5 مرگ دردناک از کمیکهای The Walking Dead
حذف کردن شخصیتهای مهم از طریق مرگ آنها یکی از بهترین روشها برای جذابتر کردن داستانهاست که سالها مورد توجه نویسندگان بوده. مرگ شخصیتهای محبوب علاوه بر این که با یک شوک میتواند مسیر داستان ...
حذف کردن شخصیتهای مهم از طریق مرگ آنها یکی از بهترین روشها برای جذابتر کردن داستانهاست که سالها مورد توجه نویسندگان بوده. مرگ شخصیتهای محبوب علاوه بر این که با یک شوک میتواند مسیر داستان و رفتار شخصیتهای بازمانده را دچار تغییر کند، جزو تلخترین قسمتها برای طرفداران محسوب میشود.
کمیکهای The Walking Dead به عنوان سری کمیکهایی که تعداد زیادی از شخصیتهای اصلی و مهم خود را به کام مرگ فرستاده است از این نظر جایگاهی ویژه بین مخاطبانش دارد. هر صفحهای که از کمیکهای این دنیای بیرحم ورق میزنید ممکن است مرگ یکی از شخصیتهای محبوبتان را در خود گنجانده باشد.
در داستان The Walking Dead شاهد تعداد مرگهای زیادی بودیم که بسیاری از شخصیتهای محبوب را به انتهای ماجراجویی خود در دنیای مردگان متحرک رسانده است. بعضی از این مرگها دردناکتر و تلختر از مرگهای دیگر بودهاند. چه به خاطر نوع مرگ و چه به خاطر شخصیتی که حذف شده است.
در ادامه با ویجیاتو همراه شوید تا 5 مورد از دردناکترین مرگهایی را که در کمیکهای The Walking Dead اتفاق افتادهاند، معرفی میکنیم. مطمئناً اگر نمیخواهید قسمتهای مهم داستان The Walking Dead برای شما لو برود بهتر است از خواندن ادامهی این مقاله صرف نظر کنید.
5. مورگان
- اولین حضور: شمارهی 1 کمیکهای The Walking Dead
- مرگ: شمارهی 82 کمیکهای The Walking Dead
- آخرین حضور: شمارهی 83 کمیکهای The Walking Dead
- علت مرگ: خون ریزی به علت قطع شدن بازو
مورگان جونز به همراه پسرش اولین انسانهای زندهای بودند که ریک گرایمز بعد از به هوش آمدن در بیمارستان با آنها مواجه شد. مورگان راهنمای ریک در دنیای پسا آخرالزمانی The Walking Dead بود و تمام روشهای ابتدایی و اولیه برای بقا در این دنیا را به او یاد داد. میتوان گفت که ریک به نوعی زندگی خود بعد از به هوش آمدن را به مورگان مدیون است و اگر مورگانی نبود، شاید ریک با آن وضعیتی که داشت خیلی در این دنیا دوام نمیآورد.
با این که بین حضور اول و دوم مورگان 54 کمیک فاصله وجود دارد اما بالاخره ناجی ریک به خانوادهی آخرالزمانی او پیوست. البته مورگان در حضور دوم خود با آدم مهربان و خوش اخلاقی که در اولین حضورش معرفی شد فرق زیادی کرده. او به دلیل از دست دادن پسرش در طول وقایع کمیکهایی که در آنها حضور نداشت دچار بیماریهای شدید روحی و روانی شده بود.
با این که مورگان با حضور در کنار شخصیتهای دیگر کم کم اثرات روحی مخربی که به او وارد شده بود را از دست میداد اما دنیای The Walking Dead بیرحمی خود را برای چندمین بار اثبات کرد. مورگانی که خود را آمادهی شروع یک زندگی دوباره به همراه خانوادهای جدید میکرد به دست یکی از واکرها گاز گرفته میشود.
حتی قطع کردن بازوی او به دست میشون هم مانع مرگ او نشد. شخصیتهای دیگر هم نتوانستند کمکی به بهبود وضع او کنند و تب و خون ریزی زیاد عاقبت جان یکی از معدود شخصیتهای باقی مانده از اولین شمارهی کمیکهای The Walking Dead را گرفت. آن هم در حالی که در آخرین لحظات زندگیاش برای بار دیگر به یاد پسر از دست رفتهاش میافتد.
4. ازیکیل
- اولین حضور: شمارهی 108 کمیکهای The Walking Dead
- مرگ: شمارهی 144 کمیکهای The Walking Dead (نمایش داده نمیشود)
- آخرین حضور: شمارهی 145 کمیکهای The Walking Dead
- علت مرگ: قطع شدن سر
ازیکیل یا آن طور که افرادش او را صدا میزنند، پادشاه ازیکیل، به عنوان رهبر کینگدام (Kingdom) ریک گرایمز را در جنگ با نیگان همراهی میکرد. تنفر ازیکیل از نیگان باعث آشنایی شدن او با ریک شد. حاصل متحد شدن جامعهی تحت رهبری ازیکیل با جوامع ریک و مگی در خط داستانی جنگ تمام عیار (All Out War) یکی از بزرگترین موفقیتهای ریک گرایمز در دنیای آخرالزمانی The Walking Dead، یعنی شکست دادن نیگان بود.
ازیکیل فقط به خاطر کمک فراوانی که به ریک در جنگ تمام عیار کرد برجسته نشده. شخصیت نمایشی او یکی از دلایل تبدیلش به یکی از کاراکترهای متفاوت و به یاد ماندنی دنیای The Walking Dead است. او نه تنها لقب پادشاه را به یدک میکشد، بلکه واقعاً مثل یک پادشاه در جهانی آخرالزمانی زندگی میکند. حضور شیوا به عنوان ببر دست آموز او هم جلوهای خاص به پادشاهی او میدهد. شاید این گونه فردی خودخواه به نظر بیاید اما او پادشاهی خیرخواه مردمش است و برای ساخت یک زندگی بهتر برای آنها تلاش میکند.
زندگی این پیرمرد که افرادش برای او احترام ویژهای قائل هستند بعد از شکست دادن نیگان خیلی خوش تمام نشد. با ورود نجواگران (The Whisperers) به عنوان دشمنان جدید و ترسناک دنیای The Walking Dead، رقابت جدیدی برای ریک گرایمز آغاز شد. رقابتی که حاصل آن علامت گذاری شدن مرز بین مناطق تحت کنترل نجواگران و الکساندریاییها (Alexandrians) به وسیلهی سر قربانیهایی شد که نجواگران برای تهدید انتخاب کرده بودند. قربانیهایی که سر پادشاه ازیکیل هم در بین آنها بر روی تکه چوبی قرار گرفته بود.
3. تایریس
- اولین حضور: شمارهی 7 کمیکهای The Walking Dead
- مرگ: شمارهی 46 کمیکهای The Walking Dead
- آخرین حضور: شمارهی 72 کمیکهای The Walking Dead (به صورت فلشبک)
- علت مرگ: قطع شدن سر
تایریس بلافاصله بعد از مرگ شِین به گروه بازماندگان به رهبری ریک گرایمز پیوست. او به خوبی وظایفی را که شین به عنوان بهترین دوست ریک باید انجام میداد، به عهده گرفت و با تواناییهای خود در بقا تبدیل به مرد دست راست ریک شد. قدرت بدنی بالای او و توانایی بالا در مبارزات تن به تن در بسیاری از مواقع به کمک او در یاری کردن دوستان و هم گروهیهایش برای زنده ماندن در سختترین شرایط آمد.
با وجود این که تایریس به سختی میتوانست احساسات و خشم خود را کنترل کند و به همین دلیل با شخصیتهای زیادی درگیری و بحث داشت اما حتی چندین کمیک بعد از مرگ او در دنیای The Walking Dead هنوز در ذهن شخصیتهای داستان باقی میماند. هر از چند گاهی خاطراتی که از او در ذهن دیگران به یاد مانده است، به زبان آورده میشوند.
در جریان حملهی فرماندار (The Governor) به زندان محل زندگی گروه ریک، تایریس توسط افراد فرماندار دستگیر میشود. فرماندار هم از این فرصت پیش آمده استفاده میکند و با تهدید به کشتن تایریس در مقابل افراد گروه ریک، از آنها میخواهد که زندان را به او تسلیم کنند. تایریس حتی در آخرین لحظات زندگی خودش هم قصد محافظت از افراد گروهش را داشت و از آنها میخواهد که به حرفهای فرماندار عمل نکنند.
در انتها این ریک است که به جای گوش کردن به احساساتش تصمیمی عقلانی گرفت و با تسلیم نکردن زندان، فرماندار را خشمگین کرد. فرماندار هم با استفاده از کاتانای میشون، سر تایریس را به آرامی و در مقابل چشم همگان از تنش جدا کرد تا گروه ریک مرگ یکی از با ارزشترین افرادشان را نظارهگر باشند.
2. گلن
- اولین حضور: شمارهی 2 کمیکهای The Walking Dead
- مرگ: شمارهی 100 کمیکهای The Walking Dead
- آخرین حضور: شمارهی 101 کمیکهای The Walking Dead
- علت مرگ: له شدن جمجمه
کمتر کسی میتوانست فکر کند که یک آسیایی که شغلش تحویل پیتزا به مشتریان است بتواند تبدیل به یکی از قهرمانهای دنیایی آخرالزمانی شود اما گلن از همان حضور اولش در کمیکهای The Walking Dead اثبات کرد که نباید دست کم گرفته شود. جایی که توانست ریک گرایمز تنها را نجات بدهد و نهایتاً او را به خانوادهاش برساند.
این جوان کرهای با مهارتها زیاد و اطلاعاتی که در زمینههای گوناگون داشت خیلی زود خود را تبدیل به یکی از مفیدترین اعضای گروه ریک کرد. گلن یکی از قابل اطمینانترین شخصیتهای دنیای The Walking Dead بود و تقریباً تمام شخصیتهای داستان میتوانستند روی کمکهای او حساب کنند. گلن حتی حاضر بود خطرناکترین کارها را در دنیای مردگان انجام دهد تا دیگران از خطر نجات پیدا کنند. مخصوصاً اگر پای معشوقهاش در میان باشد.
رابطهی احساسی گلن با مگی هم جزو معدود روابط عاشقانهای بود که در The Walking Dead شکل گرفت و پایدار ماند. این رابطه تبدیل به یکی از عاطفیترین قسمتهای داستان شد که در وسط جهنم مردگان رنگ آرامش و خوشبختی را به دنیا میداد. رابطهی گلن و مگی تا جایی پیش رفت که این زوج بعد از ازدواجشان در انتظار به دنیا آمدن فرزندی شدند که قرار بود به عنوان جدیدترین نسل بشریت پا به دنیای در حال نابودی بگذارد.
هر چند گلن هیچوقت نتوانست گرمای فرزندش را در دستانش حس کند. این بار نیگان پا به دنیای The Walking Dead گذاشته بود و از بین تمام شخصیتهای داستان قرعه به نام گلن افتاد که به یکی از وحشیانهترین روشهای ممکن تبدیل به درس عبرت شخصیتهای دیگر شود. نیگان با ضربهای به سر گلن با چوب بیسبالش، لوسیل، باعث شکستن جمجمه و بیرون پرت شدن یکی از چشمهایش شد. گلن سعی کرد در آخرین لحظهی عمرش نام همسرش را صدا کند اما ضربات متوالی نیگان با چوب بیسبال تا زمانی ادامه پیدا کرد که دیگر چیز قابل تشخیصی از جمجمهی گلن باقی نماند.
1. لوری و جودیث
اولین حضور:
- لوری: شمارهی 2 کمیکهای The Walking Dead
- جودیث: شمارهی 39 کمیکهای The Walking Dead
مرگ: شمارهی 48 کمیکهای The Walking Dead
آخرین حضور:
- لوری: شمارهی 87 کمیکهای The Walking Dead (به صورت توهم)
- جودیث: شمارهی 48 کمیکهای The Walking Dead
علت مرگ:
- لوری: اصابت گلوله
- جودیث: اصابت گلوله و له شدن
لوری هیچ گاه جزو شخصیتهای محبوب The Walking Dead نبود. هیچ وقت نتوانسته در ظاهر یک قهرمان به کمک گروه و خانوادهاش بیاید. حتی وظایفی که در گروه بر عهده داشت کارهای پیش پا افتادهای بودند که یک کودک هم میتوانست انجامشان دهد.
لوری یکی از منفورترین شخصیتهایی بود که در داستان The Walking Dead آشنا شدیم. همسر بیوفای ریک گرایمز که با خیانتش لکهی سیاه بزرگی را در این داستان ایجاد و بهانهای بزرگ به طرفداران برای احساس تنفر نسبت به خودش داده بود. به عنوان معشوقهی شخصیت اصلی هم نتوانست بار عاطفی داستان را به دوش بکشد.
اما لوری یک تفاوت بزرگ نسبت به دیگر افراد حاضر در داستان داشت. او اولین کسی بود که در The Walking Dead به یک موجود زنده حیات میداد. جودیث، دختر تازه به دنیا آمدهی لوری، میتوانست نوید امید نسبت به دنیایی جدید باشد. البته اگر در دنیای The Walking Dead حضور نداشت!
در جریان حملهی فرماندار به زندان محل زندگی گروه ریک، لوری که دختر تازه به دنیا آمدهاش را بغل کرده و در حال فرار بود، از پشت مورد اصابت گلولهای قرار گرفت. این گلوله از بدن لوری رد شد و حتی به کوچکترین عضو خانوادهی ریک هم آسیب زد. سقوط لوری به روی سینه مهر تایید بر مرگ جودیثی زد که حالا زیر وزن مادرش آخرین لحظهی زندگی کوتاهاش را تجربه میکرد.
شما کدام یک از این مرگها را دردناکتر از بقیه میبینید؟ فکر میکنید مرگ کدام یک از شخصیتهای دیگر در داستان The Walking Dead جزو دردناکترین مرگها بوده و در این لیست نیست؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
زیبا بود آقا محمدرضا ??
اتفاقا دوستان ،ایزیکل میمیره و گروه نجواگران هست فکر کنم که سرشو روی چوبا میزنن برا تهدید گروه ریک که کارول میبینه اما دریل جلوشو میگیره پسر ایزیکل هنری هم میمیره..ولی مرگ گلن و کارل بدترین مرگ ها بودن برای من هییییچ وقت یادم نمیره و دلم تنگ شده برا فیلمش..
اشتباهه...چند تا از اینا که نوشتی اشتباهه... ایزیکیل نمرد و هنوز زندست سرطان گرفته اما زندست...لوری مادر جودیت مرد اما جودیت زنده موند و هنوزم زندست...یکی از دردناک ترین مرگ ها مرگ برادر جودیت بود
تو کمیکه احمق
گلن واقعا از نظر من محبوب بود و نقطه عطفش اینه که مگی بارداره و شوهرش میمیره این خودش خیلی به داغ مرگ گلن اضافه میکنه من که واقعا اشکم دراومد سر مرگ گلن...ابراهامم واقعا بد مرد..
گلن و ایزیکیل به نظر من از همه بدتر بودن البته من دوایتم خیلی دوست داشتم نباید اونجوری میمرد☹
درسته "اسمشو نبر" جان
مرگهای دیگهای هم بودن که میشد تو لیست بیاریم که به یکیشون اشاره کردی ;)
خودتونو اسکل کردین ایزیکیل کی کرد جودیث کی مرد ???