ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

قصیده‌ای برای مارلین، بزرگترین پدر در هفت دریا
انیمیشن

قصیده‌ای برای مارلین، بزرگترین پدر در هفت دریا

او قوی‌ترین، عاقل‌ترین یا شجاع‌ترین دلقک‌ماهی دریا نیست، اما مارلین «در جستجو نمو» مطمئناً یک الگو برای والدین در همه جاست.

امیر پریمی
نوشته شده توسط امیر پریمی | ۱۱ تیر ۱۴۰۳ | ۲۰:۰۰

پدر سینمایی مورد علاقه شما کیست؟ جرج بیلی همدل و پریشان از فیلم چه زندگی شگفت‌انگیزی؟ یا کلارک گریسوولد احمق و خودخواه از تعطیلات نشنال لمپون؟ یا حتی موفاسا شجاع از شیر شاه؟ اما اگر شما هم مثل من هستید، پس احتمالا به سمت پدرانی روی پرده سینما می‌روید که شما را به یاد پدر واقعی خود یا نزدیکترین شخصیت والدینتان می‌اندازند، خواه این پدران نقش قهرمان یا شرور را بازی کنند. بنابراین، بیایید در این مقاله از ویجیاتو نگاهی دقیق‌تر به یکی از پیچیده‌ترین شخصیت‌های پدر در تاریخ سینما بیندازیم؛ منظور من شخصیت مارلین است، پدری پر از اضطراب در انیمیشن محبوب «در جستجوی نمو» شرکت پیکسار.

در این مقاله بررسی می‌کنیم که چگونه یک دلقک ماهی بیش از حد محافظ بر ترس‌های خود غلبه می‌کند تا نه تنها پسرش را از مرگ حتمی نجات دهد، بلکه به پدری تبدیل شود که او نیاز دارد.

در کودکی، شما فکر می‌کنید که والدین شما ابرقهرمانانی هستند که می‌توانند هر زخمی را التیام بخشند، هر دشمنی را شکست دهند و هر آنچه را که برای شادی، سلامت و اعتماد به نفس در زندگی نیاز دارید به شما بدهند. اما کمی بعد بزرگ می‌شوی و شروع به دیدن اختلاف نظر‌های فراوان با همان والدین می‌کنید! منظور من همان اندکی نصیحت بد، انتقادی بی‌جا یا ترسی است که هنوز در آن دوران درکی از آن ندارید. در نتیجه روزی که متوجه می‌شوید والدینتان انسان هستند نه ابرقهرمان، روزی آسیب‌زاست، همان‌طور که در آینده نیز بچه‌هایتان همین چیزها را درباره شما یاد می‌گیرند.

نقصی که باعث رشد در پدر نمو می‌شود

قصیده‌ای برای مارلین، بزرگترین پدر در هفت دریا

شخصیت نمو وقتی با واقعیت والدین خود روبرو می‌شود، دقیقا همان حس انسانی را دارد که می‌یابد که پدر و مادر او ابرقهرمان نیستند. در نتیجه همین فاکتور برای شورش نمو منجر به مشکلات او می‌شود. مشکلاتی که پدر او مارلین را به سمت تصمیماتی می‌کشاند که از جسارت عادی او فراتر است.

منظور من این است که طبیعت محافظ‌ت‌گونه بیش از حد مارلین، همان چیزی که او فکر می‌کرد قرار است فرزندان جوانش را از آسیب در امان نگه دارد، اما این فاکتور دقیق همان چیزی است که هر دوی آنها را در معرض خطر قرار می‌دهد. و برای اتحاد دوباره و بازگشت به امنیت، دو چیز باید اتفاق بیفتد: اول مارلین باید شجاعت ریسک کردن را در وجود خودش جمع کند و دوم نمو باید شجاعت باور به توانایی خود را برای انجام کارها به تنهایی جلب کند.

مبارزه برای تغییر

قصیده‌ای برای مارلین، بزرگترین پدر در هفت دریا

حتی در زمانی که مارلین تصمیم می‌گیرد پسر ربوده شده خود را تعقیب کند، تغییراتی که او باید برای بازگرداندن نمو ایجاد کند، فوراً اتفاق نمی‌افتد. این یعنی مارلین در تمام طول سفر خود به طور مداوم از محیط اطراف خود و کسانی که در آن هستند می‌ترسد، از کوسه‌های دوستانه گرفته تا پلیکان که در نهایت او را به سمت نمو می‌برد.

در این بین شخصیت دوری، همسفر مارلین، بدون اینکه او بداند، دائماً عدم تمایل مارلین به تغییر را به چالش می‌کشد، که آنها را در تضاد با یکدیگر قرار می‌دهد. و بدون اینکه مارلین بداند، باید با قبول خطراتی که دوری مایل به انجام آن است به او اعتماد کند تا به همان چیزی که در وهله اول برایش هدف در نظر گرفته است برسد: یعنی رسیدن به پسرش.

راهنمای رشد - مانند پدر نمو

قصیده‌ای برای مارلین، بزرگترین پدر در هفت دریا

اگر انیمیشن در جستجو نمو را دیده باشید حتما می‌دانید که در دل داستان، دوری دوست و همراه نمو می‌شود و بار عمده نگرانی‌ها، تردیدها و ترس‌های مارلین در مورد ناشناخته‌ها را دریافت می‌کند و به دوش می‌کشد. در واقع، در یک نقطه، مارلین با عصبانیت همان جمله‌ای را که در اوایل فیلم با نمو درباره‌اش صحبت کرده بود، به دوری تکرار می‌کند: جمله‌ای که می‌گوید «تو فکر می‌کنی می‌توانی این کارها را انجام دهی، اما نمی‌توانی» با این حال، خوش بینی و توانایی دوری برای زندگی کامل در زمان حال، به جای ماندن در گذشته مانند همتای ترسناک خود، چیزی است که به مارلین کمک می‌کند تا بفهمد که ریسک کردن و اعتماد به دیگران می‌تواند نتایج مطلوبی داشته باشد.

مواجهه با ترس‌ها

در پایان، عملی که بازگشت امن نمو به پدرش را تضمین می‌کند، همان چیزی است که او را در معرض بیشترین خطر قرار می‌دهد - و مارلین باید تصمیم بگیرد که به او اجازه انجام این کار را بدهد. هنگامی که نمو در تور ماهی تن گرفتار می‌شود، باید به توانایی خود در جمع کردن بقیه ماهی‌ها برای شنا کردن به سمت کف دریا ایمان داشته باشد، اما برای انجام این کار، ابتدا باید اعتماد پدرش را جلب کند تا بتواند این مهم را به دست آورد.

ماهی بی پناه مارلین که اجازه می‌دهد پسرش به خطر بیفتد، نه تنها به پسرش اعتماد می کند، بلکه جراحاتی را که در طول حمله باراکودا دریافت کرده را التیام می‌بخشد. و این همان داستان مواجه شدن والدین با ترس بزرگ شدن بچه‌هاست. ترسی که روزی باید آن را قبول کرد و اجازه پیشرفت را به فرزندان خود داد.

پدر نمو الگویی برای پدر و مادر شدن

قصیده‌ای برای مارلین، بزرگترین پدر در هفت دریا

در پایان باید گفت مارلین به هیچ وجه پدر و مادر کاملی نیست، اما فکر می‌کنم این چیزی است که او را به الگوی کامل تبدیل می‌کند. او در ابتدا بسیار ناامیدکننده بود، دائماً روی رشد و تربیت نمو معلق می‌ماند، زیرا فکر می‌کرد تا زمانی که او برای نظارت پیش فرزندش باشد، چیزهای بدی اتفاق نمی‌افتد؛ اما همانطور که از گذشته او می‌دانیم، این نگاه درست نیست.

مارلین در ابتدا نسبت به کسانی که باورهای غیرمنطقی او را به چالش می‌کشند، عصبی، مضطرب و حتی خجالت زده است، اما او در نهایت یک پدر عاشق است، پدری که عمیقاً پسرش را دوست دارد. عشق زیاد مارلین به نمو این امکان را به او می‌دهد که نه تنها بر بزرگترین ترس‌هایش غلبه کند، بلکه پسرش را نیز در جایگاه شایسته‌‌ای قرار دهد.

فراموش نکنید قبل از نگرانی‌ها، تردیدها و اضطراب‌ها، باید به هر فرزندی زمان بزرگ شدن و کامل شدن داد، کاری که مارلین در طول یک سفر سخت به آن می‌رسد. حالا برو فیلم Finding Nemo را تماشا کن و مثل بچه‌ای گریه کن که والدینت آرزو می‌کنند هنوز آن شکلی بودی.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی