۱۵ فیلم کارآگاهی که تا آخرین صحنه شما را در بلاتکلیفی نگه می‌دارد

برخی از فیلم‌ها آنقدر هیجان‌انگیز و جالب هستند که حتی نمی‌توان تماشای یک صحنه آن را از دست داد. این اتفاق بیشتر درمورد فیلم‌های معمایی و کارآگاهی یا به تعبیر عده‌ای، جنایی، صدق می‌کند؛ هنگامی که مخاطب تماما درگیر داستان شده و حتی سعی می‌کند ذهن شخصیت‌های فیلم را بخواند و حرکات بعدی آن‌ها را پیش‌بینی کند. عناوینی نظیر Seven (هفت)، Knives Out (چاقوکشی) که می‌توانید نقد آن را از ویجیاتو مطالعه کنید، Heat (مخمصه) و بسیاری دیگر.

فیلم‌ معمایی و کارآگاهی را عموما می‌توان به عنوان زیرمجموعه آثار جنایی یا تریلرها (آثار هیجان انگیز) طبقه‌بندی کرد. فیلم‌هایی که بر یک جنایت حل‌نشده (اغلب موضوع یک دزدی، قتل یا آدم‌ربایی) تمرکز می‌کنند و در عین حال یک شخصیت اصلی کارآگاه دارند که جنایت را دنبال می‌کند و سیر وقایع بر حل معما یا تغییر شرایط او اثرگذار است.

تعقیب سرنخ‌ها، بررسی شواهد، بازجویی‌ها، تعقیب مجرم‌ها و گاهی اوقات صحنه‌های اکشن می‌توانند به این آثار راه پیدا کنند. بعضی از فیلم‌های کارآگاهی را بیشتر می‌توان به عنوان یک اثر جنایی یا گنگستری ارزیابی کرد و بعضی دیگر آثاری معمایی هستند که در آن‌ها تعلیق و رمزوارگی حرف اول را می‌زنند.

در ادامه مقاله قرار است به ۱۵ فیلم معمایی و کارآگاهی بپردازیم که ذهن مخاطب را مشوش کرده و او را وادار می‌کند که به دنبال سرنخ‌ها بگردد و جواب معما را تا آخرین سکانس پیدا کند و معمولا به تماشاگر و حدسیاتش، رودست می‌زند. با ویجیاتو همراه باشید.

• ۱۰ فیلم ترسناک با مضمون تعقیب و گُریز
• بهترین فیلم‌های پاپ کورنی زیر ۹۰ دقیقه

---

(The Life of David Gale (2003

عنوان The Life of David Gale (زندگی آقای گِیل) فیلمی در ژانر دلهره‌آور  و به‌کارگردانی آلن پارکر است که برای نخستین بار در سال ۲۰۰۲ به نمایش درآمد.دیوید گیل ( با بازی کوین اسپیسی) استاد دانشگاه هاروارد، از مخالفان اجرای حکم اعدام در ایالت تگزاس آمریکا است که خودش طی اتفاقاتی به جرم قتل محکوم به اعدام می‌شود؛ بتسی بلوم (کیت وینسلت)  روزنامه نگاری است که با دیوید گیل مصاحبه ای انجام می دهد.

دیوید گیل محکوم به قتل یک فعال اجتماعی است و در سه روز آینده قرار است که اعدام شود. بتسی هرچه بیشتر با پرفسور ارتباط برقرار می کند بهتر درک می کند زندگی او در دستانش است و باید ثابت کند که گیل بی گناه است. این فیلم دراماتیک عنوان غافلگیر‌کننده‌ای دارد و نمی‌توان به‌راحتی پایان آن را پیش‌بینی کرد. لورا لینی، گابریل مان، رونا میترا، مت کریون و لئون ریپی سایر بازیگران این فیلم را تشکیل می‌دهند.

(Trance (2013

خلسه (Trance) از آن دسته آثار قابل ستایش دنی بویل، کارگردان آثاری چون میلیونر زاغه‌نشین ( Slumdog Millionaire) و 127 ساعت (127 Hours) است که حداقل ارزش یک‌بار نگاه کردن را دارد.

فیلم داستان مردی به‌نام سیمون (جیمز مک‌آووی) را دنبال می‌کند که به فرانک (ونسان کسل)،که شریک و دوستش در یک سرقت هنری است، خیانت می‌کند و تابلوی باارزشی را که با هم سرقت کرده‌اند، پنهان می‌کند. در طول سرقت سیمون  اما بر اثر واردآمدن ضربه‌ای به سرش دچار فراموشی می‌شود و نمی‌تواند به خاطر بیاورد که تابلوی گران‌قیمت را که اثری هنری از فرانسیسکو گویا (نقاش بزرگ اسپانیایی) است، کجا پنهان کرده‌است. سارقان نقاشی سیمون را می دزدند اما جوابی نمی توانند از او بگیرند.

آنها یک متخصص هیپنوتیزم به نام الیزابت را استخدام می کنند که می تواند هر چیزی را از حافظه بیرون بکشد. خلسه یکی‌ از آثار جذاب دنی بویل است و اتفاقات آن به گونه‌ای رقم می خورد  که هر مخاطبی را شگفت زده می‌کند.

البته ابعاد شخصیتی سیمون، که جیمز مک‌آووی نقش آن را ایفا می‌کند تقریبا تا انتهای داستان- به نوعی پنهان می مانند که برای تماشاگر کمی خسته‌کننده است.

(2007) Gone Baby Gone

عنوان «Gone Baby Gone» اقتباسی از رمانی به همین نام، اثر دنیس لیهان است (که اخیرا توسط نشر نیماژ به فارسی برگردانده شده) و بن افلک وظیفه کارگردانی و نویسندگی آن را برعهده داشته که برادرش کیسی نیز در در این فیلم به ایفای نقش پرداخته است.

داستان درباره دختربچه‌ای ۴ ساله به‌نام آماندا است که در حومه شهر بوستون زندگی می‌کند و یک روز درحالی که مادرش خانه نبوده دزدیده می‌شود. پس از این اتفاق تمام اعضای پلیس درگیر بازجویی می شوند، اما بعد از گذشت چند روز عملیات جستجو به هیچ نتیجه ای نمی رسد و از همین رو عمه آماندا (ایمی رایان) دو کارگاه خصوصی متشکل از پاتریک کنزی (کیسی افلک) و انجی گنارو (میشل موناهن) را استخدام می‌کند تا آماندا را پیدا کنند. پاتریک و انجی با قبول کردن این پرونده نه تنها شهرت بلکه جان خود را هم به خطر می اندازند.

«Gone Baby Gone» فیلمی در ژانر جنایی، نئو نوآر، و رمزآلود است که بازیگرانی چون مورگان فریمن، اد هریس، جان اشتون و رابرت والبرگ در آن ایفای نقش کرده‌اند.

اصلاً به بچه‌ت اهمیت میدی؟

کاراگاه رمی برسنت (با بازی اد هریس)

(2016) The Girl on the Train

دختری در قطار (The girl on the Train) فیلم معمایی مهیج آمریکایی، به نویسندگی ارین کریسیدا ویلسون و کارگردانی تیت تیلور است، که اقتباسی از رمانی با همین نام به قلم نویسنده بریتانیایی پائولا هاوکینز است (کتاب این اثر توسط ناشرین مختلف به فارسی برگردانده شده است) این فیلم با حضور بازیگرانی چون امیلی بلانت، ربکا فرگوسن، هیلی بنت، جاستین ثرو، لوک ایوانز و ادگار رامیرز توانست در زمان اکران عملکرد نسبتا خوبی داشته باشد و با وجود بودجه ۴۵ میلیون دلاری توانست در مجموع ۱۷۳٫۲ میلیون دلار از گیشه به جیب بزند.

در این عنوان اقتباسی شاهد اتفاقاتی هستیم که برای شخصیت ریچل (امیلی بلانت) می‌افتد، ریچل پس از از شکست در زندگی مشترک و از دست دادن شغلش، زندگی ملال‌آور و بی‌هدفی را می‌گذارند. قطار هر روز ریچل  را از کنار یک کلبه روستایی عبور می دهد که در نگاه اول محل زندگی یک زوج فوق العاده است. اما در حقیقت این  زوج شوهر سابق ریچل و همسر فعلی او  آنا ( ربکا فرگوسن) هستند. یک ناگهان همه چیز تغییر میکند، ریچل چیزی میبیند که نباید می دیده و به داستانی پیچیده کشیده می‌شود.

(2007) Zodiac

زودیاک (Zodiac) را می‌توان یکی از پنج فیلم برتر دیوید فینچر نامید که براساس  کتابی با همین نام به قلم رابرت گری‌اسمیت در سال ۲۰۰۷ به نمایش درآمد. دیوید فینچر پیش از این کارگردانی آثاری چون Fight club، Seven، Gone Girl را برعهده داشته و به جرئت می‌توان او را استاد فیلم‌های جنایی دانست.

زودیاک که ششمین فیلم بلند فینچر به حساب می‌آید سراغ ماجرای واقعی درگیری پلیس و سیستم قضایی با پرونده‌های قاتلی سریالی می‌رود که در دهه‌های شصت و هفتاد میلادی به فعالیت پرداخته است و همین آن را به فیلمی تماشایی تبدیل می‌کند. یکی از بهترین فیلم های جهان بر اساس واقعیت که دو کارآگاه با بازی‌ مارک رافلو و آنتونی ادواردز و دو گزارشگر با نقش‌آفرینی‌ جیک جیلنهال و رابرت داونی جونیور را به‌عنوان کاراکترهای اصلی دارد و Zodiac Killer را که در شهر سان فرانسیسکو به‌دنبال مردم می‌افتاد و آن‌ها را به قتل می‌رساند، در جایگاه یکی از ترسناک‌ترین قاتل‌های سریالی تاریخ معرفی می‌کند.

۲۵ سال است که این قاتل سریالی کل سان فرانسیسکو را در ترس فرو برده؛ او از طریق خبرنگاران با مسئولین ارتباط برقرار میکند و در نامه هایش پلیس ها را به خاطر بی مسئولیت بودنشان سرزنش میکند. پائول آوری و رابرت سیلور اسمیت، دو کارمند روزنامه به این نامه های اسرار آمیز علاقه مند می‌شوند و تصمیم می‌گیرند به پلیس برای گرفتن رد این قاتل کمک کنند که این کار آنقدرها هم ساده نیست.

(2001) Mulholland Drive

فیلم جاده مالهالند (Mulholland Drive) اثری در ژانر نئو نوآر و معمایی است که در سال ۲۰۰۲ به کارگردانی و نویسندگی دیوید لینچ در آمریکا منتشر شد که در اوج سورئال، باورپذیری، شاهکاری شکل‌گرفته بر پایه‌ی اتمسفرسازی‌های خارق‌العاده را به تصویر می‌کشد که عمقی بی‌نهایت دارد.

داستان این فیلم به صورت پیوسته نیست ودر چند وهله اتفاق می‌افتد. زنی سیاه مو (لورا النا هرینگ) که در اثر تصادفی مجروح شده به‌طور پنهانی به خانه پیرزنی که در حال رفتن به مسافرت است وارد می‌شود. هنرپیشه جوان و بلند پروازی به نام بتی (نائومی واتس) که برای بازی در هالیوود از کانادا به لس آنجلس آمده و می‌خواهد تبدیل به ستاره‌ای بزرگ در هالیوود شود.

بتی هنگام ورود به خانه خاله‌اش که برای ضبط فیلمی به کانادا رفته با زن سیاه مو روبرو می‌شود. زن سیاه مو که حافظه خود را در اثر تصادف از دست داده در اثر دیدن پوستر فیلم گیلدا (۱۹۴۶) که در بالای آینه قرار دارد خود را به اسم هنرپیشه اصلی یعنی ریتا معرفی می‌کند.

آن زن می‌خواهد زندگی جدیدی را در هالیوود آغاز در این میان بتی تصمیم می‌گیرد به ریتا برای بازگشت حافظه اش کمک کند. اما رازهای مربوط به گذشته  مصرانه در تعقیب او هستند. آن دو مردی که هنگام تصادف با او در ماشین بودند چه کسانی هستند؟  چه کسی در آن تصادف مرد؟ و چرا بتی دوست جدیدش گاه و بیگاه در زندگی اش ظاهر می شود؟

تمای این ویژگی‌ها فیلم را به اثری غیرمعمول با تغییراتی غافلگیر کننده و پایانی دور از انتظار تبدیل کرده است و تفاسیر مختلفی از داستان آن می‌توان داشت. شدیدا توصیه می‌کنم بعد از دیدن فیلم، نقدهای تفصیلی آن را بخوانید.

(2007) The Number 23

«شماره ۲۳» عنوان فیلمی در ژانر تریلر روانشناسانه به کارگردانی جوئل شوماخر و بازی جیم کری است که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد. این دومین همکاری شوماخر و کری بعد از بتمن برای برای همیشه (Batman Forever) بود. جیم کری برای این فیلم نامزد جایزه تمشک طلایی بدترین بازیگر مرد شد! اما اشتباه نکنید، فیلم می‌تواند هیجان انگیز رفتار کند و تماشاگر را با خود تا لحظه آخر بکشد.

والتر اسپارو (جیم کری) مامور کنترل حیوانات است، وی شروع به  خواندن رمانی به نام  شماره ۲۳ می‌کند که همسرش به او داده هرچقدر بیشتر این کتاب را می خواند بیشتر متوجه می شود که آنچه برای شخصیت اصلی داستان اتفاق می‌فتد عینا مانند آن چیزی است که برای زندگی خودش رخ داده. والتر رفته رفته درگیر عدد ۲۳ شده و برای تغییر آینده مجبور است  راز این شماره را کشف کند. چراکه درغیر این صورت مرتکب همان قتل‌های بی رحمانه ای می شود که شخصیت اصلی کتاب انجامش داده.

شماره ۲۳ باب میل کسانی است که به فیلم های درام و اسرار‌آمیز و البته جیم کری علاقه‌دارند. پال بوچر، ویرجینیا مادسن، لوگن لرمان، رونا میترا، باد کرت و مارک پلگرینو سایر بازیگران این عنوان را تشکیل می‌دهند.

(2000) Memento

«ممنتو» فیلمی در ژانر (نئو نوآر) است که ابعاد روانشناسانه داستانی با محوریت شخصی به نام لئونارد شلبی را بررسی می‌کند. نکته‌ای که باعث جلب توجه عامه مردم و همچنین تماشاگرانی که سینما را حرفه‌ای تر دنبال می‌کند، می‌شود، پرداخت مبتکرانه فیلم است.

Memento شامل سکانس‌هایی سیاه و سفید است که روایت آن‌ها خطی و منحصر به زمان حال و سکانس‌هایی رنگی که وقایع به صورت برعکس (از آخر به اول) در آن‌ها روایت می‌شود، است و در آخر داستان این دو نوع روایت به هم پیوند می‌خورند. کریستوفر نولان که متخصص سبک‌های این چنینی است، فیلمنامه را ر پایه داستان کوتاهی از برادرش، جاناتان نوشته‌است.

لئوناردو شلبی (گای پیرس) از یک نوع نادر فراموشی رنج می برد، او قبل از اینکه دچار این بیماری شود وقایعی را به خاطر می آورد. او با کمک یادداشت‌ها، خالکوبی‌ها و عکس‌هایش سعی می‌کند خلاء حافظه‌اش را پر کند. حافظه شلبی فقط این را یاد آور می‌شود که همسرش به قتل رسیده و حالا تلاش می کند بفهمد چه کسی این کار را انجام داده. برای بازسازی وقایع گذشته نزدیک، لئوناردو از همه چیز عکس می گیرد تا کمکش کنند قطعات این پازل را کنار هم بچیند. ممنتو فیلمی غیرمعمول است که پیوسته بیننده را در شک نگه می دارد.

نولان عمده انرژی خود و فیلمش را روی «حرف» قرار می‌دهد. با توضیح اینکه فیلم در نقد بی‌ریشگی و بی‌هویتی انسان مدرن معاصر است، فیلم را پیش می‌برد و دائما این نکته را یاد‌آوری می‌کند. اساسا کریستوفر نولان و برادرش جاناتان «حرف زدن» و مخاطب را از طریق آن و به وسیله فرمی ناقص و تکنیکی خوش آب و رنگ تحت تاثیر قرار می‌دهند.

ما همه به خودمون دروغ میگیم تا راضی باشیم.

لیونارد شلبی (با بازی گای پیرس)

(2013) Prisoners

فیلم سینمایی زندانیان (Prisoners) عنوان فیلمی جنایی به کارگردانی دنیس ویلنیو و تهیه شده در شرکت برادران وارنر است که بازیگران نام‌آشنایی چون هیو جکمن، جیک جیلنهال، ماریا بلو، ترنس هاوارد، ملیسا لئو در آن به ایفای نقش پرداخته‌اند.

زندانیان فیلمی دلهره آور و اکشن است که توجه هر بیننده‌ای را در تمام طول فیلم جلب خود می‌کند. این فیلم درمجموع  نقدهای مثبتی را دریافت کرد و توانست در سایت  Rotten Tomatoes از ۲۲۳ نقد نمره ۸۲٪، و رتبه ۷٫۳ از ۱۰ را گرفت. منتقدان سایت به‌طور کل معتقد بودن که  زندانیان دارای یک پیچیدگی احساسی و حس ترس است که باعث می‌شود فیلم جذاب (و نگران‌کننده) شود.

کلر دوور (هیوجکمن) با یکی از بدترین کابوس های هر پدر و مادری روبرو می شود؛ دختر شش ساله‌اش به همراه دوستش نا پدید می شوند. تنها سرنخ خانه متحرکی است که در خیابان پارک بوده. کارآگاه لوکی (جیک جیلنهال) راننده را بازداشت می کند اما خیلی زود به دلیل کمبود سرنخ او را رها می کند تا برود. پلیس در درستی مدارک تردید دارد و کلر که دیگر تحمل ندارد تصمیم می گیرد پرونده را خود به دست بگیرد. فیلمی دلهره آور و اکشن که توجه بیننده را در تمام طول فیلم جلب خود می کند.

(2007) Fracture

شکست (Fracture) ساخته درخور توجه «گریگوری هابلیت» است در ابتدای کار، تمامی نکاتی که درمورد فیلم‌های جنایی صدق می‌کند را به طور کامل در اختیار مخاطب قرار داده.  دیوید استراترن، رزمند پایک، امبت دیویتس و بیلی برک بازیگران از جمله بازیگران این عنوان هستند.

ویلی بیچام (رایان گاسلینگ) دستیار دادستان منطقه قبل از اینکه به کمپانی دیگری برود مشغول پرونده تد کراوفورد می شود که به سر همسرش شلیک کرده است. بیچام فکر می‌کند این مورد به سادگی حل می شود، چراکه اعتراف جنایتکار به قتل را هم در اختیار دارند. اما نتیجه بازجویی ها مشخص می‌کند که متهم هیچگونه مدرک جرمی که دال بر جنایتش باشد ندارد.

پس دقیقا چه چیزی به سر همسرش شلیک کرده است؟ این فیلم یکی‌دیگر از آن عناوین هیجان انگیز است که تا لحظه آخر همه چیز را برای بیننده‌اش رو نمی کند.

(2013) Before I Go to Sleep

پیش از آن که بخوابم (Before I Go to Sleep) فیلمی رمزآلود و مهیج به کارگردانی و نویسندگی روان جافه است که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد. داستان فیلم برگرفته از رمانی به همین نام اثر اس.جی. واتسون است (و توسط نشر آموت به فارسی برگردانده شده) و از بازیگران آن می‌توان به نیکول کیدمن، مارک استرانگ و کالین فرث اشاره کرد.

کریستین لوکاس (نیکول کیدمن) شخصیت اصلی این فیلم از مشکلی که برای حافظه اش پیش آمده رنج می برد. هر روز صبح از خواب بیدار می شود و هیچ چیزی به خاطر نمی آورد و هر بار تلاش می‌کند وقایع زندگی خودش را به یاد آورد. او همسری دارد که برایش اهمیت قائل است و به او کمک می کند خودش را به یاد بیاورد.

کریستین در پی توصیه پزشکش شروع به ضبط ویدئوهایی از خود می کند که به بازگشت حافظه اش کمک کند و به لطف همین روش جزئیات وحشتناکی از گذشته اش را به یاد می آورد که نه تنها باعث وحشت خودش می شود، بلکه طبیعت واقعی بعضی افراد را نیز افشا می کند.

«پیش از آنکه بخوابم»، فیلمی اسرارآمیز است که به زیبایی هرچه تمام دشواری‌های زندگی را به تصویر کشیده.

(2003) Mystic River

رودخانه مرموز (Mystic River) یک فیلم معمایی درام از کلینت ایستوود، کارگردان آمریکایی است که بر اساس فیلمنامه‌ای از برایان هالگلند و بر اساس داستانی به همین نام اثر دنیس لهان (که توسط نشر جهان کتاب نیز ترجمه و در بازار نشر کشور ارائه شده) در سال ۲۰۰۳ در آمریکا اکران شد.

جیمی مارکوم (شان پن)،  دیوید بویل( تیم رابینز) و شان دوین (  کوین بیکن) از کودکی دوستانی جدا‌نشدنی بودند. مانند تمام پسرهای هم سن خود به بازی هاکی و دردسر درست کردن علاقه داشتند؛ اما روزی یک تصادف زندگی همه آنها را تغییر می دهد. ۳۰ سال بعد یک تراژدی جدید این پسرها را یکبار دیگر دور هم جمع می کند. دختر جیمی به قتل رسیده و شان این پرونده را به دست گرفته و تلاش می کند از موضوع سردر بیاورد. با این وجود جیمی ترجیح می دهد تحقیقات خود را انجام دهد و به این مشکوک است که دوستش دیو قاتل باشد چون مشخصاتش با مجرم شباهت زیادی دارد.

این فیلم با کارگردانی بی‌نقص ایستوود توانست جوایز زیادی از جمله اسکار در رشته‌های بهترین بازیگر نقش اول مرد (شان پن) و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (تیم رابینز)، نامزد اسکار در رشته‌های بهترین بازیگر نقش مکمل زن (مارسیا گای هاردن)، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین فیلم سال را از آن خود کند.

(2005) Flightplan

نقشه پرواز (Flightplan) عنوان این فیلم درام، معمایی و مهیج به کارگردانی روبرت شونتکه است که ۱۴ سال پیش یعنی سال ۲۰۰۵ منتشر شد. در این فیلم بازیگرانی چون جودی فاستر، پیتر سارسگارد، شان بین، کیت بیهن و مت بامر به ایفای نقش پرداخته‌اند.

داستان فیلم درباره کایل پرات (جودی فاستر) است که در طول یک پرواز از برلین به نیویورک  دختر کوچکش را گم می کند. او که بعد از مرگ همسرش استرس‌های احساسی زیادی را متحمل شده، تلاش می کند به خدمه هواپیما و مسافران که به او اعتماد ندارند این موضوع را ثابت کند. شرایط خیلی نامعقول پیش می‌ورد طوری که خود او نیز به آنچه واقعا رخ داده شک می کند. به‌علاوه همه چیز نشان می دهد که دخترش اصلا سوار هواپیما نشده است. اما کایل حس می کند یک جای کار می لنگد بنابراین تصمیم می گیرد به هر شکل ممکن به قلب این مشکل بزند.

