ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم و سریال

نقد فیلم ائو (خانه) – یاشاسین سینما!

فیلم «اِئو» یا به زبان فارسی «خانه» جدی‌ترین ساخته بلند سینمایی اصغر یوسفی‌نژاد است که علیرغم عدم موفقیت در جشنواره فیلم فجر، توانست در جشنواره‌های مختلف دیگر سینمایی کشور و جهانی، جوایز بسیاری از جمله ...

میلاد خدابنده
نوشته شده توسط میلاد خدابنده | ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۲۰:۳۰

فیلم «اِئو» یا به زبان فارسی «خانه» جدی‌ترین ساخته بلند سینمایی اصغر یوسفی‌نژاد است که علیرغم عدم موفقیت در جشنواره فیلم فجر، توانست در جشنواره‌های مختلف دیگر سینمایی کشور و جهانی، جوایز بسیاری از جمله سیمرغ زرین و سیمین بهترین فیلم و فیلم‌نامه در سی‌وپنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر، جایزه نشان کیارستمی در هجدهمین جشن حافظ، تندیس بهترین فیلم اول جشن منتقدان سینمای ایران و حتی جایزه ویژه هیات داوران جشنواره ترانسیلوانیا و… را به خود اختصاص دهد. برای بررسی این اثر در ادامه با ویجیاتو همراه باشید.

داستان فیلم «اِئو» حول محور پدر متوفی خانواده‌ای سنتی می‌چرخد، گویی پدر قبل از مرگش وصیت کرده است که جنازه‌اش را به جای دفن کردن، جهت تشریح و کمک به پژوهش علمی دانشجویان پزشکی به دانشگاه بدهند. دختر او حالا بعد از شش سال به خانه برگشته و بر سر جنازه پدر حاضر شده است، او به شدت مخالف عمل به وصیت پدر و اجرایی شدن آخرین خواسته او است.

در توضیح داستان فیلم «اِئو» به همین مقدار بسنده می‌کنم، به این دلیل که فیلم «اِئو» از آن دسته از فیلم‌هایی است که به واسطه داستان خاص فیلمنامه، در نقد آن کوچک‌ترین اشاره‌ به قصه باعث اسپویل می‌شود، در نتیجه سعی می‌کنم در نقد کمترین توضیح و تفسیری پیرامون مضمون داستان فیلم داشته باشم.

با اینکه در کارنامه هنری اصغر یوسفی‌نژاد به عنوان کارگردان، فیلم «‌باران رویاها را نمی شوید‌» و حتی چند تله فیلم و سریال برای صدا و سیما مرکز تبریز دیده می‌شود، اما فیلم «اِئو» این کارگردان را می‌توان جدی‌ترین و به نوعی اولین کار سینمایی او دانست، به همین دلیل بحث ما پیرامون فیلم او به اندازه این مقدار تجربه کاری کارگردان خواهد بود.

فیلم از آغاز با یک پلان سکانس سعی می‌کند با تماشاگر خود رابطه برقرارکند. مخاطب در همان لحظه اول با صدای گریه و شیون جماعتی سیاه پوش طرف می‌شود. همه چیز نشان از همان مسیر سینمای ضجه و ناله‌ای دارد که سال‌ها است جای پای زجرآور خودش را سینمای ایران سفت کرده است.

اما اصغر یوسفی نژاد در مقام کارگردان و نویسنده سعی می‌کند داستان فیلم را بر کلیت اثرش قالب کند که به نظر می‌رسد در رسیدن به این امر به خوبی عمل کرده است. یعنی فیلم «اِئو» بر خلاف بسیاری از آثار این ژانر در سینما، که ضجه و ناله‌ی خود را به تماشاگرش تحمیل می‌کند، به اقتضای داستان است که می‌طلبد تا فضایی این چنین داشته باشد. در ضمن فیلم «اِئو» یک داستان جذاب و درعین حال غیر قابل پیشبینی و غافل‌گیر کننده‌ای نیز دارد.

داستان فیلم «اِئو» همانطور که از نامش پیداست در یک خانه قدیمی می‌گذرد، پس با یک فیلم کم خرج و بسیار ساده طرف خواهیم بود، البته این موضوع با ارائه داستانی گیرا و جذاب به هیچ وجه ایرادی نخواهد داشت، اما مشکل فیلم یوسفی‌نژاد در جایی است که او تصمیم می‌گیرد فیلمش را در قاب‌هایی بسته و لوکیشن‌های محدود و البته پر از بازیگر و پر از دیالوگ ارائه دهد، تا جایی که می‌توان گفت دیالوگ‌ها بر تصویر فیلم قالب هستند و فیلم او را به سمت و سوی غیر تصویری سوق داده‌اند. این در حالی است که سینما یک امر تصویری است، دیالوگ باید در خدمت تصویر باشد و نه سوار بر آن.

در فیلم «اِئو» دوربینِ روی دست حمید مهرافروز با قاب‌های کلوز آپ، اگرچه در القای حس غم، اندوه و حالات کاراکتر‌های فیلم به خوبی عمل می‌کند، اما اصرار بر تداوم آن در سراسر زمان فیلم و رها شدن دوربین او به امان دیالوگ‌ها، سینما را بیشتر به رادیو تبدیل کرده است. فرض کنید اگر سینما کماکان صامت بود چه بر سر چنین فیلم‌هایی می‌آمد.

این که یوسفی‌نژاد تصمیم گرفته است در ادای دین به زادگاهش، فیلم خود را به زبان آذری و با زیرنویس فارسی بسازد، بالطبع ابتکار جالب و قابل احترامی است اما واقعاً در پس این تصمیم، چه هدف و منطقی می‌توان یافت؟.

فیلم «اِئو» قطعاً برای مخاطب عام ساخته‌شده است، در نتیجه تماشاگری که به زبان شیرین آذری مسلط نیست در پس انبوهی از دیالوگ‌ها، گاهاً از زیرنویس و بدون شک از داستان فیلم جا خواهد ماند. تصور کنید اگر فیلم «اِئو» به زبان فارسی ساخته می‌شد، فیلمساز در بیان و القای کدام تفکر ذهنی در جهانبینی خود به لکنت می‌افتاده است! شاید اگر در ساختار میزانسن و یا موضوع  داستان فیلم «اِئو» اشاره‌ای چه بسا تلویحی به یک مسئله برجسته و برآمده از فرهنگ اصیلِ قومی و نژادی میشد دیگر ایرادی به آن وارد نبود.

با اینکه فیلم «اِئو» با بازیگران بسیاری جلوی دوربین رفته است اما در حقیقت همه بازیگران به خوبی از پس نقش خود برآمده‌اند و بازی درخشانی از خود به نمایش گذاشته‌اند. حضور بازیگران فرعی به همراه دیالوگ‌هایی که برای آنها نوشته شده است و گاها هدف شخصی که در آن گیردار دنبال میکنند آنقدر جالب و بعضا شیرین و خنده دار است که می توان گفت به خوبی به واقعیت ما انسانها شبیه است و فضای تلخ و غمگین اثر را به تعادل رسانده است.

در مجموع می‌توان گفت یوسفی‌نژاد در فیلم «اِئو» نشان داد که نه تنها در گرفتن بازی از بازیگران ناشناس تبحر خاصی دارد بلکه با دیالوگ‌های دقیق و زنده، نشان از کارگردان تازه نفسی دارد که می‌بایست آثار او را بیش از پیش جدی گرفت و منتظر کارهای بعدی او بود.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی