بهترین فیلمهای اقتباسی از کتابها چه آثاری هستند؟ [قسمت دوم]
در اولین قسمت از این مقاله نگاهی داشتیم به برخی از بهترین فیلمهای اقتباسی از کتابها و دلایل موفقیت آنها را بررسی کردیم. فیلمسازهایی که نهایت تلاش خود را کردند تا حد ممکن به نسخه ...
در اولین قسمت از این مقاله نگاهی داشتیم به برخی از بهترین فیلمهای اقتباسی از کتابها و دلایل موفقیت آنها را بررسی کردیم. فیلمسازهایی که نهایت تلاش خود را کردند تا حد ممکن به نسخه داستانی وفادار مانده و درعین حال مفاهیم عمیقتری را به تصویر بکشند. عناوینی نظیر ۱۲ سال بردگی، اقتباس، خانومهای کوچک، دختران بدجنس و بسیاری دیگر؛ گروهی از این فیلمها آنقدر موفق و درخشان بودند که چندین قسمت از آنها ساخته و منتشر شد. در قسمت دوم به مابقی آثار اقتباسی که البته فیلمهای خاطرهانگیزی نیز میان آنها به چشم میخورد، خواهیم پرداخت. با ویجیاتو همراه باشید.
رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴)
رستگاری در شاوشنک (The Shawshank Redemption) را میتوان به جرئت جزو یکیاز بزرگترین فیلمهای تاریخ سینما دانست. این عنوان براساس داستان کوتاهی از استیون کینگ به نام «ریتا هیورث و رستگاری در شاوشنک» ساخته شد که فرانک دارابونت بزرگ نیز کارگردانی آن را برعهده داشته.
در این فیلم تیم رابینز، نقش بانکدار جوانی را بازی میکند که که به جرم قتل همسر و معشوقه پنهانیاش به حبس ابد در زندان ایالتی شاوشنک محکوم میشود. وی تأکید میکند این جرم را نشده، ولی قاضی تشخیص میدهد که او گناهکار است.
او سالهای متعددی را در این زندان میگذراند، در حالی که تنها سرگرمیاش دستوپنجه نرم کردن با افرادی از پایینترین طبقه جامعه است؛ کسانی مثل همجنسگرایان و قاتلها که مدام او را آزار و اذیت میکنند. آلیس بوید رِدینگ (مورگان فریمن) یکی از زندانیهای سیاهپوست و راوی داستان، به این مشهور است که میتواند هرچیزی را در زندان فراهم کند. مورگان موفق شد بخاطر نقشآفرینی در این فیلم نامزدی اسکار بازیگر نقش اول مرد را بدست بیاورد.
رِد در داستان کتاب، فردی سفید پوست و ایرلندی است، اما در فیلم مورگان که خود سیاهپوست است این نقش را بازی کرده. نکته جالب این است که عنوان رستگاری در شاوشنک با وجود اینکه موفق نشد هیچ جایزه اسکاری را از آن خود کند و در زمان اکران نیز نقدهای متوسطی دریافت کرد و همچنین در گیشه هم به یک شکست تمامعیار تبدیل شد، در طول ۲۰ سال گذشته به نقطهای رسیده که اکثرا آن را دیدهاند و از آن لذت بردهاند.
علت آن چه میتواند باشد؟ این فیلم به طرز دقیقی دست روی بزرگترین ضعف بشر گذاشته و جنبههای مختلف آن را مورد بررسی قرار میدهد؛ کسی که با تاریکی خو گرفته به سمت روشنایی میرود و امید به زندگی در او متجلی میشود.
هری پاتر و زندانی آزکابان (۲۰۰۴)
هری پاتر و زندانی آزکابان (Harry Potter and the Prisoner of Azkaban) نه تنها بهترین قسمت کل مجموعهی «هری پاتر» است، بلکه جزو شگفتانگیزترین بلاکباسترهای دنیای سینما نیز به شمار میرود. سومین قسمت از مجموعه فیلمهای هری پاتر در سال ۲۰۰۴ به کارگردانی آلفونسو کوارون ساخته شد که محبوبترین قسمت هری پاتر نیز بوده.
