نسل هشتم کنسولها چه بازیهایی را بدهکار ما شد؟ [قسمت اول]
با معرفی کنسولهای نسل بعد و رونمایی رسمی از سر و هیکل این کنسولها که قرار است احتمالا حداقل هفت هشت سالی را مهمان خانههای گیمرها باشند، رسما زمزمههای خداحافظی با نسل فعلی کنسولها ادا ...
با معرفی کنسولهای نسل بعد و رونمایی رسمی از سر و هیکل این کنسولها که قرار است احتمالا حداقل هفت هشت سالی را مهمان خانههای گیمرها باشند، رسما زمزمههای خداحافظی با نسل فعلی کنسولها ادا میشود. مایکروسافت با نسخه جدید هیلو طرفدارانش را پیش کنسول نسل فعلیاش نگه داشته و سونی دو حسن ختام قدرتمند خود (یعنی Ghost Of Tsushima و Last Of Us 2) را در تیرماه عرضه میکند تا تقریبا فاتحه بازیهای انحصاری کنسولهایی که هماکنون در کنار تلویزیونهایمان قرار دارند خوانده شود.
البته که بازی در همینجا به اتمام نمیرسد و عناوین ریز و درشت انحصاری دیگری برای هر دو کنسول در راه هستند ؛ مانند Tunic برای ایکس باکس وان یا نسخه جدید Battletoads دوست داشتنی برای این کنسول و همچنین نسخه جدید بازی رزمی محبوب Guilty Gear برای PS4 در کنار بازی چون LOST SOUL ASIDE که قرار است آوردگاه جدید و بزرگی برای کشور چین در صنعت بازیهای ویدویی باشد. حتی میتوان گفت که نسل فعلی همچنان برگهای برنده خوبی تا یک سال آینده دارد و گیمرها میتوانند برای سایبرپانک ۲۰۷۷ و نسخه جدید واچداگز و اساسینز کرید و کرش باندیکوت و بازی جدید کاپیتان سوباسا و چندین عنوان دیگر منتظر بمانند اما موضوعی که در این میان مرا به فکر مشغول واداشته، همان چیزی است که در تیتر مطلب با شما به اشتراک گذاشتم: بازیهایی که دوست داشتیم روی این نسل ببینیم و نشد.
تقریبا هر هفته در لابهلای اخبار صنعت ویدیو گیم، میگشتم تا بلکه خبری از ساخت یک عنوان جدید از فرنچایزهای دوست داشتنی گذشته را پیدا کنم. منتظر بودم یکی از ناشرین آستین بالا بزند و به هواداران فلان فرنچایز خبر خوشی مبنی بر ساخت نسخه جدیدی از بازی یا یک ریمیک دوست داشتنی (نه یک ریمستر خالی!) بدهد. اما تا امروز این رویا محقق نشده و به نظر میرسد این نسل از کنسولها هم بازیهای زیادی را به ما بدهکار شدند؛ عناوینی که به دلایل مختلف از جمله سیاستهای جدید شرکتهای بازیسازی تا بالا رفتن هزینه ساخت بازیها و... ریسک ساختشان پایین بوده و چشممان به جمال مبارک آنها نیفتاد.
اما این عناوین کدام بازیها هستند؟ در ادامه لیستی از این بازیها را باهم مرور میکنیم و نکته حائز اهمیت اینست که ترتیب نوشتن آنها لزوما به معنای پراهمیت بودن نیست، در واقع باید گفت تمامی این بازیهای دوست داشتنی برای قشری خاص از هوادارانش یک اثر برتر به حساب میآیند و مدتهاست که چشم به راه تجربه جدیدی در آنها هستند.
Onimusha
ناشران ژاپنی نظیر کپکام و کونامی در لیست ما حضور فعالی دارند چرا که شاهد افول تقریبی آنها نسبت به سالهای گذشته بودیم. دیگر لوگوی نارنجی با حاشیه آبی رنگ کپکام تضمین کیفیت و فروش یک بازی نیست و این ناشر در نسل هشتم با سیاستهای نه چندان درست و سودجویانه، بسیاری از فرنچایزهای خود را رها کرد و یا عنوانی مثل Street Fighter را به صد روش مختلف به هواداران فروخت تا نسخه کاملتری را بازی کنند. کارنامه کپکام در این چند ساله تقریبا رنگ خاکستری به خود گرفته و به جز مواردی اندک، شاهد بازی شگفت انگیزی از این کمپانی نبودیم در حالی که این شرکت صاحب فرنچایزهای قدرتمندی در تاریخ بازیهای ویدویی است که یکی از آنها همین Onimusha است.
با اینکه کپکام در سال گذشته یک نسخه ریمستر از بازی اول را برای کنسولهای نسل فعلی عرضه کرد و توانست فروش نسبتا قابل قبولی نیز با این ارائه به دست بیاورد اما این موفقیت نسبی هم باعث روشن شدن چراغ ساخت نسخه رسمی پنجم بازی تا به امروز نشده است. آخرین باری که طرفداران یک بازی Onimusha بازی کردند به اواخر عمر کنسول Ps2 برمیگردد و آخرین سکانسی که شاهد آن بودند، حضور نسخه سالمند قهرمان بازی در کنار یک جن کوچک بود. اونیموشا نه در وادی کنسولهای نسل هفتم و نه نسل هشتم شانس دوبارهای پیدا نکرده و در این میان بازیهای دیگری نظیر Genji (برای نسل پیشین کنسولها) و Ghost Of Tsushima (در نسل فعلی) جور نبود آن را کشیدهاند.
Castlevania
کونامی دیگر ناشر سرزمین آفتاب است که بسیاری از فرنچایزهای خود را به قهقرا کشانده و نهایت استفادهای که از آنها کرده حضور افتخاری برخی کاراکترها در بازیهایی نظیر Bomberman جدید بوده است! (باز خدا را شکر که یک احیای آبرومند برای Bomberman در نسل جدید انجام شد!) سری کسلوانیا از آن دسته عناوینی است که توانست در نسل پیشین با عرضه چند عنوان مخالف خوش بدرخشد و این بازیها را به مرحله جدیدی وارد سازد. دوگانه Lords of Shadow تقریبا هم در مارکت خوب ظاهر شد و هم در میان قلم منتقدین جایگاه قابل قبولی دریافت کرد (البته نسخه دوم افت محسوسی نسبت به نسخه اول پیدا کرد) و از آنسو بازی جذاب Mirror of Fate برای کنسول دستی 3DS را داشتیم که با حفظ استایل بازیهای قدیمی سری، خاطره خوش و جدیدی را برای هواداران رقم زد.
کونامی اما در نسل هشتم کنسولها بیخیال عرضه یک نسخه جدید یا حتی ریمستر از این بازیها شد و نهایت کاری که از دستش برمیآمد را با عرضه یک نسخه کالکشن انجام داد: Castlevania Anniversary Collection که برای کنسولهای نسل فعلی عرضه شد یک پکیج تمام عیار از بازیهای قبلی است که برخی از آنها برای اولین بار توسط هواداران خارج از ژاپن تجربه میشد. کلسوانیا کالکشن اما برخلاف بازیهایی چون کنترا کالکشن و مانا کالکشن، نوید بخش و مقدمه یک عنوان کاملا جدید نبود و کونامی ترجیح داد که راه کسلوانیا را از طریق دیگری یعنی همکاری با نتفلیکس و ساخت یک سریال انیمشینی جذاب ادامه دهد؛ راهی که موفق آمیز بوده و بهترین فرصت برای عرضه یک بازی به شمار میرفت اما بنا به دلایلی این موضوع تحقق نگرفت.
Tom Clancy's Splinter Cell
احتمالا اکثر شما کل کل بین سری اسپلینتر سل و متال گر سولید را به خاطر دارید، دو عنوانی که زمانی در زمینه بازیهای اکشن مخفیکاری گل سر سبد بازیها بودند و رقابت سرسختی با یکدیگر داشتند. عدهای طرفدار سم فیشر (از بازی اسپلینتر سل) بودند و عدهای نیز سالید اسنیک را قبول داشتند. هر دو این فرنچایزها در نسل هشتم با بیمهری سازندگان خود قرار گرفتند و اوضاع برای سام فیشر بسیار بدتر بود چرا که لااقل یک عنوان بین نسلی از متال گر سولید و یک بازی دیگر از این سری با نام Survive عرضه شد (که کاش نمیشد!) اما هیچ خبری از سام فیشر نشد.
بیشتر بخوانید:
- ۱۰ جهان زیبای بازیهای ویدیویی که دوست داریم در آنها زندگی کنیم
- ۱۰ بازی ترسناکی که هیچ کسی را نترساندند
- ۱۰ بازی که یک عمر طول کشید تا ساخته شوند
با اینکه در برخی مصاحبهها اعلام شد که یوبیسافت این فرنچایز را فراموش نکرده اما تا به امروز به نظر میرسد که این اتفاق افتاده و این ناشر قصد ندارد بازی جدیدی از داستانهای سم فیشر را ارائه کند. یوبیسافت مدتهاست که خودش را درگیر فرنچایز پولساز اساسینز کرید و سریهای دیگری از بازیهای تام کلنسی کرده (فارکرای را نیز خوشبختانه رها نکرده) و زمانی که میدان بازیهای اکشن جاسوسی- مخفیکاری را بیرقیب دیده، تصمیم گرفته که سام فیشر را در کنار همتای خودش (اسنیک) فعلا بازنشسته کند.
Ninja Gaiden
Tecmo Koei دیگر ناشر ژاپنی این لیست است که در نسل جدید تقریبا تمام تمرکز خود را روی بازار ژاپن و یک بازار خاص از هواداران خاص گذاشت، تمرکز بیش از این حد این کمپانی روی سری بازیهای نقش آفرینی Atelier با عرضه چندین عنوان فرعی و اصلی از این سری در نسل هشتم باعث شد که این کمپانی بسیاری از عناوین داغ خود را به دست فراموشی بسپرد. این ناشر با بازی Ni-oh تا حد زیادی فقدان نبود یک نینجا گیدن را جبران کرد اما همه ما میدانیم که دیدن هایابوسا و حرکات سریعش به مراتب جذابتر از Ni Oh از آب در میآید.
نینجا گیدن از همان چند ده سال پیش که به دنیای بازیهای ویدیویی آمد یک بازی سرسخت برای گیمرهای چالش پسند بود و این مساله تقریبا در تمامی بازیهای این سری رعایت شد. عنوان سوم سری نینجا گیدن اما خیانت بزرگی به این فرنچایز کرد و یک دره برای آن ایجاد کرد، به طوری که ناشر تصمیم گرفت عنوان بعدی را یک نسخه عام پسندانهتر از آب در بیاورد و متاسفانه این تصمیم نادرست منجر به خلق یک افتضاح دیگر به اسم Yaiba: Ninja Gaiden Z شد، اثری که برای خداحافظی با این سری به هیچ وجه آبرومندانه نبود.
اگرچه طرفداران توانستند هایابوسا را در نسخه جدید بازی رزمی Dead Or Alive در نسل فعلی مشاهده کنند اما در هر حال از تجربه یک بازی مستقل و پر از چالش (ژانری که در نسل جدید بازیها علاقهمندان بهخصوصی پیدا کرده) با حضور او بیبهره ماندند.
Twisted Metal
در ایران با نام ماشین جنگی آن را میشناسیم و این فرنچایز از دیرباز هواداران خاص خود را داشته است. دیوید جف افسانهای (سازنده سری خدای جنگ) پیش از روایت کردن قصه کریتوس و انتقام خونینش از خدایان یونان باستان، آهنهای درهمپیچیده ماشینهای جنگی را به جان هم انداخته بود و یک سبک جدید بازی را در زمینه عناوین به اصطلاح ماشین سواری! خلق کرد. توییستد متال دنیای تاریک و سیاهی داشت و یک پس زمینه داستانی قدرتمند نیز در کنار خود داشت که شخصیت پردازی جالبی از شخصیتهای این سری را به وجود آورده بود.
تمامی کاراکترهای داخل این فرنچایز افرادی سیاه بودند و تقریبا هیچ شخصیت مثبتی در بین آنها پیدا نمیشد. دیوید جف پس از ساخت عناوین شاهکاری چون Twisted Metal Black و نسخه Head-On برای PSP، این بازیها را یک ریبوت کامل کرد و عنوان جدید را برای کنسول پلی استیشن ۳ عرضه کرد؛ عنوانی جاهطلبانه که توانست تا حدی موفق آمیز ظاهر شود اما به پای نسخههای اولیه این سری نرسد. دیوید جف که این روزها بسیار تنبل شده تنها با بازی Drawn to Death در نسل جدید فعالیت داشت. با نبود نابغه پشت این برند، سونی بین انتخاب ساخت یک توییستد متال جدید و یا یک گاد آو وار جدید، بالطبع گزینه دوم را برگزید و یک بازی بدون حضور دیوید جف ساخت که توانست بسیار موفق آمیز ظاهر شود.
تجربه ساخت بازی جدید خدای جنگ بدون حضور خالق اصلی آن، نویدبخش این موضوع است که شاید Twisted Metal هم اگر به دستان تیم زبدهای میرسید، با پتانسیل بالایی که درون خود دارد میتوانست یک بازی جدید و بینظیر از دلش بیرون بیاید اما به هر حال این اتفاق تا به امروز نیفتاده و تنها خبری که برای هواداران به گوش میرسد ساخت یک سریال بر اساس این بازی است که در دستور کار قرار گرفته است.
Prince Of Persia
جردن مکنر در کارنامه بازیسازی خود تنها با عنوان Prince Of Persia میدرخشد و نامش با این سری گره خورده است، او مدتهاست از هدایت سکان اصلی این سری بازیها کنار گذاشته شده اما جزو معدود بازیسازانی است که توانست فیلمنامه نسخه سینمایی بازیاش را خودش بنویسد اما در این راه هم تقریبا شکست خورد. مکنر این روزها مثال بارزی برای یک بازیساز از عرش به فرش رسیده است و یوبیسافت نیز پس از عرضه موفق آمیز اساسینز کرید، تقریبا چراغ حیات سری Prince Of Persia را رو به خاموشی برد.
اساسینز کرید حالا یک برند پولساز است که گیمپلی مشابه با شاهزاده پارسی داشته و روند آن میتواند به خاطر خط داستانی عجیب و غریبش، دائم در زمان بچرخد و هر نسخه متفاوتتر از قبل ظاهر شود. البته چند روز پیش چند دقیقه از گیم پلی یک بازی موسوم به Prince OF Persia:Redemption در یوتوب منتشر شد که نشان میداد ناشر روی یک نسخه جدید از بازی تمرکز داشته ولی بنا به دلایلی آن را کنسل کرده است.
در واقع میتوان ادعا کرد فرقه آدمکشی یوبیسافت، اولین قربانی که در تاریخ خود گرفت هیچ یک از پادشاهان رومی و مصری و ایتالیایی و... نبوند بلکه اول از همه برند Prince Of Persia بود که توسط آنان کشته شد، آخرین باری که طرفداران یک بازی با این پسوند را تجربه کردهاند به نسخه دو سال پیش موبایلی به نام Escape برمیگردد که بازآفرینی یک بازی سبک Runner از نسخه کلاسیک این مجموعه بود.
Silent Hill
با اینکه در اوایل تولد نسل جدید کنسولها بازی بینظیر و کوتاه P.T توسط هیدیو کوجیما عرضه شد و به اثری الهام بخش برای بسیاری از بازیهای ترسناک (حتی بازی هفتم Evil) تبدیل شد اما سیاستهای مزخرف Konami مرگ این فرنچایز را رقم زده است. دنیای سایلنت هیل الهام بخش سریال موفقی چون Stranger Things هم بوده و هواداران سرسخت و بسیاری در ینگه دنیا دارد اما در تمام مدت عمر کنسولهای نسل هشتم، هیچ خبری از ساخت یک بازی مستقل از این فرنچایز به میان نیامد.
هیدیو کوجیما میتوانست این بازیها را پس از چندین سال به کما رفتن، احیای مجددی کند و جزو بهترین گزینهها برای این کار محسوب میشد اما دعوای حقوقی او و کونامی منجر شد تا P.T در حد یک ایده خام باقی بماند. خداحافظی نه چندان آبرومندانه این فرنچایز با هواداران خود در حال حاضر به عنوان Silent Hill: Book of Memories برمیگردد که برای کنسول دستی Vita عرضه شد و نتوانست به موفقیت بازیهای قبلی این سری دست پیدا کند. سایلنت هیل حالا چه در عالم گیم و چه در عالم سینما (تا به امروز دو فیلم قابل قبول از این فرنچایز ساخته شدهاند) به فراموشی سپرده شده است. باید گفت ترس و وحشت در نسل فعلی بر دوش رزیدنت ایولها افتاده و این سری بازی تقریبا بیرقیب مسیر خود را طی کردند و از این حیث همه چیز به نفع رقیب و به ضرر کونامی تمام شد.
Bioshock
خبر لغو شدن احتمالی بازی سوم System Shock آب پاکی را روی هواداران سری بایوشاک ریخت و این خبر را داد که احتمالا قرار نیست در نسل جدید کنسولها با اتمسفر جذاب این سری روبرو شویم. ساخته نشدن یک عنوان جدید از بایوشاک برای نسل فعلی یک علامت سوال بزرگ میطلبد چرا که نسخه قبلی (سوم) با موفقیتهای خوبی همراه شد و معلوم نیست ناشر (2K Games) چرا تصمیم گرفت در این نسل فقط به Borderlands خود بپردازد و بایوشاک را فراموش کند. هواداران صرفا توانستند یک نسخه کالکشن و یک نسخه پورت شده از این سه گانه روی سوییچ را در سالهای اخیر ببینند که هیچکدام آنها را قانع نمیکند.
