بهترین فیلم‌های گانگستری تاریخ سینما

فیلم‌های گانگستری به عنوان آثاری از زیرژانر سینمای جنایی، در دهه ۱۹۳۰ میلادی مطرح شدند. سال‌ها قبل‌تر از روزهای فعلی سینما که زیرژانر گانگستری را به عنوان بخش جدایی‌ناپذیری از سینمای مدرن بدانیم، برایان دی‌پالما، مارتین اسکورسیزی و فرانسیس فورد کاپولا در کنار سایر کارگردانان پیش از خود موفق شدند عناوین گانگستری را از دوران کلاسیک سینما به عصر مدرن انتقال دهند. البته فیلم‌های گانگستری همیشه اهمیت ویژه‌ای برای هالیوود داشته‌اند و استودیوها با سرمایه‌گذاری‌های کلان موفق شده‌اند آثار به‌یادماندنی و ارزشمندی را در دنیای گانگسترها خلق کنند.

موسسه فیلم آمریکا، مجموعه‌ای خصوصی در ایالات متحده است که از سال ۱۹۶۵ به حفظ و گسترش آثار سینمایی می‌پردازد. این موسسه اخیرا لیستی از بهترین فیلم‌های گانگستری تاریخ سینما را منتشر کرده است. روزهای قرنطینه بهترین فرصت برای تماشای این شاهکارهای فراموش‌نشدنی است. با ویجیاتو همراه باشید تا ده فیلم ارزشمند زیرژانر گانگستری را مرور کنیم.

منتهی پیش از شروع این مقاله، توصیه می‌شود که اگر طرفدار فیلم های مافیایی هستید، مقاله مرتبط با این موضوع را نیز از ویجیاتو بخوانید.

Scarface | به کارگردانی برایان دی‌پالما - ۱۹۸۳

برایان دی‌پالما ۵۲ سال پس از فیلم هاوارد هاکس، Scarface را با فیلم‌نامه‌ی اولیور استون و تهیه‌کنندگی مارتین برگمان بازسازی کرد. ساخته‌ی دی‌پالما یکی از پرستاره‌ترین فیلم‌های سال ۱۹۸۳ بود که یکی از متفاوت‌ترین هنرنمایی‌های آل‌ پاچینو را به نمایش گذاشت. فیلمی که البته آل پاچینو جرقه‌ی اصلی تولید آن بود. وقتی او برای تماشای نسخه‌ی کلاسیک فیلم به سینما تیفانی در لس‌آنجلس رفته بود، تحت تاثیر آن قرار گرفت و ایده‌ی بازسازی آن را با مارتین برگمان مطرح کرد.

خلاصه رسمی فیلم: تونی مونتانا (آل پاچینو)، پس از قتل یکی از مقام‌های دولتی کوبا موفق می‌شود اقامت آمریکا را به دست آورد. او تصمیم می‌گیرد در شهر میامی به تجارت مواد مخدر بپردازد. پس از مدتی، تونی به بزرگترین تاجر مواد مخدر در ایالت فلوریدا تبدیل می‌شود. تقریبا همه‌ی کوکایین شهر میامی توسط او تامین می‌شود و هیچکس توان مقاومت در برابر او را ندارد. اما فشارهای پلیس و درگیری‌ با کارتل‌های کلمبیا در کنار مشکلات روانی ناشی از مصرف مواد مخدر، دردسرهای بزرگی برای تونی هستند.

Little Caesar | به کارگردانی مروین له‌روی - ۱۹۳۱

کدهای هیز، از سال ۱۹۳۴ سانسورهای متعددی را بر روی فیلم‌های سینمایی ایجاد کردند. اما دوران کوتاهی از سال ۱۹۲۹ تا سال ۱۹۳۴ وجود دارد که حد فاصل دوران ناطق‌شدن سینما تا اعمال کدهای هیز را شامل می‌شود. به این دوران کوتاه، دوران Pre-Code گفته می‌شود. در دوران کوتاه فیلم‌های Pre-Code بود که فیلم Little Caesar موفق شد بخش مهمی از تاریخ زیرژانر فیلم‌های گانگستری را بنویسد. این فیلم به کارگردانی مروین له‌روی از بازیگران مطرحی مانند ادوارد جی. رابینسون، گلندا فرل و داگلاس فیربنکس جونیور بهره می‌برد و در حقیقت براساس کتابی به همین نام از ویلیام آر. بارنت ساخته شد. فیلمی که بدون شک یکی از آثار برجسته‌ی تاریخ سینما است.

خلاصه رسمی فیلم: مجرمی به نام سزار ریکو باندلو (ادوارد جی. رابینسون) در شهر کوچکی زندگی می‌کند. او برای رویاهای بزرگ‌تر، به همراه دوست صمیمی‌اش، جو ماسارا (داگلاس فیربنکس جونیور) راهی شیکاگو می‌شود. در حالی که سزار تلاش می‌کند در دنیای مخفیانه جرم و جنایت‌های شیکاگو نامی برای خودش بسازد، جو تصمیم می‌گیرد وارد دنیای نمایش‌ شود. آن‌ها تلاش می‌کنند به دوستی دیرینه‌شان احترام بگذارند اما انتخاب‌هایشان، مسیر آن‌ها را از یکدیگر دور می‌کند.

The Public Enemy | به کارگردانی ویلیام اِی. ولمن - ۱۹۳۱

ساخته‌ی ارزشمند ویلیام اِی. ولمن موفق شد پایه‌های عناوین گانگستری را پی‌ریزی کند. جذابیت‌های فیلم او باعث شد The Public Enemy تا امروز هم در برابر فراموش‌شدن میان صفحات تاریخ سینما مقاومت کند. این فیلم نه تنها یکی از بهترین آثار سینمای گانگستری است بلکه ارزش‌های فرهنگی، تاریخی و هنری متعددی دارد که با هنرنمایی جیمز کاگنی، ژان هارلو، ادوارد وودز و دونالد کوک کامل می‌شود.

خلاصه رسمی فیلم: تام پاورز (جیمز کاگنی) و مت دویل (ادوارد وودز) دو زاغه‌نشینی بودند که با جرایم سنگین و قتل‌های خونسردانه به جایگاه مناسبی دست پیدا کرده‌اند. اما شهرت ناگهانی و ثروت ناگهانی‌تر آن‌ها باعث شده گرمای نفس پلیس‌ها و گانگسترها را پشت گردنشان احساس کنند.

Pulp Fiction | به کارگردانی کویینتین تارانتینو - ۱۹۹۴

اگرچه کویینتین تارانتینو با Reservoir Dogs میان منتقدان مطرح شد اما Pulp Fiction که دو سال پس از آن اکران شد، سنگ بنای شهرت و محبوبیت او است. او در این تجربه‌ی کارگردانی و نویسندگی موفق شد سبک فیلم‌سازی مشهورش را پی‌ریزی کند . واقعیت این است که Pulp Fiction با شخصیت‌های مضحکی که توسط بازیگران فوق‌العاده‌ای مانند ساموئل ال. جکسون، جان تراولتا، بروس ویلیس و اما تورمن به تصویر کشیده شدند، موفق شد یکی از شاهکارهای سینمای گانگستری باشد.

خلاصه رسمی فیلم: وینسنت وگا (جان تراولتا) و ژول وینفیلد (ساموئل ال. جکسون) دو آدمکشی هستند که همراه یکدیگر کار می‌کنند و همیشه از بحث‌های فلسفی لذت می‌برند. اما داستان آن‌ها با رییس‌شان یعنی مارشلوس والاس، همسر بازیگرش و بوکسوری مبارز به نام بوچ کالیج در کنار سایر شخصیت‌های پیرامونشان، به شکلی عجیب آمیخته می‌شود.

Scarface | به کارگردانی هاوارد هاکس - ۱۹۳۲

هاوارد هاکس با فیلمی که در دوران پیش از ظهور کدهای سانسور هالیوود ساخته شد، توانست یکی از موفق‌ترین فیلم‌های گانگستری تاریخ سینما را کارگردانی کند. عنوانی شایسته و جذاب با روایت‌هایی بی‌نظیر که تبدیل‌شدن آن به یک شاهکار به‌یادماندنی را تضمین می‌کند. هاکس در کنار هاوارد هیوز تهیه‌کنندگی فیلم را برعهده داشت و فیلم‌نامه‌ی آن را بن هکت براساس رمانی به همین نام از آرمیتاژ تریل نوشت. تریل رمانش را در سال ۱۹۲۹ منتشر کرده بود و به نظر می‌رسد داستان اصلی آن را از وقایع زندگی آل کاپون الهام گرفته است.

خلاصه رسمی فیلم: تونی کامونتی (پائول مونی) خلافکاری بلندپرواز و بی‌پروا است که آهسته آهسته به یکی از گانگسترهای شناخته‌شده‌ی شیکاگو تبدیل می‌شود. اما او یک رقیب بزرگ دارد. جانی لووو (اوسگود پرکینس) قدرتمندترین مرد جنایت‌های شیکاگو است و اجازه نمی‌دهد کامونتی به او جایگاه او نزدیک شود. جنایتکاران اهل ایرلند شمالی با رهبری لووو به کامونتی و افرادش حمله می‌کنند. اما جواب کامونتی خونین‌تر است و نیروهای لووو را قتل عام می‌کند. حالا کامونتی در یک قدمی تبدیل‌شدن به بهترین گانگستر شیکاگو است اما کاموتی دستور مرگ او را صادر می‌کند. کامونتی از گلوله‌های افراد لووو هم جان سالم به در می‌برد و آماده می‌شود تا پادشاه شیکاگو باشد.

Bonnie and Clyde | به کارگردانی آرتور پن - ۱۹۶۷

فیلم گانگستری و البته بیوگرافی آرتور پن، دومین تلاش سینما برای به تصویرکشیدن جنایت‌های زوج خلافکار دهه ۱۹۳۰ آمریکا بود. بانی الیزابت پارکر و کلاید چمپیون بارو، زوجی جنایتکار بودند که جرایم باورنکردنی‌شان در سال‌های ۱۹۳۱ تا ۱۹۳۴ یکی از دلایل شکل‌گیری دوره‌ی «دشمنی آشکار» در آمریکا بود. بدون هیچ شک و تردیدی Bonnie and Clyde نخستین فیلم دوران مدرن هالیوود است که میان جنبش‌های ضدفرهنگی دهه ۶۰ میلادی ساخته شد و عنوانی برجسته لقب گرفت. اما موفقیت‌های فیلم تنها به دستاوردهای سینمایی و هنری‌اش محدود نیست و درخشش بازیگران مطرحی مانند وارن بیتی، فای داناوی، مایکل جی. پولارد و جن هکمن باعث شد Bonnie and Clyde در گیشه هم موفق باشد.

خلاصه رسمی فیلم: بانی پارکر دختری خسته از زندگی کسل‌کننده‌اش به دنبال مردی می‌گردد که روزهای تاریکش را برای همیشه روشن کند. او جوانی جذاب به نام کلاید بارو را ملاقات می‌کند. کلاید از رویاهای جنایتکارانه‌اش برای بانی می‌گوید. بانی افسردگی‌اش را با هیجان زندگی جذاب کلاید فراموش می‌کند و عاشقانه همراه او می‌شود تا سفری سرشار از جنایت را تجربه کند؛ از اوکلاهما تا تگزاس.

White Heat | به کارگردانی رائول والش - ۱۹۴۹

دنیای نوآر فیلم White Heat بدون تلاش‌های تحسین‌برانگیز رائول والش در مقام کارگردانی و اقتباس جذاب ایوان گاف و بن رابرتز در مقام نویسندگان فیلم‌نامه از رمان ویرجینا کلوگ، هرگز ساخته نمی‌شد. با درخشش احتمالا بی‌مثال جیمز کاگنی، مارگارت ویچری، ادموند اوبراین و استیو کوچران این White Heat است که یکی از بهترین فیلم‌های گانگستری تاریخ سینما لقب می‌گیرد. فیلمی که بدون شک الگوی دقیق و کاملی برای همه فیلم‌های پس از خودش بود.

خلاصه رسمی فیلم: کودی جاررت (جیمز کاگنی) رهبر یک گروه خلافکاری است که همراه با مادرش زندگی می‌کند. او برای سرقت از یک قطار در حال حرکت برنامه‌ریزی کرده اما همه چیز خراب می‌شود. نه تنها قطار متوقف نمی‌شود بلکه کودی یکی از ماموران امنیتی قطار را هم با تفنگ می‌کشد. او متواری می‌شود اما ماموری مخفی به نام هنک (ادموند اوبراین) او را دستگیر و راهی زندان می‌کند. وقتی مادر کودی جانش را از دست می‌دهد، او آشفته می‌شود و از زندان فرار می‌کند. کودی حالا به دنبال هنک می‌گردد.

The Godfather Part II | به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا - ۱۹۷۴

خیلی‌ها به فرانسیس فورد کاپولا توصیه کردند دنباله فیلم The Godfather را فراموش کند اما او گوش نکرد و شاید باید گفت خوشبختانه تصمیم گرفت آن را بسازد. واقعیت این است که The Godfather Part II با پیروی از هویت فیلم نخست موفق شد مطابق انتظارات ظاهر شود و حتی ماهیت شخصی خود را بدون وابستگی به قسمت نخست نشان دهد. هنرنمایی‌های آل پاچینو، رابرت دنیرو، دیان کیتون و تالیا شایر تاثیرگذاری فیلم را بیشتر هم می‌کند. نخستین فیلم دنباله‌ای که موفق شد جایزه‌ بهترین فیلم جوایز اسکار را برنده شود، The Godfather Part II بود و بدون شک یکی از بهترین فیلم‌های گانگستری تاریخ سینما است.

خلاصه رسمی فیلم: فیلم تلاش می‌کند تا تفاوت‌های زندگی پدر و پسر خاندان کورلئونه را نمایش دهد. مشکلات مایکل کورلئونه (آل پاچینو) در سال ۱۹۵۸ و ویتو کورلئونه (رابرت دنیرو) در سال ۱۹۱۷تفاوت‌های بسیاری با یکدیگر دارد. اگرچه مایکل از دردسرهای زندگی‌اش نجات پیدا می‌کند اما ویتو در دنیای جنایت‌های تمام‌نشدنی غرق می‌شود.

Goodfellas | به کارگردانی مارتین اسکورسیزی - ۱۹۹۰

بدون شک Goodfellas یکی از درخشان‌ترین آثار کارنامه کاری مارتین اسکورسیزی است که جایگاه ویژه‌ای در لیست بهترین فیلم‌های گانگستری تاریخ سینما دارد. تهیه‌کنندگی این فیلم برعهده ایروین وینکلر بود و براساس کتابی غیرداستانی از نیکلاس پیلگی ساخته شد. نکته جالب آن است که پیگلی در نگارش فیلم‌نامه با مارتین اسکورسیزی همکاری کرد. رابرت دنیرو، جو پشی، ری لیوتا و پائول سوروینو روایت دل‌پذیری از ظهور تا سقوط خلافکاری به نام هانری هیل را به تصویر کشیدند که نامزد ۶ جایزه اسکار از جمله جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شد.

خلاصه رسمی فیلم: مردی جوان همه تلاشش را به کار می‌گیرد تا پیشرفت کند و زندگی متفاوتی را برای خودش بسازد. او از ثروت و شهرتی که برای خودش ساخته لذت می‌برد اما هیچ راهی برای فرار از وحشتی که ایجاد کرده، وجود ندارد. اعتیاد شدید به مواد مخدر و اشتباهات کوچک و بزرگ همه چیز را به هم می‌ریزد.

The Godfather | به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا - ۱۹۷۲

اصلا تعجب‌آور نیست که موسسه فیلم آمریکا شاهکار تکرارنشدنی فرانسیس فورد کاپولا را به عنوان بهترین فیلم گانگستری تاریخ سینما معرفی کرده است. فیلم The Godfather براساس رمانی پرفروش و محبوب به همین نام از ماریو پوزو ساخته شد  و نخستین فیلم یکی از مهم‌ترین سه‌گانه‌های تاریخ سینما لقب می‌گیرد. حضور بازیگرانی مانند مارلون براندو، آل پاچینو، جیمز کان و دایان کیتون ارزش و اعتبار فیلم را بیش از قبل نشان می‌دهد. در ۴۵مین دوره از جوایز اسکار، The Godfather موفق شد سه جایزه بهترین فیلم، بهترین بازیگر اصلی مرد و بهترین فیلم‌نامه اقتباسی را از آن خود کند.

خلاصه رسمی فیلم: وقتی مایکل (آل پاچینو) به عنوان کوچکترین فرزند خانواده‌اش و با اکراه به مافیا می‌پیوندد، ناخواسته وارد چرخه‌ای بی‌پایان از خشونت‌ها و خیانت‌های سازمان‌یافته می‌شود. اگرچه مایکل همه تلاشش را به کار می‌گیرد تا رابطه با همسرش (دایان کیتون) فدای ماجراجویی‌هایش نشود اما هر لحظه بیشتر از قبل در تجارت خانوادگی‌اش غرق می‌شود.

بیشتر بخوانید:

• آیا هواداران قدرت بیشتری از عوامل یک فیلم سینمایی برای تصمیم گیری دارند؟
• متاسفانه بازاریابی غلط دلیل اصلی شکست فیلم Birds Of Prey نیست
• درس‌هایی در حوزه کسب و کار که از فیلم‌سازی مارول آموختیم