
12 بداهه پردازی موفق در سریال Friends
خاطره بازی!
در طول تاریخ تلویزیون، برنامههای بسیار معدودی هستند که توانستن همهگیر شوند و در فرهنگ عامه به یک عنصر مهم تبدیل شوند. شاید حتی خیلیها این سریالهای تلویزیونی را دوست نداشته باشند، اما به هر حال با آن درگیر شدند و به نوعی در فضای رسانهای با آن مواجه شدند. سریال Friends یکی از این برنامههای تلویزیونی است. کل داستان سریال فرندز حول محور گروهی از دوستان میچرخد. راس، مونیکا، چندلر، ریچل، فیبی و جویی که همه آنها به نوعی کنار یکدیگر وقت میگذرانند. شاید در نخستین برخورد، چنین ایدهای ساده به نظر برسد، اما سریال دوستان توانست تاریخ تلویزیون را متحول کند. این تحول در یک شب یا دو شب طول نکشید؛ از پخش اولین قسمت آن شروع شد و تا الان نیز ادامه دارد.
سریال Friends با مجموعهای از بازیگران کمدی فوق العاده آغاز به کار کرد و تهیه کنندگان آن، این بازیگران را آزاد گذاشتند تا بتوانند از حداکثر تواناییهای خود استفاده کنند. هرچند ظاهرا برنامههای فشرده ضبط، آنچنان به ستارگانش آزادی عمل برای بداهه پردازی نمیداد، اما بازیگران این مجموعه این محدودیت را نادیده گرفتند و از نهایت مهارت خود برای بداهه پردازی استفاده کردند. بنابراین تعدادی لحظه بسیار خنده دار در طول سریال وجود دارد که توسط بازیگران بداهه پردازی شد و آنقدر خوب بود که کارگردان آنها را حذف نکرد. از آسیب دیدگیهای ناگهانی گرفته تا شوخیهای بین بازیگران و تماشاگران، همگی از لحظات غیر قابل پیشبینی بودند. ما در این مقاله به معرفی 12 مورد از بهترین بداهه پردازیها در سریال Friends میپردازیم.
- 1 12. ایتالیایی صحبت کردن پائولو
- 2 11. الهام بخش بودن جهل جویی
- 3 10. زمین خوردن جویی
- 4 9. شکسته شدن دست جویی
- 5 8. بداهه پردازی کمدینهای معروف
- 6 7. برخورد کشو به سر چندلر
- 7 6. جوک اشتباه متیو و مسخره شدن او
- 8 5. آباژور
- 9 4. بدترین خماری دنیا
- 10 3. ترسیدن ریچل از مانکن راس
- 11 2. امی و فیبی
- 12 1. جوک آخر
- 13 سخن آخر
12. ایتالیایی صحبت کردن پائولو

نکته جالب اینجاست که اولین بار که شخصیتهای سریال Friends بداهه گویی کردند، توسط هیچکس از بازیگران اصلی نبود. در فصل اول، قسمت هفتم (The One with the Blackout) بیشتر شخصیتها به دلیل تاریکی فراگیر در شهر نیویورک، در آپارتمان مونیکا و ریچل پناه گرفتند. ریچل در بخشی از این قسمت تلاش میکرد تا در تاریکی دنبال صاحب یک گربه گمشده بگردد. او در مسیر راه پله با مردی بسیار قد بلند و ایتالیایی به نام پائولو آشنا شد. اوبه سختی انگلیسی صحبت میکرد و آنچنان شخصیت محبوبی در بین شخصیتهای فرعی نبود. اما با این حال چند لحظه بداهه در طول حضورش خلق کرد.
بخوانید: معرفی ۳۰ قسمت برتر سریال فرندز
تیم نویسندگان سریال دوستان، به فوسکو (بازیگر پائولو) گفته بود که تمام دیالوگهای ایتالیایی خود را صرفا بداهه پردازی کند. کاملا بدهی بود که هیچ یک از تماشاگران این سریال آن لحظه متوجه نمیشدند او چه میگوید. با این حال بداهه پردازی او بعدا کمی مشکل ساز شد. ریچل اولین نفری از گروه دوستان بود که پائولو را پیدا کرد و آن را به واحد مونیکا دعوت کرد و او را به همه معرفی کرد. وقتی پائولو با فیبی ملاقات کرد، دست او را به شکلی احساسی گرفت و گفت :«Phoebe, sei tanto bella anche tu. Se siete tutte così belle, mi trasferisco qui» که معنای آن میشود:«فیبی، تو نیز خیلی زیبا هستی، اگر همه شما انقدر خوشگل باشید، من همینجا میمونم.» این دیالوگ او اشاره جالبی به رفتار زن سیزانه پائولو دارد.
11. الهام بخش بودن جهل جویی

