نقد فیلم Appendage | زائده هیولایی
یک زن جوان با تعادل روانی شکننده روزی میبیند که زائده عجیبی در پهلویش رشد میکند؛ اما این زائده چیست و راه مقابله با آن چیست؟! این ایده فیلمی است که میخواهد مخاطب را بر ...
یک زن جوان با تعادل روانی شکننده روزی میبیند که زائده عجیبی در پهلویش رشد میکند؛ اما این زائده چیست و راه مقابله با آن چیست؟! این ایده فیلمی است که میخواهد مخاطب را بر اساس جذابیت درونی ایده به فیلم جذب کند. اما سوال اینجاست که فیلمساز کمتجربه آن که از جهان فیلمهای کوتاه آمده میتواند چنین کاری انجام دهد یا خیر؟! برای یافتن پاسخ با نقد فیلم Appendage همراه ویجیاتو باشید.
خلاصه داستان: زندگی یک طراح مد جوان در حالی دچار دگرگونی میشود که تاریکترین افکار درونی او به چیزی وحشتناک تبدیل میشوند که رشد آن متوقف نمیشود.
پیش از هر چیز باید بدانید این فیلم دنبالهای از یک موج است که فیلمسازان صاحب ایدههای یک خطی را به سمت سینمای جریان اصلی و دارای ژانر کشانده است. پس اکنون فیلم «Appendage» نیز گسترش موفقیت آمیز یک فیلم کوتاه است که بیشترین استفاده را از شیمی بین بازیگران و جلوههای ویژه میکند. پس این فیلم برای من جالب بود یا به قولی بد نبود، اما قطعاً خوب هم نبود.
اما باید بدانید فیلم «زائده» اولین فیلم بلند آنا زلوکوویچ است، اثری سینمایی درباره موضوعی که او قبلاً در سال 2022 در قالب یک فیلم شش دقیقهای که بسیار ناراحت کننده بود، با بازی ریچل سنوت و اریک رابرتز در جشنواره برلین به نمایش گذاشته بود. کارگردان در این اثر با روی آوردن به قالب یک فیلم بلند و طولانی، به گسترش مفهوم یک خطی خود در آن اثر کوتاه پرداخته است.
در واقع کارگردان آن ایده کوتاه را در این اثر غنی میکند، توسعه میدهد و نوعی افسانه شهری را بر اساس دادههای علمی بسیار واقعی خلق میکند، اثری که به «کیمارا یا آمیژه» یا به عبارت دیگر ادغام بین دو دوقلو از دو طبیعت متفاوت اشارات ترسناکی میکند. آنا زلوکوویچ برای کارگردانی این فیلم سعی دارد با احساسات و انتظارات تماشاگران بازی کند تا بتواند مخاطب را تا پایان با فیلم همراه کند. به نظر من فیلمساز توانسته این کار را تا حدودی به سرانجام برساند.
اما شخصیت اصلی فیلم هانا (هدلی رابینسون) استایلیست جوانی است که در محیطی سمی و نامناسب کار میکند که حضور در آن محیط روح او را میخورد. بین تنشهای فزایندهای که این شخصیت با مادر بسیار بداخلاقش استیسی (دبورا رنارد) و رفتار نفرتانگیز رئیسش کریستین (دزمین بورخس) دارد، استرس است که بیش از همه چیز برای هانا خودنمایی میکند.
البته او میتواند به حضور دوست پسرش کایلین (براندون مایکل اسمیت) و بهترین دوستش استر (کوثر محمد) تکیه کند، اما هیچ چیز کمکی نمیکند، پس اضطراب او روز به روز در حال افزایش است. اما در این بین ناگهان بدن او شروع به واکنش عجیبی میکند. هر زمان که اضطراب یا ناراحتی او را فرا میگیرد، هانا درد شدیدی را در کنار شکم خود احساس میکند، جایی که خال مادرزادی وجود دارد. به زودی، چیزی در این قسمت از بدن شروع به رشد میکند: نوعی زائده که بزرگتر و بزرگتر، دردناکتر و بیشتر و متحرکتر میشود. بنابراین چنین ساختاری مخاطب را تشویق میکند قصه را دنبال کرده تا به جواب این اتقاق برسد.
هنگام تماشای «Appendage» یک مرجع سینمایی به ذهن من مخاطب دوستدار سینما متبادر میشود. فیلم مورد نظر من «فرزندان/The Brood» اثر دیوید کراننبرگ است. این اثر ترسناک و علمی تخیلی بدون شک منبع الهام این فیلم است. اما چرا؟ چون کارگردان این فیلم تصمیم میگیرد مانند آن اثر از جلوههای ویژه قدیمی یا کاربردی استفاده کند که عمداً یک تکنیک لذیذ برآمده از دهه هشتاد سینما را به نمایش میگذارد. البته فیلم نزدیکی خاصی با فیلم «بدخیم» جیمز وان هم دارد.
اما فراتر از اثر نوستالژیک موجود در این کار، استفاده از پروتز، انیماترونیک، لاتکس و خون تقلبی، احساسی ارگانیک را بسیار ملموستر از هر تصویر تولید شده توسط کامپیوتر ایجاد میکند. شاید نزدیکی به این سبک در فیلم برای خیلی از مخاطبان امروزی سینما چیز جالبی نباشد. ولی «Appendage» موفق میشود تعادل مناسب را بیابد و رویکرد خود را تا پایان حفظ کند و در عین حال مفهوم خاص خود را نیز دنبال کند.
بنابراین، در حالی که Appendage در جاهایی از فیلم بسیار آشناست و گهگاه پیامهای صادقانه و در عین حال مثبت خود را خیلی کلیشهای بیان میکند، اما این یک فیلم کوچک قابل قبول است که میتوان در شب جمعه تماشا کرد. اثری با سکانسهای پرانرژی کافی، اجراهای جذاب و استعداد فنی که برای جلب توجه مخاطب کافی است. زلوکوویچ بدون شک تحت تأثیر افرادی مانند استنلی کوبریک و جان کارپنتر قرار گرفته که میدانستند چگونه روی طنابهای ترسناک راه بروند بدون اینکه مخاطبان خود را از دست بدهند.
اما من در ابتدا گفتم که این اثر یک فیلم جالب است که قطعاً خوب یا کامل نیست؛ اما شاید بگویید ایراد کار چیست؟! خب ایراد عدم گسترش مناسب ایده یک خطی و همچنین نبود یک پایان مناسب است. ما به نوعی از همان ابتدای فیلم به داخل داستانی پرتاب میشویم که فرصتی برای شناخت یا اهمیت دادن به شخصیت اصلی خود به ما نمیدهد. اگر هم کمی زمان بدهد، نتیجه چیز قابل ذکری نیست. از سوی دیگر محتوای فیلم بیشتر شامل نکات تمثیلی است تا وحشت قابل لمس.
بنابراین من قطعاً معتقدم که این فیلم کامل یا خوب به معنای واقعی نیست، ولی باید توسط طرفداران آثار ترسناک دیده شود، زیرا نسبتا تازه، جذاب و حتی گاهی اثری تجربی است که ما را به یاد سینمای ترسناک و علمی تخیلی دهه هشتاد آمریکا میاندازد.
پس باید بگویم که این فیلمی نیست که بیش از یک بار تماشا را برای مخاطب تضمین کند. اما اگر از فیلمهای ترسناک لذت میبرید، آنا زلوکوویچ، با فیلم «Appendage» میتواند شما را کمی سرگرم کند. فراموش نکنید، تنها چیزی که میتوانم با اطمینان بگویم این است که، خوب یا بد، حداقل خوشحالم که آن را دیدم.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.