
بلا رَمزی؛ پیتر پنِ عصر ما که قلبها را فتح کرد
بیوگرافی بلا رمزی بازیگر آخرین بازمانده از ما و بازی تاج و تخت

در فصل دوم سریال «آخرین بازمانده از ما»، بلا رَمزی ۲۱ساله بارِ سنگین نقش را بهدوش میکشد. این بازیگر سالبهسال قلب مخاطبان گستردهای از کوچک تا بزرگ را با ایفای شخصیتهای کاریزماتیک، صداپیشگی انیمیشنها و نمایش «زنانهجویی جسورانه» روی پرده تصویر میرباید.
بلا رَمزی: شاهدخت بیباک
فصل ششم «بازی تاجوتخت» نهتنها با «نبرد حرامزادهها» که با ظهور لیانا مورمونت، بانو جزیره خرسها نیز بهیادماندنی شد. سرنوشت این دختربچه، حکمرانی بر سرزمینها در اوج جنگ خونین برای تاجوتخت بود. حتی مردان زرهپوش و قدرتمند، مقامات و حاکمانی چون جان اسنو (کیت هارینگتون) و سانسا استارک (سوفی ترنر) نیز از کاریزمای نافذ لیانا به لرزه میافتادند.

ستون فقرات لیانا مورمونت، بیشک بلا رَمزی بود که چهره بهظاهر شکننده کودکانهاش را با اعتماد به نفس استوار در حرکات و صدا ترکیب میکرد. «وفاداری من را نمیخواهید، شما برای گرفتن سربازانم آمدهاید!» این جمله لیانا بود که با نگاهی سرزنشآمیز به شمالیها میکوبید. حضور کمرنگ اما فراموشنشدنی رَمزی در سریال، دنیای «بازی تاجوتخت» را تاریکتر کرد: هیچ کودکی در این جهان، کودکی نکرد، پس آیندهای هم در کار نیست.
منتقدان از استعداد دختر ۱۲سالهای چون بلا شگفتزده بودند: چرا که او با چنان سهولتی بر صحنه مسلط میشد که دهان همه را از تعجب باز میکرد. همه برای رَمزی آیندهای درخشان پیشبینی میکردند، اما برای این صعود حرفهای خیرهکننده، تلاش زیادی لازم بود.
بلا رَمزی در مدرسه جادوگری تحصیل کرد
والدینِ هوشیارش که از صنعت سینما دور بودند، او را در سهسالگی به یک کلوب تئاتر در زادگاهش ناتینگهام فرستادند. در کودکی در موزیکالها بازی میکرد و همراه خواهر بزرگترش کمدی را تجربه میکرد؛ از نقش میمونها تا موجودات دریایی، و در سطح فیزیکی با هنر بازیگری آشنا میشد.
بلندپروازیهای بلا در صحنههای کوچک جا نمیگرفت. در ۱۰سالگی به «تلویزیون ورکشاپ» پیوست؛ استودیویی که به استعدادهای جوان کمک میکرد تا نقشهای تلویزیونی بگیرند. دهها آزمون و رد شدنهای فراوان، این اتفاق باعث شد تا روحیه جنگنده رَمزی تا نزدیک به شکستن نیز برود. حتی پس از فصل ششم «بازی تاجوتخت»، پیشنهادات کمی به او میرسید.

ولی ناگهان معجزهای رخ داد: در ۲۰۱۷، رَمزی به مدرسه جادوگری «بدجنسترین جادوگر» دعوت شد؛ بازسازی سریال کالت دهه ۹۰. خود بلا رمزی میگوید «خانوادهام به من افتخار میکردند. وقتی تماس [از تهیهکنندگان] آمد، من، مادرم، خواهرم، دخترعمه و عمهام از خوشحالی به هوا پریدیم. اشکهای شوقمان در آن لحظه میتوانست یک وان را پر کند.»
معلوم شد بانوی فولادی مورمونت تنها بخش کوچکی از استعداد بیکران رَمزی بود. بنابراین شخصیت میلدرید دوستداشتنیاش به روح سریال نتفلیکس تبدیل شد. او اولین جادوگر خانواده بود، همانطور که رَمزی اولین بازیگر خانواده بود. این جادوگر دستوپاچلفتی مدام در دردسر میافتاد و نمیتوانست طلسمها را یاد بگیرد. همزمان با یادگیری جادو توسط میلدرید، رَمزی اولین تقدیر شایستهاش در صنعت را دریافت کرد: مجسمه افتخاری «جایزه کودکان بفتا» برای بهترین اجرا.
محل سکونت: فانتزی، و گاهی دنیای واقعیِ خبیث
بلا با ژانر فانتزی رابطهای گرم داشت. در ۲۰۱۸، صدای پرانرژیاش به هیلدای کارتونی در سریال و انیمیشن سینمایی «هیلدا و پادشاه کوه» جان بخشید. جای تعجب نبود که هیلدا شجاع، کنجکاو، بلندپرواز و نافرمان بود؛ رَمزی هم دقیقاً همینطور بود: صادق، سرکش، هرچه به ذهناش میرسید میگفت، و بسیار مصمم.

هیلدا در دنیایی زندگی میکرد که جادو با روزمرگی درهمتنیده بود. درحالی که بزرگترها با موجوداتی خطرناک میجنگیدند، او با موجودات شگفتانگیز دوست میشد و سعی میکرد به همه کمک کند، اغلب برخلاف مادر محافظهکار و سختگیرش عمل میکرد. همانطور که هیلدا مدافع حقوق بود، رَمزی نیز در طول حرفهاش از اقلیتهای آسیبپذیر حمایت کرد و البته از حقِ بودنِ خودش که در چارچوبهای دوتایی جهان نمیگنجید دفاع کرد.
رَمزی عاشق خواندن و ساختن موسیقی است
وقتی «هیلدا» را با صدای اصلی میبینید، متعجب میشوید که چقدر رَمزی بر صدا، لحن و امواج احساسی مسلط است. بهلطف «هیلدا»، بلا استعداد موسیقاییاش را کشف کرد: آهنگ «The Life of Hilda» را منتشر کرد و به ساخت موسیقی برای پروژههایش ادامه داد. الهامبخش او اغلب سینما بود؛ مثلاً یکی از آهنگهایش را پس از تماشای «مرا با نامت صدا کن» اثر لوکا گوادانینو ساخت.
بلا رَمزی: پیتر پن عصر ما
گذار از کودکی به بزرگسالی تقریباً همه شخصیتهای رَمزی از جمله خودش را میخورد. در سریال «الیزابت شدن» درباره دسیسههای دربار انگلستان در قرن شانزدهم، او جین گری «ملکه» و قربانی توطئه ماری خونریز را بازی میکند. رَمزی در تعداد محدودی صحنه، روح آسیبپذیر این شخصیت را آشکار میکند و با تغییر ظریف لحن، تحول او از نوجوانی شکننده به زنی مقاوم را نشان میدهد.

در «کاترین به نام بردی»، بِردی ۱۴ساله قرون وسطایی نیز بر آستانه جوانی ایستاده است. پدر میخواهد او را بهصرفه شوهر دهد، اما شخصیت آشفته و غیرقابلپیشبینی رَمزی زیر بار قواعد مردسالارانه نمیرود. توانایی بلا در دگرگونیِ آنی، بازتاب روح هر دو دوره قدیم و جدید، و ترکیب شلختگی ظاهری با وفاداری درونی به اصول، برای لینا دانهام (کارگردان) تداعیکننده تیلدا سوئینتون در «اورلاندو» بود. دانهام این فیلم را داستانی درباره تناقضهای بلوغ و دشواریهای یافتن هویت میدانست. در نقش رَمزی، او نسخه زنانه پیتر پن را میدید: «شخصیتی در میانه کودکی و بزرگسالی، معصومیت و آگاهی.» حتی روی صحنه، بلا با ظاهر پسرانهاش لقب مناسبی گرفت: «پیتر پن».
بلا رَمزی آشکارا از تجربه آنورکسیا میگوید…
سختترین نقش از نظر بلا، کَلسی در سریال «Time» بود: یک زندانی باردار و معتاد. روشن است که رَمزی اشتراک کمی با این شخصیت داشت، بنابراین نقش بیشتر بر ظاهر فیزیکی استوار بود تا «حقیقت» درونی. او باید آشفتگی عاطفی و ژرفای روانی یک دختر کودکمانند در شرایط سخت را از طریق بدنش نشان میداد.
بخشی از این نقشپذیری مدیون فضای پرتنش فیلمبرداری بود: برای اولین بار، بلا بدون حضور مادرش روی صحنه رفت. از زمان «بازی تاجوتخت»، مادرش محافظ و روانشناس او بود؛ حتی شغل معلمی ورزش را رها کرد تا همیشه همراهش باشد.

بااینحال، حضور عزیزان درمانِ همهچیز نیست. استرس و فشار باعث شد بلا پس از فصل سوم «بدترین جادوگر» از پروژه خارج شود، اشتهایش را از دست داد و دچار آنورکسی شد. بلا در آن دوران گفت: «باید خستگیام را نشان میدادم. نمیتوانستم دربارهاش حرف بزنم، پس از طریق جسم بیانش کردم.» اما او بهتدریج بهبود یافت و این تجربه را به فیلمنامهای برای آینده تبدیل کرد: «تست و مربا». جالب است که جسی آیزنبرگ این طرح را «بینظیر و عمیق» خوانده است.
…و زندگی با اوتیسم
رَمزی از کودکی متفاوت بود، اما دلیلش را نمیدانست. هنگام فیلمبرداری «کاترین به نام بردی»، تماس پارچههای زبر و ناراحت پوستش را آزار میداد و نمیتوانست تمرکز کند؛ درنتیجه طراحان لباس مجبور به تغییر طراحی شدند.

اما سریال «آخرین بازمانده از ما» وضعیت را تشدید کرد: رَمزی به تغییرات ناگهانی احساسات روی صحنه و نورهای شدید حساستر شد. یکی از اعضای گروه با احتیاط به او گفت که شاید اوتیسم دارد، چون دختر اوتیستیکش علائم مشابهی داشت. روانپزشک این تشخیص را تأیید کرد و برای رَمزی این خبر «رهایی» بود؛ چرا اکنون خبر از تفاوتهایش داشت.
غریبه، اما «یکی از ما»
کریگ مازین و نیل دراکمن شورانرهای «آخرین بازمانده از ما»برای نقش الی در «The Last of Us» به دنبال بازیگری دوپهلو بودند: «همزمان خندهدار و عجیب، خشن و بیپروا»، بهعلاوه گیتارنواز. بلا رَمزی ۱۷ساله با استعداد موسیقایی، تجسم این تضادها بود. هواداران بازی با این انتخاب کنار نمیآمدند. موج نفرت به سمت رَمزی سرازیر شد؛ مردانِ مخاطب با هوش مصنوعی میخواستند او را با کایلی اسپانی بازیگری همتیپتر با الی درون بازی جایگزین کنند. اما پس از نمایش فصل اول پراحساس و پرتنش، اکنون شاید تصور جایگزینی برای بلا غیرممکن است.

رَمزی در این سریال ثابت کرد که در «وزنسنگینِ» درام بازیگری مبارزهگری تواناست. او با تمرکز بر آسیبپذیریها و شکاف درونیِ الی، به شخصیتِ بازی جان بخشید. بلا صادقانه درون نقشش زندگی میکند، در کنار دردها و ترسهای الی. حتی هنگام بیدارشدن هم با لهجه آمریکایی حرف میزند و خودش نیست، بلکه الی است.

آخرالزمان، پایان نیست
رَمزی با مخاطب در سطح فیزیکی ارتباط میسازد: رنج و اشکهایش تهیکننده است. خندهاش هم مسری است. پدرو پاسکال مقاومت نمیکند وقتی بلا روی صحنه میخندد: «مدام از نقش خارج میشویم و از خنده رودهبر میشویم.»

صداقت رادیکال و رُکگویی بلا باعث شد در فهرست «۱۰۰ فرد تأثیرگذار جهان» از سوی تایمز قرار گیرد. هرچند خودش درگیر و نگران این موضوع نیست. برخلاف بسیاری از ستارههای همنسلش، از موفقیت دوری میکند و کمتر مصاحبه میدهد. او آگاهانه افقهای رشد، دگرگونی و تحول فکری را برای خود باز میگذارد: در جوانی نمیتوان به همه سوالات خبرنگاران پاسخ داد، همانطور که درک خودمان دشوار است.
باوجود کودکدرونِ همیشه حاضر، بلا با هر نقش بالغتر میشود و برای مخاطبانش نماد پایداری و شخصیت جسور است. آینده حرفهای این بازیگر مصمم چندان دور از ذهن نیست: شخصیتهای رادیکال جدید، نگاههای پرصلابتتر و آزادی بیان بیشتر. امیدواریم همهچیز همینطور پیش برود.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.