از نظر شما دیگر چه عناوینی جایشان در نسل هشتم کنسولها خالی بود؟ فراموش نکنید این مطلب قسمت دومی هم دارد که فردا منتشر میشود. حدس میزنید در مطلب فردا چه عناوینی حضور داشته باشند؟ دیدگاههای خودتان را در بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
جی تی ای هم بود والی بالا اسمش برده نشد درسته که جی تی ای v هم برای کنسول های نسل هشتم بود اما این بازی یک بازی نسل هفتم بود که در ابتدا برای xbox 360 و ps3 عرضه شد
جی تی ای هم بود والی بالا اسمش برده نشد درسته که جی تی ای v برای کنسول های نسل هشتم هستش اما این بازی در اصل یک بازی نسل هفتم بود که در ابتدا برای xbox360 و ps3 عرضه شد
بدهکارترین بازیو که به ما بدهکارن از نظر سلیقه ی من onimusha است.
Onimusha واقعا فرنچایز بی نظیری بود
و من امیدوارم ادامه ش بدن.
حقیقتا همینجوریه. نه گنجی تونست جاشو پر کنه نه هیچ بازی دیگهای.
واقعا تا عبد به خاطرPrince Of Persiaبه ما بدهکاره
فعلا که گویا یک خبرایی هست. ایشلا که واقعیت پیدا کنه و شاهزاده پارسی رو دوباره ببینیم.
بازی Dino crisis ام خیلی وقته جاش خالیه
داینو کریسیس از زمان ایکس باکس کلاسیک و عرضه نسخه جدید بازی روی این کنسول رسما به قهقرا رفت. اسپین آفش برای پلی تو هم که یک بازی رانر شوتر مزخرف بود. داینو کریسیس هم نیازمند یک ریبوت اساسی هست و کاش خود میکامی پشت رل قرار بگیره برای این کار.
برای من بدون شک، بازی بعدی سری PARASITE EVE
کسی که بازی parasite eve رو میشناسه قطعا یه گیمر کهنه کار و خوبه
کارت درسته داداش?
توی قسمت دوم دربارش نوشتیم اتفاقا. ممنون میشم بخونی.
فقط Tom Clancy’s Splinter Cell
خیلی خوبه
همین الان هم دارم بازیش میکنم
رو ویندوز ۱۰ اجرا میشه
ارش سلام
جالب بود، تو یکی دیگه از مقاله های سایت که همین امروز درمورد بازیهای ترسناک بود گفتم کاش یه مقاله درمورد بازی هایی که دوست داریم تو نسل بعد ببینیم بدید،
الان اومدم دیدم تو گذاشتی
مرسی ??
سلام. من کامنتت رو ندیده بودم محمد. این مطلب رو چند وقت پیش نوشتم و امروز تونستیم به مرحله انتشار برسونیمش. چقدر جالب که همزمان شده با نظرت. خوشحال میشم اگر نظر جدیدی داری بهم بگی حتما تا روش کار کنم.
من تو هر سه سایت این خانواده دنبالت میکنم ?
بی نظیری.
اره همه خوبن
پ.ن:جدیدا روزیاتو چند تا نویسندشو از دست داده،افتضاح شده
ممنونم ازت. توی روزیاتو اخیرا کمتر کار میکنم ولی سعیمو میکنم بیشتر باشم تا مانی هم رضایت کامل رو داشته باشه. تیم روزیاتو گسترده تر شدن و مطمئن باش مانی جان به زودی میترکونن
عشقی❤️❤️❤️
الحق که راجبه کپکام راست گفتی اونم داره راه EA رو تو سود جویی و پول در آوردن میره که مسلما طرفدار هاش رو به مرور از دست میده. یکیش خوده من که با دیدن اویل سه ضد حال خوردم.
Dead space
اره ?
حدست درست بود. توی قسمت بعد داریمش.
یه prince of persia جدید نمیزنن حال کنیم خو
همون گیم پلی ردمپشن که منتشر شده بود نشون میداد چقد جذابتر و بهتر شده ولی حیف که کنسلس کردن
خیلی باحال بود
دقیقا ردمپشن مسیر درستی رو در پیش گرفته بود و اگه در کنار این سینمایی شدنش،یه داستان قوی هم داشت،صد در صد موفق میشد و باعث میشد امثال devil may cry مجبور شن استانداردهای تاریخ مصرف گذشتشونو رها کنن.به غیر از شاهزاده عربی?،ما تو این نسل واقعا یه ریمن خوب کم داشتیم...