داستانهای بینظیر جی.کی. رولینگ طرفداران زیادی در سراسر جهان دارد که در این میان هری پاتر گل سرسبد آنهاست. داستان این قسمت درباره سال سوم تحصیلات هری پاتر (دنیل ردکلیف) است که با نجات پدرخواندهاش و کشف اطلاعات بیشتری در مورد پدر و مادر کشته شدهاش به دست لرد ولدمورت همراه است.
پس از درگذشت ریچارد هریس که در دو قسمت اول نقش دامبلدور را بازی کرده بود، پیشنهاد بازی در این نقش به ایان مککلن داده شده بود که وی آن را نپذیرفت و در نهایت مایکل گمبون ایفای این نقش را برعهده گرفت.
یکی از ویژگیهای فیلمهای هری پاتر که از همان اول نظر هر بینندهای را جلب میکند، وقوع سحر و جادو در دنیای واقعی و کم شدن چاشنی کودکانه است. مورد بعدی به بعد ترسناک آن اشاره دارد؛ احتمالا صحنه ورد آن دیوانهساز لعنتی در کوپه قطار را بهیاد میآورید، که نشان میدهد هری پاتر فارغ از تخیلات معمول این جنبه را هم مورد توجه قرار داده.
دختر گمشده (2014)
دختر گمشده (Gone Girl) اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته جیلین فلین است که البته خود او نیز وظیفه نگارش فیلمنامه را برعهده داشته. این فیلم به کارگردانی دیوید فینچر در سال ۲۰۱۴ روی پرده سینماها رفت و نظر مثبت بسیاری از منتقدان فیلم را به خود جلب کرد، همچنین فینچر موفق شد نامزدِ جایزه گلدن گلوب بهترین کارگردانی شود. Gone Girl را میتوان یکی از بهترین فیلمهای رازآلود و جناییِ ساختهشده توسط یکی از برترین فیلمسازهای دوران مدرن دانست.
صبح روز پنجمین سالگرد ازدواج نیک دون (با بازی بن افلک) و اِیمی (با بازی رزمند پایک)، نیک متوجه میشود همسرش ناپدید شدهاست. در قیل و قالهای رسانهای در مورد گم شدن ایمی، شک و تردیدهایی پدید میآید مبنی بر اینکه خود نیک دون همسرش را به قتل رساندهاست.
ازدواج نیک و ایمی ازدواج موفقی نبوده و آنها زندگی مشترک از هم پاشیدهای دارند. هر دوی آنها در دوره رکود اقتصادی کارشان را از دست دادهاند و مجبور شدهاند از شهر نیویورک به شهر کوچکی در میسوری، زادگاه نیک، بیایند؛ جاییکه در آن نیک به تنبلی و افسردگی دچار شدهاست.
کاراگاهی به نام روندا بانی شواهدی در مورد مشکلات مالی این زوج و زندگی ناآرام آنها پیدا میکند و متوجه میشود ایمی میخواستهاست یک تفنگ بخرد. در ادامه معلوم میشود ایمی برای نیک پاپوش دوخته و طوری وانمود کرده که نیک او را کشتهاست.
از آنجایی که ریس ویترسپون تهیهکنندگی این فیلم را برعهده داشته، قرار بوده به عنوان ایمی در این فیلم به ایفای نقش بپردازد که بنابر صلاحدید کارگردان این اتفاق نیفتاد. این فیلم به مسائلی همچون اختلاف فرهنگی، اقتصادی و خیانت در زندگی زناشویی، رسانه، تأثیر فرایندهای اقتصادی روی زندگی خانوادگی و ظاهرسازی میپردازد.
رنگ ارغوانی (۱۹۸۵)
رنگ ارغوانی ( The Color Purple) یک فیلم درام آمریکایی به کارگردانی استیون اسپیلبرگ بر پایه رمانی به همین نام از آلیس واکر نویسنده آمریکایی است.
این فیلم هشتمین فیلم ساخته شده توسط اسپیلبرگ به عنوان کارگردان میباشد که بازیگرانی چون دنی گلوور، دسرتا جکسون، مارگارت آوری، اپرا وینفری، آدولف سسار و رائه داون چونگ در آن به ایفای نقش پرداختند. ووپی گلدبرگ که حرفه بازیگری را از این عنوان شروع کرد، بخاطر بازی در این فیلم موفق شد نامزدی جایزه اسکار را به دست آورد.
رنگ ارغوانی به نوعی تبعیض جنسیتی، نژادی و خشونت خانوادگی در قرن بیستم را نشان میدهد. فیلم هم داستان یک دختر جوان آمریکایی آفریقایی (ووپی گلدبرگ) را روایت کرده و مشکلات زنان آفریقاییتبار در اوایل دهه ۱۹۰۰ را به تصویر میکشد. این اثر اقتباسی موفق نامزد دریافت ۱۱ جایزه اسکار شد اما مراسم اسکار سال ۱۹۸۶ را بدون دریافت حتی یک جایزه ترک کرد که در نوع خود بیانصافی بزرگی به حساب میآید.
تاوان (۲۰۰۷)
جو رایت که که تجربه و تخصص زیادی در ساخت عاشقانههای تاریخی دارد عنوان اقتباسی تاوان (Atonement) را در تابستان ۲۰۰۶ در بریتانیا و فرانسه ساخت که یک سال بعد منتشر شد. فیلمنامه این اثر توسط کریستوفر همپتون بر اساس رمانی به همین نام نوشته ایان مکیوون به رشته تحریر درآمده است.
تاوان از تحسین شدهترین فیلمهای سال ۲۰۰۷ میباشد که نامزد و برنده جوایز زیادی مثل گلدن گلوب و بفتا شد و همچنین نامزد هفت جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین بازیگر نقش مکل زن برای سورشا رونان بود، اما در نهایت موفق شد تنها جایزه اسکار بهترین موسیقی را بدست آورد.
در سال ۱۹۳۵ دختری سیزده ساله به نام بوریونی تالیس (سیرشا رونان) و خانوادهاش در آسایش و بی غمی در خانه بسیار بزرگی زندگی میکنند. بوریونی قصد دارد نویسنده شود و در دنیای دخترانه او پسر خدمت کار خانه، رابی (جیمز مکآووی) ، قهرمان ناجی اوست.
روزی به هنگام گردش در باغ، خواهرش سیسیلیا (کیرا نایتلی) را در آغوش رابی پسر یکی از خدمتکاران میبیند و از روی ساده دلی او را به گناه ناکرده متهم میکند که همین امر باعث به زندان افتادن رابی میشود. رابی طی اتفاقاتی راهی جبهههای جنگ با آلمان شده و روزهای تنهایی سیسیلیا آغاز میشود. ونسا ردگریو، رامالا گری و بندیکت کامبربچ از جمله بازیگرانی هستند که در این عنوان اقتباسی ایفای نقش کردهاند.
جادوگر شهر از (۱۹۳۹)
وقتی اثری پس از هشتاد سال همچنان در انواع فهرستها آورده میشود و حتی در برخی موارد آن را جزو پربینندهترین فیلم تاریخ سینما یاد میکنند، خود به خود برای تماشای آن وقت میگذاریم.
پادشاه شهر اُز (The Wizard of Oz) که خالق فیلم «برباد رفته» (Gone With the Wind) یعنی ویکتور فلمینگ کارگردانی آن را برعهده داشته، براساس رمانی برای کودکان نوشته ال. فرانک باوم آمریکایی ساخته شد. این عنوان نهتنها یکی از بهترین کارهای فلمینگ به شمار میرود، بلکه میتوان آن را یکی از برترین آثار کلاسیک تاریخ سینمای هالیوود دانست.
دوروتی (جودی گارلند) دخترک کوچکی است که همراه سگش توتو در کشتزاری در کانزاس زندگی میکند. روزی گردبادی میآید و دوروتی و سگش و خانهاش را با خود به آسمان میبرد و در سرزمین آز پایین میآورد. دراُز همه چیز زیبا و غریب است، با این حال دوروتی میخواهد هر جور شده به خانهاش برگردد.
دوروتی تصمیم میگیرد به شهر از برود تا از جادوگرانی که در آن شهر زندگی میکنند برای بازگشت به خانه کمک بگیرد. فرانک مورگان، ری بولگر، جک هالی و کلارا بلندیک از جمله بازیگران این فیلم هستند.
هنگامی که ال. فرانک باوم این رمان را با نام The Wonderful Wizard of Oz (جادوگر بینظیر شهر از) ساخت، شاید هدفی والاتر از خلق لحظات سرگرمکننده برای کودکان داشت، هدفی که ویکتور فلمینگ توانست تمام و کمال آن را به انجام رسانده و نهتنها کودکان بلکه برزگسالان را هم به این دنیای جادویی دعوت کند.
پارک ژوراسیک (۱۹۹۳)
پارک ژوراسیک (Jurassic Park) فیلمی در ژانر علمی تخیلی است که کارگردانی آن برعهده استیون اسپیلبرگ بوده و از رمانی به همین نام اثر مایکل کرایتون اقتباس شده. این فیلم هماکنون جز ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ سینما در سایت Imdb است که توانسته در اسکار ۱۹۹۴ برنده ۳ اسکار بهترین تدوین صدا، بهترین میکس صدا و بهترین جلوه های تصویری شود.
این فیلم باتوجه به تکنولوژیهای زمان خودش شاهکار به حساب میآید، طوری که اثرات آن همچنان در تاریخ فیلمهای تخیلی به چشم میخورد. اسپیلبرگ که در ساخت عناوین اقتباسی مهارت زیادی دارد، پیش از این فیلم آروارهها (Jaws) را ساخته بود که آن هم نسبت به کتاب مرجع خود حرفهای بیشتری برای گفتن داشت.
بدون شک رمان اصلی هم نمیتوانست به این خوبی حس ترس و هیجان موجود را به خواننده منتقل کند. همین است که مخاطبان برای زنده نگهداشتن این مدل عناوین ارزش بیشتری قائل میشوند. سم نیل، لورا درن، جف گلدبلوم و باب پک از جمله بازیگران اصلی پارک ژوراسیک هستند.
دانشمندان در جزیره ایزلا نوبلار پارکی تفریحی ساختهاند که در آن دایناسورها را شبیهسازی کردهاند. جان هاموند (ریچارد اتنبرا) گروهی از دانشمندان را برای بازدید از پارک پیش از بازگشایی همگانی فرا میخواند. به سبب سهلانگاری و خرابکاری دستهای از دایناسورها آزاد میشوند و بازدیدکنندگان و کارشناسان میکوشند برای نجات خود از جزیره بگریزند.
فروش بسیار خوب این فیلم سبب شد قسمتهای دوم با نامهای جهان گمشده: پارک ژوراسیک (The Lost world: Jurassic Park) در سال ۱۹۹۷و پارک ژوراسیک ۳ (در سال ۲۰۰۱) و همچنین قسمت چهارم آن با نام دنیای ژوراسیک (Jurassic World) در سال ۲۰۱۵ ساخته شد که داستان علمی تخیلی و وحشتناک 23 سال پس از فیلم اصلی [ پارک ژوراسیک] را به تصویر میکشد.
قسمت پنجم هم با نام دنیای ژوراسیک : سقوط پادشاهی ( Jurassic world: fallen kingdom) در سال ۲۰۱۸ اکران شد که دنباله آن قرار است با عنوان دنیای ژوراسیک: قلمرو (Jurassic World: Dominion) در سال ۲۰۲۱ اکران شود.
