نقد و بررسی فیلم IF | وقتی به دوست نیاز داری
جدیدترین فیلم جان کرازینسکی از نیاز بی انتهای ما به دوستی (حتی دوستان خیالی) حرف میزند!
فیلم «IF» اثر جدیدی از کارگردان «A Quiet Place» و بازیگر « The Office» جان کرازینسکی است؛ این اثر سینمایی یک فیلم خانوادگی با عناصر انیمیشنی و رایان رینولدز به عنوان بهترین دوست همه هیولاهاست. در ادامه با نقد و بررسی فیلم IF همراه ویجیاتو باشید.
فیلم IF از نویسنده و کارگردان جان کرازینسکی، درباره دختری است که متوجه میشود میتواند دوستان خیالی همه را ببیند در حالی که وارد یک ماجراجویی جادویی میشود تا دوستان خیالی فراموش شده را دوباره با بچههایشان پیوند دهد. رایان رینولدز، جان کرازینسکی، کیلی فلمینگ، فیونا شاو، و صدای فیبی والر-بریج، لوئیس گست جونیور و استیو کارل در کنار بسیاری دیگر از بازیگران نام آشنا به عنوان شخصیتهای فوقالعاده منحصربهفرد که قدرت باورنکردنی تخیل کودک را منعکس میکنند، در این اثر ایفای نقش کردهاند.
راستش را بخواهید من پس از اولین نمایش پوسترها و تیزر تبلیغاتی فیلم IF، جز گروهی از مخاطبان بودم که مطلقاً به این پروژه اعتقاد نداشتم. اما شاید بگویید چرا؟ خب چیزی که در تصاویر و تبلیغات اولیه فیلم خودنمایی میکرد یک رایان رینولدز همیشگی بود که در مسیر آشنای کارنامه خودش بازی میکرد، حتی در آن تصاویر هیولاها آنقدر بی مزه به نظر میرسیدند که نمیتوانستند برای من مخاطب در جهت ایجاد سرگرمی کار ویژهای انجام دهند.
هرچند من خبر داشتم که جان کرازینسکی (که در نقشی کوچک اما مهم نیز در اینجا ظاهر میشود) روی صندلی کارگردان نشسته است و در میان صدای دوستان خیالی، ما آوای غولهایی مانند استیو کارل و فیبی والر بریج، مت دیمون، مایا رودلف، یا همسر کرازینسکی، امیلی بلانت را خواهیم شنید. حتی با این پیشزمینه به دیدن فیلم رفتم که کرازینسکی و رینولدز فیلم خود را با عنوان نسخه لایواکشن آثار پیکسار توصیف کرده بودند! خب میدانید چیست؟ پس از تماشای فیلم متوجه شدم شاید نگاه کاملا منفی من به این اثر اشتباه بود، اما این حرف من به معنی موفقیت کامل آن هم نیست.
پیش از هر چیزی باید بدانید جدیدترین ساخته جان کرازینسکی اثری است که با قدرت تخیل مخاطب کار دارد. احتمالا میدانید در تاریخ سینما فیلمهای عالی زیادی وجود دارند که با تخیل بیننده در تعامل هستند. مارتین اسکورسیزی در «هوگو»، دنیای افسانهای را که ژرژ ملیس تصور میکرد، به طرز درخشانی زنده میکند. یا فیلم «کی-پکس» شما را در این گمان نگه می دارد تا حدس بزنید که آیا زندگی فراتر از زمین وجود دارد یا خیر.
حتی در فیلم فرانسوی و معروف «آملی» یا همان سرنوشت شگفتانگیز املی پولن از ژان پیر ژونه، تخیل بخشی از روایت میشود و در «ماهی بزرگ» تیم برتون، قدرت تخیل تنها راهی است که قهرمان داستان میتواند پدرش را بیشتر بشناسد. اکنون جان کرازینسکی با فیلم IF با چاشنی «دوستان خیالی» تلاش میکند تا همان طاقچه از فیلمهای خانوادگی تلخ و شیرین با موضوع باور تخیل را اشغال کند، اما در نهایت به یک حدس و گمان یکنواخت در مورد آسیب روانی انسان تبدیل میشود.
در داستان این فیلم دختر 12 سالهای به نام بی (با بازی بازیگر 17 ساله کیلی فلمینگ) به تازگی مادرش را به دلیل بیماری از دست داده است و پدرش (جان کرازینسکی) در بیمارستان بستری است زیرا «قلبش شکسته است». بی در این زمان هر روز با پدرش ملاقات میکند و پس از ملاقات با مادربزرگش (فیونا شاو) در یک آپارتمان زندگی میکند. یک روز، این دختر متوجه میشود که در واحد طبقه آخر این آپارتمان یک مرد خاص با موجودات عجیب و غریب زندگی میکند.
منظور من شخصیتهایی چون یک گل کارتونی است که انگار از دنیای بازی ویدیویی «Cuphead» بیرون امده، یا یک غول پشمی بنفش خوش اخلاق که گویی از دانشگاه هیولاها اخراج شده است، و رایان رینولدز در نقش شخصی به نام کال که سرپرست آنهاست. در طول روند قصه فیلم شخصیت کال به بی میگوید که این موجودات عجیب و غریب ثمره تخیل کودکانی هستند که همه وقتی بزرگ شدند به راحتی آنها را فراموش میکنند. سپس دختر به این ایده فکر میکند که چرا دوستان خیالی خود را به بزرگسالان معرفی و آشنا نکنیم؟!
اما خیلی زود معلوم میشود که هر آدم بزرگسال به دلایلی از همه چیز عمیقاً ناراضی است و به خاطر کامل بودن یا نبودن زندگی (یا نبود اعتماد به نفس) آنها توان یادآوری رفقای خیالی دوره کودکی خود را ندارند. نکته اینجاست که کل این طرح روی روند بزرگ شدن یک فرد با یک تجربه آسیب زا جدی سوار است که در نوع خود چیز جدید یا بکری نیست. جان کرازینسکی حتی از همان شروع فیلم موفق نشده تا همه ردههای سنی را به یکباره پای فیلم خود بنشاند.
منظور من این است که در اینجا مطلقاً چیزی برای بزرگسالان وجود ندارد؛ و حتی داستان در ئایان خود بوی پیش پا افتادگی و احساساتی شدن را به خود میگیرد که شاید برای هر مخاطبی جالب توجه نیست. در عین حال، تماشای دختری که به دلیل از دست دادن مادرش رنج میبرد و تلاش میکند تا پدرش را شاد کند، حتی شاید چندان مورد توجه کودکان هم نباشد. مخصوص زمانی که هیچ طنزی وجود ندارد، و تنها نکته این است که موجودات خیالی حداقل به نوعی سعی میکنند بیننده جوان را با ظاهر کمیک خود جذب کنند.
بنابراین، در حین تماشا، این سوال برای من پیش میآید: چه کسی جان کرازینسکی را به تولید چنین فیلمی هدایت کرد و او را متقاعد کرد که ساخت IF با موضوع «دوستان خیالی» ایده خوبی است. چرا این را میگویم؟ چون او پس از دو قسمت از فیلم A Quiet Place تازه شروع به تبدیل شدن به یک کارگردان ژانری معتبر و رو به رشد در هالیوود کرده بود، اما ناگهان کار روی دنباله این مجموعه ترسناک را رد کرد و در عوض با رینولدز همکاری کرد تا فیلمی برای کودکان بسازد.
خیلیها قبل از تولید این فیلم میگفتند اثر جدید کرازینسکی دارای روح آثار اسپیلبرگ و سبک و فرم فیلمهای زمکیس است. اما طبیعتاً پس از تماشای این فیلم نمیتوان از جادوی سینمایی این دو استاد سینما صحبت کرد. واقعیت این است که داستان فیلم کرازینسکی از ابتدا به روح آثار اسپیلبرگ نمیآید و حتی ترکیب کاملاً فنی انیمیشنی زمکیس در سال 1988 و در فیلم «چه کسی برای راجر رابیت پاپوش دوخت؟» بسیار ماهرانهتر از این فیلم 2024 کرازینسکی است.
در نهایت میتوان گفت ما در فیلم IF شاهد یک ایده شیرین و نیمه کاره هستیم. آنچه در اینجا با آن سر و کار داریم، روایت نسبتاً سادهای از جوهر دوستان خیالی است؛ اینکه آنها چه هستند، از کجا آمدهاند و چرا به آنها نیاز داریم. جدای از این موضوع هیچ مفاهیم توسعهیافته یا پیشفرضهایی که بهدقت اندیشیده شدهاند در این اثر وجود ندارد، اما کرازینسکی بازهم میتواند واقعاً در چند لحظه قلب مخاطب احساسی را بشکند و احتمالاً حتی بخش مخاطب کودک را حتی در پایان شگفتزده کند.
اما موضوع من این است که مفهوم در اینجا آنقدر سطحی است که میتوان آن را در یکی دو جمله خلاصه کرد. اگر کرازینسکی نمیخواست یک سفر قهرمانانه کلاسیک بنویسد، باید به مفهوم اصلی خود بیشتر فکر میکرد تا مطالب جذابتری را از آن استخراج کند. ولی این در فیلم و داستان دیده نمیشود. اما تماشای این فیلم در مقام مقایسه با دیگر آثار امروزی سینما از نظر بصری، گویای برتری فیلم IF است. این یعنی فیلم در این بخش بهتر از آن چیزی است که انتظار دارید.
در نهایت، «IF» فیلمی است که واقعاً میتوان آن را «پیکسار» نامید، اما از مدل به شدت دم دستی آثار معمولی آن! همه چیز فیلم عالی کار نمیکند، به خصوص پرده میانی فیلم به شدت کسلکننده میشود، اما در نهایت کرازینسکی فیلمی ساخته که تماشاگر آثار خانوادگی بعد از تماشای آن به معنای واقعی کلمه احساس بهتری پیدا میکند.
به نظر میرسد که فیلم IF تا حدودی بیهدف پرپیچ و خم میشود تا در نهایت ثابت کند که قطعهای از سینمای خانوادگی خوشساخت و قابل توصیه است. اما در آخر اثری است که شاید بتوان آن را برای یک دورهمی خانوادگی یکبار مصرف پیشنهاد کرد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.