۱۰ DLC برتر که از خود بازیها اثر بهتری بودند
غیر منصفانه نیست اگر بگوییم اکثریت DLC های بازیها بهتر از بازی خود نیستند، چون بستههای الحاقی بازیها تمایل به ارائه محتوای گسترده کوچکی از عنوان اولیه خود هستند. حتی با وجود برخی شاهکارهای فراموش ...
غیر منصفانه نیست اگر بگوییم اکثریت DLC های بازیها بهتر از بازی خود نیستند، چون بستههای الحاقی بازیها تمایل به ارائه محتوای گسترده کوچکی از عنوان اولیه خود هستند. حتی با وجود برخی شاهکارهای فراموش نشدنیای مانند بسته Left Behind از بازی The Last of Us، عنوان اولیه بسیار بزرگتر از بسته الحاقی منتشر شده برای بازی بود. اما بعضی اوقات شاهد این بودیم که با انتشار این محتواها برای بازیها، سرنوشت و وضعیت بازیها کاملا از این رو به آن رو میشد.
دلیل بهتر بودن این آثار میتواند بخاطر این باشد که یا اثر اولیه کاملا ناامیدکننده است، یا خود بسته الحاقی به شدت خوب و معرکه است. از پایانهای بسیار مورد نیاز در بازی گرفته، تا رشد عملکردی فوقالعاده بازی باعث میشود که DLC بازی نه برابر بلکه بهتر از خود بازی شود. آثار زیر مدرک دالی بر این هستند که خرج مقدار بیشتری پول برای تجربه بازی خالی از لطف نیست. در ادامه مطلب با ویجیاتو همراه باشید.
- 1 Awakened - Dead Space 3
- 2 Octo Expansion - Splatoon 2
- 3 The Frozen Wilds - Horizon Zero Dawn
- 4 Far Harbor - Fallout4
- 5 Revelations - Castlevania: Lords Of Shadows 2
- 6 Bloodline – Watch Dogs: Legion
- 7 War Of The Chosen - XCOM2
- 8 The Kaito Files - Lost Judgement
- 9 Hivebusters - Gear5
- 10 The Mask Of Betrayer – Neverwinter Nights 2
Awakened - Dead Space 3
بعد از ۲ نسخه شاهکار، دد اسپیس ۳ به جمعی از بازیهایی پیوست که نتوانست یک سهگانه شاهکار خلق کند. بازی تعادل در اکشن و تعلیق را از بین برده بود و المان ترس کاهش یافته بود. بعد از یک سال بسته الحاقی Awakened برای بازی عرضه شد که اپیلوگی ۹۰ دقیقهای برای بازی به همراه داشت تا سرنوشت شخصیت اصلی بازی یعنی آیزاک کلارک را جوری درست کند که راه را برای داستانهای آینده هموار سازد که متاسفانه به دلیل فروش ناامیدکننده این ایده هرگز به جامه عمل نیامد.
با وجود پایان اذیتکننده که بازیکنان را در تعلیق قرار داد و همچنین پایان کوتاهش، Awakened به شدت تمرکز خود را برای بازگرداندن وحشت بقای ناب دو نسخه ابتدایی دد اسپیس کرد، با پررنگ کردن کلاستروفوبیا که به شدت در این بازی جایش خالی بود. با وفاداری به ریشههای بازی، این بسته الحاقی به تنهایی از خود بازی سرگرم کننده تر بود.
Octo Expansion - Splatoon 2
اشتباه نکنید! خود بازی اسپلاتون ۲ به شدت سرگرمکننده و معرکه بود، علیالخصوص در بخش چند نفرهاش. ولی بسته Octo Expansion که حدود یک سال بعد آمد حتی بهتر از آن عمل کرد. همان قدر که بخش چند نفره بازی لذت بخش و جذاب بود، بخش داستانی بازی مانند نسخه پیشین خود کمی لنگ میزد. نه آنکه بگوییم بخش داستانی بد باشد، صرفا محتوای جذابی نداشت.
Octo Expansion همان چیزی بود که بخش داستانی بازی باید از اول میبود. متنوع، داستانی پرمحتوا و بخش تکنفرهای چالشبرانگیز چشم نواز که گیمپلی جذاب و تازه در اختیار شما میگذاشت، برخلاف نسخه اول بازی که گیمپلی خشک و ثابتی داشت. از دلایلی که ثابت میکند پرداخت ۲۰ دلار برای این بسته ارزشش را دارد میتوان به ۸۰ مرحله جدید و مبتکرانه موجود در آن پرداخت.
The Frozen Wilds - Horizon Zero Dawn
هورایزن زیرو دان محبوبیتش را مدیون جهانسازی معرکهاش و اکشن چشمنوازش است، اما داستانش کمی کمفروغ بود و الوی (Aloy) شخصیت اصلی داستان به پتانسیل لایق خود نرسید. با عرضه تنها DLC بازی، یعنی فروزن وایلدز، بازی لذتبخشتر شد هم از لحاظ سرعت بالای رویه بازی، و همینطور فضای برفی و خاص آن. جدا از فضای جذاب جدید آن، از ابتدا واضح است که فروزن وایلدز تجربهای جلا داده شده است، نسبت به تجربه اولیه بازی که اغلب بخاطر حالات غیرطبیعی چهرهها مورد انتقاد قرار می گرفت تا تجربه جدید واقعگرایانهتر آن، حتی حرکات الوی منعطفتر شده بود.
این بسته الحاقی همراه خود تجربه داستانی میخکوبکننده ۱۲ ساعته را به همراه داشت، داستانی خطیتر با ماموریتهای جانبی و کاراکترهای بهتر، نویسندگیای با چاشنی طنز و کمشدن اکشن انسانی آزاردهنده بازی، فروزن وایلدز تجربهای بود که از اول باید در بازی میداشتیم نه در قالب DLC.
Far Harbor - Fallout4
قطعا مسخره است اگر بگوییم فالاوت ۴ بازی خوبی نبود، ولی مکانیزمهای RPG ساده شده آن نسبت به نسخههای قبلی باعث حس کردن ضعف کمی در بازی شد. سومین DLC بازی با عنوان فار هاربر به عنوان بهترین آنها یاد میشود و اگر صادق باشیم، درست کردن ریز به ریز تقریبا تمامی اجزای بازی، تجربه ما از بازی را تقریبا بینقص میکند. از فضای جوی جذاب و گسترده جزیره جدید آن تا رنگارنگ بودن حضور کاراکترها و تنوع ماموریتها که خلاقانه و سرگرمکنندهتر از نسخه ابتدایی بازی است، نشانگر این است که این DLC بیشتر از خود بازی حس فالاوت بودن بازی را به ما میدهد.
کاملا واضح است که بتسدا به انتقاد لانچ ابتدایی فالاوت ۴ گوش داده و تلاش کرده تا بخش داستانی ۱۰ ساعته بازی آن چیزی باشد که همه از بازی انتظارش را داشتند. با وجود اینکه بتسدا خیلی گستاخانه قیمت سیزن پس بازی را بالا برد تا نشان دهد این DLC چقد خوب است، باز اثر ناب نهایی مدرکی بر ارزش قیمت آن است.
Revelations - Castlevania: Lords Of Shadows 2
کسلوانیا لوردز آف شدوز ۲ یک اثر کاملا ناامیدکننده برای طرفداران بود. این بازی یک قدم رو به عقب بسیار بزرگ نسبت به نسخه پیشین خود بود، چون کاملا یک اثر اکشن ساده بود و هویت اصلی بازی گویا از بین رفته بود. نه داستان نه هیچیک از شخصیتهای بازی عمقی نداشتند، محیط بازی کسلکننده بود و سیستم مخفیکاری بازی چیزی بیش از زباله نبود. تنها چیزی که میشود به عنوان نکته خوب از آن در بازی یاد شود اکشن آن است و بس.
اما حداقل DLC رولوشنز خدمتی به طرفداران کرد تا گند بازی را کمی بشورد و ببرد، یک پیش درآمد برای پسر دراکولا یعنی الوکارد که با خود مخفی کاری خوفناکی همراه خود داشت و اکشن قوی و چالشبرانگیزتری ارائه کرد در طی رویه سه ساعته پرفشارش. اگر لوردز آف شدوز ۲ یک فاجعه دلگیرکننده بود، بسته رولوشنز حداقل چیزی بود که براش شستن گند بازی نیاز داشتیم.
Bloodline – Watch Dogs: Legion
واچ داگز لیجن یکی از آثار ضعیف AAA سالهای اخیر است. بازیای که از همان ابتدا به بازیکن خودش را رو میکند، عنوانی بسیار پهناور اما به شدت کم عمق. یک سال پس انتشار بازی که بازیکنان دیگر به سمت بازی نمیرفتند یوبیسافت DLC بلادلاین را عرضه کرد. پیش درآمدی برای داستان لیجن که حول محوریت شخصیت اصلی واچ داگز یک یعنی ایدن پیرس و شخصیت ثانویه واچ داگز ۲ یعنی رنچ (wrench) میگذرد. با وجود اینکه مدت زمان این محتوا حتی کمتر از نیمی از بازی اصلی است، اما حداقل بازی یک کاراکتر دارای هویت در اختیار ما میگذاشت.
هیچکس نیست که ایدن پیرس را یک قهرمان جاودانه در صنعت بازی ویدیویی بداند. اما توجه مختص به او در این بسته در قیاس با قابلیت جذب NPCها به صورت نامحدود، باعث میشود که بازیکنان بتوانند حداقل با کاراکتر بازی ارتباط خوبی بگیرند. پویایی بین ایدن و رنچ کلی سرگرمی به همراه خود دارد. همانگونه که واچ داگز لیجن بسیار خشک و خستهکننده است (جدای از ایدههای خلاقانهاش)، بسته بلادلاین کلی سرگرمی و محتوای جذاب پیش روی بازیکن میگذارد و بازیکن را دعوت به بازی و گشت و گذار بیشتر میکند.
War Of The Chosen - XCOM2
شکی نیست که XCOM2 بازی فوقالعادهای است و حتی یکی از بهترین DLCها را هم شامل شد که این اثر را به بازی معرکهای تبدیل کرد. همانقدر که خود بازی در ابتدا خوب بود، این بسته هم دست کمی از آن نداشت. وار آف چوزن تغییرات عظیمی در ساختار بازی، داستان و گیمپلی با خود به همراه داشت مانند افزودن هیروهای جدید، دشمن ها، مودیفایرهای جدید و موارد زیاد دیگری.
اگر شما XCOM2 را بازی کرده باشید و دست از آن کشیدهاید، وار آف چوزن را امتحان کنید و حتما از آن خوشتان میآید. حتی به آن دیگر فکر نمیکنید که دوباره نسخه اصلی آن را تکرار کنید. سختی بازی در این بسته نیز درست شده و شما میتوانید بازی را راحتتر و با خوشی بیشتر پی بگیرید.
The Kaito Files - Lost Judgement
لاست جاجمنت یک بازی بسیار سرگرمکننده است، اما یک مشکل بزرگی که دارد در بحث روایت داستان آن است. یک سال بعد از عرضه بازی، DLC کایتو فایلز عرضه شد که یک داستان 6 مستقل بود. در آن بازیکن کنترل کایتو شریک یاگامی(Yagami) را در دست دارد. مشکل اصلی این بسته الحاقی نبود مراحل جانبی است. در عوض بازی به شدت به صورت خطی دنبال میشود و بیشتر توجه بازی روی کایتو با ارائه داستانی تند و مختصر است.
حتی هواداران دوآتیشه سری یاکوزا هم در این مورد عقیده دارند که بازی بخاطر پرحرف و محتوا بودن داستان خیلی میتواند خستهکننده شود و ادامه دادن داستان این بازی مانند تمام کردن یک فصل از یک سریال است. و البته یکی از مهمترین و خاطره انگیزترین باس فایتهای کل سری هم در این DLC نهفته است که بازیکنان را به وجد میآورد.
Hivebusters - Gear5
گیرز ۵ یک بازی زیبای دیگر در فرانچایز خود بود اما با اوج فرنچایز فاصله داشت. بازی گیمپلی درجه یکی مثل همیشه ارائه داد. اما در تعریف یک داستان جذاب ضعیف عمل کرد و رویه بازی بسیار تکراری و یکنواخت بود. سال بعد، استودیو کوالیشن DLC هایوباسترز را عرضه کرد که متمرکز بر ۳ کاراکتر حالت فرار چندنفره بازی بود یعنی: لانی، کیگان و مک. داستان ۳ ساعته این محتوا داستان خشک و یکنواخت بازی که جهانباز بود را با تمرکز بر اکشن کلاستروفوبیک عوض کرد از اول تا آخر بازیکن را میخکوب خود میکرد.
با داشتن مرکزگرایی سه نفره و تاثیرگذاری فوقالعاده بازی، برخلاف نسخه اولیه این سه ساعت یک اثر بزرگ و نفسگیر برای ما به ارمغان میآورد. با وجود دوری گیرز ۵ از ریشه سری و تایم بیش از حد بازی، DLC هایوباسترز یک عقبنشینی زیبا به چیزی بود که امضای کار گیرز در طی سالیان بوده است.
The Mask Of Betrayer – Neverwinter Nights 2
با وجود نقدهای نسبتا خوب منتقدان به بازی، واکنش طرفداران به بازی زیاد جالب نبود و شوق زیادی برای بازی نداشتند، آن هم به دلایل بسیار زیادی مانند: طولانی بودن بسیار بی رحمانه داستان، سبک طراحی، دوربین، انیمیشنها، رابط کاربری و بدتر از همه تعداد سرسامآوری از گلیچ در بازی. در عوض DLC بازی چه؟ یک شاهکار تمام عیار! با وجود اینکه نباید از مشکلات فنی آن مانند نسخه پیشین آن راحت گذشت، اما داستان آن بدون شک برتر از قبل است، و البته به ندرت به بازی اصلی ربط دارد که خوب عالی است.
داستان بازی سرعت فوقالعادهای دارد و از همه بهتر این است اصلا لازم نیست نسخه اولیه را بازی کنید تا بدانید در بازی چه شده است. میتوانید به راحتی به بازی بروید از آن لذت ببرید.
شما چه فکر میکنید؟ به نظر شما چه DLC هایی هستند که میتوانند در لیست ما قرار بگیرند؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
بیشتر بخوانید:
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
دی ال سی BioShock 2: Minerva's Den
بازی های فرام سافتور
و همینطور DMC های ۳ تا ۵
اکثر DLC های بازی های فرام سافتور که به شکل عجیبی هیچ کدومشون توی لیست نبودن
چون بازی های فرام سافتور هم خودش شاهکاره هم دی ال سی هاش
دی ال سی سپیده دم رگناروک والهالا چه طور بود ؟