ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم و سریال

نقد فیلم Les misérables – بینوایان هنوز هم هستند

عنوان فیلم تداعی کننده یکی از آثار فاخر رمان و ادبیات جهان است: «بینوایان» اثر ویکتور هوگو که اینبار لاج‌لی، کارگردان و فیلمنامه نویسی که اولین ساخته سینمایی خود را تجربه می‌کند آن را در ...

میلاد خدابنده
نوشته شده توسط میلاد خدابنده | ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۲۰:۳۰

عنوان فیلم تداعی کننده یکی از آثار فاخر رمان و ادبیات جهان است: «بینوایان» اثر ویکتور هوگو که اینبار لاج‌لی، کارگردان و فیلمنامه نویسی که اولین ساخته سینمایی خود را تجربه می‌کند آن را در روایتی مدرن تعریف می‌کند؛ روایتی که البته در لایه‌های بسیار پنهان با کتاب بزرگ هوگو در قرابت به معنایی به سر می‌برد. در ادامه برای بررسی و نقد فیلم «Les misérables»  با ویجیاتو همراه باشید.

شاید تنها وجه تشابه فیلم «بینوایان» لاج‌لی با رمان فاخر ویکتور هوگو، روایت قصه هر دو اثر در شهر فقیرنشین مونت فرمیل است، همان جا که خانواده بدجنس و ظالم تناردیه‌ها در آن ساکن بودند.

احتمالا لاج‌لی در دورنمای فیلم با انتخاب جغرافیای اثر می‌خواسته اشاره‌ای هوشمندانه به تداوم حضور همان طبقه فرودستی کند که حالا باز هم پس از گذشت بیش از صد و پنجاه سال بعد از انتشار رمان ویکتور هوگو کماکان با همان تنگدستی و ظلم حاکم سر می‌کنند و به اقتضای فضا، مرتکب به جرم و جنایت می‌شوند.

فیلم «Les misérables» در شروع با یک سکانس باشکوه از شور و شوق مردم فرانسه به دلیل قهرمان شدن تیم ملی فوتبال  آن کشور در مسابقات جام جهانی روسیه و پرسه دوربین میان شادی و همهمه مردم فقیر نشین شهر کار خود را آغاز میکند.

به واقع این سکانس تنها جایی از فیلم لاج‌لی است که همه‌ی آدم‌های دنیای فیلم به دور از اختلاف و نزاع کنار هم جمع شده‌اند و هدفی مشترک دارند. گویی تمام کشور فرانسه از فقیر و غنی با هر دین و آیین و مذهبی، فارغ از هر دسته و گروهی، وقتی صحبت از سربلندی و افتخار ملی می‌شود، تمام نفاق و کینه و دشمنی خود را  کنار گذاشته و شانه به شانه هم با لباسی واحد، در سر تا سر شهر هیاهویی به راه می‌اندازند و در شادی و افتخار ملی سهیم می‌شوند.

دوربین اما بعد از این سکانس ناگهان عقب میکشد، صحنه به یکباره رنگ می‌بازد و فضای سردی به خود میگیرد، همه چیز رنگ و بوی اختلاف، اعتیاد، فقر، جنایت و خشونت به خود میگیرد. شاید به واسطه موضوع چاره‌ای نیز جز این نبوده است، فیلم « Les misérables» قرار است قصه افتراق و فاصله‌ها در جامعه باشد.

لاج‌لی در سه سکانس اول فیلم، سه شخصیت داستان را به ما معرفی می کند، او در اولین تجربه کارگردانی خود از بازیگران تازه کاری استفاده کرده است و توانسته از آنها بهترین بازی را بگیرد.

اولین شخصیت، پسر بچه نوجوانی به نام عیسی با بازی عیسی پریکا است او یک دزد خرده پا است. اطراف عیسی دوستان هم سن سال زیادی دیده می‌شود، او بیشتر وقت خود را در کنار دایره وسیعی از رفیق هایش و در کوچه و خیابان‌های شهر می‌گذراند.

شخصیت دومی که به تماشاگر معرفی می‌شود، رویز یا همان گریس با بازی دیمین بنارد است، او پلیس سفید پوستی است که از شربورگ به منطقه مونت فرمیل انتقالی گرفته است تا از این طریق بتواند به واسطه نزدیک شدن به محل زندگی همسر سابق‌ خود، مسیر راحت‌تر و کوتاه‌تری برای دیدن و ملاقات فرزندش داشته باشد.

کاراکتر بعدی اما پسر بچه نوجوانی به نام بویز با بازی الحسن لی است، او شخصیتی منزوی اما بسیار باهوشی دارد، بویز بیشتر وقتش را صرف بازی و کنجکاوی با هلی شات  خود و ثبت تصاویر و فیلمبرداری  از سطح شهر می‌کند.

معرفی شخصیت‌ها خیلی ساده اتفاق می‌افتد، کات‌های سریع بین کاراکترها فرصت شخصیت‌پردازی را گرفته‌ است و چیزی به آنها اضافه نمی‌کند، همه چیز همان اندازه و عمقی را دارند که فیلمساز احتمالا این چنین می‌خواسته است.

لاج‌لی بیش از آنکه به شخصیت‌ها و عمق آنها بپردازد، دوربین را صرف توصیف مکان و جغرافیای فیلم می‌کند. همان‌جا که می‌خواهد پیام هشداری داده باشد که این اختلاف‌ها‌ و کشمکش‌ها در میان طبقات جامعه و آن هم زیر بار خشونت و ناعدالتی پلیس به مثابه دولت، همچون آتش زیر خاکستری است که کمین کرده تا در فرصت مناسب و در طرفة العینی جرقه‌ای زده و از زیر خاکستر سر به بیرون آورد و طوفانی به پا کند تا تر و خشک را با هم در آتش خشم خود بسوزاند.

لاج‌لی در فیلم «Les misérables» به درستی و با پرسه‌های مستندگونه و هنرمندانه در سطح شهر و با القای لحظه به لحظه اضطراب به تماشاگرش او را با خود همراه میکند تا با نشان دادن اقشار و آدم‌ها، در موقعیت های اجتماعی مختلف،  بذرهای قصه‌اش را بکارد. او در سکانس پایانی به شکلی عالی و خیره کننده همه‌ی این گروه‌ها و آدم‌ها را بر سر یک موضوع واحد کنار هم جمع میکند تا نتیجه‌گیری اخلاقی‌اش را به تصویر درآورد.

فیلم «Les misérables» از هر جهت شبیه یک بیانیه سیاسی است، فیلمی صریح و جهان شمول که با تمام کم کاستی‌هایش در شخصیت‌پردازی و نحوه نقطه گذاری در پایان‌بندی و با در نظر گرفتن اینکه تجربه اول لاج‌لی به حساب میرود، اثری مهم و مسحور کننده در کارنامه او قلم داد میشود.

کسب جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره فیلم کن و یا قرار گرفتن نام فیلم «Les misérables» در بین کاندیدای نامزد دریافت بهترین فیلم خارجی زبان در آکادمی اسکار سال پیش، گواه مهارت لاج‌لی در فیلمسازی و نگاه بصری، ویژه و البته دغدغه‌مند و انتقادی او به موضوعات اجتماعی جامعه خویش است.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی