ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

برترین‌ها

10 بازی تحسین‌برانگیز که باعث مرگ فرنچایز شدند

فرشتگان نجاتی که تمام تلاششان را کردند...

آتنا حسینی
نوشته شده توسط آتنا حسینی | ۵ مرداد ۱۴۰۴ | ۱۴:۰۰

صنعت بازی‌ها، عرصه‌ای بی‌رحم و غیرقابل پیش‌بینی است؛ جایی که یک استودیو می‌تواند از نظر هنری تمام اصول را به‌ درستی رعایت کند، اما باز هم شکست بخورد. به عبارت دیگر یک بازی ممکن است عنوانی تحسین‌برانگیز باشد و در عین حال با دلایلی مختلف از جمله اشتباهات بازاریابی تا برنامه‌ریزی ضعیف برای انتشار به خاکستر تبدیل شود. در بعضی مواقع این شکست آن‌قدر سنگین است که نه‌تنها پروژه را نابود می‌کند، بلکه پایان یک فرنچایز را رقم می‌زند.

این دقیقاً همان سرنوشتی است که برای این لیست اتفاق خواهد افتاد؛ بازی هایی که با تحسین رسانه‌ها و استقبال طرفداران روبه‌رو شدند، اما نتوانستند جلوی سقوط مجموعه خود را بگیرند. ممکن است برخی از این فرنچایزها روزی دوباره احیا شوند، اما واقعیت این است که نباید منتظر معجزه باشیم. در ادامه با ویجیاتو همراه باشید.


Titanfall 2؛ قربانی بزرگ‌ترین اشتباه تقویمی الکترونیک آرتز

Titanfall 2؛ قربانی بزرگ‌ترین اشتباه تقویمی الکترونیک آرتز

زمانی که نسخه‌ اول Titanfall در کمتر از ۱۸ ماه بیش از ۱۰ میلیون نسخه فروش رفت، خیلی از تحلیل‌گران و مخاطبان تصور می‌کردند که دنباله‌ این بازی مسیر موفقیت را با شتابی بیشتری ادامه خواهد داد. مخصوصاً اینکه Titanfall 2 برخلاف نسخه‌ اول، این‌بار برای پلتفرم پلی‌استیشن ۴ هم منتشر شد.

علاوه بر این، بازی نه‌تنها از نظر فنی و محتوایی ارتقایی چشم‌گیر نسبت به نسخه‌ اول داشت، بلکه با ستایش منتقدان هم مواجه شد. کمپین سینمایی آن در کنار بخش چندنفره‌، تجربه‌ای را رقم زد که بسیاری آن را یکی از بهترین شوترهای نسل هشتم می‌دانستند. اما با تمام این‌ها، Titanfall 2 قربانی یک تصمیم فاجعه‌بار در زمان‌بندی انتشار شد؛ تصمیمی که مستقیماً از سمت ناشر آن یعنی Electronic Arts گرفته شد. این بازی در بدترین زمان ممکن وارد بازار شد، درست وسط دو غول بزرگ ژانر شوتر یعنی یک هفته بعد از انتشار بتلفیلد ۱ و یک هفته قبل از Call of Duty: Infinite Warfare.

در بازاری که گیمرها بودجه‌ محدودی برای خرید بازی‌ها دارند، طبیعی‌ است که اولویت خود را به فرنچایزهای باسابقه‌تر و شناخته‌شده‌تر بدهند. نتیجه این شد که Titanfall ۲ فقط نصف فروش نسخه‌ اول را تجربه کرد و در مقیاس تجاری، یک شکست جدی برای EA رقم زد. این عملکرد ضعیف باعث شد تا پروژه‌ تایتان‌فال به حالت تعلیق برود. بعد از گذشت نزدیک به یک دهه، هیچ نشانه‌ای از بازگشت تایتان‌فال به خط اصلی وجود ندارد. بازی‌ که می‌توانست مسیر فرنچایز را به سطحی جدید برساند، حالا به‌عنوان یک نمونه‌ کلاسیک از «اشتباه در زمان انتشار» در تاریخ بازی‌ها باقی مانده است.

