بزرگترین مشکل اسپینآفهای واکینگ دد چه بود؟
نزدیک به چهارده سال است که از پخش اولین قسمت از سریال The Walking Dead گذشته است. شاید باورکردنی نباشد اما این سریال با گذشت این همه سال همچنان به تداوم خودش ادامه داده و ...
نزدیک به چهارده سال است که از پخش اولین قسمت از سریال The Walking Dead گذشته است. شاید باورکردنی نباشد اما این سریال با گذشت این همه سال همچنان به تداوم خودش ادامه داده و حالا وارد فاز اسپینآف یا بگذارید بهتر بگویم، ادامهی سریال خارج از چارچوب سریال اصلی شده است. روندی که در ابتدا قدم درستی به نظر میرسید اما حالا که آخرین قسمت از اسپینآف The Ones Who Live منتشر شده به نظر میرسد که انتظارات آنطور که باید برآورده نشده است. اما دقیقا چه اتفاقی افتاده و مشکل بزرگ اسپینآفهای واکینگ دد چه بوده است؟ در ادامه با ویجیاتو همراه باشید.
طولانی بودن یک اثر تلویزیونی به طور قطع تاثیرات زیادی بر کیفیت آن اثر و هنر نویسندگان و بازیگران خواهد داشت. واکینگ دد از معدود سریالهای درامی محسوب میشود که تداومی چهارده ساله داشته است. چنین اتفاقی برای یک اثر تلویزیونی، باعث میشود تا کیفیت سریال فصل به فصل عوض شود و این روند ممکن است تاثیرات زیادی بر هویت و ریشه آن اثر داشته باشد. همانطور که واکینگ دد در هر فصل رویکرد متفاوتی را پیش گرفت و نتایج و بازخوردها مدام در حال تغییر بود.
کاهش چشمگیر بازدید فصلهای آخر و البته جدایی بازیگران بزرگ سریال سبب شد تا نویسندگان کلیت آیندهای را که برای فرنچایز واکینگ دد در ذهن داشتند را کنار بزنند و حتی ایده پایان سریال را در ذهن پرورش دهند. همین شد که به ناگهان در نمایشگاه کمیککان نیویورک اعلام شد که فصل یازدهم قرار است پایان سریال واکینگ دد باشد؛ اما نکته عجیب ماجرا آنجایی بود که بلافاصله بعد از این خبر، دو اسپینآف از کاراکترهای داخل سریال معرفی شد و تنها در چند ثانیه تمام هیجانات و انتظاراتی که برای پایان سریال وجود داشت از بین رفت. چرا که دیگر میدانستیم که دیگر نه کاراکتر مهمی قرار است از سریال اصلی حذف شود و نه سرانجامی بر دنیای واکینگ دد مشخص میشود.
معرفی زودهنگام اسپینآفها از بدترین ضربههایی بود که شبکه پخشکننده یعنی AMC و البته مدیر پروژه یونیورس واکینگ دد یعنی اسکات گیمپل، به این فرنچایز زدند. زمان گذشت تا اینکه فصل یازدهم بالاخره پخش شد و سریال به پایان راه خودش رسید و حتی پایان قابلقبولی هم به نمایش گذاشته بود اما در این نقطه بود که بحث اسپینآفها مطرح بود و هیجان زیادی وجود داشت تا ببینیم این فرنچایز قرار است چه چیزهای بیشتری در پی داشته باشد. حال که اسپینآفها پخش شده، میتوان متوجه شد که پروژههای جدید صرفا نفسهایی مصنوعیست که به بدن تقریبا بیجان واکینگ دد وارد میشود.
اسپینآفها تمرکز زیادی بر زوج یا کاراکترهای محبوب سریالهای اصلی دارند. به تعبیری میتوان گفت که تیم خالق اسپینآفها سعی دارد از فندومهای ایجاد شده استفاده کنند تا بتوانند مخاطبهای مختلف سریال را جذب کنند و انتظار و هیجان آنها را برای پروژهها زنده نگه دارد. برای این روند هم سازندگان از فرمولی استفاده میکنند که در فصل چهارم سریال جواب مثبت گرفت اما همین رویکرد در فصل هفتم بازخورد خوبی نداشت.
در نیمه دوم فصل چهارم، هر قسمت روایتگر اتفاقات یکی از کاراکترهای سریال است تا مسیری که آنها برای رسیدن به یکدیگر را طی کردند را نشان دهند. در طول این قسمتها، شاهد شکلگیری روابط جذابی بین کاراکترها بودیم. در کنار این موضوع، شخصیتپردازیهای بسیار عمیقی صورت گرفت و داستانهای کوچک شنیدنی تعریف شد که مورد استقبال مخاطبان و منتقدان قرار گرفت. چنین پلات داستانی برای فصل هفتم هم در نظر گرفته شده اما عدم داستانپردازی درست و شخصیتپردازی کمعمق باعث شد تا کیفیت داستانها کاهش پیدا کند و روند داستان اصلی هم با اختلال جدی روبرو شود. پس از آن سازندگان تصمیم گرفتند تا حداقل در چند تکقسمتی مخصوص، چنین روندی را ادامه دهند.
حال این فرمول برای هرکدام از اسپینآفهای واکینگ دد هم مورد استفاده قرار گرفت. در اولین اسپینآف شاهد زوج مگی و نیگن در نیویورک آخرالزمانی، در اسپینآف دوم شاهد ماجراجویی دریل در پاریس و در آخرین مورد هم شاهد درگیری ریک و میشون با گروه مرموز و در ظاهر مخوف CRM بودیم.
هشدار اسپویل
در ادامه ممکن است وقایع سریال The Ones Who Live اسپویل شود!
تا به لحظه نگارش این متن، خبر تمدید فصل دوم برای اسپینآف The Ones Who Live منتشر نشده اما دو سریال دیگر فصل دوم خواهند داشت و داستان آنها بسته نشده است. اما عجیب است که ماجراجویی ریک (به عنوان کاراکتر اصلی سریال واکینگ دد) و غیب شدن او در طول شش سال، فقط و فقط در شش قسمت بسته میشود.
این در حالیست که سازندگان برای شناخت و درک کامل از گروه CRM شما را به اسپینآف The World Beyond ارجاع میدهند و The Ones Who Live را مکانی برای گسترش این داستان نمیدانند. در حالی که داستان گروه CRM از فصل هفتم سریال اصلی کلید خورد و حتی آوازههای آن به اسپینآف کاملا مستقل Fear The Walking Dead هم رسید اما جایی در خود داستان اسپینآف که به نظر محلی اصلی پرداخت به این گروه بود، نداشت. چنین رویکردی برای مخاطبی که در طول یازده فصل (و اگر فصلهای پرشمار دیگر سریالها را در نظر نگیریم) دلسردکننده و ناامیدکننده است.
از طرفی همین موضوع هم به تنهایی قابل بحث است که چرا یک داستان انقدر به قسمتهای مختلف تقسیم شده و برای فهم کامل آن باید سه سریال مختلف را تماشا کنیم. حتی همین موضوع هم نشان میدهد که نویسنده ارشد (اسکات گیمپل) و تیم او، توانایی یا حداقل خلاقیت لازم را برای تعریف داستان در یک اثر واحد را ندارند. البته که این احتمال را هم نباید کنار بگذاریم که فشار مدیران AMC شاید از جمله عواملیست که باعث میشود فرنچایز به حدی که نیاز نیست بزرگ شود.
سریال The Ones Who Live صرفا داستانیست که برای تکامل رابطه بین دو کاراکتر اصلی سریال یعنی میشون و ریک ساخته شده است. با این حال میتوان گفت که سریال شروع نسبتا خوبی دارد و وقایع داستانی جذاب و تاریکی در قسمتهای ابتدایی روایت میشود اما از قسمت سوم به بعد این رویکرد به کل عوض شده و تمرکز سازندگان روی گسترش روابط کاراکترها میرود و داستانهای مهم و شاید شنیدنیتر به دست فراموشی سپرده و در نهایت هم به سادهترین شکل ممکن به پایان میرسد.
برداشت من از تمام این اتفاقات این است که تیم سازنده تلاش دارد تا دنیای The Walking Dead را اقیانوسی عمیق جلوه دهد اما به نظر میرسد عمق این اقیانوس تنها به اندازه یک بند انگشت است. درست است کار فرنچایز به پاریس هم کشیده شده اما آیا این دنیای پهناور معنا، مفهوم و پایان دارد؟ اگر پایانی هم وجود داشته باشد، آیا سازندگان قصد دارند آن را نشان دهند؟ این سوالیست که پس از پخش این همه قسمت هنوز واضح نیست و به نظر AMC هم تا سیراب شدن از پول قصد ندارد جوابی برای مخاطب داشته باشد.
برخلاف اتفاقات کمیک و نوشتههای رابرت کرکمن، خالق فرنچایز واکینگ دد، گویا باید بپذیریم که مدیران AMC و تیم نویسندگان سریال، سودای این را ندارند تا سرانجامی برای دنیای واکینگ دد در نظر بگیرند و البته شهامت کار بزرگی را هم ندارند. گویا آنها تمام وقت در شبکههای اجتماعی میگذرانند و میخواهند تا دل فندومهای باقیمانده را به دست بیاورند و قرار است تا سالها شاهد آثار فن-سرویس باشیم. رویکردی که چندان بازخورد منفی نداشته چرا که The Ones Who Live بهترین شروع را در سرویس AMC Plus داشته است.
حالا فاز دوم اسپینآفهای واکینگ دد قرار است در ماههای پیشرو نیز ادامه داشته باشد و باید دید سرنوشت آنها به کجا خواهد رسید. دنیای واکینگ دد و داستانهای داخل آن پتانسیل زیادی دارند که از آنها در چارچوب درست و مناسبی استفاده نشده است. با اینکه این فرنچایز کماکان به درآمدزایی خودش ادامه میدهد و همچنان مخاطب دارد، اما کیفیت آثار کم و کمتر شده و مشخص نیست که این روند قرار است تا چه زمانی ادامه داشته باشد. تنها چیزی که باقی میماند افسوسها و انتظارات باطل مخاطبیست که تمام این سالها این فرنچایز را دنبال کرده است.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
🔥💀
من که واقعا از پایان سریال نا امید شدم، سازنده ها کلی درباره ی این صحبت میکردن که قراره دوازدهمین فصل واکینگ دد هم ساخته بشه و خیلی از کرکتر ها دوباره با هم متحد بشن، منم مثل خیلی های دیگه فکر کردم که احتمالا این فصل (که قراره مثلا پر شکوه باشه) به یه دشمن خیلی قوی و پرشکوه هم نیاز داره و خب چه کسی به غیر از CRM میتونست این جای خالی رو پر کنه؟ از فصل های ابتدایی سریال اشاره های مرموزی به هلیکوپتر هایی میشد که مالا CRM بوده، و تو این اسپین اف اخر ما خیلی اطلاعات جذابی از این گروه فهمیدیم که بعد از اخرالزمان تنها این بخش از ارتش امریکا تونست قدرت خودشو حفظ کنه و حداقل برای خودم هرچه رفته رفته قسمت هایی از این اسپین افو میدیدم، بیشتر هیجان زده میشدم، خود سازنده های این اسپین قبل از پخش شدنش صحبت هایی از یه پایان خیلی خفن برای این اسپین اف میکردن، پیش پا افتاده ترین پیشبینی که من برای خودم میکردم این بود که ممکنه یه کرکتر مهمی توی این سریال بمیره یا سی ار ام یه اسیب جدی به چیزهایی که ریک براش مهمه بزنه و ریک بخاطر خشم و انتقام به مبارزه با CRM بره، و چون من یه همچین چیزی رو در قسمت اخر اسپین اف TWD:WB دیدم به نظر این موضوع متحمل تر بود، چون کرکتر های این اسپین افم بعد کلی دردسر با CRM عزمشون رو جذب کرده بودن که با CRM مبارزه کنن، کارهایی که CRM انجام داده بود، و جنگ داخلی که (به گفته ی خودشون) با نیروهای فدرال داشتن واقعا موضوعات جذابی بود، ولی همه ی این داستان های جذاب از CRM و کل پتانسیل و هیجانی که توی چندین اسپین اف قبلی و خود سریال اصلی از CRM ساخته بودن توی اخر این اسپین اف به معنای واقعی کلمه پنبه شد! من نمیدونم بعد گندی که به این CRM زدن دیگه چجوری میخوان سریال رو ادامه بدن، به نظرم خود این اسپین اف به تنهایی و با یه ذره تغییرات میتونست کل قضیه سریال هارو تموم کنه و کلا پرونده ی TWD رو ببنده ولی خب این سری هنوز قراره ادامه پیدا کنه درحالی که هیچ انمی و شرور و دشمن خاصی برای این سری وجود نداره!
(ببخشید که زیاد حرف زدم😁)
خیلی معماهای سریال هنوز جوابی نداره که من تصور میکردم قراره با داستان CRM به جواب اونا برسیم ولی مثل اینکه همچین داستانی در کار نیست. در حال حاضر اسپینآف دریل دیکسون با توجه به خط داستانی که داره تا حدودی آینده فرنچایز رو مشخص میکنه و معلوم میشه که آیا قراره این سریال ادامه داشته باشه یا نه.
ولی منم موافقم که داستان CRM واقعا حیف شد و میتونست خیلی خیلی بهتر تعریف بشه.
نظر خیلی خوبیبود. پاسخ های دسته اول کاربرانی که تجربه روزانه در یک حوزه دارند علاوه بر اینکه برای جذب سایر مخاطبین و فعال کردن اونها اهمیت داره، باعث افزایش تراست شده و برای موتورهای جستجو هم اهمیت زیادی داره.