چرا Tekken بهترین سری بازی مبارزهای است؟
بیست و ششم ژانویه سال جاری میلادی کمپانی بندای نامکو بازی Tekken 8 را برای پلی استیشن ۵، ایکس باکس سری ایکس/اس و پیسی منتشر کرد و سی سال از تولد این فرنچایز میگذرد. در ...
بیست و ششم ژانویه سال جاری میلادی کمپانی بندای نامکو بازی Tekken 8 را برای پلی استیشن ۵، ایکس باکس سری ایکس/اس و پیسی منتشر کرد و سی سال از تولد این فرنچایز میگذرد. در این سی سال هشت عنوان اصلی، دو بازی فرعی، یک اسپیناف از شخصیت نینا ویلیامز، چندین فیلم متوسط، یک سریال انیمیشنی مناسب از نتفلیکس و تعداد انگشتشماری کمیکبوکهای عجیب از این فرنچایز منتشر شده است.
در این سه دهه کمپانی بندای نامکو احتمالا به ما بهترین فرنچایز مبارزهای تاریخ را ارائه کرده است. اگر سبک مبارزهای کوهی مثل کوه راشمور داشت، قطعا نام عناوین Street Fighter، Mortal Kombat، Tekken و King of Fighters روی آن حک میشدند. شاید شما بخواهید بحث کنید که چرا عنوان Super Smash Bros در این دسته قرار نگرفته است. اما خب جامعه بازیهای مبارزهای با این قضیه به مانند آناکین اسکای واکر در شورای جدایها رفتار میکند و در این بین با بازی Super Smash Bro مانند یک خارجی رفتار میشود. اما چرا فرنچایز تیکن در این بین بهترین است؟ با ویجیاتو همراه باشید.
فرنچایزی بیرقیب
در اواخر سال ۱۹۹۳ بازی Virtua Fighter از سگا یک عنوان مبارزهای سه بعدی و چند ضلعی پر زرق و برق بود. در زمانی که همه از عنوان Street Fighter II تقلید میکردند، این بازی شاید انقلابیترین تحولی بود که از دل آن بیرون آمده و شکوفا شده است. برخی از کارکنانی که روی آن کار کردند در نهایت به شرکت نامکو نقل مکان کردند. در واقع آنها به آنجا رفتند تا روی بازیای از پلی استیشن که رقیب Virtua Fighter میشد کار کنند. اولین بازی Tekken در سال ۱۹۹۴ به صورت آرکید منتشر شد. این بازی شباهتهایی به Virtua Fighter داشت و نمیتوانست از زیر سایه آن فرار کند، اما بهعنوان اولین بازی فرنچایز تیکن به اندازه کافی موفق بود.
بازی Tekken 2 موفقیت بیشتری را کسب کرد تا به این فرنچایز شتاب بیشتری را بدهد. زمانبندی پلی استیشن عالی بود، چرا که در سال ۱۹۹۷ فرنچایزهای استریت فایتر و مورتال کامبت به ترتیب سهم و محبوبیت خود را در بین مردم با بازیهای Street Fighter III و Mortal Kombat 4 از دست دادند. بعد از آن در سال ۱۹۹۸ بازی Tekken 3 برای پلی استیشن منتشر شد و آنقدر موفق و عالی بود که به پنجمین بازی پرفروش این کنسول تبدیل شد. در نتیجه افراد بیشتری برای شخصیت جین کازاما نسبت به لارا کرافت و کرش بندیکوت هزینه کردند.
در زمانی که بازیهای سه بعدی ترند روز در صنعت تمام بازیهای ویدیویی بود، Tekken برتر از دیگران عمل کرد. این بازی نه تنها تسلط بهتری در ایجاد مفهوم نسبت به همتایان دو بعدی خود داشت، بلکه به زودی عنوان Virtua Fighter را نیز تحتالشعاع قرار داد. سبک بازیهای مبارزهای کمکم در دهه ۲۰۰۰ میلادی شروع به ضعیفشدن کرد، اما فرنچایز Tekken با بازیهای بعدی خود همچنان قدرتمند و پرطرفدار باقی ماند. فرنچایزهای استریت فایتر و مورتال کمبت هم در نهایت با عناوین Street Fighter 4 در سال ۲۰۰۸ و Mortal Kombat X در سال ۲۰۱۵ جایگاه نام آشنا و قبلی خود را به دست آوردند، اما با این حال فرنچایز Tekken هرگز دچار لغزش نشد و همچنان جایگاه خودش را حفظ نمود. اگرچه در حال حاضر فرنچایز Tekken از لحاظ موفقیت بعد از Mortal Kombat و در رتبه دوم قرار دارد، اما فروش Tekken 7 بهتر از فروش نسخههای اخیر Street Fighter بوده است.
گیم پلی باثبات
تا اینجا که حرف زدیم مقالاتی وجود دارد که بازی Mortal Kombat و Street Fighter را تا این نقطه رتبه بندی کرده است. این عناوین نیز بخاطر گستردگی بازیهایشان کیفیت خوبی دارند. با گذشت سالها بازیهای آنها هرکدام از نظر سبک گرافیکی، گیمپلی و کیفیت کلی در جهتهای متفاوتی پیش میروند. از طرف دیگر فرنچایز Tekken همچنان به بهتر کردن و قدرتمند کردن خود ادامه داده و روز به روز موفقتر میشود.
اگر عنوان Death by Degrees را نادیده بگیریم، تمام بازیهای فرنچایز تیکن به مانند یک محصول ثابت و همیشگی هستند. بازی اول آن کمی خام بود، اما قطعا چیزی امیدوارکننده در آن وجود داشت و پس از آن Tekken 2 از آن هم بهتر شد. این روند ادامه پیدا کرد و بازی Tekken 3 نیز از عنوان پیشین خود موفقتر عمل کرد. رفتهرفته متوجه شدیم که هر بازی جدید این فرنچایز ایدههای جدیدی را به عنوان قبلی خود اضافه کرده و بهتر میشود. علیرغم اینکه این سری با عنوان Tekken 7 خیلی پیشرفت کرده است، اما کسانی وجود دارند که از زمان Tekken 3 دیگر به سراغ این فرنچایز نرفتهاند و با این حال همچنان بازی سوم را دوست دارند و اگر فرصت کنند همچنان آن را بازی میکنند.
فرنچایز Tekken یک فرمول راضیکننده دارد که در پی آن به آسانی سراغ بازی میرویم، اما حرفهای شدن در آن سخت است. همچنین کنترلکردن شخصیتهای آن واقعا حس رضایتبخشی را به بازیکن میدهد. همچنین یادگیری یک ترکیب دکمهای و مبارزهای که منجر به زدن حریفتان به دیوار میشود احساس بسیار خوبی را به مخاطب انتقال میدهد. حتی زمانی که راند و زمان تمام میشود، شما با پشت سر هم زدن حریفتان لذت میبرید. گلاویزشدنها، جاخالی دادنها، واژگونسازیها و مجموعه حرکات گسترده، انتخابهای زیادی را در مبارزه به شما میدهند. حتی تماشاکردن این حرکات و بازیکردن دوستانتان برای شما لذتبخش خواهد بود. زمانی که صحبت از ورزشهای الکترونیکی یا همان esports به میان میآید، مسابقات Tekken تقریباً تمام اوقات پرطرفدارترین و هیجانانگیزترین مسابقات در رویدادهای بازیهای مبارزهای هستند.
زمانی که صحبت از بازیهای مبارزهای به میان میآید چیزی که فرنچایز Tekken را از بقیه فرنچایزها مجزا میکند، این است که تعادل مناسب و درستی در مسابقات هنرهای رزمی دارد و دنیای آن نیز خارقالعاده است. بازی مبارزهای و همیشگی آن دارای فیزیک و قوانین انیمهای است که در آن توپهای آتشین ضعیف هستند و هر کسی در خیابان میتواند به سادگی پانزده فوت به هوا بپرد تا جاخالی بدهد. چند بازی طول کشید تا این فرنچایز بداند میخواهد دقیقا چطور باشد، اما شخصیتهای آن آنقدرها هم کارتونی و آکروباتیک نیستند. یک حسی در مورد آن وجود دارد و دقیقا نمیدانم که آیا میشود مبارزات و دنیای آن را «واقعگرایانه» نامید یا خیر. اما منظورم آن نوع از مبارزاتی است که به شما حس راحتی داده و انگار در حال تماشای صحنههای مبارزه یک فیلم هستید، آن هم بدون آنکه تعلیق ناباوریتان شکسته شود. بله، برخی شخصیتها حملات غیر معمولیای چون لیزر، نفس آتشین و قدرتهای رباتی غجیب دارند، اما همه اینها ناگهان ظاهر شده و با عناصر MMA ترکیب میشوند و حس خاصتری را به شما در هنگام تجربه بازی میدهند.
یک مشت مبارز وحشی
کدام سری بازی مبارزهای بهترین گروه کلی از شخصیتها را دارا است؟ فرنچایز Guilty Gear! اما پس از آن چی؟ جواب فرنچایز Tekken است.
فرنچایز Street Fighter از همان بازی اول با مجموعهای از شخصیتهای ضعیف طرف بود. همچنین دوره دوم سری Mortal Kombat نیز بیشتر از اینکه موفقیت کسب کند، شکست خورده است. در فرنچایز Virtua Fighter نیز برای پیدا کردن ملالآورترین شخصیت بازی مسابقه ایجاد شده است. همه شخصیتهای فرنچایز King of Fighters نیز در دسته دیوانهها قرار میگیرند. حال این شرایط در مورد فرنچایز Tekken چطور است؟ به جز شاید مربی میانسال تکواندوی آن بقیه خفن بوده و عالی طراحی شدهاند. نه تنها تمام شخصیتهای اصلی میشیما به روشهای خاص خود فوقالعاده هستند، بلکه بقیه شخصیتهای فرنچایز Tekken همه با یکدیگر یک گروه شگفتانگیز و گلچینشده از آدمهای غیرمعمولی را تشکیل داده که با هم همخوانی دارند.
برای مثال در این بازی شخصیت مارشال لاو (که ایرانیان به اشتباه او را بروس لی میدانستند!) را داریم که یک آشپز شکستخورده است، یا یک موتورسوار خشن در بازی وجود دارد که در میان یک بحران بیپایان میانسالی قرار گرفته است. حتی در آن یک زوج خرس کاراتهباز، یک رابین هود سایبرنتیک که منشأ شمشیرش به وقایع «سول کالیبر» برمیگردد، یک «ولوسیرپتور» بوکسور و حتی «روتخر هاور» از فیلم Blade Runner وجود دارند. ناگفته نماند که حتی شاهد یک شکارچی — که معتقد است راز سبک مبارزه عالی در چاقبودن است — هستیم. ناگفته نماند دو تا دیگر از شخصیتهای بازی شخصیت King با نقاب پلنگ و رقیب/مربی او یعنی Armor King هستند.
بازی Tekken در یک دنیای عجیب و غریب جریان دارد که در آن همه به زبان خود صحبت میکنند و همه تمام زبانها را نیز بلد هستند، حتی اگر یک دختر چینی با پاندایی صحبت کند که میغرد. شخصیتهای عجیبی در آن وجود دارند، اما این شخصیتها آنقدر عجیب نیستند که با بقیه این فهرست مقایسه شوند. حتی زمانی که شخصیت نیگن از سریال مردگان متحرک را به عنوان مهمان به این فرنچایز آوردند چیز عجیبی به نظر نمیرسید.
داستان باثبات و مشخص
اگر شما هم مانند من یکی از آن افراد هستید که واقعاً به داستان و منبع کلی یک بازی مبارزهای اهمیت میدهد، Tekken احتمالاً بهترین سری طولانی موجود است. شاید بتوان King of Fighters را هم انتخاب کرد، اما آن سالهایی که به شخصیت Ash Crimson اختصاص داشت، یک جورایی وحشتناک بود. Tekken همه چیز را با یک توئیست داستانی جالب شروع کرد و یک دنیای دیوانهوار را حول محور آن ساخت. آنها یک داستان انتقامجویی حول محور هنرهای رزمی را بین پدر و پسر ایجاد کردند و به این نتیجه رسیدند که پسر شخصیت اصلی داستان نه تنها شرور است، بلکه به طور قابل بحثی او بیش از پدربزرگ خودبزرگبینش یک عوضی است. داستان اصلی کازویا میشیما این است که پدرش زمانی که کازویا پسر بچهای کوچک بود تصمیم گرفت که او را از صخره پرتاب کند. حالا با گذشت زمان ما در تعجب ماندهایم و حتی فکر میکنیم که شاید او برای این کارش دلیلی داشته است.
در بازی سوم، این فرنچایز در چیزی که معمولا در دنیای این سبک جواب نمیدهد موفقیتآمیز عمل کرد: پرش زمانی. بسیاری از سریها سعی کردهاند که ده تا سی سال به جلو پرش کنند و باید بگویم که این کار یک ریسک بزرگ است. با اینکار کمپانی در حال پیرکردن شخصیتهایش است، در حالی که فقط میتواند چند شخصیت قدیمی یا چند کارکتر جدید را به بازی اضافه کند. بازی Tekken 3 این کار را در حالی انجام داد که کازویا را به طور کامل از بازی و داستان خارج کرد و یک شخصیت اصلی کاملاً جدید یعنی پسرش جین کازاما را جایگزین او کرد. و این تغییر عالی بود! به نظر میرسید که مردم واقعاً جین و بقیه بازیگران جدید را دوست داشتند، در حالی که محیط و کارگردانی جدید رنگ و بوی جدیدی را به داستان آن اضافه کرد. به همین خاطر است که سریال انیمیشنی نتفلیکس آن دقیقا بازگویی داستان Tekken 3 بود.
پس از آن زمانی که کازویا در عنوان Tekken 4 به زندگی برگشت و احیا شد، همه چیز دراماتیکتر نیز شد. ناگهان داستان به یک جنگ سه طرفه بین این سه نسل تبدیل شد و به مرور زمان این جنگ با پدر هیهاچی، همسر اهریمنی، پسر مخفی او و غیره تشدید شد. در حال حاضر داستان در نقطهای است که یک جنگ جهانی با محوریت جین و کازویا را شاهد هستیم و با وجود همه رباتها و شیطانهای ژنتیکی، همه چیز نسبتاً مشخص، ساده و منطقی است.
زمانی که معمولا بازیها طولانی میشود مشکل نیز به وجود میآید. فرنچایز Mortal Kombat مدام در حال ریبوتکردن بازیهای خود است. Street Fighter شخصیتهای عالیای دارد، اما تا زمانی که شخصیت M. Bison قصد تصاحب دنیا را نداشته باشد، دیگر شخصیتها بیدلیل با یکدیگر در حال مبارزه و درگیری هستند. در مورد BlazBlue و Guilty Gear هم که بهتر است صحبت نکنیم. حالا تکن چطور است؟ بله ایراداتی دارد، اما دست کم به نظر ثبات و تمرکز دارد.
مشکل بزرگ داستان سری بازیهای Tekken، به خصوص در بازیهای بعدی، این است که تمرکزش کمی بیش از حد محدود است. همچنین داستان خانواده میشیما به قدری مورد توجه قرار میگیرد که تقریباً تمام شخصیتهای جالب و خفنی که بقیه فهرست ما را تشکیل میدهند به حاشیه رفته و توجه لازم را دریافت نمیکنند. شخصیت پائول فینیکس (Paul Phoenix) در ابتدا به عنوان رقیب کازویا به تصویر کشیده شد و اکنون با او به عنوان یک شوخی مبهم و یک بازنده رفتار میشود. در دنیای مورتال کمبت همه یک نقشی برای انجام دادن در روایت بازی دارند. اگر تکن هم بتواند چنین کاری را بکند، تمام این مشکلات حل میشوند.
ارائهای بیبدیل
کلیت بازیهای مبارزهای باید قوی بوده و همه را جذب کند و Tekken به ندرت در این کار شکست میخورد. برای مثال غلبه بر حالت آرکید (در کنسولها) برخی از بهترین پایانها را در هر فرنچایزی به شما پاداش میدهد. کات سینهای دو بازی اول تیکن در زمان خودشان بسیار عالی بودند، اما الان و پس از گذشت سالها به شکل خندهداری کهنه شدهاند. در مورد Tekken 3 باید بگویم که هنوز عناصر مختلفش خوب به نظر میرسند و یک سری از بهترین فیلمهای کوتاه را در آن شاهد بودهایم. سازندگان گاهی اوقات سکانسهای اکشن باحالی را به ما می دهند. گاهی اوقات هم شاهد سکانسهای کمدی و مسخره هستیم. حتی تعداد انگشت شماری از این سکانسها وجود دارند که واقعاً احساسبرانگیز هستند. دلیلی وجود دارد که چرا عنوان Tekken 7 به شما اجازه میدهد تمام پایانها و مقدمههای بازیهای قبلی را به عنوان جایزه باز کنید. سازندهها کاری کردهاند که تمامکردن و شکستدادن بازی واقعاً حس ارزشمندی را داشته باشد.
حالا که صحبت از جایزه شد باید بگویم که کمپانی بندای نامکو بهتر از هر استودیوی دیگری مدهای مختلف را به بازی اضافه میکند. برخی از این عناوین بازیهای فرعی جالبی دارند. یا حتی چند تا از این بازیها بازی بولینگ دارند که بسیار سرگرمکننده است. پس از آن حالت Tekken Ball را شاهد هستیم که یک ترکیب مبارزهای همراه با والیبال است. این مد در بازی Tekken 8 دوباره دیده میشود. در Tekken یک گوینده بینام باحال نیز وجود دارد که مثلا جمله «برای مبارزه بعدی آماده شوید» را میگوید. همینطور در تریلرهای عنوان Tekken 8 گوینده، «لنه هارت» اسم هر شخصیت را با اشتیاق داد میزد. قطعا او نقش مهمی در حماسی و خفنترشدن این بازی دارد.
در نهایت بازیهای Tekken با موتور مبارزهای اعتیادآور و رضایتبخش، طراحی شخصیتهای عالی، و زنگها و سوتهای نمادینش یک بازی با ثبات و باکیفیت را به ما تحویل میدهند. زمانی که نوبت به برداشتن کنترلر و انجام چند مبارزه میرسد، واقعاً احساس میکنید که با نام تجاریای طرف هستید که از ته دل میتوانید به آن اعتماد کنید. پس همین حالا بازی Tekken 8 را خریده و به تجربه یکی از بهترین بازیهای مبارزهای تاریخ بپردازید. همینطور فراموش نکنید که نظراتتان را در مورد این مقاله و بازیهای این فرنچایز با ویجیاتو به اشتراک بگذارید.
بیشتر بخوانید:
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
بنظرم کسی که مطلب رو نوشته یکم زیاذی فن تکن بوده
من خودم بچگیم با تکن 3 رو پی اس وان بزرگ شدم اما بعد از اینکه با تکن های دیگه اشنا شدم حال نکردم
دقیقا همون دوره روی پی اس وان هم استریت فایتر پلی میداذم مورتال کمبت پلی استیشن وان هم زیاد جالب نبود
بعد از چند سال با نسخه های پلی استیشن دو مورتال اشنا شدم همون موقع با تکن 5 هم اشنا شدم
هردوشون خیلی خیلی سرگرم کننده و پرمحتوا بودن اما بازم میگم تنها گیم های خفن تکن بنظرم تکن 3 5 همین 8 جدید هستش
اما مورتال کمبت های سگا مخصوصا اگه نسخه های اصلی رو بازی کرده باشین میدونین نسبت به دورانشون واقعا شاهکار محض هستن
به غیر از اون تمام نسخه های پی اس 2 مورتتل کمبت واقعا خوب بودن و بیش از چند سال میتونستن سرگرمتون کنن تکن 5 هم همینطو سلامر مخصوصا با بخش شبیه سازی که اضافه کرده بود
اما بنظرم سیستم مبارزه هر سه تا گیم شاهکاره نمیشه گفت کدوم خویه چون هرکدوم متفاوته
از لحاظ شخصیت ها مورتال رو دست ندارخ
نو آوری تکن و مورتال خیلی بهتر از استریت فایتر عمل کردن
اما در کل همه این تجربه هام مورتال رو من بیشتر پسندیدم
شاید یکیم باشه تکن رو بیشتر دوست داشته باشه سلیقست
اما من خودم به عنوان مورتال میگم که موت ال کمبت که امسال اومد نه اون چیزی بود که انتظار داشتیم و نه اون چیزی یود که نتونیم بگیم اشتباه
مورتال کمبت 1 خوب بود
تکن 8 خیلی خوب بود
استریت فایتر هم بنظرم خوب بود