صندلی داغ ویجیاتو #۱۰؛ مسعود تیموری
سلام رفقا. به صندلی داغ امروز خوش اومدید و امیدوارم که حسابی حالتون خوب باشه. این قسمت قراره که با سردبیر بخش مقالات ویجیاتو و رفیق بسیار خوبم، مسعود تیموری صحبت کنیم و با هم ...
سلام رفقا. به صندلی داغ امروز خوش اومدید و امیدوارم که حسابی حالتون خوب باشه. این قسمت قراره که با سردبیر بخش مقالات ویجیاتو و رفیق بسیار خوبم، مسعود تیموری صحبت کنیم و با هم بیشتر آشنا بشیم.
سلام مسعود! خوش اومدی به آیتم صندلی داغ ویجیاتو و امیدوارم حالت خوب خوب باشه. میتونی با بچهها یه سلام علیکی داشته باشی و خودتو به صورت کامل معرفی کنی.
سلام، خیلی ممنونم از دعوتتون. من مسعود تیموری هستم و از دو سال و خوردهای پیش عنوان دبیر مقالات و تهیه کننده ویدیویی ویجیاتو کار میکنم. یه کانال یوتوب هم دارم به اسم Framespotting که توش درباره دغدغههای خودم تو ویدیوگیم و سینما صحبت میکنم.
بریم سراغ سوال اول. شاید خیلی از بچهها فکر کنن که ما تو رشته به خصوصی تحصیل کردیم و یا این که در مورد سوابق تحصیلیمون کنجکاو باشن. تو تو چه رشتهای درس خونی و آیا درس خوندن رو دوست داشتی؟
من رابطه عشق و نفرت با درس داشتم و دارم. دلیلش هم اینه که مثل خیلیها از دبیرستان درسم افت کرد و بعد انتظاری که خودم و خانوادهام ازم داشتن اون چیزی نبود که میخواستیم. بعدا توی دانشگاه رشتهای که دوست نداشتم رو خوندم و فوق دیپلمش رو گرفتم که فقط بتونم برای لیسانس، تغییر رشته بدم و برم سراغ چیزی که دوست دارم. الان زبان انگلیسی توی دانشگاه میخونم و کلا مباحث مربوط به زبان و زبانشناسی رو دوست دارم، طوری که دارم زبان سومم یعنی فرانسه رو هم کنارش یاد میگیرم. اما باز هم فکر نمیکنم که مسیر موفقیت خیلیها لزوما از درس یا دانشگاه بگذره.
خیلی عالی، برات آرزوی موفقیت میکنم!
بازی کردن رو از چه سنی و با چه کنسولی شروع کردی و اصا چی شد که به این حوزه علاقهمند شدی؟
من از اول کنسول خاصی نداشتم ولی تو خونه همیشه کامپیوتر داشتیم. اولین بازیای که تجربهاش رو یادمه فکر کنم Zoo Tycoon بود و به خاطر علاقهای که به حیوانات داشتم، این بازی برام خیلی جذاب بود. بعدا بازیهایی مثل Crazy Taxi و هرکول و چیزای دیگه هم روی همون کامپیوتر بازی کردم.
البته روی همون پیسی کلی بازی رو به صورت شبیهساز بازی کردم که اون موقع نمیفهمیدم شبیهسازی یعنی چی اما مثلا بینشون بازیهایی مثل Bomberman و Streets of Rage هم بود.
چه خاطره مشترکی! اون موقع خیلی از بازیها رو شبیهساز ران میشد و ما اصلا خبر نداشتیم.
والدینت چطور؟ رابطشون با ویدیوگیم خوب بود یا بد؟
نه خوب بود، نه بد. مامان بابای من تحصیلکرده و امروزی بودن اما دوست نداشتن من تایم زیادی رو بازی کنم و برای همین ممکن بود حتی روی کامپیوترم رمز بذارن و فقط یکی دو ساعت در روز اجازه بازی بهم بدن. البته تابستونها توی این معادله نمیگنجید و منم آدمی نیستم که کسی بتونه برام تعیین تکلیف کنه. به خاطر همین، از یه جایی به بعد یا رمز کامپیوتر رو پیدا میکردم، یا میرفتم گیمنت یا هر چیزی که بتونم باهاش چند دقیقه بیشتر بازی کنم.
الان به نظرم کار مادر و پدرم درست نبوده ولی غلط هم نبوده. صرفا فکر میکنم آموزشهایی که همه باید در این مورد ببینن خیلی باید کاملتر و جامعتر از این باشه که «کامپیوتر چشمت رو کور میکنه» یا از این جور حرفها. به نظرم جوانب منفی که میشه در موردش صحبت کرد خیلی عمیقتر از این حرفهاست و اگه خودم بچهدار بشم قطعا سعی میکنم باهاش در موردش صحبت کنم، چون ویدیوگیم مخصوصا این روزها با فورتنایت و بازیهای آنلاین دیگه، واقعا به کشنده انگیزه و تحرک و این جور چیزها شده. زمان ما حداقل بازی آنلاین به این صورت وجود نداشت و ما بازیهای داستانی بازی میکردیم.
اولین بار چی شد که تصمیم گرفتی در رابطه با بازیها بنویسی؟
علاقهمندی من به نوشتن از اونجایی شروع شد که با یکی از بچههای کانون زبان کلکل این رو داشتم که کدوممون بیشتر بازی میکنیم و اطلاعات داریم. برای همین مجلههای بازی رو شروع کردم به خریدن و خوندن که توی بحث با اون کم نیارم و از یه جا به بعد دیدم از این کار خیلی خوشم میاد و خودم هم سعی کردم بنویسم.
اولش خوب نبودم ولی به مرور زمان سعی کنم خودم رو بهتر کنم. وگرنه تا قبل از اون، من به نوشتن تخصصی نداشتم و صرفا تو درس ادبیات و انشا خوب بودم و بیشتر علاقهام به هنرهای تصویری مثل نقاشی بود. البته نقاشی رو چند وقته دوباره شروع کردم و میخوام ادامهاش بدم.
چرا ویجیاتو؟ چی شد که به تیم پیوستی؟
من بچههای دیجیاتو مثل محسن رو از خیلی وقت پیش مثلا ده سال پیش میشناختم ولی با هم ارتباط دورادور داشتیم صرفا. توی یه بازهای من دیگه نمیخواستم کار محتوای گیم انجام بدم ولی دنبال کار میگشتم. بنابراین یه توییت زدم که دنبال کار هستم و خیلی وایرال شد و کلی پیام گرفتم. بین پیامها دیدم امین هم بهم پیام داده و صحبت کردیم و قرار شد بیام ویجیاتو. البته از قبلش هم با بچههای ویجیاتو خیلی حال میکردم چون همیشه حامی کارهای مستقلی بودن که انجام میدادم و این حامیگری رو توی روزهایی که اینجا مشغول بودم هم دیدم.
خیلی از ما موقعی که اثری رو نقد میکنیم، ممکنه حس به خصوصی بهش داشته باشیم و بازی تا مدتها یادمون بمونه و از طرفی ممکنه عکسشم پیش بیاد. بهترین و بدترین گیمی که تا به حال تجربه و یا بررسی کردی کدوم بازی بوده؟
بهترینشون احتمالا The Last of Us Part 2 و بدترین هم Metal Gear Survive.
(نقد متال گیر سروایول رو یادم میاد! بچهها منم مثل مسعود صبح تا شب مجلههای ویدیوگیمی میخوندم و از اون جایی که کنسول نداشتم، اصلا با اسم متال گیر آشنا نبودم و نهایت اسم فنتوم پین رو شنیده بودم. با این وجود وقتی نقد مسعود از متال گیر سروایو رو میخوندم جوری میزان بد بودن بازی رو بهم منتلقل میکرد که هرگز نمیتونم فراموشش کنم!)
آیا گیمی هست که واقعا ازش بدت بیاد، ولی بقیه دوستش داشته باشن؟
از بازیای بدم نمیاد که بقیه دوستش داشته باشن ولی بازی Life is Strange (نسخه اولش) به نظرم یکی از اورریتدترین بازیهای تاریخه و نمیدونم چرا برای مردم خیلی عجیب بودن که یه فرمول ادونچری بازیهای تل تیل رو توی یه داستان تینیجری ببینن. به نظرم خیلی بازی معمولیایه و هیچیش اونقدر اوریجینال و خاص نبود، نه ایده بازی با زمان و نه داستان و پیچشهاش.
اگر قرار باشه که تو یه دنیای فیکشنال زندگی کنی، کدوم دنیاست و دوست داری چه نقشی رو توش ایفا کنی؟
دنیای خیلی عجیب و غریبی نیست که دلم بخواد توش زندگی کنم. دوست دارم توی دنیای خودمون مثل تن تن بتونم برم اینور اون ور و ماجراجوییهای مختلف داشته باشم. بنابراین اگه سفر دور دنیامون با کاپیتان و میلو نشه، احتمالا آنچارتد؛ چون نیتن دریک و سالی رو هم خیلی دوست دارم.
میتونی اسم خفنترین کاراکتر فیکشنال (تخیلی) مذکر و مونثت رو برامون بگی و این که آیا کاراکتری هست که واقعا ازش بدت بیاد؟
به جز تن تن و نیتن دریک، من آراگورن رو از ارباب حلقهها خیلی دوست دارم. بین شخصیتهای زن هم احتمالا آریا استارک. کلا شخصیتهایی که تنهایی هم میتونن از پس خودشون بر بیان ولی به بقیه هم کمک میکنن رو دوست دارم.
شخصیتی که ازش بدم میاد هم احتمالا «کمودوس» با بازی واکین فینکس از فیلم گلادیاتور یا «آرتورو» از سریال مانی هایست که نمونهاش تو دنیای واقعی دور و برمون پره.
سبک موسیقی محبوب چیه و خوانندهی مورد علاقت کیه؟
سبک مورد علاقهام همیشه بین رپ و راک متغیر بوده بنابراین جفتش واقعا به یک اندازه برام جذابه. این وسط توی خوانندههای رپ، امینم یه چیزی فراتر از خواننده مورد علاقهامه تا حدی که عکسش رو دیوار اتاقمه و توی راک و متال هم لینکین پارک، کریس کورنل، پرل جم، متالیکا و لمی کیلمیستر رو خیلی دوست دارم و این لیست همینطوری ادامه پیدا میکنه. لینکین پارک جایگاهش برام خیلی عزیز بود به خاطر این که همیشه تلفیقی از رپ و راک توی بهترین فرم خودش بود.
خیلی اتفاقی چون این صندلی داغ شماره ۱۰ هست و من رو یاد یه انیمهای انداخت میپرسم! فوتبالیستا (کاپیتان سوبا) رو نگاه میکردی؟
آره ولی اونقدر پیگیر دنبال نمیکردم. واکابایاشی رو از اون اول دوست داشتم.
بریم سراغ باسفایت نهایی: بین اکسباکس، پلیاستیشن و نینتندو یک کنسول رو انتخاب کن. یادت باشه که انتخاب پیسی برای در رفتن از این سوال تقلب محسوب میشه!
قطعا پلیاستیشن. این رو به خاطر این میگم که پلیاستیشن توی زمینه شناخت مخاطب یه انقلاب بوده و هست وگرنه هیچوقت توی دهه ۹۰ نمیتونست بیاد و عرصه رقابت رو برای سگا و نینتندو تنگ کنه. پلیاستیشن معمولا همیشه زیباترین کنسولها رو داره (منهای PS5 که واقعا طراحیش رو دوست ندارم) و حس گیمرپسند بودنش در مقایسه با نینتندو و ایکس باکس تکه. هر چند که سونی هم مثل هر شرکت دیگهای کلی سیاست احمقانه و عجیب غریب مختلف داره که اینجا جاش نیست در موردش صحبت کنم.
خودم البته پیسی رو بیشتر از همه ترجیح میدم ولی اگه قرار باشه کنارش فقط یه کنسول داشته باشم، اون پلیاستیشنه.
در انتها حرف آخری داری که دوست داشته باشی بزنی؟
به خودتون باور داشته باشین و توی هر مسیری که پا گذاشتین، تا تهش برید. حداقل وقتی شکست میخورید و برمیگردید، مطمئن میشید که تلاشتون رو کردید و این دفعه کلی تجربه جدید هم کسب کردید. اهمیت «تجربه» و «صبر» برای خودم اخیرا خیلی بیشتر شده و به نظرم دلیل اکثر شکستها، نداشتن یکی از این دوتاست. بازم مرسی که منو دعوت کردین.
منم ممنونم که دعوتم رو پذیرفتی و به سوالاتم پاسخ دادی! رفقا شما هم اگه از مسعود سوالی دارید میتونید در بخش کامنتهای این پست سوالاتتون رو مطرح کنید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
خسته نباشید آقای نوروزی
آقای تیموری لطفا فیلمها و سریال های مورد علاقهتون رو میفرمایید؟
یه صندلی داغ عالی دیگه
«ارباب حلقهها» قطعا از بهترین عنوانهای تاریخه و به جرئت میتونم بگم که شیفته آراگورن و دیگر شخصیتهای این اثرم.
به به بالاخر آقای تیموری