Deus Ex؛ سقوطی آرام برای یکی از جاه‌طلبانه‌ترین فرنچایزهای نقش‌آفرینی

Deus Ex؛ سقوطی آرام برای یکی از جاه‌طلبانه‌ترین فرنچایزهای نقش‌آفرینی

وقتی که Deus Ex: Mankind Divided در سال ۲۰۱۶ منتشر شد، واکنش‌ها اغلب مثبت بودند. با اینکه جامعه‌ هواداران سر برتری این نسخه نسبت به Human Revolution اختلاف‌نظر دارند، بیشتر منتقدان هم نظر بودند که با یک اثر باکیفیت، و ارزشمند طرف هستیم. اما موفقیت منتقدانه همیشه مساوی با موفقیت تجاری نیست. Mankind Divided با فروشی کمتر از نسخه‌ قبلی‌ مواجه شد.

 بخشی از این کاهش فروش به خاطر عرضه‌ بازی روی کنسول‌های نسل هشتم بود. در مقابل یعنی Human Revolution در انتهای دوران طلایی کنسول‌های PS3 و Xbox 360 عرضه شد و به همین دلیل موفقیت بیشتری نسبت به نسخه‌ جدیدش داشت.

فقط با گذشت پنج ماه پس از انتشار بازی، گزارش‌هایی منتشر شد از اینکه استودیوی سازنده، Eidos-Montréal به دلیل فروش پایین‌تر از انتظار، برنامه‌ریزی برای ساخت دنباله را متوقف کرده است. هرچند این استودیو به‌طور رسمی لغو فرنچایز را تکذیب کرد، اما نشانه‌ها از مورد دیگری خبر می‌دادند.

در اواخر سال ۲۰۲۲، خبرهایی مبنی بر شروع مراحل ابتدایی توسعه‌ قسمت جدید Deus Ex منتشر شد؛ اما این شعله این امیدواری خیلی زود خاموش شد. در اوایل سال ۲۰۲۴ و با ورود شرکت Embracer Group به‌عنوان مالک جدید ایداس، پروژه به‌طور کامل لغو شد. تصمیمی که عملاً مهر پایانی بود بر ادامه‌ داستان آدام جنسن، کاراکتری که چهره‌ مدرن این سری حساب می‌شد.

Dead Space Remake؛ احیای یک کابوس فضایی

Dead Space Remake؛ احیای یک کابوس فضایی

بازی Dead Space نه یک‌بار، بلکه دو بار از سمت کمپانی EA به حاشیه کشیده شد. اولین سقوط این سری بعد از انتشار Dead Space 3 اتفاق افتاد؛ با اینکه جاه‌طلبانه‌تر از نسخه‌های قبلی بود، اما نتوانست انتظارات فروش الکترونیک آرتز را برآورده کند. میزان فروش آنقدر پایین بود که الکترونیک آرتز حتی زحمت اعلام رسمی آمار فروش را به خود نداد.

در نتیجه، مجموعه‌ دد اسپیس، به مدت یک دهه به حال خود رها شد، تا اینکه در سال ۲۰۲۳ نسخه‌ی بازسازی‌شده‌ قسمت اول بازگشتی تقریباً خوب را رقم زد. این ریمیک با وفاداری کامل به نسخه‌ اصلی ساخته شده بود و بسیاری از مشکلات بازی را تا حد قابل‌قبولی بهبود بخشید.

با این حال بازی با عملکرد ضعیف تجاری همراه شد. علی‌رغم تمام جنبه‌‌های خوب بازی، بازسازی دد اسپیس نتوانست فروش مورد انتظار را رقم بزند. کارشناسان دلایل این شکست را در چند عامل خلاصه کردند و گفتند ماهیت خاص فرنچایز، گیم‌‌پلی نسبتاً کوتاه بازی، ارزش تکرار پایین و البته تصمیم EA برای قیمت‌گذاری ۷۰ دلاری در زمان عرضه، از مهم‌ترین دلایل شکست دد اسپیس در بازار محسوب می‌شود.

