نقد فیلم The Exorcist: Believer | جن گیری هالیوودی
در سال ۲۰۲۳، چیزی نزدیک به ۵۰ سال از اکران فیلم «جنگیر» به کارگردانی ویلیام فریدکین میگذرد که فیلمهای ترسناک را به اوج محبوبیت جهانی رساند و به یکی از پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینما تبدیل ...
در سال ۲۰۲۳، چیزی نزدیک به ۵۰ سال از اکران فیلم «جنگیر» به کارگردانی ویلیام فریدکین میگذرد که فیلمهای ترسناک را به اوج محبوبیت جهانی رساند و به یکی از پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینما تبدیل شد. از همان زمان فیلم فریدکین، یک فرنچایز دنبالهدار را هم شروع کرد که تا امروز ادامه دارد. اما یکی از موردانتظارترین فیلمهای ترسناک سال ۲۰۲۳، «جنگیر: مؤمن» به عنوان آخرین قسمت از این فرنچایز شناخته شده است. اکنون سوال مهم اینجاست که آیا چنین دنبالهای ارزش توجه مخاطب را دارد یا خیر؟ برای یافتن پاسخ با نقد فیلم The Exorcist: Believer همراه ویجیاتو باشید.
احتمالا همه میدانند که فیلم کلاسیک و ترسناک جنگیر اثر ویلیام فریدکین، امسال پنجاه ساله شد. اما در این بین اتفاقی تلخ افتاد که سالگرد فیلم با مرگ خود کارگردان مصادف شد. در واقع فریدکین فقط چند ماه قبل از نمایش دنباله فیلم اصلی خود از دنیا رفت.
اما در دوران بازسازیها، دنبالهها و ریبوتها، انتشار یک «جنگیر» جدید دیگر برای هیچکس تعجب آور نیست و نامزدی دیوید گوردون گرین برای پست کارگردانی این فیلم نیز در نگاه اول انتخابی متعادل و منطقی به نظر میرسد. باید توجه داشت که در طول شش سال گذشته، گرین درگیر رنسانس جدیدی پیرامون آثار کلاسیک ماندگار و کالت در ژانر وحشت با درجات مختلف موفقیت بوده است. این کارگردان پیش از آمدن به سمت جنگیر، یک سهگانه جدید را برای فیلم ماندگار «هالووین» جان کارپنتر تولید کرد.
اولین فیلم «هالووین» او توانست به اندازه کافی این فرنچایز را مجدداً راه اندازی و احیا کند، و آخرین اثر او نیز یک تدفین بسیار شرم آور برای فرنچایز هالووین بود. اما جنگیر فریدکین پیش از این دنباله جدید، در زمان خودش دنبالههای زیادی دریافت کرده بود، ولی هیچکدام نتوانستند وجودشان را توجیه کنند.
اکنون «جنگیر: مؤمن» نیز از نگاه داستانی حضور تمام فیلمهای قبلی را نادیده میگیرد، بنابراین دیوید گوردون گرین بار دیگر سعی میکند داستانی را بازنویسی کند که هیچکس دیگری جز خود فریدکین توانایی استفاده درست از آن را نداشتند.
داستان فیلم جدید بدین شرح است که دو دوست به نامهای آنجلا (لیدیا جوت) و کاترین (اولیویا مارکوم) تصمیم میگیرند به جای درس خواندن، برای برقراری ارتباط با دنیای ارواح مراسم خاصی را برگزار کنند. در نتیجه این عمل آنها به مدت سه روز ناپدید میشوند و این حادثه باعث نگرانی والدین و دوستان آنها میشود. اما وقتی این دو نفر بالاخره پیدا میشوند، معلوم میشود که دختران چیزی از غیبت خود به خاطر نمیآورند. این یعنی روز به روز وضعیت روانی آنها به شدت بدتر میشود و والدین این دو دختر شروع به شک میکنند که این فقط یک اختلال پس از سانحه نیست. و اکنون برای نجات فرزندان خود باید با ناشناختهها روبرو شوند.
بیایید نقد فیلم را با این واقعیت شروع کنیم که «جنگیر: مؤمن» بیشتر شبیه ترکیبی از «پروژه جادوگر بلر» و «احضار» است تا یک دنباله مستقیم برای جنگیر ویلیام فریدکین. لحن فیلم بیشتر شبیه یک اثر هیجانانگیز یا درام است تا یک فیلم ترسناک. بنابراین فیلم به عنوان دنبالهای بر یکی از بهترین و ترسناکترین فیلمهای ترسناک تاریخ، نمیتواند یک اثر موفق نامیده شود.
در دل داستان این فیلم، دیوید گوردون گرین از موضوع کلیسا به عنوان نیرویی که با شیطان اهریمنی مبارزه میکند فاصله میگیرد. این یعنی چی؟! یعنی جنگیر فریدکین در زمان خود مخاطبان را با جسارت سرسختانه و فضای بیمارگونهاش مجذوب خود کرد. اما گرین به جای پذیرش و بازاندیشی این تجربه، به دنبال کار جدیدی است اما این کار در این فیلم صورت نمیپذیرد.
این فیلم جدید بر اساس ترکیببندیهای عمداً شلختهای ساخته شده است که در برخی از فیلمهای اسلشر عالی به نظر میرسند، اما مطلقاً در محیط ماورایی این اثر کار نمیکنند. به طور کلی، مولفه غیبی فیلم به شیوهای کاملا آماتوری اجرا میشود که نشان میدهد گرین یک استاد قصهگویی نیست، بلکه یک صنعتگر سینمایی است. شاید بگویید این حرف یعنی چه؟ خب منظور من این است که در این فیلم سوژه اصلی ناپیداری رفتاری دو دختر نوجوان است. اما مشکل اینجاست که هیچ کس هرگز این موضوع را مطرح نمیکند که واقعاً در آن جنگل چه اتفاقی برای این دو دختر افتاده که منجر به این رفتار شده است.
گرین به عنوان کارگردان احتمالاً این موضوع را برای دنباله بعدی فیلم رها کرده که ظاهراً با معجزهای قبلاً پذیرفته شده و چراغ سبز گرفته است. بنابراین هیچ چیز قابل توجهی در نیمه اول فیلم اتفاق نمیافتد که داستان را به جلو سوق دهد. اما در چنین آثاری باید شاهد یک نکته ماورایی با فضایی با اتمسفر ماورایی باشیم. خب شکل گیری فضای فراطبیعی در یک فیلم ارتباط زیادی با نورپردازی دارد، اما به نظر میرسد گرین این واقعیت را کاملا نادیده میگیرد. در عوض، ما برنامههای کسلکنندهای شامل نمایش کلیسا، مکالماتی در مورد مسیر مذهبی و نقل قولهایی از انجیل را دریافت میکنیم؛ این یعنی هر چیزی جز حسی از آیین جنگیری.
از سوی دیگر در فیلم اصلی فریدکین، کشیش یک شخصیت کلیدی، نوعی ابرقهرمان، مظهر ایمان بی حد و حصر انسانی به قدرت مطلق خود و خدا بود، اما در این دنباله دیوید گوردون گرین، تجربه مذهبی برای روایت چنین داستانی بسیار اسمی و ناچیز است. تنها کشیش فیلم در اینجا آشکارا ضعیف و آسیب پذیر است و قدرت در دستان پدر و مادری قرار میگیرد که عشق بی قید و شرط آنها به کودکشان باید نجات را به ارمغان آورد.
این ایده، از هر لحاظ، قابل قبول و از نظر اجتماعی تایید شده است؛ با این وجود، هیچ ارتباطی با فلسفه ماورایی فرنچایز «جنگیر» ندارد.
داستان فیلم سعی میکند بیشتر بر تعامل بین مردم و دین تمرکز کند تا به ما نشان دهد که چگونه یک فرد به ایمان میرسد (یا برعکس). خب مشکل این شکل روایت آن است که این خط داستانی هرگز به اوج خود نمیرسد. از سوی دیگر این فیلم به معنای واقعی کلمه ترسناک نیست. حداقل تا رسیدن به نیمساعت پایانی ما بیشتر شاهد یک درام هستیم تا یک اثر پر از تعلیق در ژانر وحشت. به نظر میرسد که گرین در بیشتر اوقات فراموش کرده که قسمت دیگری از «هالووین» را فیلمبرداری نمیکند.
در مجموع کل مؤلفه ماوراء طبیعی فیلم به چیزی در سطح وحشت زامبیمحور تنزل مییابد، و نالههای شخصیت لزلی اودوم جونیور که به دلیل از دست دادن غم انگیز همسرش دچار بحران ایمانی شده است؛ در نتیجه کل این فیلم برای نمایش وحشت همین فرم خسته و سرد را به منصه ظهور رسانده است.
در پایان باید گفت: متأسفانه نمیتوان گفت که «جنگیر» جدید ترسناک است. کارگردان این فیلم عمدتاً از جامپاسکرهای ناچیز و اغلب کاذب استفاده میکند. از اساس کل فیلم به معنای واقعی کلمه با صدایی ناگهانی، تند و تیز و ورود دو حیوان به کادر شروع میشود و بعداً با جلو رفتن داستان نیز چیزی بهتر نمیشود. با این حال، وقتی زمان مبارزه با شیطان یا همان جنگیری میرسد، سازندگان فیلم به سادگی ما را با حجم عظیمی از تصاویر و صداها روبرو میکنند که جالب نیست.
قطعاً تنها افرادی که از تماشای این فیلم میترسند، بچههای دبستانی هستند. پس همانقدر که از گفتن آن متنفرم، ولی «جنگیر: مؤمن» به سادگی فیلم بدی است. نامنسجم، بدون لحظهای ترسناک، کارگردانی ضعیف، بازیهای ناهموار و با یکی از بدترین پایانهایی که در سالهای اخیر دیدهام. این یعنی جنگیر فیلم ترسناک فوقالعاده بدی است که به وضوح هیچ ایدهای ندارد. اتمسفر سرد و آهسته به همراه سرعت و کیفیت داستانی ناچیز باعث میشود من قطعا تماشای آن را توصیه نکنم.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.