نقد فیلم Breakthrough – درامی پزشکی درباره معجزه
در صنعت رو به رشدِ فیلمهای ایمان – محور، فیلمهایی که از داستان واقعی معجزات پزشکی الهام گرفته شدهاند موضوعاتی ایدهآل هستند. ارتباط برقرار کردن با آنها راحتتر از داستانهای کتاب مقدس یا افسانههای سیاسی ...
در صنعت رو به رشدِ فیلمهای ایمان – محور، فیلمهایی که از داستان واقعی معجزات پزشکی الهام گرفته شدهاند موضوعاتی ایدهآل هستند. ارتباط برقرار کردن با آنها راحتتر از داستانهای کتاب مقدس یا افسانههای سیاسی محافظکاران است. اینگونه فیلمها علم پزشکی را به چالش میکشند و از خلال آن اثبات وجود خدا یا هر نیروی مارویی که کسی ممکن است به آن معتقد باشد، بیرون میکشند.
فیلم Breakthrough به دست دیوان فرانکلین (DeVon Franklin)، کسی که فیلم Mircales From Heaven را نیز ساخته بود، تولید شده و جنیفر گارنر (Jennifer Garner) در آن نقش آفرینی میکند. روکسان داونسون (Roxann Dawson) فیلم را کارگردانی کرده و گرنت نیپورت (Grant Nieport) آن را نوشته است. Breakthrough بین فیلمهای این ژانر، حقیقتا تکان دهندهتر است و بازیِ جذاب ستارهِ فیلم This Is Us، کریسی متس (Chrissy Met) فیلم را پرکششتر کرده. تاثیر دعا قطعا ستوده شده اما نمیتوان انکار کرد قدرت مادری مصمم که عملا با نیروی اراده سلامتی پسرش را بازمییابد، تکان دهنده است.
کریسی متس در نقش جویس اسمیت بازی میکند (Joyce Smith)، مادری مغرور که جان (John) پسرش خوره بستکبال است. مادر جان او را در یک اردوی جهادی که همراه شوهرش، برایان، به آمریکای مرکزی رفته بود به فرزندی میپذیرد. این مادر و پسر در حال گذراندن تشویش و احساسات دردناک معمول نوجوانی هستند و جان حدود آزادیاش را آزمایش میکند و از ریشه و هویتش میپرسد.
وقتی جان به طرز وحشتناکی آسیب میبیند، میفهمیم در عشق مادرانه جویس نمیتوان به دل شکی راه داد چه مادر خونی جان باشد چه نه. یخ زیر پای جان هنگام بازی با چند تن از دوستانش در یک دریاچه یخزده، میشکند و او پایین میافتد. جان پانزده دقیقه زیر آب میماند تا این که فردی به اسم تامی، از دپارتمان اورژانسی آتشنشانی او را نجات میدهد. تامی صدایی میشوند که باعث میشود به شنا کردن ادامه دهد و دنبال این پسربچه بگردد. جان تا چهل و پنج دقیقه هیچ نبضی ندارد تا این که جویس در اورژانس بیمارستان، کنار بدن بیواکنش او شروع به دعا کردن میکند.
Breakthrough در گفتن داستانش درباره ایمان، دوام و تفکر مثبت طبق فرمول عمل میکند. خداوند در بادهایی که با لطافت میوزند و در صداهایی که در آواز برمیآیند نشان داده شده است. وقتی پای بازگویی این شکل از داستانها در میان باشد، موفقیت سینمایی یا تغییر دادن قالب به خصوصی به چشم نمیخورد.
اما چیزی که این فیلم را از بقیه متمایز میکند، برداشت جسورانهاش از یک زن پیچیده، مشکلدار، قوی و با ایمان است. جویس زندگیاش را وقف خانوادهاش کرده اما از کشیش جدید شهر، جیسون (با بازی Topher Grace) که برای خودش بچه باحالی است، رو برمیگرداند. او به شکلی صریح و بیپروا به هر کسی که درباره بهبود جان مثبت صحبت نکند هشدار میدهد و چیزی جز بهبودی کامل فرزندش را نمیپذیرد. ثابت قدمی او تکان دهنده است اما نحوه ابرازش نه چندان. شوهر جویس از او خواهش میکند کمی با ملاطفت بیشتری برخورد کند و بر ذهن و احساساتش کنترل داشته باشد.
در فیلم این موضوع جذابی است که مادری را اینگونه با تمام عواطف انسانیاش به تصویر کشیدهاند. الهام بخش است که میتوان شخصی نه چندان مذهبی را در این فیلم دید، فیلم به ما نشان میدهد معجزات برای هر کسی و در هر جایی میتوانند اتفاق بیفتند. تصمیم درباره این که اعتقاد و ایمان مسیحیوار به خدا ربطی به این معجزه دارد یا خیر، به عهده تماشاگر است.
اما اینجا معجزه حقیقی و قابل لمس، در واقع یک جامعه با عشق است که در آخر فیلم در صحنهای که کشیش جیسون تمام افرادی دخیل در نجات جان را به رسمیت میشناسد، به تصویر کشیده شده است. این اتفاق فقط کار خدا نبود، بلکه تلاشهای عاشقانه بسیاری از مردم باعثش شد...و آیا همین بزرگترین معجزه زندگی نیست؟
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
بدترین ترجمه ممکن بود ! با چی ترجمه کردین