قسمت اول از فصل دوم سریال Friend با عنوان The One with Ross’s New Girlfriend اولین نمونه از بداهه پردازی کمدی توسط یکی از بازیگران سریال است که به سریال راه پیدا کرد. در صحنهای کوتاه از این قسمت، چندلر از گروه دوستان میخواهد تا به او در پیدا کردن خیاطی کمک کنند. جویی بلافاصله نام خیاطی را که برای خانوادهاش کار میکند را به او پیشنهاد میدهد و سعی میکند بفهمد آخرین بار کی او را دیده بود. جویی یک یا دو بار دیگر صحنه را قطع میکند تا بالاخره سالی درست را به چندلر بگوید، در نهایت آنقدر گیج میشود که از چندلر میپرسد:«سال 1990 کی بود؟»
این سال اساسا برای چندلر غیر قابل درک است، زیرا او هیچ ایدهای ندارد که جویی در جدول زمانی زندگی خودش چگونه راهنمایی کند. علاوه بر این، چندلر واقعا اهمیتی نمیدهد که جویی آخرین بار خیاطش را در چه سالی دیده است. متیو پری، درحالی که سرخوردگی چندلر را از جویی در آن لحظه ابراز میکند، خم میشود و میگوید:«You're supposed to stop the Q-Tip when there's resistance!» که یک اصطلاح خودساخته و بداهه است که توانست خنده بگیرد. او سپس با حرکاتش تلاش میکند ادای استفاده از گوش پاک کن Q-Tip را در بیاورد. برای متیو پری جوان، هیجان انگیز بوده که شوخی خودش به آنتن برسد و این برای او یک آغاز مهم برای تعامل با مخاطبان بود.
10. زمین خوردن جویی

قسمت پنجم از فصل دوم سریال Friends با عنوان (The One with Five Steaks and an Eggplant) درباره یک پیام صوتی است که روی دستگاه پیغامگیر تلفن چندلر و جویی ضبط شده. در این قسمت، چندلر و راس به یک پیام صوتی گوش میدهند که از طرف زنی به نام جید است. زنی که صدایش بسیار اغواغگرایانه است و و به دنبال باب، معشوقه سابقش است که ظاهرا قبلا او را قال گذاشته است. جید بسیار مشتاق است که باب دوباره به رابطهشان فرصت بدهد، اما ظاهرا شماره اشتباهی را تماس گرفته است. چندلر تصمیم میگیرد که از این فرصت استفاده کند تا خودش را باب معرفی کند و یه کاری کند که جید با او به عنوان چندلر قرار بگذارد.
بخوانید: تحلیل شخصیتهای سریال Friends – زندگی با دوستان
جویی نیز در عین حال تصمیم گرفت اینکار را انجام دهد؛ بنابراین وقتی تلفن دوباره زنگ خورد، جویی به شکل غریزی به سمت تلفن میدود. او هنگام دویدن، پایش به مبل گیر میکند و زمین میخورد. این اتفاق کاملا تصادفی بود که مت لبلانک هنگام تلاش برای رسیدن به تلفن زمین بخورد. با این حال، مت در آن لحظه، سریع از جایش بلند میشود و به سرعت خودش را جمع و جور میکند و تلفن را بر میدارد و میگوید:«من باب هستم».
9. شکسته شدن دست جویی

فقط طرفداران دو آتیشه سریال Friends میدانند که کل صحنه آغازین قسمت سوم از فصل سوم، به این دلیل در سریال گنجانده شد که مت لبلانک واقعا آسیب دیده بود و مجبور شد بازو چپش را در آتل ببندد. این گزینه بیشتر مربوط به بداهه پردازی نویسندگان است تا بازیگر اصلی، اما باز هم چیزی نبود که از قبل برنامه ریزی شده باشد. در قسمت دیگری از فصل سوم، جویی و چندلر در زمان باقی مانده به یک رویداد مهم شغلی راس، بر سر صندلی راحتی در آپارتمان مونیکا و ریچل با یکدیگر دعوا میکنند. طبق توضیحات همراه دی وی دی، لبلانک برای اینکه زودتر از متیو پری به صندلی برسد، دوید و روی آن پرید، او با انجام این کار شانه چپش در رفت.
منطقی نبود که نویسندگان دعوای چندلر و جویی را در سریال دلیلی بر مصدومیت لبلانک بدانند، بنابراین، آنها مجبور شدند راهی برای توضیح آتل جویی در قسمت بعدی پیدا کنند. آنها یک مقدمه کوتاه برای نمایش نوشتند که در آن چندلر در اتاق نشیمن آپارتمانش نشسته است. او صدای جویی را میشنود که روی تختش بالا و پایین میپرد که کاملا با شخصیت جویی همخوانی دارد. سپس صدای ناله جویی را میشنود که ظاهرا به زمین برخورد کرده است. وقتی چندلر برای بررسی حال او میرود، جویی را برای پریدنش روی تخت سرزنش میکند. بعدا در طول همان قسمت متوجه میشویم که جویی با این حرکت دستش میشکند و باید روی آن آتل بگذارد.
8. بداهه پردازی کمدینهای معروف

در هنگام ضبط قسمت 24 از فصل سوم سریال فرندز، کمدینهای فوق ستاره، یعنی بیلی کریستال و رابین ویلیامز، در همان استودیو فیلمبرداری حضور داشتند. این دو بازیگر ظاهرا برای تبلیغ فیلمی در آنجا کار میکردند که خارج از بحث، این فیلم در نهایت برای هر دو بازیگر تبدیل به شکستی بزرگ شد. اما حضور افتخاری آنها در سریال، به عنوان یکی از نمادینترین لحظات در تمام 10 فصل سریال باقی ماند.
نویسندگان وقت نداشتند فیلمنامهای برای کریستال و ویلیامز آماده کنند، بنابراین تمام بخش مربوط به آنها در این قسمت بداهه پردازی شده بود. از جمله دو مورد قابل توجه از غریزه کمدی مت لبلانک و کورنتی کاکس. در این صحنه، کریستال و ویلیامز نقش دو دوست را بازی میکنند که به دلیل شلوغی بیش از حد کافه در آن روز، نیاز دارند در کانپه معروف نارنجی رنگ مخملی سنترال پارک بنشینند. شخصیت ویلیامز لهجه خاصی دارد و به کریستال توضیح میدهد که معتقد است همسرش به او خیانت میکند. ویلیامز به متخصص زنان مشکوک است، تا اینکه کریستال اعتراف میکند که او کسی است که با همسر ویلیامز همخواب شده است. لبلانک در این لحظه مداخله میکند و میگوید:«پس تو متخصص زنان هستی؟» این باعث میشود کریستال، جویی را به خاطر دخالت در یک گفت و گوی خصوصی سرزنش کند. اوضاع بین کریستال و ویلیامز بدتر میشود و زمانی که درگیری بسیار خنده دار آنها تمام میشود، کورنتی کاکس در نقش مونیکا کاملا فراموش میکند که چی قرار بود بگوید.
7. برخورد کشو به سر چندلر

به نظر میرسد در طول فیلمبرداری، بازیگران سریال فرندز چندبار دچار مصدومیت یا جراحت شدند. اگرچه حداقل برای دردسرشان به خوبی دستمزد دریافت کردند. در قسمت سوم از فصل چهارم، چندلر تصمیم میگیرد ارتباط خود را با رئیس ریچل جوانا دوباره شروع کند. ریچل از این موضوع ناراحت میشود؛ زیرا چندلر دفعه اول که به جوانا جواب رد داد، باعث مشکل در محل کارش شد. اما چندلر صرفا میخواهد خوشگذارنی کند و کار ریچل برایش مهم نیست.
بعدا درهمین قسمت، وقتی چندلر و جوانا در اتاق کار هستند، جوانا صدا زده میشود؛ این درحالی است که چندلر با دست بند به کشو میز بسته شده است. ریچل وارد دفتر میشود و چندلر را در آن حالت عجیب میبیند. چندلر بلافاصله سعی میکند ریچل را قانع کند که دستبند را باز کند، اما ریچل مداخله نمیکند. کل گفت و گوی چانه زنی بین ریچل و چندلر در آن سکانس تا حدودی بداهه پردازی شده بود، اما خندهدارترین بداهه در این سکانس، زمانی اتفاق میافتد که چندلر به طور تصادفی در کشور با کشیدن دستبند خود، به سرش میکوبد و یکی از خندهدار ترین لحظات سریال فرندز خلق میشود.
6. جوک اشتباه متیو و مسخره شدن او

این مورد که یکی از مشهورترین بداهه پردازیها است، در واقع کاملا بداهه نیست؛ زیرا در طول تمرینهای قبل از فیثلمبرداری این قسمت شکل گرفت و بعدا توسط تیم نویسندگان نگه داشت شد. در قسمت یازدهم از فصل چهارم، با عنوان (The One with Phoebe's Uterus) یک داستان فرعی وجود دارد که جویی در آن در موزه راس مشغول به کار میشود و به عنوان راهنمای تور فعالیت میکند. بخشی از یونیفرم کاری او، یک کت بلیزر به رنگ آبی سلطنتی است؛ همان چیزی که سوژه بسیار خندهداری برای چندلر است.
طبق کتاب (دوستان برای همیشه: قسمتهایی درباره اپیزودها) زمانی که بازیگران درحال فیلمنامهخوانی بودند، متیو پری نمیتوانست دست از گفتن دیالوگ «دونالد ترامپ کت بلیزر آبی تیرهاش را میخواهد» به جای «دونالد ترامپ کت بلیزر آبیاش را پس میخواهد» بردارد؛ او هربار هنگام گفتن دیالوگ زبانش نمیچرخید و اشتباه میگفت. باقی بازیگران در همان تمرین او را مسخره کردند که نتوانست درست جوک را منتقل کند؛ کورنتی کاکس در این لحظه گفت«احمق، اشتباه گفتی» این فقط برای اذیت کردن متیو پری بود،اما نویسندگان این موضوع را آنقدر دوست داشتند که به چندلرگفتند همان اشتباه را مرتکب شود تا کورنتی کاکس او را مسخره کند.
5. آباژور

فصل پنجم سریال Friends یکی از بهترین فصلهای این مجموعه در نظر گرفته میشود؛ زیرا همه بازیگران پس از چهار فصل به هماهنگی خوبی رسیده بودند و در عین حال طرفداران نیز به طور کامل درگیر روند زندگی شخصیتهای سریال شده بودند. در قسمت چهارم این فصل، با عنوان (The One Where Phoebe Hates PBS) راس را میبینیم که به شدت در تلاش است تا با همسر جدا شده خود آشتی کند. راس زمانی که امیلی بالاخره به تماسهایش پاسخ میدهد، بسیار خومشحال میشود؛ اما این خوشحالی دوام زیادی ندارد. چرا که امیلی از ادامه دوستی راس با ریچل احساس ناراحتی میکند.
وقتی که امیلی به راس زنگ زد، راس در آپارتمان مونیکا حضور داشت. دوستان او این اتفاق را جشن میگیرند و با ژستی شاد همگی فریاد میزنند و صداهای بلند ایجاد میکنند. راس درحالی که خوشحالی میکند یک آباژور را از روی میز بر میدارد. در همان لحظه امیلی آن حرف را به راس میزند و راس آباژور را به چندلر میدهد. متیمو پری که گیج شده بود آباژور را چند لحظه در دست خود نگه میدارد و با تعجب به راس خیره میشود.
4. بدترین خماری دنیا

یکی از بهترین غافلگیریهایی که نویسندگان در سریال فرندز اجرا کردند، در پایان فصل پنجم سریال اتفاق افتاد؛ جایی که فاش میشود ریچل و راس در حالت مستی کامل و از روی شوخی باهم ازدواج کردند. در قسمت اول از فصل ششم، هیچکدام از آنها شب قبل را به یاد نمیآورند اما سر صبحانه توسط باقی دوستانشان آگاه میشوند. هر دو به شدت شوکه میشوند و موافقت میکنند که به محض برگشت به نیویورک طلاق بگیرند.
وقتی دوستان به شهر نیویورک باز میگردند، راس با وکیل طلاق خود تماس میگیرد و با او ملاقات میکند؛ وکیلی که او را به شدت برای اینکه راس در این طی این پنج سال سه بار ازدواج ناموفق داشته سرزنش میکند. راس از این موضوع شرمنده میشود و به همین دلیل از ریچل میپرسد که «میتونیم متاهل بمونیم تا من از شر ازدواجهای ناموفق خلاص شم؟» که ریچل جلوتر میگوید «هیچ جنبهای از این ازدواج موفقیت آمیز نیست». در اصل قرار بود ریچل یک دیالوگ دیگر برای پایان دادن به بحث آنها بگوید، اما تماشاگران به نکته خنده دار آن واکنش نشان ندادند. جنیفرانیستون، در جست و جوی پاسخی پرشورتر، در یکی از برداشتها، به صورت بداهه گفت:«این یه ازدواج نیست، بدترین خماری دنیاست» و در نهایت این دیالوگ بداهه جایگزین قبلی شد.
3. ترسیدن ریچل از مانکن راس

ریچل و راس، پس از رسوایی ازدواجشان در فصلهای 5 و 6، کمی بیشتر از حد معمول فاصله خود را حفظ کردند، اما این دو شخصیت در نیمه دوم فصل 7 اپیزودهای بیشتری با یکدیگر سپری کردند. در قسمت 17 فصل 7، راس به خانه ریچل و جویی میرود تا پسرش بن بتواند از دستشویی استفاده کند. او از ریچل میخواهد که یک ساعت حواسش به بن باشد تا او به یک رویداد کاری مهم برود. ریچل با وجود تردیدی که داشت، با راس موافقت میکند تا از بن نگه داری کند.
ریچل ناامیدانه به دنبال راهی برای ایجاد ارتباط با بن است؛ به عنوان مثال، او چندین شوخی کلاسیک را به او یاد میدهد. راس بعدا از اینکه ریچل به بن چیزهای زشتی یاد داده خشمگین میشود؛ اما در نهایت او را میبخشد و تشخیص میدهد که ریچل قصد داشته تا با بن ارتباط بگیرد.
مدتی بعد، راس و بن دوباره به آپارتمان ریچل میروند. راس از ریچل میخواهد تا باز هم از بن مراقبت کند، اما قبل از اینکه راس برود، ریچل یک برچسب که بن به پشت او چسبانده را بر میدارد و بن را سرزنش میکند. راس خشمگین میشود و بن را در راه پلههای دنبال میکند. این دو باهم بحث میکنند و ریچل چیزی را میشنود که شبیه به هل دادن راس از پلهها به نظر میرسد. طبق شنیدهها، جنیفر انیستون از این سناریو بی خبر بود و در ابتدا واقعا فکر میکرد که دیوید شویمر از پلهها افتاده است نه یک مانکن؛ بنابراین واکنش او کاملا واقعی بود.
2. امی و فیبی

