ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم سینمایی

ژانر وحشت به جایزه‌ی اسکار نیازی ندارد

ژانر وحشت بدون جوایز بزرگ هم سربلند است

حمزه سروری
نوشته شده توسط حمزه سروری | ۱۸ بهمن ۱۴۰۳ | ۲۰:۰۰

فیلم The Substance به کارگردانی کورالی فارگیت، بدون شک یکی از فیلم‌های عمیق امسال بود که توانست مرزهای ژانر وحشت را تکان بدهد و به بینندگان تجربه‌ای بدهد که راضی کننده باشد. دمی مور عملکردی چشم‌گیر در این فیلم غریب و ترسناک ایفا کرد؛ فیلمی که می‌تواند از ماندگارهای دهه‌ی اخیر باشد. قدرت این فیلم حتی آکادمی اسکار را هم مجبور کرد که آن را در سه دسته‌بندی اصلی نامزد کند؛ بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر. علاوه بر این در دسته‌های بهترین فیلم‌نامه‌ی اورجینال و بهترین آرایش و مدل مو، می‌توان نام The Substance را دید.

برای چنین فیلم تنش‌زایی، شناخته شدن توسط آکادمی اسکار یک جهش در دیدگاه به ژانر وحشت ایجاد می‌کند. باید دید که آیا می‌تواند برنده‌ی هر کدام از این جوایز بشود یا خیر تا منتظر ترندهای جدید باشیم. در ادامه با ویجیاتو همراه باشید تا نگاهی بیاندازیم به رابطه‌ی بین ژانر وحشت و آکادمی اسکار.

ژانر وحشت به جایزه‌ی اسکار نیازی ندارد
فیلم The Substance یک فیلم اثرگذار دیگر در ژانر وحشت می‌باشد

فیلم‌هایی چون Psycho، The Birds، The Shining، Halloween، The Thing، A Nightmare on Elm Street، The Texas Chainsaw Massacre و Scream مسلماً نام‌های فراموش نشدنی و بسیار موفق در ژانر دوست‌داشتنی هارر می‌باشند. علاوه بر دست‌آوردهایی که در طول چندین دهه به دست آوردند، یکی از خصایص مشترک آن‌ها عدم بردن جایزه در آکادمی اسکار می‌باشد. هر ساله، گروهی از فیلم‌های جدید هستند که نه تنها این ژانر را رو به جلو می‌برند بلکه مدیوم سینما را به اعماق و ارتفاعات نویی معرفی می‌کنند. با وجود شور و اشتیاقی که در این کارها وجود دارد، پس از اعلام شدن نامزدهای جوایز طرفداران سینما همیشه ناراحت هستند که چرا این ژانر به طور کلی نادیده گرفته می‌شود.

در حالی که هر کدام از اعضای خدمه و ساخت این فیلم‌ها از نامزد شدن فیلم‌های خود شاد می‌شوند و به این افتخار اذعان می‌کنند، ولی چون موضوعات این فیلم‌ها اکثرا به چالش کشیدن تابوها و مفاهیم سنتی حاضر در جامعه است، این تلاش‌ها به دلیل فراتر رفتن از دیدگاه‌های مرسوم نادیده گرفته می‌شوند. به همین علت دیگر مهم هم نیست که چقدر استعداد و توانایی می‌توان در سازندگان‌شان یافت.

فاکتورهای متعددی وجود دارد که برای تعیین ارزش کلی یک فیلم مورد استفاده قرار می‌گیرند؛ از موفقیت در باکس آفیس گرفته تا نقدهای آن تا جوایزی که می‌گیرد. این فاکتورها را می‌توان استفاده کرد تا ارزش نسبی یک فیلم را فهمید، هرچند ابداً مطلق نیستند و موارد استثنا به وفور یافت می‌شود. مثلاً فیلم The Thing به کارگردانی جان کارپنتر را اکنون به عنوان یکی از کارهای شاخص سبک ترسناک و ترسِ علمی-تخیلی آن به جا می‌آوریم، حتی اگر در تئاترهای سال ۱۹۸۲ و باکس آفیس تنها یک فاجعه بود.

خیلی از میک‌آپ‌های فیلم‌های معاصر در ژانر وحشت به دلیل کار کم‌نظیر راب بوتین ستوده می‌شود ولی او هرگز یک نامزدی در این زمینه‌ی جوایز اسکار نداشته است. فیلم The Shining، اثر معروف کوبریک با نقدهای متوسطی روبرو شد و منتقدان آن را «سبب ناامیدی» و «بدون تعلیق» قلمداد کردند. این فیلم برای جوایزی چون بدترین بازیگر و بدترین کارگردان جوایز Razzie هم نامزد شد! این لیست را می‌توان بسیار ادامه داد؛ چرا که فیلم‌های ژانر وحشت عموماً توسط مراسم‌ها، جوایز و منتقدان تا حد بسیار زیادی نادیده گرفته می‌شوند.

ژانر وحشت به جایزه‌ی اسکار نیازی ندارد
فیلم The Shining از جمله آثار بزرگی بود که توسط آکادمی اسکار و منتقدان نادیده گرفته شد

تقریباً هر ساله مراسمی چون Academy of Motion Picture Arts and Sciences و دیگر سازمان‌های جایزه‌دهی در سینما، به طرفداران یادآوری می‌کنند که چطور آن‌ها در تلاش هستند تا ارزش‌های سینمای واقعی را حفظ کنند. این ارزش‌ها، سبب می‌شود آثاری که با معیارهای ژانر وحشت ساخته می‌شوند، در دسته‌بندها جایی نداشته باشند (همچنین سبک‌های علمی-تخیلی، فانتزی و سینمای ابرقهرمانی هم نادیده گرفته می‌شوند)؛ ولی هر کسی که طرفدار این سبک‌ها باشد، خواهد دانست که معیارهای آکادمی‌ها تا چه غیرواقعی و تخیلی‌ست! با وجود تمام این مسائل، عشاق ژانر ترسناک حتی کمی نسبت به فیلم‌های موردعلاقه‌ی خود تردید نمی‌کنند.

البته که فیلم‌هایی چون The Exorcist، Rosemary’s Baby، Get Out، The Fly، Black Swan و Jaws هم بوده‌اند که جایزه‌ی اسکار برده‌اند. نقطه اوج آن را هم می‌توان به درخشش فیلم The Silence of the Lambs ارجاع داد که چندین جایزه‌ی مهم را در ۶۴مین دوره‌ی این جشنواره به دست آورد و بهترین فیلم سال هم شد. در ۹۰مین دوره، فیلم The Shape of Water به کارگردانی گیلرمو دل تورو هم توانست بهترین فیلم سال بشود و یک فیلم ترسناک محسوب می‌شود. فیلم Parasite به کارگردانی بانگ جوون-هو هم شاید تماماً یک فیلم ترسناک نباشد ولی توانست بهترین فیلم سال در ۹۲مین دوره‌ی جوایز اسکار بشود.

در دهه‌ی ۲۰۱۰ هم دو فیلم بزرگ ژانر ترسناک یعنی The Babadook و Hereditary واقعاً درخشیدند و توسط منتقدان ستوده شدند. هر دوی آن‌ها شایعاتی مبنی بر نامزدی اسکار داشتند و هر دوی آن‌ها توسط آکادمی نادیده گرفته شدند. این امر البته به میراث و تأثیری که برجای گذاشتند، لطمه‌ای نمی‌زند و هر دوی آن‌ها توانستند در سال‌های بعد بر کل ژانر ترسناک اثرگذار باشند.

ژانر وحشت به جایزه‌ی اسکار نیازی ندارد
این دوچهره نقاط عطف ژانر ترسناک و بازیگری در آن محسوب می‌شوند که در دهه‌ی گذشته مورد اجحاف قرار گرفتند

تونی کالت، بازیگری که در فیلم Hereditary نمایشی به یاد ماندنی از خود به جای گذاشت، در مصاحبه با Watch What Happens Live اشاره کرد که از عدم نامزدی خود ناراضی‌ست: «می‌دانم که مردم و بینندگان هنگامی که من نامزد اسکار نشدند ناراضی بودند و این خوبی آن‌ها را می‌رساند؛ از اهمیتی که می‌دهید ممنونم.» شاید او نتوانست نامزد اسکار بشود ولی بجایش ارتباطی عمیق‌تر و شخصی‌تر با طرفداران پیدا کرد که ارزشی به مراتب بالاتر هم دارد.

حتی بدون اینکه تونی کالت و اسی دیویس نامزد و برنده‌ی اسکار بشوند، کریر آن‌ها پس از حضور در فیلم‌هایی که اشاره کردیم به شدت رشد کرد و توانستند به شکلی تصاعدی محبوب‌تر بشوند. هیچ‌کدام از آن‌ها نیازی به جایزه بردن نداشت تا بتواند جایگاهی قابل احترام در ژانر وحشت برای خودش دست و پا کند. تقریباً هر فیلم‌ساز یا بازیگری که در این ژانر فعالیت دارد، موافق است که بردن جوایز امری ثانوی‌ست و هدف اصلی آن‌ها به تصویر کشیدن یک روایت گیرا می‌باشد. زمانی که مراسمی چون اسکار آن‌ها را به رسمیت بشناند، یک برد نه تنها برای آن گروه از فیلمسازان و بازیگران بلکه یک برد برای کل این ژانر محسوب می‌شود.

هر فیلمی برای اینکه شرایط نامزدی جوایز اسکار را داشته باشد باید از یک‌سری فاکتور تبعیت کند و آن‌ها را به شکلی بی‌نقص در خود داشته باشد؛ برای رسیدن به این ایده‌آل نیاز است که هر کدام از اعضای تیم ساخت فیلم بتواند بهترین تلاش خود را در پروژه پیاده کند و زمان‌بندی انتشار باید به شکلی باشد که به بهترین شکل دیده بشوند. مثلاً اگر فیلم‌هایی مثل The Babadook یا Hereditary یک سال پیش‌تر یا بعدتر در تئاترها حضور پیدا می‌کرد، وضعیت شدیداً متفاوت می‌شد و به شکلی مشابه فیلم Black Swan اگر یک سال بعد به روی پرده می‌رفت شاید ناتالی پورتمن برنده‌ی جایزه‌ی اسکار بهترین بازیگر نقش زن نمی‌شد.

موفقیت برای ژانر وحشت یک موفقیت برای طرفداران سینما در مقیاس بزرگ‌تر است. فیلم The Substance شاید اگر جوایز را در این نامزدی‌ها به دست بیاورد، در رادار بینندگانی قرار بگیرد که به طور کلی از این ژانر دوری می‌کنند و در را به روی روایت‌های کم‌نظیر متعددی باز کند که پیش‌تر نادیده گرفته می‌شدند. همچنین موفقیت چنین فیلم‌هایی سبب می‌شود که سرمایه‌گذاران بیشتری پول خود را بر روی پروژه‌هایی بگذارند که قبل‌تر نادیده می‌گرفتند. با این حال، حتی اگر The Substance دست خالی از مراسم برگردد چیزی از ارزش‌های فیلم فارگیت و دیگر فیلم‌هایی که قبل از این به شکلی مشابه عمل کردند، کم نمی‌شود.

فیلم‌های ژانر وحشت برای اقلیت خاصی ساخته می‌شوند که در حواشی فرهنگ سینما قرار دارند؛ حتی اگر هیچ‌وقت ارزش‌های این ژانر در مرکز توجه قرار نگیرد، این اقلیت خاص از علاقه‌ی خود نخواهند کاست.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی