریال نگاه کنید، همه گویای یک افتتاحیه کمی ضعیف بودند. اما همانطور که مشخص شد، آسوکا تنها با روند ادامه قسمت‌ها بهتر شد، و در حالی که هنوز جایی برای بهبود وجود داشت، ولی این سریال کماکان یکی از بهترین آثاری است که در مدت زمان طولانی از دنیای جنگ ستارگان دیده‌ایم. در ادامه با نقد سریال Ahsoka (قسمت سوم تا آخر) همراه ویجیاتو باشید.

نقد سریال Ahsoka (قسمت سوم تا آخر)

از همان شروع سریال مشخص شد که فیلونی قصد دارد از آسوکا به عنوان بهانه‌ای برای انتقال مجموعه انیمیشن محبوب «شورشیان/Rebels» به لایو اکشن استفاده کند و از جایی که آن سریال متوقف شد به داستان و شخصیت‌های معرفی شده در آن مجموعه ادامه دهد. شخصیت‌های اصلی سریال آسوکا تا حد زیادی با آن انیمیشن یکسان هستند، و در حالی که لحن به سمت چیزی کمی تیره‌تر سوق پیدا کرده، اما فیلونی ترکیب ژانر و لحن را کاملاً استادانه درک می‌کند. در واقع دیو فیلونی بار دیگر ثابت می‌کند که دقیقاً می‌داند جنگ ستارگان چگونه باید باشد.

اما شاید مهم‌تر از همه، آسوکا ثابت می‌کند که جنگ ستارگان هنوز هم می‌تواند درباره جدای و سیث، درباره مصنوعات مرموز و پیش‌گویی‌های باستانی باشد، بدون اینکه فوراً فلاش بک‌های ناخوشایندی به The Last Jedi و Rise of Skywalker را ایجاد کند. آسوکا با جهت‌گیری خلاقانه‌ای که توسط دو فصل اول سریال The Mandalorian شکل گرفته است دنبال می‌شود. این یعنی هم در طراحی صحنه و هم در لحن ما شاهد سبک تازه‌ای از جهان جنگ ستارگان هستیم که برآمده از ذهن دیو فیلونی است، اما در عین حال جنگ ستارگان قدیمی‌تر، با دوئل‌های شدید، تغییرات تصویری الهام‌گرفته از سینمای کوروساوا و مک‌گافین‌های مرموز کماکان در این اثر دیده می‌شوند.

نقد سریال Ahsoka (قسمت سوم تا آخر)

این فرمول دیو فیلونی در ترکیب انیمیشن با مسیر جدیدی از روایت لایو اکشن کار می‌کند، و سریال موفق می‌شود در هشت قسمت خود ثابت کند که هنوز لایه‌ها و شخصیت‌های زیادی در فرضیه استاندارد جنگ ستارگان وجود دارد. همچنین به نظر من، روزاریو داوسون در نقش آسوکا تانو عملکرد خوبی ارائه می‌دهد. این شخصیت در طول انیمیشن‌های ساخته دیو فیلونی معرفی و به شخصیتی سرسخت بدل شده است، و در این سریال نیز این پیشرفت شخصیت در برخورد با کاراکتر‌های پیرامونش به خوبی هدایت و او را برای مخاطب جذاب کرده است.

پرداخت شخصیت آسوکا در این سریال به صورت ظریف پیش می‌رود و به خوبی در روند خط داستانی قرار می‌گیرد و به خوبی کار می کند. همین را می‌توان در مورد ری استیونسون فقید نیز گفت، که همه توانایی خود را در نقش بایلان اسکول به کار می‌برد، و با اینکه شخصا دیوانه قد و قامت لارس میکلسن در نقش دریاسالار ترون قرار نگرفتم، اما او نیز به خوبی گریم شده و به عنوان استراتژیست اصلی تیم شرور‌ها عملکرد متقاعد کننده‌ای ارائه می‌دهد.

نقد سریال Ahsoka (قسمت سوم تا آخر)

اما این بایلان اسکول است که شخصیت شگفت انگیزی است، انگیزه‌های او بسیار پیچیده‌تر از تبهکارانی است که معمولاً در جنگ ستارگان می‌بینیم. او مطمئناً جدای نیست، و در حالی که بایلان از آسیب رساندن به کسی که در مسیرش است نمی‌ترسد، اما به نظر نمی‌رسد که کاملاً توسط بخش تاریک نیرو نیز تسخیر شده باشد. در واقع این انتقام یا نفرت نیست که او را هدایت می‌کند، بلکه چیزی قدرتمندتر است. ایده تغییر نیرو نکته‌ای است که به این شخصیت قوس جالبی می‌دهد. این خط داستانی پتانسیل زیادی داشت اما با درگذشت غم انگیز ری استیونسون، آینده بسیار نامشخص است.

غیبت او مطمئناً در ادامه داستان احساس خواهد شد، بایلان اسکول یکی از چیزهای مورد علاقه من در این سریال است و بسیار غم انگیز است که او نتوانسته تحسین بازیگری‌اش را ببیند. با این تفاسیر من واقعاً کنجکاو هستم که سازندگان سریال و شخص دیو فیلونی با این شخصیت چه می‌کنند.

نقد سریال Ahsoka (قسمت سوم تا آخر)

ترکیب این شخصیت‌های متفاوت با طراحی صحنه عالی، یک موسیقی خوب و یک اپیزود فوق العاده در میانه سریال که هیدن کریستنسن در آن موفق می‌شود تعظیم خاطره انگیزی را به عنوان آناکین اسکای واکر به نمایش بگذارد، همه چیز را به سمت بهتری سوق داده است. دیدن آناکین اسکای واکر با پوشیدن تمام لباس‌های متفاوتش از جنگ‌های کلون خیلی جالب بود. صادقانه بگویم، هنوز نمی‌توانم کاملاً باور کنم که ما در این اثر آسوکا، سابین، هرا، چاپر، ازرا، ترون، آناکین اسکای واکر و کاپیتان رکس را فقط در هشت قسمت مشاهده کردیم.

خوب یا بد، همیشه یک عامل نوستالژی در هر اثر رسانه‌ای مدرن جنگ ستارگان وجود خواهد داشت. پس خود من با این موضوع مشکل ندارم، اما هنوز هم باید مقدار مناسبی از این دست صحنه‌های دل‌شاد کن برای هواداران وجود داشته باشد. برای مثال اثر منفی در این مورد سریال اوبی وان بود که از اساس بر مبنای نوستالژی و شاد کردن دل مخاطب تولید شده بود. اما آسوکا سعی می‌کند این بخش خاص را مدیریت کند و ارجاعات و نوستالژی بازی را به سمت و سوی مناسبی هدایت کند.

نقد سریال Ahsoka (قسمت سوم تا آخر)

البته این سریال مشکلاتی دارد که چشم پوشی از آن ساده نیست. برای مثال: بازیگر نقش سابین رن، ناتاشا لیو بوردیزو، تقریباً همان محدوده و کیفیتی را ندارد که دیگر گروه بازیگران آن را به نمایش می‌گذارند و سریال نمی‌تواند سابین را به شخصیت‌های کلاسیک‌تر جنگ ستارگان گره بزند. من همیشه داستان را مهمترین بخش هر سریال، بازی، فیلم یا کتابی از جنگ ستارگان می‌دانم. حتی اگر سایر عناصر قوی نباشند، یک داستان خوب می‌تواند کل پروژه را به سمت موفقیت حمل کند. اما این سریال در داستان سرایی بد نیست، ولی مشکل حجم سنگین خط داستانی است که برای هشت قسمت سنگین به نظر می‌رسد.

داشتن تنها هشت قسمت در هر فصل یکی از بزرگترین انتقادات من به اکثر سریال‌های جنگ ستارگان است. کتاب بوبا فت هفت قسمت داشت در حالی که اوبی وان کنوبی شش قسمت داشت، برای آن سریال‌های مستقل، داشتن تعداد کمی اپیزود خوب به نظر می‌رسد، اما برای سریال‌هایی که چندین خط داستانی را به هم متصل می‌کنند و آینده فرنچایز را تنظیم می‌کنند، این تعداد اپیزود ناچیز است.

برای مثال نیمه اول سریال سرعت آهسته اما ثابتی داشت، هر قسمت از داستان به آرامی در جای خود قرار می‌گرفت و به مخاطب نکات زیادی ارائه می‌کرد. اما مشکل من هم با کندی زیاد نیمه اول و هم با سرعت زیاد در چند قسمت آخر است، چرا که در نیمه دوم به دلیل حجم زیاد داستان و شخصیت همه چیز عجولانه به نظر می‌رسد و این اهمیت لحظاتی را که باید معنادارتر به نظر برسد، از بین می‌برد. شاید من کمی بیش از حد مغرض هستم زیرا انتظار داشتم اتفاق بزرگی در پایان فصل بیفتد، اما داشتن حداقل دو قسمت دیگر عالی بود. شما چی فکر میکنید؟ آیا هشت قسمت کافی است؟!

نقد سریال Ahsoka (قسمت سوم تا آخر)

ایراد دیگر فضای داستانی آسوکا این است که باید توجه داشت این سریال از یک اسپین آف مستقل ماندالوریایی به فصل پنجم انیمیشن Rebels تبدیل می‌شود؛ که این نکته زمان بیشتری را در صفحه نمایش به طرح و ضربات شخصیت از آن سریال اختصاص می‌دهد که اغلب مماس با هسته داستانی آسوکا است. اما مشکل اینجاست که به نظر می‌رسد فیلونی و کارگردانان دیگر، اغلب این موضوع را بدیهی می‌دانند که بینندگان آسوکا از اهمیت روایی و احساسی انیمیشن Rebels در سریال مطلع هستند.

ولی این دیدگاه خطای بزرگ آن‌هاست. در واقع این شکل اتصال عامل جدایی مخاطبان فراوانی با این اثر است. هرکسی که با Rebels (یا The Clone Wars) آشنا نباشد، به سرعت خود را در میان فلاش‌بک‌های امپرسیونیستی و نهنگ‌های فضایی گم می‌کند، و این یعنی یک خطای تاکتیکی در نگاه سازندگان این سریال.

نقد سریال Ahsoka (قسمت سوم تا آخر)

مقدار قابل توجهی از داستان‌های مربوط به انیمیشن‌های جنگ‌های کلون و شورشیان در طول تبادل بین شخصیت‌ها پوشش داده می‌شود که به طور قابل‌توجه، منجر به دیالوگ‌های بی‌‌فایده و گه‌گاهی بیش از حد توضیح‌دهنده می‌شود که برای مخاطب عام خوب نیست. اما این همچنین بدین معنی است که آسوکا بیشتر از بیننده‌های معمولی به نوکیشان فن سرویس انیمیشن‌ها و البته کل جهان جنگ ستارگان دیو فیلونی توجه می‌کند.

خب، بدیهی است که «آسوکا» در درجه اول برای آن دسته از طرفداران حماسه فضایی است که به خوبی با تمام این سریال‌های انیمیشن آشنا هستند، اما برای بینندگانی که فقط درک غیرمستقیم از افسانه‌های محلی دارند (به عنوان مثال، کسانی که اسطوره‌های کلی «جنگ ستارگان» را درک می‌کنند یا شخصیت آسوکا را در «مندلورین» دیده‌اند)، این داستان ممکن است آنقدرها واضح به نظر نرسد و بنابراین جالب هم نیست.

در واقع آسوکا را می‌توان با خیال راحت یک محصول استاندارد، اما قوی، برای طرفداران سرسخت و قدیمی این جهان نامید. این سریال طوری طراحی شده است که یک بار دیگر شما را در طبیعت وحشی جهان سینمایی مورد علاقه‌تان فرو می‌إرد و بار دیگر شما را مانند نسیمی در میان دنیاهای ناشناخته رها می‌کند، اما قطعاً برای کسانی که به دنبال برداشت‌ها و احساسات جدید هستند مناسب نیست.

نقد سریال Ahsoka (قسمت سوم تا آخر)

البته در میان این مشکلات یک نکته ضروری وجود دارد که خیلی جالب است؛ ببینید از چند ابزار می‌توان به روش‌های مختلف برای بیان یک داستان و صحنه که در حال تماشای آن هستیم استفاده کرد. اکنون این سریال به شدت تحت تاثیر موضوع سامورایی‌ها است. بنابراین ما در این اثر شاهد استفاده بسیاری از سازهای زهی و بادی مورد استفاده به شدت شبیه موسیقی سنتی ژاپنی هستیم که باید به آن ویژه اشاره شود. چه اولین حضور یک شخصیت باشد، چه یک دوئل شمشیر نوری، یا لحظه‌ای که مسیر داستان را تغییر می‌دهد، موسیقی این سریال با هر لحظه مطابقت داشت و این چیزی نیست که به اندازه کافی قابل تحسین نباشد.

در پایان باید گفت: داستان گویی گسترده و ارزش‌های تولید سینمایی آسوکا برای طرفداران معمولی و سرسخت جنگ ستارگان به طور یکسان جذاب خواهد بود، اما تنها گروه دوم احتمالاً از داستان پرمعنای آن قدردانی می‌کنند. بدون شک سریال آسوکا در قسمت‌های اولیه‌اش با مشکل مواجه می‌شود، زیرا این مجموعه تلاش می‌کند تا بینندگان را با شخصیت‌ها و مفاهیم معرفی‌شده در نمایش‌های انیمیشن جنگ ستارگان از دیو فیلونی آشنا کند.

اما زمانی که به بازیگران و توطئه‌های کیهانی واقعاً زمان داده می‌شود تا بدرخشند، آسوکا ترکیبی فوق‌العاده از افسانه‌های غنی، طنز و نبردهای بزرگ را پیدا می‌کند که باعث می‌شود شبیه جنگ‌های ستارگان کلاسیک شود و در عین حال مسیری را به سوی چیز جدیدی ایجاد کند.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی