سری بازیهای مشهور و موفقی که هیچوقت برای مخاطبان ایرانی جذاب نبودند
مبارزات نوبتی؟ هرگز!
تا به حال شده به لیست بازیهای محبوب برخی از کشورها نگاه کنید و متوجه شوید که بسیاری از آنها را یا تجربه نکردهاید، یا اصلا علاقهای به تجربه آنها ندارید؟ تفاوت فرهنگ و سلیقه یکی از عواملی است که باعث چنین اتفاقی میشود و اصلا زیبایی دنیا هم به همین قضیه باز میگردد، چرا که منجر به تنوع بسیار بالای سبکهای بازیهای ویدیویی و داستانگوییهای متفاوت میشود. اما مخاطبان ایرانی عمدتا با کدام سری بازیها ارتباط برقرار نکردند؟ در طول این مطلب از ویجیاتو با هم به سراغ سری بازیهایی خواهیم رفت که عمدتا داخل ایران محبوب نیستند و علت آن را بررسی خواهیم کرد.
Yakuza و Like a Dragon
اگر همین حالا نگاهی اجمالی به لیست بیندازید، احتمالا متوجه خواهید شد که بسیاری از بازیهای لیست ما یا مستقیما به فرهنگ ژاپن مربوط میشوند و یا این که حداقل توسط یک شرکت ژاپنی ساخته شدهاند و خب شاید یک نماینده ژاپنی اصیل بتواند شروع خوبی برای لیست ما باشد. سری یاکوزا، واقعا سری بازی جذابی است و نه تنها داستان واقعا سرگرمکنندهای را تعریف میکند، بلکه همواره تلاش داشته تا با افزودن المانهای طنز، فعالیتهای جانبی واقعا جالب و البته ارائه یک گیمپلی غنی، مخاطب خود را به یک سفر یاکوزایی جذاب داخل خیابانهای توکیو و دیگر شهرهای ژاپن ببرد.
اما خب راستش را بخواهید این سری بازی عمدتا دارای مبالغههای بسیار عجیب و غریبی است و شاید برای مخاطب ایرانی کمی عجیب باشد که ببیند از آسمان بازی میگو میبارد یا این که شخصیتها برای گرفتن یک تماس ساده با تلفن از هزاران قدرت عجیب و غریب استفاده میکنند و آن میان طوفان به پا میشود! شرقیها عاشقانه این لحظات را دوست دارند و مخاطبان غربی و عمدتا آمریکایی هم تا حدی از آن استقبال میکنند، اما خب، داخل ایران چندان خبری از محبوبیت این سری بازی نیست؛ اگرچه پیشنهاد میکنم برای یک بار هم که شده به این سری بازی فرصت دهید!
Final Fantasy
با انتشار نسخههای جدیدتر سری فاینال فانتزی و خصوصا قسمتهای پانزدهم و شانزدهم و البته ریمیک قسمت هفتم، تا حدی محبوبیت این سری داخل ایران افزایش پیدا کرده و افراد بیشتری به سمت تجربه این سری بازی افسانهای و قدیمی جذب شدهاند، با این وجود هنوز هم نمیتوان انکار کرد که سری فاینال فانتزی با وجود طرفداران بیشمارش در سرتاسر جهان، هنوز هم داخل ایران آنطور که باید و شاید شناخته نشده و گیمرها به سراغ آن نمیروند.
چند علت در رابطه با این پدیده وجود دارد و به نظرم اولین و مهمترین دلیل آن، گیمپلی نوبتی قسمتهای اول تا سیزدهم این سری بوده که راستش را بخواهید چندان به مزاج مخاطبان ایرانی خوش نمیآید. ایرانیها به شکل عجیبی از مبارزات نوبتی فراری هستند و خیلی بعید است اثری نوبتی منتشر شود و با آن ارتباط برقرار کنند. آغازهای نسبتا کند این سری بازی و المانهای نقشآفرینی بعضا گسترده نسخههای محبوب آن باعث شده تا مخاطب ایرانی به کل قید این سری بازی را بزند. همچنین ممکن است تا در نگاه اول چندان نتوانید با موهای عجیب و غریب و سبک پوشش خاص شخصیتهای این سری بازی ارتباط برقرار کنید و این هم یکی دیگر از دلایلی است که ممکن است شما را از تجربه این سری بازی دلسرد کند.
با وجود تمامی این موارد، حرکت سری به سمت یک تجربه هک اند اسلش باعث شده تا طرفداران به سمت این سری سوق پیدا کرده و پس از علاقهمند شدن به شالوده کلی فاینال فانتزی، به سراغ تجربه نسخههای قدیمی آن رفته و حسابی لذت ببرند.
Monster Hunter
راستش خود من هم دقیق نمیدانم چرا نمیتوانم با سری Monster Hunter ارتباط برقرار کنم و اگر در رابطه با یک چیز بتوانم نظر قطعی بدهم آن است که Monster Hunter بیشمار طرفدار سرسخت دارد؛ طرفدارانی که عاشقانه این سری بازی را میپرستند و به کمک دوستان خود به تجربه آن میپردازند. شاید بزرگترین عاملی که باعث شد نتوانیم آنطور که باید و شاید با این سری ارتباط برقرار کنیم، نبود امکانات لازم برای تجربه چندنفره این سری بازی بوده است. سری Monster Hunter شدیدا به حضور یک دوست در کنار شما احتیاج دارد و در صورتی که بخواهید به تنهایی به سراغ شکار هیولاهای داخل بازی بروید، احتمالا خیلی زود خسته خواهید شد و از سوی دیگر، ممکن است طولانی بودن روند مبارزه با هیولاها برای شما کمی خستهکننده باشد و از آن جا که همه ما کمی به سرعت بالا و هیجان احتیاج داریم، شاید این مورد را بتوان یکی از عواملی دانست که Monster Hunter آنقدرها داخل ایران به محبوبیت نرسید.
Dynasty Warriors
اگر تمامی مبالغههای ژاپنی را جمع کنیم و با هم ترکیب کنیم و مقداری فرهنگ سلسله هان و افسانههای سه امپراطوری و در کل تمام افسانههای شرقی که هیچ اطلاعی از آن را نداریم را داخل یک ظرف ریخته و خیلی خوب هم بزنیم، خروجی چیزی نیست جز سری Dynasty Warriors که اتفاقا محبوبیت بسیاری هم در جهان دارد. اگر یادتان باشد، برادر کوچک این بازی یعنی Warriors Orochi را به اسم بازی جومونگ به ما غالب کردند و اتفاقا خیلی هم میان مردم محبوب شد، دلیلش هم آن بود که مردم خیلی راحت با اسم و فرهنگ جومونگ ارتباط برقرار کرده بودند و این دقیقا همان چیزی است که داخل Dynasty Warriors وجود ندارد.
افراد تاریخی محبوبی که هیچ اطلاعی از آنها نداریم، اشاره به افسانههایی که تا به حال آنها را نشنیدهایم و تماشای یک مرد لاغر که با چرخاندن نیزه خود میتواند هزاران نفر را به دنیای آخرت بفرستد واقعا از آن لحظاتی است که ممکن است هر گیمر ایرانی را انگشت به دهان رها کردند و سپس او را مجاب کند که به سراغ قفسه بعدی بازیها رفته و یک تجربه غربی را انتخاب کند.
Dragon Ball
سری دراگون بال را میتوان یکی از نوستالژیترین انیمهها چه در شرق و چه در جهان غرب دانست و افراد بسیاری از سال 1984 تا به امروز با این سری خاطرههای تلخ و شیرین بسیاری را تجربه کردهاند. اما خب، طبیعتا وقتی این انیمه داخل کشور ما نه از طریق تلویزیون پخش شده و نه عامل دیگری باعث شده تا میان جوانها به محبوبیت برسد، خب سری بازی آن هم نمیتواند جایگاه ویژهای میان گیمرهای ایرانی داشته باشد و این بزرگترین دلیلی است که هیچ نسخه از این سری بازی حداقل توسط عده بسیاری از ما تجربه نشده است.
Pokemon
پوکمون به هیچ عنوان داخل ایران یک فرنچایز محبوب شناخته نمیشود و شاید بزرگترین دلیل آن را بتوان رقیبهای دیجیتالی این موجودات دوست داشتنی یعنی دیجیمونها دانست. برخلاف بسیاری از جوامع که در آنها انیمههای پوکمون به محبوبیت رسیده بود و از سوی دیگر، سری بازیهای قدیمی این سری داخل کنسولهای رترو و کلاسیک کودکان دیده میشد، داخل ایران تلویزیون به پخش انیمه واقعا جذاب دیجیمون و آن تبدیل شدنهای دوست داشتنی محدود بود و خب همین باعث شد تا طرفدارا بیشتر با این سری ارتباط برقرار کنند و به قولی نوستالژی داخل ذهنشان حول این فرنچایز شکل بگیرد. جالب اینجا است که اگرچه آثار بسیار جذابی از جهان پوکمان ساخته شده، اما گیمرهای ایرانی ترجیح میدهند تا با آثار متوسطی مثل Digimon Rumble Arena خاطره بازی کرده و دوران خوش پلیاستیشن 1 را مرور کنند.
Persona و Megami Tensei
این که چرا سری Megami Tensei داخل ایران و حتی بسیاری از کشورهای غربی محبوب نیست را باز میتوان در عواملی که در آثار بالا مطرح شد پیدا کرد، اما اوضاع در رابطه با Persona کمی فرق میکند. داخل پرسونا شما عملا یک دانشآموز ژاپنی هستید که جدای بخش اکشن بازی، باید به سراغ کلاسهای درس نسبتا پیچیدهای رفته و بعضا کلاسهای هایکو، تاریخ ژاپنی و حتی ادبیات را بگذرانید و درسهای خود را پاس کنید. راستش را بخواهید بسیاری از ما حتی نسبت به درسهایی که خود در مدرسه میخوانیم احساس تنبلی میکنیم و این ایده که میتوانیم درسهای ژاپنی که بعضا هیچ ایدهای از آنها نداریم را هم مطالعه کرده و امتحان بدهیم شاید کمی عذابآور به نظر برسد! همچنین مبارزات این سری بازی هم نوبتی بوده و در کل آمیخته بودن فضا و داستان بازی به فرهنگ ژاپنی باعث شده تا آنطور که باید و شاید این سری بازی داخل ایران به محبوبیت نرسد. اما به شما پیشنهاد میکنم برای یک بار هم که شده به یکی از نسخههای پرسونا، خصوصا ریمیک قسمت سوم و یا Persona 5 Royal فرصت دهید تا یک بازی ویدیویی داستان محور غنی و جذاب را تجربه کنید.
Madden NFL
ایرانیها عاشقانه فوتبال را دوست دارند و از همین رو تقریبا تمام بازیهای اصلی و فرعی ساخته شده از فوتبال و حتی اقتباسهای انیمه فوتبالیستها را تجربه کردهاند. اما سری Madden NFL هیچ شباهتی به فوتبالی که ما میشناسیم ندارد و در عوض یک شبیهساز تمام عیار از فوتبال آمریکایی است که به شکل دیوانهواری در غرب طرفدار دارد. شاید اگر ما هم با این ورزش بیشتر آشنا میبودیم، از تجربه این سری بازی لذت میبردیم، اما خب در حال حاضر این اتفاق نیفتاده و ترجیح میدهیم به سراغ آثاری مثل FC یا eFootball برویم.
Divinity & Baldur's Gate (D&D Based Games)
راستش را بخواهید، بازی رومیزی D&D هیچگاه آنطور که باید و شاید داخل ایران جا نیفتاده و در عوض در بسیاری از کشورها، زمانی که ما مخاطبان ایرانی به منچ یا مار و پله گذارندیم را به بازیهای خیالی این جهان وسیع اختصاص دادهاند. دانجنز اند درگنز یک بازی رومیزی است که ارتباط مستقیمی با تخیل دارد و در واقع سری Divinity و Baldur's Gate را میتوان مشتقاتی از این بازی دانست. از آنجا که ما ایرانیها با فرایند تاساندازی و قوانین و قواعد این دنیا آشنایی کافی نداریم، احتمالا ارتباط با دنیایهای مشتق شده از آن هم سخت خواهد بود و این یکی از دلایلی است که این بازیها داخل ایران به محبوبیت نرسیده است. همچنین بد نیست تا دوباره به گیمپلی نوبتی و تاکتیکال این بازیها اشاره کرد که طبق قانون نانوشته «ایرانیها به سبک نوبتی آلرژی دارند» باعث شده تا نتوان آنها را در لیست برترین بازی بسیاری از گیمرهای ایرانی پیدا کرد.
Warhammer & Warhammer 40,000
این که لور و پیشینه داستانی یک بازی از همان ابتدا داخل یک جامعه از گیمرها مطرح شود، خیلی مهم است. سری Warhammer هیچگاه آنطور که باید و شاید داخل از ایران به محبوبیت نرسید و احتمالا چون نسخههای فرعی آن بسیار زیاد است، افرادی هم که علاقه داشتند تا به سمت این بازیها حرکت کنند نتوانستند تا نقطه شروع مناسبی با این جهان پیدا کنند و این یکی از بزرگترین دلایلی است که ما ایرانیها آنطور که باید و شاید نتوانستیم با سری وارهمر ارتباط برقرار کنیم.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.