یکی از بهترین ستارههای مهمان سریال فرندز، کریستینا اپلگیت است که جزو معدود بازیگران مهمانی است که چندین بار در طول سریال حضور داشته است. در اولین حضور او، که بر میگردد به قسمت 8 از فصل 9، اپلگیت نقش امی، خواهر ریچل را بازی میکند که به طرز وحشتناکی خودخواه و وقیح است. وقتی راس و ریچل متوجه میشوند که کسی که در میزند امی است، ریچل با عجله به راس میگوید که حلقههایش را قایم کند. ریچل با اکراه امی را به خانه مونیکا برای روز شکرگزاری دعوت میکند.
امی با تمام دوستان ریچل ملاقات میکند و تقریبا به همه آنها از جمله راس و مونیکا، توهین میکند. ریچل درست زمانی که امی با فیبی آشنا میشود، نام دختر تازه متولد شدهاش یعنی اما را به امی یادآوری میکند. بنابراین امی فکر میکند نام فیبی درواقع اما است. از آن پس به بعد، هربار که امی به طور مبهم به فیبی اشاره میکند یا او را اما صدا میزند، فیبی برای اصلاح، نامش را با صدای بلند تکرار میکند. در بخشی از این سکانس، اپلگیت یکی از خندهدارترین جملات را بداهه گویی میکند. او از ریچل میپرسد:«چرا مدام آن صدا را در میاورد» او هنوز متوجه نشد که نامش فیبی است.
1. جوک آخر

سریال Friends به مدت 10 فصل کامل از شبکه NBC پخش شد. در طول این ده سال، دیوید شویمر، مت لبلانک، کورنتی کاکس، جنیفر انیستون، متیو پری و لیسا کوردو، خنده و درام شگفت انگیزی را به مخاطبان ارائه دادند. آخرین قسمت سریال، یعنی قسمت 18 از فصل 10، هر شش شخصیت اصلی را در نقطهای از تغییر نشان میدهد. مونیکا و چندلر به تازگی تولد دوقلوهایشان را جشن گرفتند و ریچل قرار است برای یک شغل پر درآمد در پاریس راهی این شهر شود.
ریچل در نهایت تصمیم میگیرد که به پاریس نرود تا بتواند بالاخره با راس آشتی کند. در عین حال مونیکا و چندلر درحال اسبابکشی از آپارتمانی هستند که سالها خانه آنها بود. گروه دوستان در مواجهه با فضای خالی خانه احساساتی میشوند. وقتی ریچل میپرسد که آیا در حد یک قهوه میتوانیم باهم وقت بگذرانیم، همه موافقت میکنند. متیو پری در نقش چندلر با یک شوخی ساده و کاملا بداهه، کل نمایش را به پایان میرساند. او در جواب ریچل میگوید:«کجا» جوری که انگار ده سال به آن کافه نمیرفتند و جایی نداشتند؛ البته این صرفا توجیه داستانی این جوک بود. دلیل اصلی این دیالوگ متیو این بود که دکور سنترال پرک دچار تغییر شده بود.
سخن آخر
سریال فرندز یکی از خاصترین و مهمترین سریالهای تلویزیونی است. این مجموعه کمدی از زمان پخش خود تا کنون همواره درحال سوددهی به عواملش است؛ زیرا مدام تماشا میشود و هیچ وقت فراموش نمیشود. ما در این مقاله با معرفی 12 مورد از بهترین بداهه پردازیها در طول سریال فرندز خاطره بازی کردیم و یه دور سکانس خنده داری که بداهه پردازی شده بودند را مرور کردیم. شما بیشتر با کدام از این موارد خاطره دارید؟
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.