ناشر بازی: باندای نامکو | مدت زمان بازی: 30 ساعت |
سازنده بازی: FromSoftware | کامل کردن بازی: 60 ساعت |
مرگ گادوین و شکستن الدن رینگ سبب شده بود تا همه به جان یکدیگر بیافتند. مالنیا علیه ژنرال رادان شمشیر میزد و رایکارد در قلمروی خودش به ماری عظیم الجثه خدمت میکرد. جنگ بزرگ میان فرزندان ماریکا هیچ برندهای نداشت و هیچکس نتوانست به عنوان حاکم مطلق Lands Between شناخته شود. در این بین یک نفر بی سر و صدا به کار خودش مشغول بود و نقشههای بزرگی در سر داشت. میکلای مهربان همان کسی بود که بسیاری از نیمه خدایان از او هراس داشتند و به دانش بیبدیلش غبطه میخوردند. دزدیده شدن توسط برادر ناتنی از یک سو و فرو رفتن در خوابی عمیق از سوی دیگر باعث شد تا سرنوشت میکلا بر همگان پوشیده بماند اما چه کسی فکر میکرد که سرزمین دیگری به نام Realm of Shadows وجود داشته باشد و فرزند ماریکا از آنجا سر در آورده باشد؟ میکلا به دنبال چه چیزی میگشت و چرا به سرنوشت و تمام قدرتهایش در جهان Lands Between پشت کرد؟ آیا او به چیزی میاندیشید که در مخیله هیچکدام از خواهران و برادرانش نمیگنجید؟ اینها سوالاتی است که در جدیدترین ساخته هیدتاکا میازاکی و استودیوی فرامسافتور پاسخ داده خواهند شد؛ بسته الحاقی الدن رینگ به نام Shadow of the Erdtree که باید آن را مورد انتظارترین بازی سال ۲۰۲۴ خطاب کرد. در ادامه با ویجیاتو همراه باشید.
همه چیز با مرگ ژنرال رادان و موگ، ارباب خون آغاز میشود؛ جایی که بازیکن با یک شوالیه به نام لِدا صحبت میکند و درمییابد که برای یافتن میکلا، باید راهی سرزمین سایهها شود. راه رسیدن به این سرزمین از تماس با دستان بیجان میکلا میگذرد و از همینجا قهرمان داستان راهی سفری پر فراز و نشیب خواهد شد. ورود به سرزمین سایه و مشاهده درخت بزرگ دور دست همان حس آشنای شروع الدن رینگ را به همراه دارد؛ جهانی بزرگ و پر رمز و راز که قرار است مدتها در آن مشغول شویم. شما از همان ابتدا آزاد هستید تا هر کجایی که میخواهید بروید و جستجو کنید اما پیدا کردن میکلا به این راحتی نیست و باید کارهای زیادی را انجام داد تا به نتیجه دلخواه رسید. سرنخهای زیادی در گوشه و کنار محیط وجود دارد که میتوان با مشاهده و مطالعه آنها به اطلاعات مورد نظر رسید. این سرنخها که با عنوان Miquella’s Cross شناخته میشوند، به وضعیت شخصیت میکلا در آن لحظه به خصوص میپردازند که به شناخت بازیکن از روحیات او کمک میکند.
اگرچه میکلا کلیدیترین شخصیت بازی به حساب میآید اما او در انجام ماموریت مهم خود تنها نیست و کاراکترهای مختلفی به دنبال او در حرکت هستند که هر کدام ویژگیهای خاص خود را دارند. به عنوان مثال لدا به عنوان رهبر این گروه شناخته میشود و هر کسی را که به ارباب او توهین کند، از میان برمیدارد. فریا از مریدهای ژنرال رادان بوده و از لحاظ فیزیکی قدرتمندتر است. او انگیزههای خاص خودش را از دنبال کردن میکلا دارد و در مواقع حساس میتواند به کمک بازیکن بیاید. میازاکی و تیمش تمام تلاش خود را کردهاند تا از همیشه سادهتر داستان را روایت کنند تا بازیکنان بتوانند لایههای اول داستان را به خوبی درک کنند اما هنر تیم سازنده به روایت قطره چکانی برمیگردد که به امضای آنها بدل شده است. حالا میتوان پنهانیترین زوایای داستان را با مطالعه آیتمهای پخش شده در گوشه و کنار محیط بزرگ بازی به خوبی فهمید. به طور مثال بخش زیادی از داستان مزمر در آیتمهای او پنهان شده و برای درک بیشتر، باید لباس و تجهیزات جنگی او را مورد مطالعه قرار داد. این موضوع در بازی اصلی هم وجود داشت اما حالا بیش از پیش باید وقت گذاشت تا به لایههای زیرین داستان دست پیدا کرد. شاید بهتر باشد که کشف این موارد را به خودتان واگذار کنم تا از بازی لذت بیشتری ببرید.
الدن رینگ جدید یا همان Shadow of the Erdtree از بعد هنری یکی از زیباترین بازیهای تیم سازنده تا به امروز است و باید آرتیستهای فرام سافتور را ستود. هر بخش از سرزمین سایهها از دانجنهای پر پیچ و خم گرفته تا محیطهای باز نفس گیر و باشکوه به تصویر کشیده شدهاند و چشمانتان را نوازش میکنند. اکنون دیگر خبری از دانجنهای تکراری و شبیه به هم نیست و باید گفت که هر دانجن، شرایط خاص خودش را دارد که برای تمام کردن برخی از آنها باید معماهای محیطی جذابی را حل کنید. به عنوان مثال یکی از این دانجنها به کوزههای عجیب و غریب اختصاص دارد که باید با تعامل با آنها پیش بروید و این در حالیست که نمونه دیگر در تاریکی اتفاق میافتد و باید به دنبال روشن کردن محیط باشید. تنوع باسهای دانجنها هم بسیار خوب است و به شخصه یادم نمیآید که با نمونه تکراری مواجه شده باشم. سازندگان برعکس بازی اصلی که کمیت دانجنها را هدف قرار داده بودند، حالا کیفیت را جایگزین کردهاند که نتیجه کار، شماری از بهترین دانجنهای ساخته شده توسط فرام سافتور است. در کنار این موارد، یک سری دانجن جدید هم وجود دارد که به آنها Forge میگوییم. داخل فورجها باس فایت وجود ندارد و باید با مبارزههای به مراتب چالش برانگیزتر، مسیر خود را از میان آهنگرهای سنگی باز کنید تا بتوانید به آیتمهای کمیاب دسترسی پیدا کنید. این بخش هم خالی از خلاقیت نیست و بازهم یک سری معماهای جذاب، عمق خاصی به مراحل این چنینی دادهاند.
موسیقیهای Shadow of the Erdtree به مانند تمامی ساختههای یک دهه گذشته استودیوی فرام سافتور، زیبا و شنیدنی از آب در آمدهاند. نمیدانم که پس از جذایی یوکا کیتامورا به عنوان آهنگساز اصلی، آیا او در ساخت قطعهای مشارکت داشته یا خیر اما رد او را میتوان در بعضی از قطعات باس فایتها به خوبی شنید. همانطور که میدانید، تیم موسیقی در بازی الدن رینگ وظایف سنگینی داشتند و علاوه بر باس فایتها، برای محیطهای جهان باز هم قطعاتی نوشته بودند که این مورد به نسخه جدید هم منتقل شده است. قطعات مربوط به جهان باز، تاثیرگذارند و غم داخل سرزمین سایهها را به خوبی انتقال میدهند و از آن طرف هم موسیقی باس فایتها، حماسی و با ضربآهنگ سریعتری اجرا میشوند تا هیجان به اوج خودش برسد.
بازی در بخش گیمپلی تغییرات بنیادین نداشته است اما اضافه شدن کلاسهای جدید سلاحها باعث شده تا عمق مبارزات بیشتر از گذشته به نظر برسد. حالا سلاحهایی مثل Light Greatsword و البته Perfume Bottle میتوانند گزینههای مناسبی برای نابود کردن دشمنان سرسختی باشند که برای از بین بردن شما به هر راهی متوسل میشوند. این سلاحها حرکات مخصوصی دارند که آنها را از نمونههای قبلی متمایز میکند که بسته به مدل بازی کردنتان میتوانند جایگزین سلاحهای قدیمیتر شوند. به جز این موارد باید به تنوع شگفت انگیز دشمنان اشاره کرد که هرکدامشان میتوانند چالش برانگیز باشند. از عقربهای کشنده گرفته تا پرندههایی که بیرحمانه به سوی شما حملهور میشوند، همگی در آغاز مسیر کار را برایتان دشوار خواهند کرد. این دشمنان در گوشه و کنار بازی پخش شدهاند و برخی از آنها مخصوص به یک منطقه به خصوص هستند و همهجا یافت نمیشوند. در کنار این موارد، غولهای بزرگی هستند که به این راحتی تسلیم نمیشوند و میتوانند با یک ضربه کارتان را تمام کنند. این دشمنان آداب مبارزه خاص خودشان را دارند و برخی را باید با ضربه به پاهایشان از بین برد و برخی دیگر را با پرت کردن کوزههای آتشین زمینگیر کرد.
امکان ندارد که درباره بازیهای فرام سافتور حرف بزنیم و به باسهای آنها اشاره نکنیم. خودتان را برای شماری از حماسیترین باسهای ساخته شده توسط میازاکی و تیمش آماده کنید. این باس فایتها که اغلب در لگسی دانجنها قرار دارند، بعد دیگری از رویا پردازیهای این تیم خلاق را نشان میدهند. مبارزه با شیر رقصنده قلعه Belurat دست گرمی خوبی برای ورود به Shadow of the Erdtree خواهد بود و شما را به خوبی در فضای بازی جدید قرار میدهد. این باس فایت که از یک شیر سنگی سوار بر شش پای شبیه به انسان تشکیل شده، ضربات متنوعی دارد و میتواند با قدرتهای صاعقه، آتش و حتی نفرینش، شما را در هر لحظه شوکه کند.
سازندگان برای اینکه بازیکنان از قدرتها و لولهای خود که در این دو سال به دست آوردهاند سوء استفاده نکنند، مکانیزم تازهای تعریف کردهاند که تنها در سرزمین سایهها کاربرد دارد. حالا فقط لول آپ کردن ضامن قدرتمند شدن نیست و به دست آوردن آیتمهایی مثل Scadutree Fragment و البته Revered Spirit Ash کلید زنده ماندن شما در این دنیای تاریک خواهند بود. مورد اول روی قدرتمندتر شدن ضربههای وارد شده و البته دریافتی در حالت یک نفره تاثیرگذار است و دومی برای بخش آنلاین و همچنین احضار ارواح مختلف استفاده میشود و قدرت آنها را افزایش میدهد. پس در نظر داشته باشید که لول ۱۵۰ و ۲۵۰ در آغاز راه فرقی با یکدیگر ندارند و فقط این دو آیتم میتوانند تفاوتها را رقم بزنند. توجه داشته باشید که برای ورود به Shadow of the Erdtree باید حتما دوتا از باس فایتهای بازی اصلی به نامهای Starscourge Radahn و همچنین Mohg, Lord of Blood را حتما شکست داده باشید در غیر این صورت نمیتوانید از محتوای جدید استفاده کنید.
در وصف ساخته جدید نابغه صنعت بازیهای ویدیویی میتوان ساعتها نوشت و او را ستود. میازاکی و تیم بینظیرش محصولی ۴۰ دلاری را برایمان تدارک دیدهاند که اگر بازی اصلی وجود نداشت، میشد همین را به راحتی با ۶۰ دلار به فروش رساند. محتوای Shadow of the Erdtree به قدری زیاد است که میتواند شما را تا مدتها سرگرم کند. ارزش تکرار بسیار بالای این محصول سبب میشود تا با اطمینان بگوییم که با بهترین محتوای اضافه این استودیو تا به امروز طرف خواهید شد. چشمانتان را ببندید و خود را به جادوی الدن رینگ بسپارید و مطمئن باشید که ناامید نخواهید شد.
بسته الحاقی Shadow of The Erdtree براساس کد ارسالی ناشر (بندای نامکو) برای ویجیاتو روی پلتفرم پیسی بررسی شده است.
محتوای اضافه شونده Shadow of the Erdtree را میتوان یک دستاورد بزرگ برای استودیوی فرام سافتور قلمداد کرد؛ عنوانی که میتواند یک بار دیگر هنر بازیسازی میازاکی بزرگ را به رخ بکشد. ای کاش که تیم سازنده برنامههای خودش را برای ساخت یک دنباله هیجان انگیز اعلام کند زیرا کماکان پاسخ برخی سوالات بیجواب مانده است.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
soso
منظره هاش فوق العادس شاید یکی دوتا بازی باشن با همچین منظره هایی
امید به این دی ال سی ۱۰۰ داد پس قطعا شاهکاره