در پی این عملکرد ضعیف، گزارش‌هایی منتشر شد مبنی بر اینکه ساخت دنباله‌ بازسازی Dead Space به‌طور کامل لغو شده است. تصمیمی که باعث شد این سری محبوب دوباره به اعماق فراموشی سقوط کند؛ همان‌جایی که سال‌ها پیش از آن رها شده بود.

Dishonored 2؛ قربانی گمنامی در میان غول‌های تجاری

Dishonored 2؛ قربانی گمنامی در میان غول‌های تجاری

سال ۲۰۱۲، Dishonored به‌عنوان یکی از تحسین‌شده‌ترین بازی‌های آن سال، موفق شد با ترکیبی از طراحی مرحله‌‌های خلاقانه، داستان‌ قوی و چندلایه و در نهایت گیم‌پلی انعطاف‌پذیر، جای خود را در دل مخاطبان باز کند. فروش بیش از ۵.۸ میلیون نسخه، این موفقیت را به‌ثبت رساند و برای بتسدا نقطه‌ آغاز یک فرنچایز جدید شد.

چهار سال بعد یعنی در سال ۲۰۱۶، دنباله‌ای با جاه‌طلبی بیشتر و طراحی پیچیده‌تر منتشر شد. Dishonored 2 از دید بسیاری در همه‌ی زمینه‌ها قدمی رو به جلو بود؛ از تنوع مراحل و دو شخصیت قابل بازی گرفته تا گرافیکی به‌مراتب بهتر. با این حال، این بازی روی کاغذ یک دنباله‌ موفق به‌نظر می‌رسید و در عمل نتوانست آن‌طور که باید بدرخشد.

دیس‌آنرد ۲ از نظر تجاری یک شکست واضح بود. این بازی حتی به نصف فروش نسخه‌ اول هم نرسید. بازی درست در زمانی منتشر شد که فرنچایزهایی مثل Call of Duty، Battlefield، Titanfall، Final Fantasy و Watch Dogs نسخه‌های جدید خود را به بازار عرضه کرده بودند.

هرچند بتسدا در سال بعد نسخه‌ مستقل Death of the Outsider را منتشر کرد، اما این پروژه قبل از افت فروش دیس‌آنرد ۲ وارد فاز تولید شده بود و انتشار آن از قبل قطعی بود. اما چیزی که در پشت پرده توجه را جلب می‌کرد، هزینه‌ی تولید Dishonored 2 بود که از The Elder Scrolls V: Skyrim هم فراتر رفت. ترکیب این بودجه‌ عظیم با فروش ضعیف، منجر شد تا بتسدا فرنچایز را به حالت تعلیق درآورد. در دنیایی که عددها حرف آخر را می‌زنند، حتی یک شاهکار طراحی هم ممکن است به‌سادگی در سایه‌ رقبای پرزرق‌وبرق خود محو شود.

Gravity Rush 2؛ سقوط آرام در سایه‌ی غول‌ها

Gravity Rush 2؛ سقوط آرام در سایه‌ی غول‌ها

در سال ۲۰۱۲ بازی Gravity Rush با گیم‌پلی منحصربه‌فرد و جذاب خودش، شاید به فروشی چشم‌گیر دست نیافت، اما توانست جایگاهی خاص در دل هواداران و منتقدان پیدا کند. فروش متوسط اما رضایت‌بخش آن در کنار بودجه‌ای به‌نسبت منطقی، موجب شد تا ساخت دنباله‌ای برای این اثر در دستور کار سونی قرار گیرد.

پنج سال بعد، Gravity Rush 2 در سال ۲۰۱۷ برای پلی‌استیشن ۴ عرضه شد. بازی‌ که از نظر فنی، طراحی و بزرگی جهان، واقعاً جاه‌طلبانه بود و با استقبال گرم هواداران و تحسین منتقدان همراه بود. اما این تحسین‌ها برای نجات بازی کافی نبود؛ چون که Gravity Rush 2 از همان اول با تصمیماتی اشتباه به مسلخ فرستاده شد.

سونی تقریباً هیچ کمپین بازاریابی مؤثری برای بازی در نظر نگرفته بود. این در حالی بود که حتی نسخه‌ اول هم عنوانی کاملاً خاص و نیچ (Niche) محسوب می‌شد و نیاز به معرفی دوباره به مخاطبان داشت. فاجعه‌بارتر از همه این‌ها، زمان انتشار بازی بود که اوایل سال ۲۰۱۷، دقیقا در بازه‌ای که Horizon Zero Dawn نینتندو سوییچ، تمام توجه بازار را به خود گرفته بودند.

در نتیجه Gravity Rush 2 به‌شدت در فروش شکست خورد و به‌سرعت از رادار خارج شد. سونی هم بدون معطلی پرونده‌ این فرنچایز را بست و هرگونه سرمایه‌گذاری در آینده روی آن را متوقف کرد. هرچند تعطیلی Japan Studio تنها به شکست این بازی محدود نمی‌شد، اما تحلیل‌ها نشان می‌دهند که بی‌میلی سونی برای ادامه دادن به تولید عناوین AA مثل Gravity Rush، در تصمیم به تعطیلی این استودیو بی‌تأثیر نبود.

Max Payne 3؛ پایانی تلخ برای مردی که هرگز به آرامش نرسید

Max Payne 3؛ پایانی تلخ برای مردی که هرگز به آرامش نرسید

بعد از شکست تجاری Max Payne 2: The Fall of Max Payne در اوایل دهه‌ ۲۰۰۰، بسیاری تصور می‌کردند که این سری دیگر شانسی برای بازگشت نخواهد داشت. اما تقریباً یک دهه بعد و در سال ۲۰۱۲، Max Payne 3 توسط راکستار عرضه شد؛ بازگشتی باشکوه برای شخصیتی که با بار گناه، افسردگی و خشونت درونی به یکی از نمادهای نسل طلایی بازی‌ها تبدیل شده بود.

بازی با تحسین گسترده منتقدان روبه‌رو شد. طراحی واقع‌گرایانه‌ در تیراندازی، روایت خاص و فضاسازی سنگین آن باعث شد خیلی‌ها Max Payne 3 را بهترین نسخه‌ سه‌گانه بدانند. اما هیچ چیزی نتوانست سقوط تجاری این عنوان جلوگیری کنند.

با وجود فروش ۴ میلیون نسخه‌ای در سال اول، بازی به‌شدت کمتر از انتظارات کمپانی Take-Two Interactive ظاهر شد؛ انتظاراتی که با در نظر گرفتن بودجه‌ ۱۰۵ میلیون دلاری آن شکل گرفته بود. هزینه‌ای که برای زمان خودش یکی از سنگین‌ترین‌ها در تاریخ بازی‌ها محسوب می‌شد.

از یک زاویه، Max Payne 3 پایانی برای داستان پررنج مکس به‌ حساب می‌آید؛ داستان مردی که همه‌چیز را از دست داده و در نهایت به پایان مسیر خود می‌رسد. اما حقیقت ساده‌ای وجود دارد، اگر این بازی به موفقیت مالی بزرگی تبدیل می‌شد، بدون شک امروز شاهد نسخه‌ چهارم آن بودیم.

با این حال، روزنه‌ای از امید باقی مانده است. استودیوی رمدی حالا در حال توسعه‌ مجموعه‌ بازسازی‌شده‌ دو نسخه‌ی اول مکس پین است. پروژه‌ای که اگر از نظر فروش موفق ظاهر شود، می‌تواند یک‌بار دیگر نگاه ناشر را به این فرنچایز جلب کند.

Viewtiful Joe 2؛ ادامه‌ای خوش‌ساخت برای سری‌ فراموش‌شده

Viewtiful Joe 2؛ ادامه‌ای خوش‌ساخت برای سری‌ فراموش‌شده

در سال ۲۰۰۳ بازی Beat 'em Up تحسین‌شده‌ یعنی Viewtiful Joe توانست حدود ۳۰۰ هزار نسخه فروش داشته باشد؛ عددی که شاید پایین‌تر از انتظارات ناشر بود، اما به لطف بودجه‌ پایین تولید به‌عنوان موفقیتی تجاری برای کپکام محسوب می‌شد. همین موفقیت نسبی باعث شد کمپانی ژاپنی ریسک ساخت دنباله آن را بپذیرد.

Viewtiful Joe 2 فقط یک سال بعد منتشر شد و هم برای منتقدان و هم میان طرفداران بازخوردهای مثبتی دریافت کرد. با این حال، عملکرد تجاری آن تنها کمی بهتر از نسخه‌ اول بود و در بازار اروپا حتی شکست تجاری را تجربه کرد. این عوامل در کنار هم باعث شدند که مسیر ادامه‌ رسمی مجموعه به بن‌بست برسد؛ هرچند دنباله‌ دوم به‌وضوح زمینه‌‌هارا برای قسمت سوم چیده بود.

کپکام در نهایت تصمیم گرفت توسعه‌ سری اصلی را متوقف کند، اما دو اسپین‌آف که قبل‌تر در حال ساخت بودند، با عناوین Viewtiful Joe: Red Hot Rumble و Viewtiful Joe: Double Trouble! در سال بعد منتشر شدند. بعد از آن، مجموعه عملاً از صحنه کنار رفت.

تا سال ۲۰۰۷، استودیوی Clover یعنی خالق مجموعه تعطیل شد. اما این پایان تلخ، نقطه‌ مقابل نداشت؛ چون هیدکی کامیا، کارگردان سری، بالاخره در سال ۲۰۱۳ فرصت کرد تا در قالب بازی موفق The Wonderful 101 جان تازه‌ای به روح Viewtiful Joe ببخشد و به‌نوعی یک دنباله‌ برای آن خلق کند.

Zone of the Enders: The 2nd Runner ؛ یک امید بلندپروازانه که به اوج نرسید

Zone of the Enders: The 2nd Runner ؛ یک امید بلندپروازانه که به اوج نرسید

بازی Zone of the Enders، اثری در سبک مبارزات مکانیکی بود که با تهیه‌کنندگی هیدئو کوجیما منتشر شد، هرگز موفق نشد به فروش چشم‌گیر دست یابد. اما حرکت هوشمندانه ضمیمه کردن نسخه‌ دموی بازی Metal Gear Solid 2: Sons of Liberty باعث شد عملکرد فروش آن بهتر شود و زمینه برای ساخت دنباله‌ آن فراهم شود.

دو سال بعد یعنی در سال ۲۰۰۳، Zone of the Enders: The 2nd Runner عرضه شد؛ نسخه‌ای که از نظر بسیاری از منتقدان و طرفداران، پیشرفتی قابل توجه نسبت به بازی اول محسوب می‌شد. با این وجود، بازی در بازار شکست خورد و به رتبه‌ ۱۳۰ پرفروش‌ترین بازی‌های ژاپن در آن سال رسید، با فروشی کمتر از ۱۰۰ هزار نسخه.

کوجیما در واکنش به این عملکرد ضعیف، مسئولیت آن را شخصاً پذیرفت و انتخاب تاریخ انتشار اشتباه را مقصر دانست. The 2nd Runner در فاصله‌ای نزدیک به بازی هایی مثل Splinter Cell، The Legend of Zelda: The Wind Waker، Dynasty Warriors 4 و Burnout 2 منتشر شد؛ بازی‌هایی که همگی از محبوبیت بالایی برخوردار بودند.

شکست تجاری این دنباله، به‌طور کامل برنامه‌های ساخت قسمت سوم Zone of the Enders را متوقف کرد. سال‌ها بعد، کوجیما امید داشت مجموعه‌ HD که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد، بتواند جانی دوباره به این فرنچایز ببخشد، اما نسخه‌ بازسازی‌شده هم درگیر مشکلات فنی زیادی شد و نتوانست فروش موفقی را تجربه کند. در نتیجه، رؤیای Zone of the Enders 3 به شکلی خاموش و ناتمام به پایان رسید.

Crash Bandicoot 4: It's About Timeِ؛ بازگشتی خوب با پایانی تلخ

Crash Bandicoot 4: It's About Timeِ؛ بازگشتی خوب با پایانی تلخ

بعد از ۱۲ سال غیبت در دنیای بازی‌های اصلی، Crash Bandicoot 4: It's About Time در سال ۲۰۲۰ منتشر شد؛ عنوانی که دنباله‌ای برای سه‌گانه‌ کلاسیک و اصلی این مجموعه محسوب می‌شد.

از همان ابتدا تردیدها و شک‌هایی درباره‌ توانایی استودیو Toys for Bob (سازنده‌ی سابق مجموعه Skylanders) وجود داشت، اما نتیجه چیزی فراتر از انتظار بود. Crash 4 با تحسین گسترده‌ منتقدان و هواداران همراه شد؛ بسیاری آن را هم دنباله‌ای شایسته برای سه‌گانه‌ اصلی و هم یکی از بهترین آثار کل سری دانستند.

حالا و بعد از گذشت نزدیک به پنج سال از انتشار این بازی، خبری از Crash 5 نیست و علت آن فروش ناامیدکننده‌ Crash 4 نسبت به موفقیت تجاری خیره‌کننده‌ ریمستر سه‌گانه‌ بازی در سال ۲۰۱۷ بود. در حالی که تا سال ۲۰۲۴ Crash 4 حدود ۵ میلیون نسخه فروخته است، ریمستر سه‌گانه توانسته به رکورد ۲۰ میلیون نسخه دست یابد؛ یعنی چهار برابر بیشتر. 

در سال گذشته، یکی از اعضای استودیو Toys for Bob «نیکولاس کول» تأیید کرد که Crash 5 در میانه توسعه لغو شده است. طبق گزارش‌ها، اکتیویژن تصمیم گرفت پروژه را به دلیل فروش ناامیدکننده Crash 4 کنار بگذارد و تمرکز خود را بر روی پروژه‌های لایو سرویس جمع کند.

No One Lives Forever 2: A Spy in H.A.R.M.'s Wayِِ؛ ماموری که بی‌صدا فراموش شد

No One Lives Forever 2: A Spy in H.A.R.M.'s Wayِِ؛ ماموریتی که بی‌صدا فراموش شد

The Operative: No One Lives Forever یکی از تحسین‌شده‌ترین بازی‌های تیراندازی اول‌شخص در اوایل دهه ۲۰۰۰ بود؛ این بازی با تمام ویژگی‌هایش در حافظه‌ی بسیاری از بازیکنان باقی مانده است. با تمام این اوصاف جایگاه افسانه‌ای این بازی در میان منتقدان هرگز با موفقیت تجاری همراه نشد. تنها ۳۵۰ هزار نسخه طی ۱۸ ماه اول از انتشار به فروش رسید. (عددی که به‌راحتی می‌توانست مهر پایانی بر هرگونه آینده‌ تجاری برای مجموعه بزند.)

یا به‌واسطه‌ بودجه‌ محدود تولید و یا به دلیل بازخورد خیره‌کننده‌ منتقدان، استودیوی Monolith Productions موفق شد چراغ سبز ساخت دنباله‌ای مستقیم را دریافت کند. نتیجه، بازی No One Lives Forever 2: A Spy in H.A.R.M.'s Way بود؛ دنباله‌ای که موفق شد تحسین‌های نسخه‌ اول را تقریباً تکرار کند و حتی در برخی زمینه‌ها فراتر رود.

اما برخلاف کیفیت تحسین‌برانگیزش، فروش بازی هرگز به سطحی نرسید که ادامه‌ مجموعه را تضمین کند. نبود آمار رسمی از میزان فروش این نسخه، خود گواهی‌ بر این است که عملکردی پایین‌تر از انتظارات ناشر داشته است. سال بعد یک اسپین‌آف با عنوان Contract J.A.C.K. منتشر شد، اما این تلاش هم نتوانست وضعیت مجموعه را نجات دهد.

بیشتر بخوانید:

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی