چرا در دوران قرنطینه باید به تماشای سریال Sense8 بنشینیم؟
سریال Sense8 یکی از آثار موفق نتفلیکس بود که طی دو فصل جانانه، میراث فراموشنشدنی و زیبایی برای مخاطبان برجای گذاشت؛ میراثی که با کنسل شدن سریال، مثل یک داغ بر دل همه ماند. در ...
سریال Sense8 یکی از آثار موفق نتفلیکس بود که طی دو فصل جانانه، میراث فراموشنشدنی و زیبایی برای مخاطبان برجای گذاشت؛ میراثی که با کنسل شدن سریال، مثل یک داغ بر دل همه ماند. در ادامه این مقاله چکیدهای از صحبتهای نویسنده سایت Fandom درباره این سریال و رابطهاش با شرایط فعلی جهان را میخوانیم؛ با ویجیاتو همراه باشید.
همچنان که اکثر مردم دنیا در قرنطینه خانگی بهسر میبرند، سرگرمیهای خانگی تنها همدم و یاور آنها محسوب میشود. در این مدت چندماهه خیلیها توانستهاند چندین و چند فیلم و سریال تماشا کنند یا حسابی از خجالت بازیهای ویدیویی درآیند. اگر پیش از این شرایط ویژه آنقدرها اهل فیلم و سریال نبودید، احتمالا در این دوران گزینههای پیشرویتان بیشمار باشند. گرچه، یک سری انتخاب مشخص و مشهور (و صدالبته ماراتنگونه) وجود دارد که اکثر مردم با آنها آشنایند؛ Game of Thrones، Breaking Bad، The Walking Dead یا حتی Westworld.
در کنار اینها ما یک پیشنهاد ویژه و متمایز برایتان داریم؛ پیشنهادی که قرار است بیش از پیش شما را به یاد ارتباطتان با یک دنیای بزرگتر بیندازد. یکی از آثار بلندپروازانه نتفلیکس که نهایتا قربانی مسائل تجاری و اقتصادی شد، سریال Sense8 بود. این مجموعه علمی-تخیلی (Si-Fi) و باکیفیت بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ طی دو فصل پخش شد و بدون شک در همین مدت نسبتا کوتاه خودی نشان داد. اگر تاکنون این سریال را تماشا نکردهاید، باید گفت که حالا وقتش است.
سریال Sense8 درباره ۸ انسان متمایز است؛ رایلی (دیجی ایسلندی)، سافوس (راننده کنیایی)، سان (بوکسور کرهای)، کالا (شیمیدان هندی)، لیتو (بازیگر مکزیکی)، ولفگنگ (سارق آلمانی)، ویل (افسر پلیس آمریکایی) و نومی (هکر آمریکایی). این هشت نفر طی یک پروژه از نظر روانی به هم متصل شده و حالا میتوانند از تمام دانش و مهارتهای یکدیگر بهره ببرند، آن هم از راه دور!
بد نیست بدانید این سریال ساخته دست خواهران واچوفسکی، خالقان سهگانه ماتریکس است؛ فیلمهایی که حقیقتا از زمان خود جلوتر بودند. در کنار آنها جوزف مایکل استراکزینسکی سازنده Babylon 5 نیز در تیم توسعه Sense8 حضور داشته. مشخصا بدون حضور این افراد کارکشته و حرفهای، سریال مذکور به هیچ وجه نمیتوانست به چنین کیفیت و تمایزی دست یابد.
تیتراژ آغازین
احتمالا با دیدن تیتراژ آغازین سریال Sense8 هرکسی متوجه شود که آن تصاویر متعدد از تمامی نقاط جهان بدون دلیل کنار هم قرار نگرفته؛ سازندگان از همان ابتدا به مخاطب میگویند که این اثر تنها یک یا دو بازیگر اصلی ندارد. لوکشینهای سرتاسر سریال نیز در همین حد گسترده و مختلف است و مدام از کشوری به کشور دیگر، منطقهای به منطقه دیگر، و شهری به شهر دیگر میرود. در واقع آن ۸ کاراکتر اصلی آن هرکدام از یک کشوراند (غیر از دوتای آنها که آمریکایی هستند) و این تیتراژ به خوبی رویکرد و دیدگاه سازندگان را منعکس میکند.
در کنار بحث تعدد، این تیتراژ حرفهای بیشتری هم برای گفتن دارد. در میان آن تصاویر خارقالعاده شما به وضوح میتوانید فرهنگهای مردم گوشه و کنار دنیا، مکانهای مشهور، زندگی روزمره، «ارتباط» و قلب تپنده جوامع را ببینید. مهم نیست کجای دنیا باشیم؛ سئول، لندن، منهتن، بمبئی... همه مردم دنیا یک سری پایهها و نیازهای اولیه مشترک دارند که مسیر زندگیشان را تعیین میکند.
شاید خیلیهامان با دیدن تیتراژ ابتدایی به یاد شلوغیها و روزمرگیهای سابق بیوفتیم، که حالا فرسنگها دور از دسترس بهنظر میرسد. در نتیجه حتی نخستین دقیقه از تماشای Sense8 نیز میتواند انسان را از نظر فکری دگرگون کند؛ مخصوصا اگر به اندازه کافی بادقت و عمقبین باشیم.
نوشتار و تم
شاید بهطور کلی هر فیلم و سریالی برای ما نوعی دلخوشی محسوب شود چراکه آنچه نمیتوانیم ببینیم را به ما نشان میدهد. اما در این میان سبک پردازش فیلمنامه و نگاه Sense8 است که خیلی خیلی منحصر بهفرد بهنظر میرسد.
روند تکامل شخصیتها در سریال Sense8 فوقالعاده است. زمانی که آنها نخستین بار جنبههای این توانایی و نهایتا نحوه ارتباط با افراد دیگر را مییابند، شروع ترسناکی است. چرا؟ خب اول از همه اینکه این ۸ نفر هرکدام از یک فرهنگ کاملا متفاوت میآید و برقراری ارتباط در چنین مواردی دشوار است. اما به مرور زمان، وقتی افراد گروه عمق شخصیت یکدیگر را میبینند، متوجه میشوند هرچقدر هم که فرهنگها و جهانبینیشان متفاوت باشد بازهم بخش اعظمی از موجودیت آنها غرق در اشتراک است.
شاید این دیدگاه خیلی سمبلیک و ایدهآل بهنظر رسد اما بد نیست ما هم سعی کنیم زاویه دید خود را تغییر دهیم. چیزی که تقریبا در تمام جوامع مشاهده میشود، عدم علاقه مردم به «غریبهها» یا «بیگانگان» است. در بسیاری از کشورها با افراد مهاجر اصلا خوب رفتار نمیشود و حتی در بعضی موارد همین دیدگاه زننده نسبت به یک خارجی منجر به قتل و جرمهای دیگر میشود. کسی هم حقیقتا نمیداند ریشه این انزجارها و نفرتهای بیمنطق و بیدلیل کجاست، اما میدانیم تقریبا در تمام طول تاریخ وجود داشته است.
Sense8 به ما نشان میدهد هرچقدر هم از نظر مکانی از یکدیگر دور باشیم، حتی اگر در دوران کاملا متفاوتی زندگی کرده باشیم، همچنان وجودمان پر از نقاط اشتراک و همسان است. حال فرقی نمیکند یکی آسیایی باشد، آن یکی آفریقایی و دیگری اروپایی. چه سفیدپوست، چه سیاهپوست. چه انگلیسیزبان، چه عرب.
جوزف مایکل استراکزینسکی پیش از این در کمیک بوک Rising Star هم به قدرت ارتباط و درک متقابل اشاره کرده بود، اما این ایدههای ناب حالا در خط مقدم روایت Sense8 قرار گرفتهاند. این سریال حتی به قومیت و ملیت هم اکتفا نکرده و در طول آن شاهد نشان دادن تفاوتهای جنسی نیز هستیم. فارغ از تمام این تفاوتهای ظاهری و حتی باطنی، همه انسانها یک سری احساسات، دردها، نیازها و شاخصههای مشترک دارند.
هر انسانی به عشق، درک متقابل، امنیت، همدردی و روابط سالم احتیاج دارد و Sense8 با هنر هرچه تمامتر این نکات را به ما گوشزد میکند. شاید در این دوران تلخ و بیسابقه خیلی از شما نیز جنبههای متفاوت زندگی و روابطتان با اطرافیان را مورد واکاوی قرار داده باشید؛ سریال Sense8 میآید و مهر تاییدی بر این افکار و بررسیهای شما میزند. اینکه هرچقدر هم مستقل باشیم، هرچقدر بدی در حقمان شده باشد، هرچقدر ضربه خورده باشیم، همچنان انسانهایی هستند که در زندگیمان اهمیت دارند و این فاصلهگذاری اجتماعی ارزش آنها را بیشتر از گذشته نشان میدهد.
با این حال، اینکه من و شما میتوانیم مثل آب خوردن به تماشای فیلم و سریالهای مورد علاقهمان بنشینیم، مزیت و نعمتی است که تعداد قابلتوجهی از افراد در سرتاسر دنیا از آن برخوردار نیستند. سریال Sense8 حتی به همین نابرابریها و بیعدالتیها نیز پرداخته و در واقع سازندگان فقط نمیخواستند همه چیز را در نهایت زیبایی و خوشی به تصویر کشند. شاید در کشورهای جهان اول بسیاری از حقوق و آزادیها به شکلی ساده در اختیار مردم قرار داشته باشد اما همه میدانیم که در دیگر نقاط دنیا، بهدست آوردن سادهترین حقوق هم دشوار بهنظر میرسد.
پتانسیل Sense8
این سریال به خوبی به ما یادآوری میکند که نقاط مشترک ما خیلی بیشتر مسائل جداکننده است؛ در حقیقت خیلی از تفاوتهای ظاهری هیچ ارزش باطنی و قابل توجهی ندارد. به همین دلایل است که تماشا - یا حتی تماشای دوباره - Sense8 در دوران قرنطینه را به همه توصیه میکنیم. در هرحال سریال مذکور همچنان در میان بهترین آثار ساختهشده توسط نتفلیکس قرار دارد.
از مسائل قرنطینهای که بگذریم، روایت جدای هر شخصیت یا همان سابپلات این سریال بهشدت قدرتمند بوده و فضای داستانی هریک کاملا متفاوت است. به عنوان مثال روایت سان (بوکسور کرهای) به شکلی عجیب به فیلمهای اکشن و درجه یک کرهای شباهت دارد که نمونه آن را در روایت بقیه کاراکترها نمیبینیم.
از سوی دیگر داستان ویل (پلیس آمریکایی) به فیلمهای جنایی شباهت دارد و لحن و فضاسازی منحصر بهفرد خودش را حفظ کرده است. این عنصر تنوع خودش جذابیت Sense8 را بالا برده و مخاطب شاید حس کند دارد چند فیلم سینمایی مختلف را در قالب یک سریال تماشا میکند.
سریال Sense8 پس از پخش فصل نخست مخاطبان بسیاری پیدا کرد؛ حتی منتقدان هم بهشدت از آن استقبال نمودند و همین مسئله ساخت فصل دوم را تضمین کرد. گرچه، همان عناصری که این سریال را به اثری فوقالعاده تبدیل میکرد، موجبات سقوط آن را نیز فراهم آورد.
قضیه از این قرار بود که این لوکیشنهای متنوع و بهشدت دور از هم زمان فیلمبرداری و سپس تدوین Sense8 را خیلی طولانیتر از حالت عادی میکرد. در نتیجه بین فصل اول و دوم این سریال چیزی حدود دو سال فاصله افتاد و همین کافی بود که شاهد ریزش مخاطبان باشیم. هزینههای تولید سریال هم به گفته نتفلیکس خیلی بالا بود و آنها به گستره وسیعتری از مخاطبان احتیاج داشتند. در نهایت، این شبکه تصمیم گرفت از ساختن ادامه Sense8 صرف نظر کند.
با این حال هواداران آتشین این سریال دست از تلاش برنداشتند و بارها به صورت دستهجمعی خواستار ادامه Sense8 شدند. عدهای میگفتند نتفلیکس باید حداقل یک قسمت ویژه و پایانی برای این سریال بسازد که خب با وضع موجود، حتی اگر نتفلیکس هم میخواست، انجام آن غیرممکن بود.
نویسنده سایت Fandom معتقد است کنسل شدن سریال Sense8 یکی از ظالمانهترین اقدامات نتفلکیس طی سالهای اخیر بوده است! شاید حق با او باشد اما دیگر کاری از دست هیچکس برنمیآید. خوشبختانه فعلا دو فصل کامل از سریال در اختیار مخاطبان است تا به راحتی غرق دنیای شگفتانگیز و پر از «ارتباط» آن شوند.
بیشتر بخوانید:
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
من این فیلم و دفعهی سومی هست که دارم میبینم. ارزش اصلی فیلم برمیگردد به اینکه بسیار نکات فلسفی و روانشاختی عمیقی رو مطرح میکنه در مورد ماهیت انسان. به تازگی در تلگرام، گروه و کانالی برای تحلیل این سریال از منظر فلسفی و روانکاوی تاسیس کردم. هر کدام از عزیزان که تمایل داشتند میتونند از طریق لینکهای زیر وارد شوند:
https://t.me/Sence8
https://t.me/Sence8G
فیلم بدی نیست اما اگه ندیدینش هم چیزی رو از دست ندادید
دیالوگ ها و بازی ها تو فیلم بعضی مواقع تا حد وحشتناکی مصنوعی می شه
و واچوفسکی ها تو ابراز عقاید سیاسی شون دیگه خیلی افراط کردند
من که خودم از این جریان حمایت می کنم تو ذوقم خورد
کلا اینکه فیلم بدی نیست می شه دیدش اما اون کیفیتی که تو مقاله گفته می شه رو نداره
فوق العادست این سریال حیف که سرهم بندیش کردند
سریال متفاوت و فوق العاده ایه اما با خانواده نمیشه به تماشاش نشست!
این سریال یه سریال انقلابی و به شدت بحث بر انگیز وتابو شکنه به طوریکه ژانر کلا متفاتی رو نسبت. به انجه تا حالا دیدید ارائه میده
موسیقی و فیلمبرداری شاهکاره
فیلنامه تقریبا بی نقص به طوریکه هر قسمت موهای بدن سیخ میشه
قسمت پایانی هم براش ساخته شده....