در فیلم نقشه پرواز حدود ۱۴ بازیگر جلوی دوربین رفته‌اند که از نظر تعداد بازیگران می‌توان آن را یک اثر پربازیگر عنوان کرد. از این‌لحاظ کارگردانی فیلم نقشه پرواز باتوجه به بازی گرفتن از این تعداد بازیگر و مدیریت آنها کار بسیار دشواری بوده است. نقشه پرواز یکی از آن فیلم‌های هیجان‌انگیز است که تا پایان آن نمی توانید خود را از صفحه نمایش جدا کنید.

دختر من رو دیدید؟

کایل (با بازی جودی فاستر)

(2015) And Then There Were None

و سپس هیچ‌کس نماند (And Then There Were None)، عنوان مینی سریال سه قسمتی پخش شده از بی‌بی‌سی وان است که داستانی به همین نام، اثر آگاتا کریستی را دنبال می‌کند. این داستان از آگاتا کریستی، خود شاهکاری در سبک رمان‌های معمایی و جناییست که بارها تبدیل به فیلم و انیمیشن شده و این مینی سریال خوش ساخت در دسته بهترین فیلم های معمایی اقتباسی این اثر قرار می‌گیرد. داگلاس بوث، چارلز دنس، میو درمودی، بورن گورمن و نوآ تیلور از جمله بازیگران این اثر اقتباسی هستند.

در یک روز گرم در اواخر اوت سال ۱۹۳۹، هشت نفر، که همه با یکدیگر غریبه هستند، به یک جزیره کوچک در سواحل دوون، انگلستان، توسط آقا و خانم اوون دعوت می‌شوند. وقتی همگی دور یک میز جمع می‌شوند مهمان‌ها متوجه غیبت میزبان شده و درمی‌یابند که تنها ساکنان قلعه یک زوج هستند – خدمتکاران. آنها یک صفحه گرامافون ضبط شده را پخش می کنند که تمام افراد حاضر در قلعه را به قتل متهم می کند و قول می دهد که آنها را مجازات خواهد کرد. هر روز یکی در قلعه می میرد اما اگر هیچکس غیر از آنها در جزیره نیست پس چه کسی این اعمال را انجام می دهد.

(2008) The Oxford Murders

سینمایی قتل‌های آکسفورد (The Oxford Murders) نیز مانند مورد قبلی اثری اقتباسی با همین نام از رمان از گیلرمو مارتینز است که در سال ۲۰۰۸ به کارگردانی الکس دل‌ایگلسیا منتشر شد. الیجا وود، جان هرت، لئونور واتلینگ، جولی کاکس‌، بورن گورمن از جمله بازیگران این عنوان را تشکیل می‌دهند.

مارتین (الیجا وود) یک دانشجوی معمولی است که برای شنیدن سخنرانی آقای سلدوم (جان هرت)، ریاضی دان و منطق‌دان مشهور به دانشگاه آکسفورد می رود. مارتین زمانی پا به دانشگاه می گذارد که تعدادی قتل مرموز در آن اتفاق افتاده است. او به همراه پرفسور سلدوم تحقیقات خود را آغاز می کند و رفته رفته کنجکاوتر شده و به کشف گوشه های پنهان این دانشگاه معروف می‌پردازد.

قتل‌های دانشگاه آکسفورد فیلمی فوق‌العاده تأثیرگذار در ژانرجنایی به حساب می‌آید که تماشای آن برای هر مخاطبی لذت‌بخش خواهد بود.

همچنین توصیه می‌شود که اگر طرفدار فیلم هیجان انگیز ترسناک هستید، مطلب بعدی ویجیاتو را نیز مطالعه کنید.

سوالات پرتکرار