ارباب حلقهها: یاران حلقه (۲۰۰۱)
امکان ندارد در چنین لیستی جای سهگانه شگفتانگیز ارباب حلقهها خالی باشد. ارباب حلقهها که توسط پیتر جکسون افسانهای ساخته شده را بدون شک باید یکی از برترین اقتباسهای تاریخ سینما دانست. سهگانهای بیهمتا که تاثیرات انکارناپذیرش تا ابد بر پیکره هالیوود ماندگار خواهد بود.
جکسون توانست به زیبایی هرچه تمامتر نوشته سخت و پرمغز تالکین را ساده و خلاصهتر کرده و با داستانگویی جذاب خود هر فانتزیدوستی را اسیر و شیفته خود کند. گفته میشود در کتاب تالکین مقدمه گستردهای درمورد هابیتها وجود داشته که در فیلم اقتباسی تنها چکیدهای از آن را میبینیم.
ارباب حلقهها: یاران حلقه (The Lord of the Rings: The Fellowship of the Ring) فیلمی فانتزی حماسی بهکارگردانی پیتر جکسون است که براساس جلد نخست رمان ارباب حلقهها بهقلم جی. آر. آر. تالکین در سال ۲۰۰۱ به نمایش درآمد. نخستین قسمت از سهگانه ارباب حلقهها با بودجه ۹۳ میلیون دلاری توانست ۸۷۱ میلیون دلار در سراسر جهان به جیب بزند و همچنین چهار جایزه اسکار را از آن خود کند.
پیتر جکسون پس از انتشار اولین عنوان بیکار نماند و به سراغ دنبالههای آن رفت که شامل ارباب حلقهها: دو برج (The Lord of the Rings: The Two Towers) و و ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه (The Lord of the Rings: The Return of the King) میشود که به ترتیب در سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ به نمایش درآمد.
خبرها حاکی از آن است که پروسه ساخت سریال ارباب حلقهها پس از مدتی توقف به دلیل شیوع ویروس کرونا و با با بهبود وضعیت کشور نیوزیلند، از سر گرفته خواهد شد. این سریال قرار است با با بودجه سرسام آور یک میلیارد دلار از سرویس استریم آمازون پخش شود که میتوان آن را یکی از بلندپروازانهترین تلاشها برای ساخت سریال در تلویزیون دانست.
فصل اول سریال The Lord of the Rings به کارگردانی خوان آنتونیو بایونا (کارگردان فیلم دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده (Jurassic World: Fallen Kingdom)، قرار است در سال ۲۰۲۱ از آمازون منتشر شود که تاریخ دقیق آن هنوز اعلام نشده؛ همچنین در حال حاضر سریال ارباب حلقهها برای فصل دوم نیز تمدید شده است.
پدرخوانده (۱۹۷۲)
پدرخوانده (The Godfather) فیلمی در ژانر درام جنایی به کارگردانی فرانسیس فورد کوپولا و بر اساس کتابی به همین نام به قلم ماریو پوزو است که در سال ۱۹۷۲ به نمایش درآمد. فیلمنامه این اثر، حاصل همکاری فرانسیس فورد کوپولا و ماریو پوزو است.
پیش از این، هیچ فیلمی داستان زندگی گروههای خلافکار و گانگسترها را این چنین به تصویر نکشیده بود. پدرخوانده یکی از مورد احترامترین فیلمهای تاریخ سینماست که برنده ۳ جایزه بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین بازیگر نقش اصلی مرد شد.
فیلم داستان زندگی ویتو کورلئونه و خانوادهاش را در فاصله بین سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۵، فعالیت آنها در زمینهی جرائم سازمان یافته و تلاش برای رقابت با سایر گروههای مافیایی روایت میکند. «پدرخوانده» با هنرنمایی بازیگران مطرحی همچون مارلون براندو، آل پاچینو، جیمز کان، رابرت دووال، تالیا شایر، ریچارد اس. کاستلانو، جان کازال و دایان کیتون با بودجه تنها ۶ تا ۷ میلیون دلار، به فروش جهانی ۲۴۵ میلیون دلار دست یافت.
یکی از نکات جالب توجه آن است که پس از نمایش این اثر اقتباسی، آل پاچینو مراسم اسکار را به سبب اینکه وی را نامزد دریافت جایزه نقش مکمل کرده بودند تحریم کرد. با اینکه مدت نقش پاچینو در فیلم حتی از مارلون براندو هم بیشتر بود، براندو در نهایت، جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد را از آن خود کرد.
مارلون براندو در نقش دون ویتو کورلئونه،آل پاچینو در نقش مایکل کورلئونه،جیمز کان در نقش سانی کورلئونه،ریچارد اس. کاستلانو، رابرت دووال، دایان کیتن، کورلئونه و جان کازال از بازیگران اصلی بازیگران این فیلم هستند.
به دلیل استقبال تماشاگران از این فیلم، دو سال بعد از اکران آن، قسمت دیگری از این فیلم به نام پدرخوانده: قسمت دوم (The Godfather: part II) و در سال ۱۹۹۰ نیز قسمت سوم این فیلم با نام پدرخوانده: قسمت سوم ساخته شد؛ که کوپولا گفتهبود: «فقط باید فیلم اول را میساختم!»
آقای ریپلی بااستعداد (۱۹۹۹)
آقای ریپلی بااستعداد (The Talented Mr. Ripely) عنوان فیلم تریلر روانشناسانهای است که بر اساس رمانی با همین نام نوشته پاتریشیا هایاسمیت در سال ۱۹۹۹ به کارگردانی آنتونی مینگلا ساخته شد.
این فیلم اقتباسی که یکی از تجربههای متفاوت و البته موفق مت دیمون به حساب میآید، توانست نامزد ۵ جایزه اسکار و یک جایزه گلدن گلوب شود و مورد تحسین اهالی سینما قرار گیرد که در این میان نمیتوان از از کارگردانی بسیار خوب آنتونی مینگلا چشمپوشی کرد.
فیلم با یک مهمانی لوکس در پشتبام یکی از ساختمانهای بلند منهتن شروع میشود، جایی که شخصیت اصلی درحال نواختن پیانو است و کت مربوط به دانشگاه پرینستون (Princeton) را به تن دارد. یکی از حاضرین وقتی متوجه میشود که ریپلی (مت دیمون) با پسرش هم دانشگاهی بوده بعد از پایان جشن به او نزدیک شده و پیشنهادی عجیب به او میدهد: «کل هزینه سفرت به اروپا رو پرداخت میکنم و اگر بتونی پسرم رو برگردونی بهت ۱۰۰۰ دلار جایزه میدم.» اینجاست که لحظات هیجانانگیز فیلم آغاز میشود.
جیمز ربهورن، گونت پالترو، جود لاو، کیت بلانشت و فلیپ هافمن از جمله بازیگران نامآشنایی هستند که در این عنوان اقتباسی به نقشآفرینی پرداختهاند.
جالب است بدانید پیش از آنکه مت دیمون برای نقش ریپلی انتخاب شود، پیشنهاد آن به لئوناردو دیکاپریو داده شده بوده که وی آن را نپذیرف و سپس مینگلا با تماشای بازی بینقص مت دیمون در فیلم Good Will Hunting (ویل هانتینگ نابغه) او را برای بازی در نقش مذکور انتخاب کرد.
بدون شک عناوین بیشمار دیگری نیز هستند که میتوانستند در این لیست قرار بگیرند، شاهکارهایی نظیر درخشش (The Shining)، جایی برای پیرمردها نیست (No Country for Old Men)، فارست گامپ (Forrest Gump) ، خون به پا خواهد شد (There Will Be Blood) و بسیاری دیگر.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
به نظرم مقاله کاملی بود، کاش به فیلمای Blade runner و Fight club هم اشاره میکردید
نمیدونستم شاوشنگ کتاب داشته
استفن کینگ کتاب رو نوشته که به سلطان وحشت معروفه اما سر شاوشنگ معلوم نیست چطوری بوده که اصلا به سراغ عناصر وحشت نرفته